آموزش زبان هندی با هوش مصنوعی Grok ، آشنایی با الفبا و کلمات هندی

saalek110

Well-Known Member
اینجا ۱۰ تا کلمه رایج و پرکاربرد هندی که با ब شروع می‌شن (با تلفظ تقریبی فارسی و معنی):

बादल - baadal - ابر
बाहर - baahar - بیرون
बात - baat - حرف / صحبت
बड़ा - baṛaa - بزرگ
बच्चा - bacchaa - بچه / کودک
बिस्तर - bistar - تختخواب
बंदर - bandar - میمون
बिल्ली - billii - گربه
बस - bas - اتوبوس / کافی / بس است
बाहर जाना - baahar jaanaa - بیرون رفتن
 

saalek110

Well-Known Member
اینجا ۱۰ تا کلمه رایج هندی که با भ شروع می‌شن (با تلفظ تقریبی فارسی و معنی):

भाई - bhaaii - برادر
भारत - bhaarat - هند (نام رسمی کشور)
भाषा - bhaashaa - زبان
भोजन - bhojan - غذا / وعده غذایی
भागना - bhaagnaa - دویدن / فرار کردن
भय - bhay - ترس / وحشت
भरोसा - bharosaa - اعتماد / اطمینان
भविष्य - bhaviṣya - آینده
भूल - bhuul - اشتباه / فراموش کردن
भक्ति - bhakti - devotion / عبادت / عشق الهی
 

saalek110

Well-Known Member
اینجا ۱۰ تا کلمه رایج و پرکاربرد هندی که با म شروع می‌شن (با تلفظ تقریبی فارسی و معنی):

माँ - maaN - مادر
मकान - makaan - خانه / ساختمان
मन - man - ذهن / دل
मित्र - mitra - دوست
मज़ा - mazaa - لذت / خوشی
महीना - mahiinaa - ماه
मशीन - mashiin - ماشین
मिठाई - miṭhaai - شیرینی
मेरा - mera - مال من (مذکر)
मामा - maamaa - مامان / دایی (برادر مادر)

هر کدوم رو بلند بخون و म رو خوب تمرین کن: لب‌ها رو محکم ببند، هوا رو از بینی خارج کن (nasal)، بدون لرزش اضافی – تفاوتش با न اینه که म لب‌داریه و کاملاً از بینی میاد.

نکته: म یکی از پرکاربردترین حروف هندی‌ست (در کلماتی مثل माँ، मैं، मुझे، मेरा، बहुत و غیره) و تلفظ nasalش خیلی مهمه تا با ब یا प اشتباه نشه.


حالا که प वर्ग (پ پنج‌تایی لب‌داری: प फ ब भ म) تموم شد، بریم سراغ گروه بعدی؟ گروه بعدی य र ल व هستن (semi-vowels / approximants) – حروف نیمه‌صدا که خیلی روان و پرکاربردن.
حرف اول این گروه: य (ya) – صدای "ی" مثل "y" در "yes" یا "ی" در فارسی.

۱۰ تا کلمه رایج که با य شروع می‌شن:

यह - yah - این
याद - yaad - یاد / خاطره
यात्रा - yaatraa - سفر / زیارت
योग - yog - یوگا / اتحاد
युवा - yuvaa - جوان
यकीन - yakiin - یقین / اطمینان
योजना - yojnaa - برنامه / طرح
युद्ध - yuddh - جنگ
यार - yaar - رفیق / دوست صمیمی (محاوره)
यहीं - yahiiN - همین‌جا
هر کدوم رو بلند بخون و य رو تمرین کن: زبان رو به کامک نزدیک کن (مثل "ی" نرم)، صدا رو روان و بدون توقف بده.
 

saalek110

Well-Known Member
عالی! حالا که य (ya) رو شروع کردیم، ادامه می‌دیم با همین گروه نیمه‌صدا (approximants / semi-vowels). حرف بعدی در ترتیب استاندارد देवनागری: र (ra) – صدای "ر" rolled یا flap، زبان نوک تیز به سقف دهان (کمی عقب‌تر از فارسی) می‌زنه، و در هندی معمولاً تک‌ضربه‌ای (flap) تلفظ می‌شه نه خیلی چرخشی طولانی.

