مطلبی در باره تایپوگرافی از دکتر محمد خزائی از
وبلاگ نگاره
جلوه های بصری حروف
سابقه استفاده ازحروف ونوشتاربه مثابه یک عنصرمستقل تصویری درطراحی گرافیک به چند دهه قبل بازمی گردد .
پیش از آن کلمات و نوشتار به عنوان یک جزء و عنصری مکمل در کنار تصویر قرار می گرفت . این نوع نگاه جدی به حروف و تایپوگرافی در طراحی گرافیک تقریباً اولین بار در آثار طراح فرانسوی «روبرماسن» در دهه 60میلادی ظاهر و موجب شد تا عرصه مستقل و گسترده ای به عنوان طراحی با حروف در حوزه گرافیک ایجاد شود.
کتاب «حروف و تصویر» که ویژگی های تصویری الفبا را در دوره های مختلف بررسی می کند ، حاصل پژوهش او در زمینه شکل گیری حروف بود . البته ارائه آثار او محدود به نشریات می شد . پس از او «ولفانگ واینگارت» طراحی بود که اساس نگاه خود را در زمینه گرافیک بر روی تایپو گرافی متمرکز کرد . او نظم مطلق و پالودگی حروف و شکل بکارگیری رایج را در دوره خود مورد سوال قرار داد و با برهم ریختن قوائد متعارف آن روز و ابداعاتش به نوعی از جلوه های بصری حروف دست یافت . با شروع این حرکت در تایپو گرافی طراحان زیادی بخشی از آثار خود را با نگاه به این موج جدید خلق کردند ؛ به عنوان نمونه می توان به پوستر کنسرت اثر « آرمین هافمن» در سال 1969 و آثار«استف گیسبولر» اشاره کرد .
اما عمده ترین آثاردراین زمینه که به شیوه ای غیرمنتظره و نا متعارف با بکارگیری تجربه های تازه تر وخلق آثاربرجسته ای از جلوه های بصری حروف ، بزرگ نمایی بخش از کلمات ، بکارگیری حروف بصورت معکوس ، استفاده از سطوح رنگی یک دست و وسیع که به جذابیت اثر می افزود ، در آثارطراحانی چون«زیگفرید ادرمات» ، «رزماری تیسی» و «ولفانگ واینگارت» ظاهر شد که آن را «موج نو» نام نهادند و توجه بسیاری از طراحان جوان را به خود جلب کرد .این موج نو وحرکت جدید در گرافیک بین المللی چنان قوت گرفت و مخاطبان خاص و عام خود را پیدا کرد که به عنوان شاخه مستقل پر قدرتی در عرصه گرافیک تثبیت شد .طراحانی چون «آلن فلیچر» با استفاده از نهایت ساده سازی فرم ها و سطوح و بکارگیری کلمات بصورت دست نوشته و حروف تایپی و یاهنرمندی چون «آلن کیچینگ» با استفاده از حروف « سیاه کاپیتال » بصورت رنگین در زمینه های سفید وبا نگاهی دادائیستی و یا «گونتر رمبو» با ایجاد فضاهایی کاملا منظم و هندسی بواسطه تایپوگرافی به حدی که فرم هایی تصویری را تداعی کند موجب استمرارو ماندگاری این حرکت جدید شدند.
اما اوج این نوع نگاه و سبک و سیاق را می توان در آثار طراحان معاصر این عرصه دنبال کرد آثار طراحانی چون «نویل برودی» ، «دیوید کارسن» ، «پی – اسکات ماکلا» و «دیوید الیس » طراحانی که بواسطه تکنولوژی جدید یعنی کامپیوتر آثار خود را خلق می کنند و بر خلاف آثار قبلی که در نهایت سادگی پدید می آمد ، با پیچیدگی و زیبایی شناسی حیرت انگیز امروز ارائه می شود . در این دسته از آثار اگر چه تایپوگرافی و حروف و کلمات حرف اول را می زنند ، اما رفته رفته عناصر بصری دیگری غیر از حروف در آنها هویدا می شوند .
نوشتار به مثابه تصویر(تاملی برظرفیت های بصری نوشتار درتایپوگرافی
در آثار گرافیکی تصاویر و حروف بار پیام رسانی اثر را بر عهده دارند. در بسیاری از موارد، پیام نوشتاری با استفاده از حروف و متن به شکلی ارائه می شود که القای فرم(شکل) و تصویر را در اثر می نماید. «تایپوگرافی» یا «خط نگاری» و «خط نگاره» اثر گرافیکی است که حروف و کلمات ، ساختار اصلی آن را تشکیل می دهد و در واقع کم و کیف ترکیب بندی اثر به اعتبار نوشتار و یا حروف شکل می گیرد .
