انیمیشن Tehran 2121

موفقیت انیمیشن تهران 1500 در سی امین جشنواره فیلم فجر

  • زیاد

    رای: 11 50.0%
  • متوسط

    رای: 4 18.2%
  • کم

    رای: 7 31.8%

  • مجموع رای دهندگان
    22

animations

Active Member
هر چقدر روی این موضوع فکر کردم که چه دلیلی میتونه داشته باشه استفاده از شخصیت های سینما توی این کار بجایی نرسیدم ..


توی هالیوود همیشه از صداهای سینمایی استفاده می شه.
ولی اینکه چرا شخصیت ها رو مدل کردند... باید ببینیم فیلمنامه شون چی بوده.

در ضمن اونها حتما به فکر فروش آینده هم بودند. هنوز بیشتر مردم ایران انیمیشن رو یه کار کودکانه می دونند. به هر حال باید یه جوری مردم رو ترقیب کرد که برن سینما انیمیشن ببینند.

:eye:
 

koochoo

Member
1390/03/19

بازیگران تهران 1500 دستمزد عجیب و غریب نخواستند

کارگردان و نویسنده تهران 1500 گفت: نه بازیگران دستمزدهای عجیب و غریب برای فیلم انیمیشن تهران 1500 طلب کردند و نه ما به آن ها دستمزد های هنگفت دادیم.


Copy-of-DSC056033.jpg

بهرام عظیمی در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران افزود: ساخت نخستین فیلم سه بعدی در دنیا 4 سال طول کشید.
وی ادامه داد: به طور معمول ساخت یک فیلم سینمایی انیمیشن دو سال زمان می برد با توجه به اینکه ساخت انیمیشن تهران 1500 هنوز به 3 سال نرسیده نمی توانیم بگوییم که طولانی شده است.
کارگردان و نویسنده تهران 1500 گفت: انیمیشن تهران 1500 نخستین تجربه ایران در ساخت فیلم بلند انیمیشن با این ویژگی است.
وی گفت: به عنوان کارگردان و یکی از نویسندگان این فیلم علاقه زیادی به پایان یافتن این پرونده دارم.
عظیمی افزود: متأسفانه فیلم انیمیشن تهران 1500 را با فیلم های رئال که ساخت و تهیه آن چند ماه بیشتر طول نمی کشد سنجیده می شود در حالیکه فیلم تهران 1500 را باید با سریال مختارنامه که ساخت آن 10 سال به طول انجامید ارزيابي شود.
وی ادامه داد: یکی از دلایله که به مشکلات در این فیلم انیمیشن برخورد کردیم وجود کمبودهای زیادی بود که البته کمبودهای مالی بخشی از آن بود اما این کمبودها باعث توقف پروژه نشد و در حقیقت یک روز کار قطع نشد.
عظيمي خاطرنشان کرد: این قول را می دهم که با پايان کار انیمیشن تهران 1500، هنگام اکران بیننده را راضی خواهد کرد.
* توجه به تکنیک در تهران 1500
نویسنده فیلم انیمیشن تهران 1500 گفت: در این فیلم توجه بسیار زیادی به تکنیک داشته ایم و سعی فراوانی کرده ایم که به لحاظ تکنیکی تهران 1500 مشکل نداشته باشد.
وی درباره شایعاتی مبنی بر بالا بودن دستمزدهای بازیگران این فیلم افزود: شایعاتی مبنی بر بالا بودن دستمزدهای بازیگران این فیلم که از جمله بازیگران مطرح سینمایی ایران هستند به هیچ وجه درست نیست.
عظيمي تصریح کرد: دستمزد بازیگران تهران 1500 به هیچ وجه بالا نبوده و به طور کامل معقول بود البته دستمزد یک چیز شخصی و مربوط به تهیه کننده است.
وي درباره موضوع این فیلم ادامه داد: تهران 1500 فیلمی درباره پیرمردی است که علاقمند به دفن شدن پس از مرگش در قطعه هنرمندان می باشد و این داستان حول محور عقاید و حفظ سنت های ما ایرانیان است.
عظيمي خاطرنشان کرد: بازیگران مطرح سینمای ایران نه از ما دستمزد عجیب و غریب طلب کردند و نه ما به آن ها دستمزدهای هنگفت دادیم.
 

maxmore

Member
koochoo جان متشکریم احساس می کنم مسیر زندگی هنریم عوض شد. واقعا اینجور حرکتهای بزرگ کلی تولید انگیزه می کنه باز هم منتظر چنین خبرهای دست اول از سوی شما هستیم
 

koochoo

Member
هر چقدر روی این موضوع فکر کردم که چه دلیلی میتونه داشته باشه استفاده از شخصیت های سینما توی این کار بجایی نرسیدم ..




سلام دوست عزیز...

بهرام عظیمی : دلیل استفاده از ستارگان سینما جذب تماشاگر است . نمی توانستیم در تجربه اول ریسک کنیم و از نو کاراکتر خلق کنیم . ان شاء الله در کار بعدی کار متفاوت خواهیم کرد . ولی باید امتحان خود را در این کار پس بدهیم .
 

Miladbat

Well-Known Member
ای بابا آواتار که نیست!!
من انیمیت می کردم انیمیتش مدتی هست تموم شده اواخر 4 نفر انیماتور بیشتر نمونده بودیم.
الان یک سالی هست که میگن 3 ماه دیگه تموم میشه ولی الان واقعا تو 3 ماهه آخره.
 
