شهادت دوستان را به دوستان تبریک میگم...

:Mohsen:

کاربر باتجربه
سلام دوستان مجيد آنلايني
من وقتي اين خبر رو شنيدم جا خوردم، متاسفانه تو كشورمون جوونهاي زيادي اينطوري از دست ميرن و داغشون به دل خانواده هاشون ميمونه، اميدوارم كه خداوند صبر زيادي بهشون عنايت كنه
منم به نوبه خودم اين حادثه غم انگيز رو به تمام دوستانم تسليت و تبريك ميگم
 

roohollah

Banned
=============این اطلاعات کمی قدیمی است و فقط اسامی شهدا تایید میشود...


اسامی شهدا:
۱. محسن نساج مقدم ( کاردانی سخت افزار ۸۵ )
۲. محسن مهذب رحیم زاده( فیزیک )
۳. سعید ابراهیم زاده( سخت افزار ۸۵ )
۴. علی طالب پور ( اتومکانیک ۸۴ )
۵ . علیرضا یاقوتی نقاب( سخت افزار ۸۵ )
۶. سید یونس نجاتی یده( اتومکانیک )
۷.علی ابهری نژاد ( نرم افزار ۸۵ )
۸. سید محمد کشمیری فر( کارشناسی ۸۵ حسابداری )
۹. حسین عبدوسی (ناپیوسته مخابرات ۸۵ )
۱۰. مرتضی شیخی ( کارشناسی حسابداری )
۱۱. علی غلامی ( کاردانی سخت افزار ۸۵ )
۱۲. فرید عرفانی ( کارشناسی مخابرات ۸۶ )
۱۳. سید یاسر سامانی( ناپیوسته حسابداری ۸۴ )
۱۴. حسین رهگذر مرغزار ( ناپیوسته حسابداری ۸۵ )
۱۵. اسماعیل تاجیک ( ناپیوسته حسابداری ۸۴ )
۱۶. مهدی پور نادری
۱۷. محمد شریفی
۱۸. احمد امین کرامی( کاردانی سخت افزار )
۱۹. امیر دوست محمدی( فیزیک)
۲۰. محمد مهر جو
۲۱. ایمان فیروزی ( نرم افزار کامپیوتر)
۲۲. علی طاهری ( کمک راننده)




============================================

اسامی مجروحان به قرار زیر بود:

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]محمد الیاس کریم ( علوم اجتماعی ۸۶)[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]علیرضا یوسفیان ثقی ( اتومکانیک ۸۴)[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]محمد مجتبی شیخ الاسلامی ( مخابرات ۸۴)[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]محمد رضا فرهمند ( کارشناسی ناپیوسته ۸۵ سخت افزار )[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]محسن رفیعی ( سخت افزار ۸۵ کارشناسی)[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]وحید عرفانی ( پیوسته اتومکانیک ۸۴)[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]سید محمد علی علم الهدایی ( کارشناسی نرم افزار ۸۵)[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]مرتضی زینبی سقی ( اتومکانیک ۸۴)[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]میثم قربان زاده[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]محمد مهدوی [/FONT]
 

Sherlock_Holmes

Active Member
هرگز از مرگ نهراسیده ام...
اگرچه دستانش از ابتذال شکننده تر بود.
هراس من - باری - همه از مردن در سرزمینی ست
که مزد گورکن از آزادی آدمی
افزون باشد...

.
.

به خانواده این بچه ها و دوستانشون صمیمانه تسلیت میگم...
امیدوارم خداوند حمایتشون کنه...
مثل همیشه...
بی دریغ...
 

nima_dsnr

کاربر VIP
فقط می تونم بگم خدا به خانواده هاشون صبر بده...
گلهای ناشکفته ای بودن که پرپر شدن و هیچ کاریش هم نمیشه کرد.
عمره دیگه...
بالاخره یه روزی تموم میشه.
 

persianebay

Active Member
با سلام به همه دوستان
حادثه دلخراشی بود امیدوارم به خانواده های این عزیزان خداوند صبر بده.امیدوارم و امیدوارم دیگه شاهد این حوادث نباشیم.
درضمن لطفا این جریان شهید رو هم بیخیال شید و به ایم موضوع دامن نزنید.
با تشکر
 

YTERROR

Active Member
درضمن لطفا این جریان شهید رو هم بیخیال شید و به ایم موضوع دامن نزنید.

متاسفانه من نمي تونم بي خيال اين يكي بشم چون یکی از درجایه که تویی تمام زندگیم در موردش تحقیق کردم و بهش احترام خاصی قایلم

ولی در مورد این دوتسان و این لقب توسط یکی از دوستان بیان شد :

اگه فردی در حین انجام وظیفه و یا دفاع از میهن و دینش و همچنین موقع زیارت ) این جور که من شنیدم ) بمیره . اون وقت شهید حساب میشه
البته به غیر از این ها موارد دیگری هم هست که شهید حساب میشن
بعدشم. درجه ی شهدا فرق میکنه با هم . این عزیزان رو مسلمآ نمیشه با شهدای 8 سال جنگ ایران و عراق مقایسه کرد

ان شاالله شب عید اون دنیا در آرامش باشند

موفق و پیروز باشید
 

AMiR

Active Member
منم سلیت میگم و درجه شهادت رو بهشون تبریک میگم

دم عید و ...

افسوس
 

roohollah

Banned
آخرین چت میثم مرادی با شهید یاسر سامانی...
ميثم: ‫yasni.yas: الان که دیگه میخوام برم دنبال گوشی بعدش میام جای تو
بقیش عصر
me: اما فكر كنم بايد از رنك بالا بيشتر استفاده كني
باشه
تو هم با اين گوشيت

yasni.yas: بهترین گوشیه دنیاست
11:55 AM با یک تار موت عوضش نمیکنم

me: اگه يك دهم وقتي رو كه براي گوشيت گذاشتي براي خدا مي‌ذاشتي تا حالا شهيد شده بودي

11:56 AM yasni.yas: اونم به وقتش
 
آخرین ویرایش:

roohollah

Banned
حسین :
خداوند همشونبه رو رحمت کنه. اتوبوس ما تقریباً ماشین دهم بود. یک دفعه ما جلوی خودمون آتش مهیبی دیدیم. من چون امدادگر هستم، به سرعت از اتوبوس پیاده شدم و به جلو رفتم. یک نفر که تمام سر و صورتش رو خون گرفته بود و به زمین و هوا می پرید رو دیدم،فکر می کنم راننده اتوبوس بود. به او گفتم من امداگر هستم ، آرومش کردم و با چفیه ای که به کمرم بسته بودم سرش رو بستم. او خیلی می لرزید و فریاد میزد، اونو به جلوی دومین ماشینی که جلوی حادثه بود بردم تا درون ماشین که یک اتوبوس بود ببرم تا گرم و آروم بشه که متوجه شدم اتوبوس دختران است و همه شکه شدن. بردمش به عقب اتوبوس و با اگزوز ماشین خودشو گرم کرد و به راننده اتوبوس گفتم که عقب عقب نیاد.شب بسیار بدی بود.
به هویزه که رفتیم، می گفتن دانشجوهای دانشکده خیام قبل از اینکه از اینجا به سمت مشهد حرکت کنند دستاشون رو به هم داده بودند و با صدای بلند گریه می کردند. فکر میکنم که میدونستن آسمونی شدن.
بزارید بیشتر از این نگم.
روحشون شاد و یادشون گرامی
از خواندن فاتحه یادتون نره
 

جدیدترین ارسال ها

بالا