در اوایل سده بیستم میلادی، هنر« گرافیک» با ورود به فضای جدید تکنولوژی، جهشی را آغاز کرد. در این عصر، هنر گرافیک دیگر به آن دسته از آثاری که به صورت تک رنگ و با فرایند چاپ های دستی بر روی یک سطح ایجاد می شد، خلاصه نمی گردید. «گرافیک» حوزه نوین و گسترده ای شامل پوستر، تایپوگرافی، نشانه ، مصور سازی، صفحه آرایی و ... که با عملکردهای خود یک پیام یا اطلاعات خاصی را به صورت بصری ارائه می*کنند، اطلاق می*گردد. امروز طراح گرافیک می*کوشد تا با طراحی یا انتخاب علائم بصری و مجموعة تصاویر، رنگ و نوشتار و درکنار هم قرار دادن آنها ، اثری خلق کند تا پیام مشخصی را به مخاطبین خویش منتقل سازد .
« تایپوگرافی» همانگونه که اشاره شد، یکی از جلوه های بارز و با قدمت هنر «گرافیک» است. واژه*ی «تایپوگرافی» در گذشته معادل طراحی حروف و آن دسته از آثار نوشتاری می شد که با فرایند چاپ و تکثیر به صورت تک رنگ حاصل و تقریباً در همین حدود خلاصه می شد . اما امروز این واژه شامل آثاری می شود که با استفاده از خط و یا خط و تصویر با رعایت اصول زیبا شناسی، اثری واحدی را ایجاد کند که بیانگر اطلاعات و یا پیامی باشد . در بسیاری از موارد، استفاده از حروف و متن به شکلی ارائه می گردد که القای فرم(شکل) و تصویر را در اثر می نماید. طراحان در آثار خود با بزرگ نمایی، فشردگی و چیدن حروف در کنار هم، و گاهی تنها با دخل و تصرف در فیزیک حروف، ارتباط عمیقی با موضوع به وجود می آورند .
در دهه*های اخیر در تلاشی دیگر هنرمندان گرافیک سعی در تقویت ویژگی بصری حروف و نزدیک کردن نوشتار به وجه تصویری، چه به صورت مفهومی که مخاطب بتواند بار معنایی آن را به راحتی درک کند و یا بصورت تصویر انتزایی که بتواند نظر مخاطب به وسیله*ی فرم، رنگ و .... جلب کند. این نوعِ نگارش در قلمرو «تایپوگرافی» در اندک زمانی، حوزه محدود «تایپوگرافی» سنتی را در هنر گرافیک ـ به ویژه در مغرب زمین، گسترش غیر قابل تصوری را به خود اختصاص داد . با این حرکت و جهش سریع، تایپوگرافی به قلمرویی مستقل و دارای تعریف، اصول و حتی تاریخچه ای نوین دست یافت. «تایپوگرافی» در حوزه های مختلف هنر گرافیک شامل پوستر، طراحی حروف، نشانه و ... حضوری پر رنگ و گاهی هم به عنوان تنها عنصر تصویری غالب هویدا گشت .
همانطوری که اشاره شد تایپوگرافی یا «خط نگاری» و «خط نگاره» اثر گرافیکی است که نوشتار، شاکله اصلی آن را تشکیل می دهد و در واقع، کیفیت ترکیب اثر به اعتبار نوشتار و حروف ایجاد می*شود. طراحی و ابداع شیوه*های جدید نگارش و نحوه ی کاربری های آنها از دیگر عملکرد های تایپوگرافی،است. از طرفی دیگر شاید هدف اصلی تایپوگرافی، سرعت بخشیدن به ارسال هر چه سریع تر پیام و برقراری ارتباط به صورت «زبان تصویری» نسبت به نوشتاری عادی باشد.
در دنیای امروز انسان*ها بیش از هر عصر دیگر- علی*رغم فاصله*های بسیار زیاد مکانی، با هم*دیگر در ارتباط هستند. این ارتباط گاهی در کمترین زمان ممکن صورت می*گیرد و شاید به همین دلیل عصر حاضر را «عصر ارتباطات» نامیده*اند. در این ارتباط تنگاتنگ، دیگر نوشتار ها و زبان*های سنتی و حتی تخصصی، توانایی گنجایش وسیع و سریع آن را ندارند. در چنین وضعیتی شاید بیش از همه عناصز بصری می*توانند کارآمد باشند.