آخرین ویرایش:

koochoo

Member
سه شنبه, 04 مرداد 1390

مصاحبه اختصاصی کتاب سینما با بهرام عظیمی




mmye0a4f1cloat397o76.jpg





متنی که پیش رو دارید حاصل یک گفتگوی اختصاصی طولانی و جذاب با بهرام عظیمی،کاریکاتوریست،فیلمنامه نویس،کارگردان،وانیماتور شناخته شده کشورمان است. شاید بسیاری از ما نام ایشان را با انیمیشن های راهنمایی و رانندگی که چندین سال از تلویزیون پخش می شد به خاطر آوریم. ایشان در حال حاضر مشغول ساخت انیمیشن سینمایی “تهران1500 “می باشند. با توجه به طرح مباحثی که قبلا کمتر در مصاحبه های ایشان به میان آمده است،امیدواریم مصاحبه حاضر از جذابیت خاصی برای خوانندگان برخودار باشد.

  • به عنوان اولین سوال رشد انیمیشن را در ایران به لحاظ کمی و کیفی در سالهای اخیر چگونه می بینید و آینده آنرا چگونه پیش بینی می کنید؟
من خیلی به پیشرفت کیفی انیمیشن خوشبین نیستم! در مقایسه با کشورهای دیگری که تقریبا با ما وارد این حوزه شده اند پیشرفت ما روند مطلوبی را تجربه نمی کند و پیشرفتهایی هم که دیده می شود بیشتر به واسطه ورود کامپیوتر بوده است. در حال حاضر خیلی به کیفیت بها داده نمی شود و بیشتر کارها فقط برای پر کردن بیلان کاری و توسعه کمی انجام می شود. پس من معتقدم از نظر کمی رشد خوبی داشته ایم ولی از نظر کیفی چنین عقیده ای ندارم. البته اشخاص معدودی هم هستند که کار با کیفیت و خوب انجام می دهند.

  • نقش مراکز حمایتی را در این میان چگونه می بینید؟ مراکزی مثل کانون پرورش فکری و یا مرکز صبا. آیا در بخش آموزش و پشتیبانی مالی و معنوی حمایت کافی وجود دارد؟
به غیر از حوزه هنری همه مراکز در ابتدا خوب عمل کردند و با تغییر مدیریتها یا درجا زده اند و یا به عقب برگشته اند. در این میان فقط حوزه هنری است که چند سالی است کار خوب و بامحتوا انجام می دهد. این مطلب را هم بگویم که بهترین انیمیشن ها در تاریخ انیمیشن ایران از کانون به وجود آمده اند. در مورد مرکز صبا هم همانطور که اشاره کردم در سالهای اول خوب عمل می کرد. ببینید وقتی مدیریت چند دست می شود کسی به آن شکل احساس مسئولیت نمی کند. در این میان و در حال حاضر مراکزی سفارش انیمیشن می دهند که آن چنان مربوط به این حوزه نیستند و آنهایی که متولی هستند در این زمینه کمتر فعال هستند.

  • برگردیم به کارهای خودتان. شخصيت هايي كه شما تابحال آفريديد، خيلي خوب با مخاطب بزرگسال ارتباط برقرار كردند، علت آنرا در چه می دانید؟ اصولا هنگام خلق این کاراکترها سمت وسوی ذهن شما به سمت مخاطب کودک است یا بزرگسال؟
انيميشن هايي كه من تابحال ساخته ام، به جزیک سريال به نام «ميدان 101»، كه كاملاً براي كودكان ساخته شده بود، اصلا به نيت كودكان نبوده است، منتهی چون کار انيميشن است همه فكر مي كنند که برای کودکان است و بچه ها هم هر انيميشني که نمایش داده می شود راتماشا می کنند.در عین حال،این امکان هم وجود دارد که کودک بعد از 5 دقیقه با آن ارتباط برقرار نکند و بقیه انیمیشن را تماشا نکند.به هر حال، من به نیت کودکان کار نساخته ام اگر چه کودکان هم بسیاری اوقات ارتباط خوبی با این انیمیشن ها برقرار کرده اند.

  • شیوه نگارش و خلق کارکترهای شما چگونه است؟
هنگام کار احساس من این است که می خواهم لطیفه ای بگویم و لطیفه را بايد براي كسانی بگویم كه خود آنها طناز و طنز پرداز هستند، در واقع بینندگان ومخاطبین من، خود افراد صاحب نظر هستند،پس من باید کاری را بسازم که برای این افرادهم جذاب باشد. وقتي شما بيننده را خيلي حرفه اي فرض كنيد، آن افرادي كه زير اين طبقه قرار مي گيرند را هم خيلي خوب جذب مي كنيد. به طور کلی، من كاراكترهایم راخیلی عجيب و غريب و غیر قابل باور خلق نمی کنم. هنر من یک هنر دم دستي است، يعني اینکه شخصيت هایي که من ساخته ام خيلي برای مخاطبانم آشنا هستند. در واقع اگر بخواهيم با سريالهاي تلويزيوني مقايسه كنيم، كارهای من بیشتر شبيه به کار های رضا عطاران است تا کار های مهران مديري. مهران مديري در كارهایش فضاي فانتزی عجيب و غريبي را خلق مي كند، البته خيلي هم بيننده دارد، ولي تكنيك من به عطاران نزديك تر است. كاراكترهای من بسیار قابل لمس هستند،روش کار من اینگونه است،

