امضا : مدیریت مخفی سایتهرکی اومد خوش اومد. ناز کسی رو نمیکشیم. وجود همه دوستان مایه خوشحالیست
داش سعيد از بزرگان هست ...امضا : مدیریت مخفی سایت![]()
من و ناز کردن؟! :crazy: میام بابا از اول هم گفتم باید کارام اوکی بشه که شداون شهرام ام می دونم داره ناز می کنه.کاری از ما ساخته نیست .نازکش اش نازش رو می کشه خودش :دی
همین مدیرها هستن که اذیت می کنن!!ترس یوزر ها از مدیریت هستش!!:crazy:ولی بی شوخی، قرار نیست کسی کسی رو اذیت کنه اونجا.مدیرها هم برای همین اونجا هستن
نگران نباشيد .. !
بيخود كرده ناز ميكنه مگه دست خودشه .. !!
اون اوكي هست ..
همین مدیرها هستن که اذیت می کنن!!ترس یوزر ها از مدیریت هستش!!:crazy:
چي ميگه !؟!؟منم میام البته اگه تا قبلش نمیرم ولی اگه بیام اول صادقو میکشم بعد خودم سریع میپرم زیر ماشین که بادیگارداش نکشنم
بي هدبهمین مدیرها هستن که اذیت می کنن!!ترس یوزر ها از مدیریت هستش!!![]()
ماني همه چي هست .. بعد بابا خون شهي ارزش نداره كه بي افته گردنت... آبدارچيم رو ميفرستم سراغش ..تلافی تک تک اسپم هایی که زدی رو توی میتینگ سرت د ر میارم![]()
پ.ن:بچه ها ساطور خوب و تیز اگه کسی داره بیاره![]()
طبق صحبت هاي من با مجيد ..
بخاطر اينكه ما خيلي به كاربران عزيز ارزش قائل ميشويم و كلا اين فروم متعلق هست به همه دوستان .. :دي
قرار بر اين شد ميتينگ روز پنج شنبه 19 ارديبهشت ماه در ساعت 16:30 الي 17:00 بعد ظهر در مصلي بزرگ تهران برگزار شود ... !!
براي مكان قرار هم يكي-دو روز پس از نمايشگاه اعلام ميكنم چون بايد برم ببينم اوضاع چطوري هست كه يك جاي خوب و تابلويي مشخص بشه كه بعدا دوستان گلگي نكنن ...
نكته بعدي .. ببينيد نمايشگاه كتاب ديدن نداره كه بخوايم يك جا جمع شيم و بگرديم .. سره ميتينگ قبلي به فنا رفتيم ..
پس گردش هاتون رو بكنيد و سره ساعت اعلام شده تشريف بياريد كه فقط ديدن و حرف زدن هست .. بعدش هر كي بره خونه خودش .. :دي
نكته آخر هم اينكه اگر ماندانا خودش رو رسوند كه خب مايه خوشحاليست .. اگرم نشد كه خب فداي سرش نشد ديگه ....
ها حالا ببین چطوری میام صادق حالتو میگیرم اساسی با شهرام دست به یکی میکنیم اول تو رو بکشیم بعد من با مانی دست به یکی میکنم شهرامو میکشم (جاسوس 2 جانبه) زورم به مانی نمیرسه وگر نه اونم......
تو خودت عشق آبدارچي و چايي ريختن هستي... بده با شغل محبوبت كشته بشي ؟ :ديبا اینکه پست صفحه قبلی سادخ بهم نچسبید ولی من هوای سادخ رو همه جوره دارم !!![]()
راه افتادي علي جون .. باباها حالا ببین چطوری میام صادق حالتو میگیرم اساسی با شهرام دست به یکی میکنیم اول تو رو بکشیم بعد من با مانی دست به یکی میکنم شهرامو میکشم (جاسوس 2 جانبه) زورم به مانی نمیرسه وگر نه اونم......
اينجا تهران **** شوخي نيستش !!علی جون زهی خیال باطل بلادل !! می ندازیمت تو گونی با چوب میوفتیم دنبالت تا دیگه هوس نکنی برا بکس طهرون(با ط دسته دار!!) شاخ و شونه بکشی
حرف هاي قشنگ قشنگ .. حرف هاي لطيف .. پر احساس .. عاشقانه .. خوب .. :زرشك:حالا صادق جان چی بگیم بهم اونجا ؟
چه جور حرف هایی بزنیم؟
من خیلی وقته را افتادم 19 سالی میشه حالا ببین اگه حالتو نگرفتم اصلا حالا که اینجوری شد حال هر 2 تا تون رو با هم میگیرم که با بچه مشهدی کل نندازین