اگر در گذشته «تایپوگرافی» طراحی حروف یا فن مکانیکی چیدن کلمات روی صفحه بود که با استفاده از حروف چوبی ویا سربی برای انتقال مفاهیمی به مدد کلمات ارائه می شد اما امروز این هنر ، با جرأت و جسارت طراحان پیشرو و به مدد فن غول*آسای چاپ و کامپیوتر و ... به مقوله*یی بسیار پیچیده، ظریف و نافذ تبدیل شده است که در بسیاری از ابعاد زندگی بشر نفوذ کرده است. اکنون این شاخه از هنر گرافیک در طراحی روزنامه*ها و نشریات، تلویزیون، صفحات وب، تبلیغات تجاری، بسته*بندی کالاها، تابلو و ویترین فروشگاه*ها، حتی معماری و آرایش فضا و طراحی پارک*ها گرفته تا اشیای پیرامون و لوازم شخصی و البسه، حضوری ملموس دارد .
خط و خط نگاری در هنر ایران به دلیل زیبایی*شناسی و ویژگی*های کاربردی خاص آن، در همه ی شاخه های هنر های تجسمی به ویژه در هنر گرافیک جایگاهی ممتاز دارد. تنوع فراوان حروف و ساختار هندسی نظام*مند آن، به طراحان گرافیک امکان تجربه*های شخصی و میدان وسیعی در تغییرات و ترکیب حروف برای رسیدن به نمونه*های جدید مهیا می کند.
به نظر می*رسد که مفهوم تایپوگرافی در ایران مورد بررسی و تعریف جامع ای قرار نگرفته است. در حالی که می*توان گفت هنر ایران سهم مهمی در خلق آثار خط نگاری و خط نگاره در طول تاریخ دارد. البته در پیشینه*ی خوشنویسی و خط نگاری ایران نمونه*هایی از تلاش فوق را می*توانیم در دوران مختلف به وفور شاهد باشیم. تلاشی که در طول تاریخ خوشنویسی ایرانی، برای ابداع شکل های نوین و کشف ظرفیتهای بصری نوشتار انجام گرفته و در آن خط و نقش به گونه*ای همساز درهم می*آمیزند و خط تبدیل به تصویر «خط نگاره» می*گردد، قابل چشم پوشی نیست. ولی باید به این نکته توجه داشت و آن این واقعیت است که این حوزه امروز نیاز به بازسازی و بازنگری مجدد دارد.
در طراحی خط نگاری و خط نگاره ملحوظ کردن مواردی ضروری به نظر می رسد . استفاده از حوزه های گسترده فن*آوری الکترونیکی و امکانات رایانه*ای و توجه به تغییر و تحولاتی که در روند طراحی ایجاد شده از این جمله است . بعلاوه هر اثر هنری احساس خاصی را به مخاطب انتقال می*دهد که بخشی از این احساس*ها بازتاب هویت فرهنگی است . بنابراین بیش از هرچیز طراح *بایستی نسبت به فرهنگ مخاطبین اثر خود شناخت و توجه داشته باشد.
امروزه دوران جدیدی در طراحی گرافیک فرا رسیده و همه چیز در حال کامپیوتری شدن است ولی خوشبختانه علاقه به هنر خوشنویسی در بین هنرمندان جوان در حال احیاست. بی تردید با شناخت اصول و مبادی این هنر و با استفاده درست از فنآوری روز، خلاقیت در ارائه آثار به طرز شگفت آوری شکوفا می شود.
همان گونه که پیشتر اشاره شد حضور تایپوگرافی در بسیاری از شاخه های هنر گرافیک مثل طراحی پوستر، طراحی حروف، نشانه، آگهی، روی جلد کتاب، نشریات و ... بسیار ملموس است .
در پایان فراموش نکنیم دشوارترین بخش هنر تایپوگرافی، ایجاد فضایی تصویری به وسیله*ی حروف و کلمات است که بتواند مخاطب را به روح اصلی موضوع اثر نزدیک کند. با تأکیدی مجدد، با شناخت ملاک*های زیبایی*شناسی و با فهم صحیح از هنر ایرانی خصوصاً هنر خوشنویسی، می توان آن را از تایپوگرافی غربی متمایز *ساخت.
دکترمحمد خزایی