  • چگونه به این نگرش رسیدید؟
من آدمي بودم كه واقعا در بین مردم و در جامعه زندگی کرده ام، الان یک جوان20 ساله شايد حرفهای من را متوجه نشود، آدمهايي كه بالاي 35 سال دارند می دانند که در دوران نوجوانی، همه باید در تابستان کار می کردند، درحاليكه الان ما در به در دنبال این هستیم كه برای پسر و دخترمان كلاس شنا و نقاشی نام نويسي كنيم و اصلا اين فكر را نمي كنيم كه وی را با یک حرفه و شغل آشنا کنیم. من هفت ساله که بودم کار می کردم،نه به واسطه پول نداشتن، بلکه برای اينكه در آن زمان همه کودکان هم سن و سال من بايد در تابستان كار مي كردند. خوشبختانه اين کارها باعث شد تا با افراد مختلف و سلايق گوناگون آشنا بشوم چرا که شغل های متفاوتی را تجربه کردم. بنابراين وقتي قرار شد من براي مردم انيميشن بسازم، حتی بصورت ناخودآگاه، به سراغ چنين چيزي رفتم، و همين قابل لمس بودن شخصیت ها باعث جذابیت بیشتر کار های من شده است .من موقع خلق كاراكترها به خودم خیلی فشار نمی آورم، چون كاراكترها، حركت هایشان، لباسهایشان و ديالوگ هایشان همه در ذهنم وجود دارند، البته در خلقشان يک مقدار كمي اغراق مي كنم و يک مقدار شوخي هم اضافه مي كنم. یک نکته دیگر هم اینکه من وقتي جوان بودم هيچ مشخصه بارزی نداشتم که با آن در برابر دوستانم عرض اندام کنم، نه پول، نه تيپ، نه ماشين، من فقط كلام و جملات خنده دارم همراهم بود و بين دوستانم در اين موارد معروف بودم. بداهه چيزهايي مي گفتم كه جذاب بود، منظورم جوك یا لطیفه نيست، حرفهای بداهه می زدم.در حال حاضر هم در انيميشن، تكنيك كار من نسبت به برخی از دوستان ضعيفتر است. ولی نوع نگرش، ديدگاه و سوژه های انتخابی من است كه شايد باعث جذابيت می­شود و كارهایم را کمی خاص كرده است.

  • آقای عظیمی، به نظر شما چرا تاکنون در ایران انیمیشن سینمایی نداشته ایم؟
ببينيد، تا ده پانزده سال پيش اصلا صحبتي از سينماي انيميشن نمي شد.در كشور ما رسمی وجود دارد که تا احساس خطر در موضوعي نكنيم، به سراغ آن موضوع نمی رویم.در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد نهایتاً يک ويديو بود، آن هم با كلي محدوديت، تازه انيميشن سينمايي هم به صورت وي اچ اس خیلی خیلی کم بود. اما از وقتي سي دي و دي وي دي هاي هاليوودي راحت به دستمان مي رسد، همه فهميده اند كه يک انيميشن مي تواند پر فروش ترين فيلم دنيا باشد ودر هفته اول شصت ميليارد بفروشد. ما كل فروش فيلمهاي سينمایی مان در بيست سال گذشته شصت ميليارد نمي شود! این است که حالا مدام صحبت از ساخت انيميشن سينمايي مي­شود، البته در قديم هم خيلي ها اين دغدغه را داشتند.

  • هزینه تولید یک انیمیشن سینمایی در ایران و کشورهای دیگر چقدر است؟
حداقل يك ميليارد تومان برای توليد يک انيميشن سينمايي لازم است. البته، يک ميليارد برای كشورهاي خارجي خيلي خنده دار است، در آنجا هزینه ها تازه از سي ميليارد آغاز می گردد. در اروپا بايد دو ميليارد هزینه کنید تا فقط موسيقي و افكت صوتی فيلم را انجام بدهید ولی با این حال اگر بودجه تامین شد، سوال بعدي اين است كه آيا تيمي هست كه اين انيميشن را بتواند بسازد يا خیر؟ اگر بپرسید، همه با هم اعلام آمادگی می­کنند و دستهایشان را بالا می­گیرند، ولي من قسم مي خورم كه اگر هزار نفر دستشان را بالا بگيرند، دو سه نفر هستند كه اين قابليت را واقعا دارند که تولید یک انیمیشن سینمایی را انجام دهند، تازه آنها هم بعنوان یک نفر از اعضای گروه. در یک تیم فقط كارگردان نيست، تعداد زیادی افراد بايد در کنار کارگردان باشند تا کار را پیش ببرند.

  • پس همچنان بودجه مشکل اول است؟
بله ، البته بودجه هم که وجود داشته باشد آن را در اختیار شما قرار نمی­دهند، چون شما قبلا كاري انجام نداده اید، اعتماد نمي كنند و به شما بودجه نمی­دهند. الان به من اين اعتماد شده است، مگر من تا حالا انیمیشن سینمایی ساخته بوده ام؟ من قبل از این دستيار كارگردان يک كار سينمايي هم نبوده ام، منتها از بس فقر نیروی متخصص و قابل اعتماد در اين عرصه هست، به این نتیجه رسیدند که باز می شود به عظیمی اعتماد کرد؛ کارهایی ساخته که مخاطبین استقبال کردند. به واسطه سابقه نسبتاً خوبی که داشتم به من اعتماد شد، پس اینجا به كسي بودجه انیمیشن را می­دهند كه به او اعتماد كنند، اعتماد نه بواسطه ساخت سینمایی های قبلی (چون که وجود ندارد)، اعتماد بواسطه همان كارهای کوچک انیمیشن و حتي گاهي همان چند مصاحبه اي كه انجام داده بوجود می آید. در ايران تا حالا سه چهار نفر انيميشن سينمايي ساخته اند، انيميشن واقعي با رزولوشن سینمایی، و گرنه ما ده یا بيست تا انيميشن سینمایی داریم كه در واقع با رزولوشن تلويزيوني ساخته شده بودند و در تك سانس هم اكران شده ، یا سریالی داشتند که آن را تبدیل کردند به فیلم سینمایی.