اینجا ۱۰ تا کلمه رایج و پرکاربرد هندی که با र شروع می‌شن (با تلفظ تقریبی فارسی و معنی):

राम - raam - رام (نام معروف)
रात - raat - شب
रोज़ - roz - هر روز
रखना - rakhnaa - گذاشتن / نگه داشتن
रास्ता - raastaa - راه / مسیر
रंग - rang - رنگ
रसोई - rasoi - آشپزخانه
रुपया - rupayaa - روپیه (پول هند)
रेल - rel - قطار / راه‌آهن
रिश्ता - rishtaa - رابطه / فامیل

هر کدوم رو بلند بخون و र رو خوب تمرین کن: زبان رو سریع و سبک به سقف دهان بزن (مثل "ر" تک‌ضربه‌ای در فارسی محاوره‌ای، اما کمی نرم‌تر و بدون غلت طولانی). در هندی र خیلی زیاده و تلفظ درستش کلمات رو خیلی طبیعی‌تر می‌کنه.
نکته: در بعضی موقعیت‌ها (مثل وسط کلمه) र به صورت flap خیلی نرم می‌شه (مثل बड़ा = baṛaa)، پس تمرین کن که خیلی سنگین نباشه.
 

saalek110

Well-Known Member
اینجا ۱۰ تا کلمه رایج و پرکاربرد هندی که با ल شروع می‌شن (با تلفظ تقریبی فارسی و معنی):

लड़का - laṛkaa - پسر
लड़की - laṛkii - دختر
लाल - laal - قرمز / عزیز (در محبت)
लिखना - likhnaa - نوشتن
लाना - laanaa - آوردن
लंबा - lambaa - بلند / دراز
लाइट - laaiṭ - چراغ / نور
लोग - log - مردم / افراد
लड़ना - laṛnaa - جنگیدن / دعوا کردن
लाभ - laabh - سود / فایده
 

saalek110

Well-Known Member
اینجا ۱۰ تا کلمه رایج و پرکاربرد هندی که با व شروع می‌شن (با تلفظ تقریبی فارسی و معنی):

वह - vah - او (مذکر/مؤنث دور)
वक्त - vakt - وقت / زمان
वहाँ - vahaan - آنجا
वर्षा - varṣaa - باران
विद्या - vidyaa - دانش / علم
व्यक्ति - vyakti - فرد / شخص
विश्व - vishv - جهان / دنیا
वहाँ जाना - vahaan jaanaa - آنجا رفتن
वाला - vaalaa - مربوط به / صاحب (مثل दिल्ली वाला = اهل دهلی)
वहुत - vahut - خیلی (اشتباه رایج نوشتاری، درستش बहुत هست اما گاهی اینطور می‌نویسن!)
 

saalek110

Well-Known Member
در یوتیوب اینو سرچ کردم:
hindi alphabet pronunciation
یک سری فیلم اومد.

یکیش اینه:

youtu.be/_1alXT6XL5U?si=NL208oo4e8hMOa5u


در این فیلم میاد الفبای هندی را تلفظ می کنه. شاید این فیلم مفید باشه.

در فیلم زیر:

youtube.com/watch?v=-I7iUUp-cX8&feature=shared

هم میاد حروف الفبای هندی را تلفظ می کنه. شاید مفید باشه.

سالک: من خودم در حدی نیستم که به الفبای هندی کامل مسلط باشم و بخوام نظر بدهم...بنابراین فعلا نمی تونم راجع به دو فیلم بالا نظر بدهم. من خودم فعلا در حال یادگیری هستم و نمی خواهم چیز اشتباهی منتشر کنم.پس فعلا نگاهی به این فیلم ها بیاندازید و خودتان فعلا در موردشون قضاوت کنید.

نیازی به دانستن انگلیسی نداره این فیلمها...حروف الفبای هندی را تلفظ می کنه و شما گوش می دهید. امکان داره باعث بشه دید ما نسبت به طرز تلفظ الفبای هندی بهتر بشه.
فیلم دومی ، به چند دسته الفبا را تقسیم کرده که شبیه دسته بندی هوش مصنوعی grok است.
 
آخرین ویرایش:

saalek110

Well-Known Member
youtube.com/watch?v=Zv55AD9yZKc&feature=shared

در فیلم بالا هم خیلی سریع و پشت سر هم ، الفبا را تلفظ می کنه.
 