022.jpg


  • پس از اعتماد و تصویب بودجه چه اتفاقی می افتد؟
با تمام این صحبتها، بر فرض من خودم را تثبيت كردم و بودجه هم دادند، تنهايي كه نمي شود، من خيلي از كارهایم را تنهايي ساختم يا نهايتاً دو نفره که نفر دیگر یک آهنگ ساز بوده و وقتی که خیلی پیشرفت کردم تیمم 3 نفره شد. پس من برای ساخت یک فیلم سینمایی نیاز به یک تیم دارم که حداقل 60، 70 نفرباشند. در آمريكا و اروپا یک تیم دستکم 250 نفره روی یک انيميشن کار می کنند، با توجه به اینکه همه انتظار يک كار خوب ازمن دارند، مشكلات زيادي دارم، مثل فيلمنامه که خود فیلمنامه خيلي مهم است. در این کشور مگر انیمیشن سینمایی ساخته شده است که من ببینم مردم از چه سوژهای خوششان می­آید که من از آن الگو بگیرم، كه برای سينما جذاب باشد؟ بايد بر اساس ذهنيت مردم از فيلمهاي قديمي استفاده بشود، مثلا مردم میان فیلم و انیمشن کدام یک را انتخاب می کنند؟ و آیا انیمیشن من باید رنگ و بویی مثلا شبیه به جدايي نادر از سيمين داشته باشد یا به اخراجی ها شبیه باشد؟ انيميشنی که من می­سازم بايد رنگ و بوي كدام سلیقه مردم را داشته باشد؟ پس عقبه اي وجود ندارد. خيلي ها به من مي­گویند، بيا سيا ساكتي را بساز، ولي من به دلايل مختلف اجازه اين کار را ندارم كه روي سيا ساكتي كار كنم چون کپی رایتش متعلق است به نیروی انتظامی، به همین دلیل دنبالش نرفتم. ولي مطمئنا جواب مي داد، مثل كلاه قرمزي كه در تلويزيون جواب داده بود و بعد که نسخة سینمایی اش هم آمد، آن هم جواب داد.


  • در مورد "تهران 1500" چطور؟ ظاهرا این کار را با حمایت شهرداری و یک تهیه کننده خصوصی شروع کردید؟
چون شهرداري حمایت شصت درصدی در ابتدای "تهران 1500" را به عهده گرفت، ناخودآگاه تم فيلم به سمت موضوع شهری رفت.شاید اگر از جای دیگری سفارش می گرفتم تم فیلم هم به سمت کار آنها می رفت. شاید اگر شبکه قرآن سفارش کار انیمیشن می داد تم فیلم دینی می شد. در عین حال ما کمپانی هایی مثل دیزنی و پیکسار نداریم که تیم را در اختیارکارگردان قرار بدهند وایده شما را بخرند. در واقع سینمای ما سینمای سفارشی است و هر سازمانی که سفارش می­دهد، در راستای اهداف خودش سفارش می­دهد که این هم بد نیست، هر چند که در "تهران 1500" سفارشی که شد، در راستای کار خودم بود و من جزء معدود کارگردان هایی هستم که خوشبختانه در راستای تخصصم به من سفارش داده شده است.

  • فضای کار چگونه طراحی شد؟
برای خلق فضای تهران در سال 1500 من نیاز به یک طراح خوب داشتم چون من تا حالا خودم طراحی می کردم و خودم دیالوگ می نوشتم و دیگر نمی خواستم خودم طراحی کنم یا با تیم خارجی کار کنم. در اینجا حمید بهرامی به کمکم آمد که یک طراح خوب است و یک کارگردان درجه یک انیمیشن، که از هم دوره ای های خودم است، اما کارگردانی اش خیلی از من بهتر است و در آمریکا زندگی می کند. یاآقای فائز علیدوستی که الان در کانادا زندگی می کند و برایمان طراحی لباس کرد، خلاصه من و تهیه کننده محترم و جسورمان آقای ابوالحسنی بسیاری از هنرمندان را جمع کردیم و فیلم را شروع کردیم. اما مهم ترین مسئله این بود که کاری تولید شود، که بهترین باشد. در کشور ما به این کاری ندارند که این اولین ساخته همه ماست اگر این کار موفق بشود،یک اتفاق خیلی خوب برای انیمیشن سینمایی ایران می افتد. تمام سازمان هایی که بودجه دارند و دوست دارند انیمیشن سینمایی بسازند، متوجه می شوند که بچه های این مملکت می توانند از پس این نوع کار بر بیایند. نه فقط کار ما ، بلکه انیمیشن های خیلی ها مثل برادران یغماییان، وحید نصیریان وآنهایی که هنوز اکران نشده، می توانند در اکران خیلی تاثیر گذار باشند . اما اگر این کار شکست بخورد نمی گویند دیگر به عظیمی نمی شود اعتماد کرد بلکه کل بچه های انیمیشنی زیر سوال می روند. مدیران ما یک کم ترسو هستند،همیشه منتظر می مانند یک اتفاق پیش بیاید، بعد وارد صحنه بشوند، مثلا تا قبل از سیا ساکتی یک شرکت برق بود و یک شرکت گاز که آنها اصلا شروع کردند به ساخت انیمیشن و فرهنگ سازی از طریق انیمیشن. سیا ساکتی که گل کرد، هر ارگان و سازمانی که یک روابط عمومی داشت آمدند و سفارش دهنده انیمیشن شدند ولی ما (فعالین حوزه انیمیشن) قدر این اتفاق را ندانستیم. پس یک اتفاق بزرگ در انیمیشن تلویزیونی افتاد و این باعث شد تا مسیر برای کار "تهران 1500" باز شود.

  • کیفیت فیلم شما در مقایسه با آثار خارجی چگونه است؟
تابستان سال گذشته در چین داور یک جشنواره انیمیشنی بودم، البته در طول دو روز، 15 تا کنفرانس انیمیشن توسط هنرمندان کشورهای مختلف برگزار شد، من هم هفت دقیقه از "تهران 1500" رابه نمایش گذاشتم و در رابطه با آن صحبت کردم. وقتی نمایش تمام شد، همه تحت تاثیر قرار گرفته بودند. شاید در سالن 3000 نفر نشسته بودند، البته داستان را خیلی متوجه نشدند و من مجبور به توضیح شدم. آنها بیشتر درگیر تکنیک بودند، ،اصلا توقع نداشتند که از کشوری مثل ایران، که تا حالا سابقه انیمیشن سینمایی با استاندارد بین المللی نداشته است، در این حد انیمشن با کیفیت ببینند، حتی در ایتالیا نیز از کارمان بشدت استقبال شد. من اینها رابرای تعریف کردن از خودم و تیمم نمی گویم، اما هر یک از ما قابلیت هایی داریم، ولی نمی توانیم خودمان را پرزنت کنیم، ما کاری کردیم که آنها از نظر تکنیکی خیلی خوششان آمد حالا شاید از نظر محتوا و مضمون زیاد برای آنها جذاب نباشد. سالها در زمینه انیمیشن هیچ وقت من و همکارانم را به جشنواره های انیمیشن نمی رفتیم تا چیزهای جدید یاد بگیریم، تا بفهمیم همکارانمان در کشورهای خارجی با چه تکنیکی کار می کنند، چه استودیویی دارند، چه طور تفکراتشان را پیاده می کردند. الان کم کم عرصه باز شده و من سالی یکی دو بار با خرج خودم یا به خرج کشور دعوت کننده به جشنواره های خارجی می روم. سرمایه گذاری یعنی این، باید تفکر من با تفکر همکارانم در خارج از کشور همسو شود. الان گاهی بعضی ها به من می گویند، عظیمی کارت آماده که شد با کارهای پیکسار رقابت می کند. زندگی ما همه اش شده است همین، رقابت و رو کم کنی. توقع دارند فیلم ما با سه سال کارکردن و با یک میلیارد بودجه با کارهای پیکسار و یا دیزنی برابری کند و یا به اصطلاح پوزشان را بزند!

  • آقای عظیمی شما امکان همکاری بین انیمشن سازهای ایرانی با همتاهای خارجی را در چه حدی می­بینید؟ آیا امکان انتقال دانش و تکنولوژی از سازندگان بزرگ به کشورمان وجود دارد؟
شش سال پیش، از طرف یک استودیوی بزرگ در هلند ، به من پیشنهاد داده شد که به هلند بروم. آنها از من خواستند 100 داستان 1 دقیقه ای از داستان های آموزنده انجیل را در هلند بصورت انیمیشن بسازیم، متن کار برای فرهنگ سازی نوشته شده بود و قرار بود تمام امکانات را در اختیار من قرار دهند و من فقط كارگرداني كنم. آنهاپیشنهاد حقوقي برابر سه هزار یورو در ماه به من داده بودند با تمام امکانات برای خودم و خانواده ام، از منزل و ماشین گرفته تا دیگر شرایط. پیشنهاد بسیار خوبی بود ولی من به چند دلیل نتوانستم قبول کنم. برای هنرمندان ایرانی در خارج از کشور بصورت انفرادی كار زياد هست اما در اين شرايط، انتقال دانشی که شما گفتيد، صورت نمی گیرد. حالا یک نفر مثل آقای حمید بهرامی که در آمریکا بوده است و يا فائز علیدوستی از کانادا می آید و بواسطه انیمیشن تهران 1500، دانشی که آنجا کسب کرده اند را وارد كار می­کنند ولي هميشه اين اتفاق نمي افتد. معمولا کشور های صاحب صنعت انیمیشن به ما اعتماد نمي کنند که بیایند یک بخشی از انیمیشن هایشان را بدهند تا ما بسازیم. در حاليکه به چین، کره، هند، تایوان و تایلند سفارش می­دهند.