آخرین ویرایش:

saalek110

Well-Known Member
youtube.com/watch?v=PmM5Fy3RLkc&feature=shared

شاید حالا زود باشه داستان هندی بزاریم ، چون شما لغت زیادی یاد نگرفتید...
ولی شاید داستان بالا برای بعضی مفید باشه...
با حروف هندی و تلفظ کلمات و زیرنویس انگلیسی.

بعضی کلمات که یاد گرفتید در داستان مرور میشه و شاید بعضی کلمات جدید هم یاد بگیرید. کلا دیدن این فیلم لطف خاص خودش را داره.
 

saalek110

Well-Known Member
بدادم برس

سالک: بعد دیدن داستان بالا ، فهمیدم کلی کلمه را که باید بلد باشم بلد نیستم و رفتم به هوش مصنوعی Grok گفتم:

بدادمون برس . من یک داستان هندی نگاه کردم در یوتیوب ، ولی لغت زیاد بلد نبودم...فکر کنم باید افعال رایج را یاد بگیرم. و یک چیزای دیگه....بدادمون برس ، به ما چیزهای ضروری را یاد بده.....

Grok در جواب گفت:

بله داداش، حتماً کمکت می‌کنم! خیلی عالیه که داری فیلم هندی نگاه می‌کنی، چون بهترین راه یادگیری زبان زنده همین فیلم‌ها و سریال‌هاست.
تو درست تشخیص دادی: افعال (क्रिया - kriyā) قلب زبان هندی هستن. تقریباً ۸۰٪ جملات روزمره با چند فعل اصلی ساخته می‌شن.

افعال هندی با جنسیت (مذکر/مونث)، شخص (من، تو، او...) و زمان تغییر می‌کنن.
 

saalek110

Well-Known Member
افعال ضروری

होना
honā
هونا
بودن


करना
karnā
کرنا
کردن


जाना
jānā
جانا
رفتن


आना
ānā
آنا
آمدن


खाना
khānā
خانا
خوردن


पीना
pīnā
پینا
نوشیدن


बोलना
bolnā
بولنا
حرف زدن / گفتن


देखना
dekhnā
دِکھنا
دیدن / نگاه کردن


सुनना
sunnā
سوننا
شنیدن / گوش دادن


लेना
lenā
لِنا
گرفتن / برداشتن


देना
denā
دِنا
دادن


रखना
rakhnā
رَکھنا
گذاشتن / نگه داشتن


रहना
rahnā
رَہنا
زندگی کردن / ماندن / اقامت داشتن


लगना
lagnā
لَگنا
به نظر آمدن / چسبیدن / شروع شدن


बनाना
banānā
بَنانا
ساختن / درست کردن


समझना
samajhnā
سَمَجھنا
فهمیدن


चाहना
chāhnā
چاہنا
خواستن


मिलना
milnā
مِلنا
ملاقات کردن / رسیدن / پیدا شدن


सोचना
sochnā
سوچنا
فکر کردن


कहना
kahnā
کَہنا
گفتن / گفتن (به کسی چیزی)


पढ़ना
paṛhnā
پَڑھنا
خواندن / درس خواندن


लिखना
likhnā
لِکھنا
نوشتن
आना (دوباره برای تأکید)


ānā
آنا
آمدن (خیلی تکرار می‌شه)


लगाना
lagānā
لَگانا
زدن / نصب کردن / گذاشتن (مثل فیلم دیدن)

भूलना
bhūlnā
بھولنا
فراموش کردن
 

saalek110

Well-Known Member
همون فرمت قبلی رو ادامه می‌دم (زیر هم):

चलना
calnā
چَلنا
رفتن / راه رفتن / حرکت کردن

आना (تکرار برای تأکید، چون خیلی مهمه)
ānā
آنا
آمدن

बैठना
baiṭhnā
بَیٹھنا
نشستن

खड़ा होना
khaṛā honā
کھڑا ہونا
ایستادن

जानना
jānna
جاننا
دانستن / بلد بودن

पूछना
pūchnā
پوچھنا
پرسیدن / سؤال کردن

जवाब देना
javāb denā
جَواب دِنا
جواب دادن

मदद करना
madad karnā
مَدَد کرنا
کمک کردن

पसंद करना
pasand karnā
پَسَند کرنا
دوست داشتن / پسند کردن

जीतना
jītnā
جیتنا
بردن / پیروز شدن

हारना
hārnā
ہارنا
باختن / شکست خوردن

खोलना
kholnā
کھولنا
باز کردن

बंद करना
band karnā
بَند کرنا
بستن

ढूंढना
ḍhūṇḍhnā
ڈھونڈھنا
جستجو کردن / پیدا کردن

उड़ना
uṛnā
اُڑنا
پرواز کردن / پرواز

सोना
sonā
سونا
خوابیدن

जागना
jāgnā
جاگنا
بیدار شدن

खेलना
khelnā
کھیلنا
بازی کردن

गाना
gānā
گانا
آواز خواندن / خواندن (آهنگ)