  • چرا تهیه کننده های خارجی در ایران سرمایه گذاری نمی کنند؟
روزی یکی از کارگردان های کمپانی پیکسار از من پرسید تا حالا چند تا انیمیشن ساخته ای؟ من با تخفيف گفتم حدود 300 الي400تا! (آنقدر تعداد انیمیشن هایم زیاد شده است كه اگر رقم واقعي را بگویم،شخص فکر می کند که من دیوانه ام). بعد از من مي پرسید،با چه سمتی؟ گفتم نویسنده و کارگردان و طراح کاراکتر. گفت مگر مي شود آدم اين تعداد انيميشن را هم بنويسد و هم كارگرداني كند؟ چطوری به تو اعتماد کردند؟ تو کی هستی که بودجه در اختیارت قرار دادند؟ در واقع آن بنده خدا نمی­داند كه در ايران تو می­توانی هیچکس نباشی، ولی هم نویسنده باشی، هم کارگردان! اینجا هزینه پایین است اما باز تهیه کننده های خارجی نمي توانند اعتماد کنند، چون ضمانتي وجود ندارد كه سرمايه اش برگشت داشته باشد، مثلا وقتي می­بینند كه تمام نرم افزارهای ما قفل شكسته است و قانون کپی رایت را رعایت نکرده ايم، پیش خود می گویند، اینها قانون را در مورد یک نرم افزار 300 دلاری رعایت نکرده اند پس چطور می شود به اینها اعتماد کرد.

  • جناب آقای عظیمی از کارهایی که در هالیوود تولید میشود مثل شرک ، داستان اسباب بازی و غیره ، به نظر شما چند درصد این کارها محتواست و چند درصد تکنیک است؟
من "شرک" را دوست ندارم. ولی تمام انیمیشن های پر فروش دنیا صد درصد محتوا و صد درصد تکنیک دارند. شما هیچ انیمیشن پر فروشی را در جهان نمی بینید که آموزنده نباشد. هیچ انیمیشنی نمی بینید که از کانون گرم خانواده نگوید، (حتی همان "شرک"). "درجستجوی نمو"، "داستان اسباب بازی"، "شگفت انگیزها" و ... را ببینید، محتوای تمام این ها در نهایت این است که اگر ما با هم جمع شویم و به هم کمک کنیم،در کارها موفق می شویم. در "شگفت انگیز ها"، هرکدام از کاراکترها با اینکه ابر قهرمانند ولی باز نمی­توانند کاری از پیش ببرند اما وقتی با هم متحد میشوند، می توانند آن آدم منفی بزرگ را شکست بدهند. هیچ انیمیشن مطرحی را شما نمی­توانید پیدا کنید که این خصوصیات را نداشته باشد، انیمیشن اینچنینی که پر فروش می شود، هیچ وقت نمی تواند ذهنیت بچه من را خراب کند، این فرهنگ را دور بریزیم که چون بچه من دوست دارد سوپرمن شود، پس این خیلی بد است. نه، همه بچه ها باید سوپرمن شوند، مگه چه اشکالی دارد که بچه ها جلوی پیراهنشان به انگلیسی بنویسند S؟ مگرسوپرمن چه کار بدی می کند؟ اوجلوی آدمهای بد می ایستد و به مردم کمک می کند.
من یک مطلبی بگویم و آن اینکه، هر چقدر تکنیک خوب و عالی باشد، تنها 10 دقیقه شما را تحت تاثیر قرار می دهد، و بعد برای شما عادی میشود و از آن به بعد دیگر داستان فیلم است که شما را با خودش همراه می­کند. همین چند وقت پیش، سی دی انیمیشن "چگونه اژدهای خود را رام کنید" گوشه اطاق افتاده بود ولی به حساب اسمش من نگاهش نمی کردم (می گفتم یعنی چه که اژدهای خود را رام کنید، فکر می کردم خیلی باید بی نمک باشد یا از این انیمیشنهای مدل روشن فکری است)، ولی بعد از اینکه فیلم را دیدم، شگفت زده شدم. یا انیمیشن "پاندای کونگ فو کار" ، شرط می بندم چنان جذب آن بشوید که بنشینید بارها آنرا ببینید. پراست از جزئیات زیبا؛ حرکات و بعضی از دیالوگها آن قدر قشنگ است که من چند مرتبه قسمت های محبوبم را برای چندمین بار دیدم. شاکله اصلی کارهای خارجی عنصر جذابیت است؛ جذابیت فقط در فیلم نامه و تکنیک نیست، طراحی لباس، کاراکترها، دیالوگ ها، حتی سرفه کردن، نوع پلک زدن و خلاصه در همه چیز، جذابیت را قرار می دهند.

  • چگونه به این جذابیت می رسند؟
فکر می کنید چرا پیکسار در همه کارهایش موفق است؟ در کنفرانسی که در چین بود، (مارک ای واش) از پیکسار گفت : با وجود این همه کمپانی که انیمیشن می سازند، کار پیکسار هیچ وقت شکست نمی خورد. اگر هم شکست بخورد به نسبت کار قبلی خودش است. این انیماتور و کارگردان گفت، در یکی از انیمیشن ها که 15 سال پیش ساخته بودیم به اسم“Geri’s Game”که داستان پیرمردی بود که با خودش شطرنج بازی می­کرد. پیر مرد دست و پایش می لرزید و در پلان های مختلف قرار بود روی صندلی بنشیند. در ابتدا نشستن های او آن جزئیات کافی را که مد نظر پیکسار بود نداشت بنابراین 30 پیرمرد را آوردیم که همه بین 70 تا 80 سال سن داشتند، از آنها خواستیم بارها روی صندلی بنشینند و از نشستن آنها فیلم گرفتیم. در بین این سی نفر، فقط یک نفر بود که وقتی روی صندلی نشست با دست و بدون اینکه نگاه کند، دنبال پشتی صندلی گشت، و بعد از لحظه کوتاهی پشتی صندلی را پیدا کرد و آنرا گرفت و بعد نشست. ما از همین ایده گرفتیم، یک مسئله بسیار ساده که شاید به فکر هیچکس نرسد، تنها یک تفاوت. جالب اینکه وقتی فیلم ما پخش شد، خیلی ها راجع به همین پلان صحبت می کردند.

  • مضمون فیلمنامه هاشان چطور در همه دنیا تاثیر گذار می­شود؟
شما اگر فیلم های طنز ایرانی را دوبله کنید، هیچ کشوری آنها را تماشا نمی کند. در حالیکه طنزهای هالیوودی را تمام دنیا تماشا می کنند. در هالیوود، وقتی نوشتن فیلمنامه انیمیشن تمام می شود، نویسندگان و کارگردان، 10تا20 نفر را دعوت می کنند و عکس العمل آنها را به هنگام خواندن فیلمنامه بررسی می کنند و حتی از آنها می خواهند که اگر دیالوگ خنده دارتری به ذهنشان رسید، بگویند و خیلی از مواقع پیش می آید که دیالوگ ها و استوری بورد را تغییر می دهند در حالیکه در ایران، فیلمنامه نویس حتی حاضر نیست روی متنش کسی کوچکترین نظری بدهد.
وقتی "لاین کینگ (شیر شاه)" ساخته می شد، به مدت چند ماه انیماتورها را فرستادندآفریقا، شاید ما بگوییم از بودجه زیادشان است و ولخرجی است، اما اتفاقا آنها در هزینه خیلی هم سخت گیر هستند ولی وقتی قرار است "لاین کینگ" را بسازند، باید طراحان و انیماتورها در محیط آفریقا قرار بگیرند و تاثیر بگیرند. یا در انیمیشن "علی الدین"، یکی از سوپر وایزر های اصلی دیزنی را که ایرانی هم بودبنام "رسول آزادانی" را به ایران فرستاده بودند تا روی تصاویر فیلم تحقیق کند، این انیماتور ایرانی هم پیشنهاد داده بود که موج های آبی که از رود خانه پایین می آیند و به سنگ ها می خورند، تشکیل طرحهای اسلیمی بدهند و از نقش های اصیل ایرانی و بصورت خیلی نامحسوس استفاده کردند. کسانی که درباره خط های موج رودخانه این قدر فکر می­کنند، معلوم است که در کارشان موفق می شوند، در حالیکه در ایران به علت خستگی و یا به علت مشکلات و درگیریهای ذهنی از حداقل کار هم زده می شود.


023.jpg


  • با دیدن انیمیشن های سینمایی امروز، آیا این حس به شما دست می­دهد که ما در حال حاضر در عصر طلایی انیمیشن به لحاظ اثرگذاری و تکنیک هستیم ؟
بله، ولی نمی توانم بگویم که پیشرفت بعدی در زمینیه انیمیشن چه چیزی می تواند باشد. ممکن است ما بگوییم تا ده سال دیگر تلویزیون ال سی دی نیست و فلان چیز هست و همه فیلم ها را به صورت سه بعدی خواهیم دید، اما از لحاظ روش کار، اتفاق خارق العاده اي نمي افتد. معمولا وقتي كارهاي خودمان را با آنها مقایسه می کنم، خیلی افسوس می خورم، با خودم می گویم اینها در چه جایگاهی هستند و ما در چه جایگاهی. ما در مسائل تکنیکی خیلی ضعف داریم. از طرفي معتقدم كه آنها به آخر تکنیک رسیده اند و الان ديگر در انیمیشن هاي جدیدشان فقط دنبال سوژه هایی بکر می گردند. به عنوان مثال چطور می شود یک پاندا، کونگ فو کار باشد يا چطور می توان اژدهای خود را رام کرد! تا بحال من فکر می کردم داستان هرچقدر مانوس تر باشد، برای بیننده ما بهتر است، اما الان مي بينم كه یک موضوع فانتزی مثل داستان رام کردن يك اژدها مي تواند تا اين اندازه آموزنده باشد. در واقع زاویه دید آنها، نحوه نوشتن فیلمنامه، نحوه دیالوگ نویسی و غيره هر بار من را شگفت زده می کند ولی تکنیک ديگر من را شگفت زده نمی­کند. هرچند هیچگاه، من نمی­توانم به همان تکنیک برسم. خيلي وقت ها غصه ام می گیرد كه چقدر ما بداقبالیم که اینقدر تکنیکمان ضعیف است كه نمي دانيم به چه شکل بايد خودمان رابه سطح آنها برسانيم؟ من به عنوان يك انيماتور برايم سوال است كه ما فرهنگ سازی را از چه زاویه اي می بینیم و خارجیها فرهنگ را از چه زاویه ای می بینند؟ خارجیها با اژدها و الاغ و خر و اسب و اینها دارند فرهنگ سازی می­کنند ولی من در کارم حتی برای نام گذاری کاراکترهایم محدودیت دارم. تا وقتي كه من این قدر محدود هستم که اسم کاراکترها را هم بايد با كلي محدوديت انتخاب كنم، شما از من چه توقعی دارید که من یک چیز جدید خلق کنم ؟

  • آقای عظیمی، شما کدام تکنیک را می پسندید؛ انیمیشن سنتی و کار با قلم و کاغذ و یا انيميشن مدرن سه بعدی کامپیوتری ؟
من هر دو روش را دوست دارم و همیشه می گویم، باید کار خوب در بیاید، حالا به هر روشي كه باشد. البته من خودم کسانی که دستی کار می کنند را خیلی هنرمندتر می­دانم، یعنی کسی که دستی کار می کند، نسبت به من که با کامپیوتر کار می کنم خیلی حرفه ایی تر است. منتهی به شرطي كه كار خوب از آب در بيايد. انیمیشن سه بعدی خیلی راحت تر است و تعداد آدم هایی که در انیمیشن سه بعدی کار می کنند خیلی بیشتر هستند. خیلی موارد را در انیمیشن سه بعدی می شود آموزش داد اما کسی که انیمیشن دو بعدی کار می­کند باید ذاتاً هنرمند باشد. ولی سه بعدی کار می تواند فقط یک تکنسین باشد. در انیمیشن سه بعدی شما هر چیزی که در ذهنتان باشد را می توانید به راحتی پیاده کنید، به راحتی قابل اجراست. شما می توانید در انیمیشن سه بعدی واقعیت را صد درصد پیاده کنید، براي همين امروزه این تکنیک برای مردم خیلی جذاب تر است.


  • به عنوان سوال آخر، شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در برهه ای از زمان، خلاقیت تان کم رنگ شده باشد، برای خروج از این وضعیت چه کارهایی را انجام می­دهید؟
من آدمی نیستم که خیلی برنامه ریزی دقیقی داشته باشم و زمان خاصی را به بهره برداری از خلاقیتم اختصاص بدهم. به عنوان مثال، امروز صبح، شبکه چهار در یک برنامه زنده با موضوع خلاقیت شرکت داشتم. در پایان برنامه مجری پرسید که آقای عظیمی، شما می­توانید دوشنبه صبح ساعت 7 تا 9 بیایید و ادامه صحبت هایمان را داشته باشیم؟ گفتم بله. از نفر بعدی پرسید که شما می توانید؟ گفت من باید بروم و تقویم ام را چک کنم. نفر سوم و چهارم هم همین را گفتند. یک دفعه در برنامه گفتم چقدر کار من بی کلاس بود که سریع قبول کردم ای کاش من هم می­گفتم باید به تقویم ام نگاه کنم! (با خنده)
بارها شده است که من نشسته ام تا طرحی بکشم و یا فیلمنامه ای بنویسم و احساس کردم که آنموقع نمی­توانم و مشکلی هست که مانع تمرکزم می شود. البته خیلی وقت ها این مسئله به ضعف هنری خود من بر می­گردد. خیلی اوقات هم اتفاق افتاده است که سوژه های خوبی به ذهنم رسیده ولی نتوانستم پیاده اش کنم. هر وقت من با ذهنیت خیلی آرام به سر کارم آمدم، خیلی سریع هم در کارم به نتیجه رسیدم. همین فیلم نامه های دو سه دقیقه ای که انیمیشن هایش ساخته شده و در تلویزیون پخش شده و تا حدی موفق هم بوده را من ظرف نیم ساعت می نویسم. اصلا خیلی به خودم فشار نمی آورم، چون همه چیز از قبل در ذهنم آماده است. البته اگر فضای کاملا فانتزی و تخیلی باشد ماجرا فرق دارد.

  • آقای عظیمی از زمانی که در اختیار ما قرار دادید سپاس گزاریم
من هم از شما بسیار ممنونم
مصاحبه اختصاصی از کتاب سینما (مجید روشنی ، ایمان اشراقی)
عکس : نسیم تهرانی ویرایش : مهرداد نعیمی
انتشار این مطلب به هر نحو فقط با ذکر منبع مجاز است
 

koochoo

Member
سلام بچه ها...

1500 سال دیگر در تهران

18214.jpg


ایران صدا: شما فکر می کنید ایران در 1500 سال آینده چه تغییری می کنه؟

کارشناس/مهمان: سيد حميد رضا محتشمي - مدرس مهارتهاي زندگي, بهرام عظميمي کارگردان انيميشن و کاريکاتوريست

در تهران 1500 سال آینده کسی آبگوشت می خوره؟ یا به نظر شما کسی عاشق می شه؟


سردبیر: ناتاشا برادر
تهیه کننده اینترنتی: مريم حسيني
گروه اجتماعی و اقتصادی



آنلاین گوش کنید
 

koochoo

Member
مدل های سه بعدی این فیلمو میشه جایی پیدا کرد؟

سلام دوست عزیز...

خیر تنها فقط به همین تصاویر باید اکتفا کرد در ضمن این انیمیشن در حال حاضر در مرحله تدوین خود قرار دارد و به نظر تا آینده نه چندان دور شاهد تریلری استاندارد خواهیم بود...و هرچه هست بعد از اکران خواهد بود...
 

philidor

Member
برای تجربه اول واقعا کاره بی نظریه به همه ای دوستانی که برای این انیمیشن زحمت می کشند خسته نباشید میگم !‌ خصوصا آقای عظیمی ...
ولی بنظر من این کار در سطح امروز دنیا نیست که گفتند کار ما به استاندارهای دنیا نزدیکه زیادی بزرگنمایش کردند .
شاید 2سال پیش اکران میشد کار مورد قبولی بود . ولی الان نه
خیلی دوست داشتم این کار و با یکی از انیمشین های موفق دنیا مثل RANGO مقایسه کنم تازه اون کار اکران شده این هنوز مونده . ولی واقعا قابل قیاس نیستند !!!
ما استعداد زیاد داریم امید وارم این فاصله زمانی رو با سینمای دنیا کم کنیم . :rose:
 

جدیدترین ارسال ها

بالا