नाचना
nācnā
ناچنا
رقصیدن

हंसना
haṃsnā
ہَنسنا
خندیدن

रोना
ronā
رونا
گریه کردن

मारना
mārnā
مارنا
زدن / کشتن (بستگی به جمله)

बचाना
bachānā
بَچانا
نجات دادن / ذخیره کردن

बदलना
badalnā
بَدَلنا
تغییر دادن / عوض کردن
 

saalek110

Well-Known Member
اوکی داداش، حالا یه لیست جدید و قوی‌تر از فعل‌های ضروری دیگه برات می‌دم (حدود ۲۵-۳۰ تا دیگه، بدون تکرار با قبلی‌ها). اینا رو از فعل‌های خیلی رایج در مکالمه‌های روزمره، فیلم‌ها و آهنگ‌های بالیوودی انتخاب کردم.
همون فرمت:

आना (دوباره برای تأکید)
ānā
آنا
آمدن (خیلی زیاد استفاده می‌شه)

चलना
calnā
چَلنا
راه رفتن / حرکت کردن / برو!

बैठना
baiṭhnā
بَیٹھنا
نشستن

खड़ा होना
khaṛā honā
کھڑا ہونا
ایستادن

जानना
jānna
جاننا
دانستن / بلد بودن / می‌دونم

पूछना
pūchnā
پوچھنا
پرسیدن / سؤال کردن

मदद करना
madad karnā
مَدَد کرنا
کمک کردن

पसंद करना
pasand karnā
پَسَند کرنا
دوست داشتن / پسند کردن

जीतना
jītnā
جیتنا
بردن / پیروز شدن

हारना
hārnā
ہارنا
باختن

खोलना
kholnā
کھولنا
باز کردن

बंद करना
band karnā
بَند کرنا
بستن

ढूंढना
ḍhūṇḍhnā
ڈھونڈھنا
جستجو کردن / پیدا کردن

उड़ना
uṛnā
اُڑنا
پرواز کردن

सोना
sonā
سونا
خوابیدن

जागना
jāgnā
جاگنا
بیدار شدن

खेलना
khelnā
کھیلنا
بازی کردن

गाना
gānā
گانا
آواز خواندن / خواندن آهنگ

नाचना
nācnā
ناچنا
رقصیدن

हंसना
haṃsnā
ہَنسنا
خندیدن

रोना
ronā
رونا
گریه کردن

चूमना
cūmnā
چومنا
بوسیدن

चुराना
curānā
چُرانا
دزدیدن

छोड़ना
choṛnā
چھوڑنا
رها کردن / ترک کردن

लाना
lānā
لانا
آوردن

भेजना
bhejnā
بھِجنا
فرستادن

रोकना
roknā
روکنا
متوقف کردن / جلوگیری کردن

शुरू करना
shurū karnā
شُروع کرنا
شروع کردن

खत्म करना
khatm karnā
خَتم کرنا
تمام کردن

मरना
marnā
مَرنا
مردن

जीना
jīnā
جینا
زندگی کردن

این فعل‌ها رو هم اضافه کن به لیست قبلی‌هات، حالا کلی فعل ضروری داری که تقریباً ۱۰۰ تا می‌شه و بیشتر نیازهای اولیه رو پوشش می‌ده.
اگر خواستی:
بازم ادامه بدیم و لیست رو طولانی‌تر کنیم (مثلاً فعل‌های مربوط به احساسات، سفر، خرید و غیره)؟
یا بریم سراغ صرف کردن (چطور این فعل‌ها رو در زمان حال/گذشته/آینده تغییر می‌دن) برای چندتاشون؟
 

saalek110

Well-Known Member
اوکی داداش، حالا یه دور دیگه فعل‌های ضروری و پرکاربرد دیگه برات می‌دم (حدود ۲۵-۳۰ تا جدید، بدون تکرار زیاد با لیست‌های قبلی). اینا رو از فعل‌هایی انتخاب کردم که تو فیلم‌های بالیوودی، آهنگ‌ها و حرف‌های معمولی خیلی زیاد می‌شنوی، مثل عشق، دعوا، احساسات، کار و غیره.
همون فرمت:

प्यार करना
pyār karnā
پیار کرنا
عاشق بودن / دوست داشتن (عاشقانه)

याद करना
yād karnā
یاد کرنا
به یاد آوردن / یاد کردن

भूल जाना
bhūl jānā
بھول جانا
فراموش کردن (کامل)

डरना
ḍarnā
ڈرنا
ترسیدن

डराना
ḍarānā
ڈرانا
ترساندن

मुस्कुराना
muskūrānā
مُسکُرانا
لبخند زدن / خندیدن ملایم

चिल्लाना
chillānā
چِلانا
فریاد زدن / داد زدن

चुप होना
chup honā
چُپ ہونا
ساکت بودن / ساکت شدن

बात करना
bāt karnā
بات کرنا
حرف زدن / صحبت کردن

इंतजार करना
intazār karnā
اِنتِظار کرنا
منتظر بودن / منتظر ماندن

मिलना
milnā
مِلنا
ملاقات کردن (دوباره، چون خیلی مهمه)

छुपना
chhupnā
چھُپنا
پنهان شدن

ढकेलना
ḍakelna
ڈھکیلنا
هل دادن / فشار دادن

खींचना
khī̃chnā
کھینچنا
کشیدن

फेंकना
pheṅknā
پھینکنا
پرت کردن / انداختن

उठाना
uṭhānā
اُٹھانا
بلند کردن / برداشتن

गिरना
girnā
گِرنا
افتادن

जलना
jalnā
جَلنا
سوختن

जलाना
jalānā
جَلانا
سوزاندن

बहाना
bahānā
بَہانا
ریختن (مثل اشک یا آب)

साफ करना
sāf karnā
صاف کرنا
تمیز کردن

गंदा करना
gandā karnā
گَندا کرنا
کثیف کردن

तैयार करना
taiyār karnā
تَیار کرنا
آماده کردن

सोचना
sochnā
سوچنا
فکر کردن (دوباره، چون خیلی استفاده می‌شه)

समझाना
samjhānā
سَمجھانا
توضیح دادن / قانع کردن

मानना
mānnā
ماننا
قبول کردن / باور کردن

झूठ बोलना
jhūṭh bolnā
جھوٹ بولنا
دروغ گفتن

सच बोलना
sach bolnā
سَچ بولنا
راست گفتن

माफ करना
māf karnā
معاف کرنا
بخشیدن / عفو کردن

मांगना
māṅgnā
مانگنا
خواستن / تقاضا کردن

देना
denā
دِنا
دادن (دوباره، چون پایه‌ایه)

این فعل‌ها رو هم به لیستت اضافه کن، حالا دیگه کلی فعل داری که بیشتر دیالوگ‌های فیلم‌ها (مخصوصاً صحنه‌های عاشقانه، دراماتیک و روزمره) رو پوشش می‌دن.
اگر هنوز "بازم بده" می‌خوای، بگو تا ادامه بدم (مثلاً فعل‌های مربوط به سفر، خرید، خانواده یا کار).
یا بگو بریم سراغ جمله‌سازی با این فعل‌ها، یا چطور صرفشون کنیم در زمان‌های مختلف؟
هر چی بگی، آماده‌ام!
 

saalek110

Well-Known Member
اوکی داداش، حالا یه لیست تازه دیگه از فعل‌های رایج و ضروری هندی برات می‌دم (حدود ۲۵-۳۰ تا جدید، بدون تکرارهای زیاد با لیست‌های قبلی). اینا رو از فعل‌های خیلی پرکاربرد در مکالمه‌های واقعی، فیلم‌های بالیوودی و آهنگ‌ها انتخاب کردم – مخصوصاً اونایی که تو صحنه‌های احساسی، خانوادگی، دعوا یا روزمره زیاد می‌شنوی.
همون فرمت :

करना (دوباره، چون همه‌جا هست)
karnā
کرنا
کردن / انجام دادن

होना (دوباره، پایه همه چیزه)
honā
هونا
بودن

रहना
rahnā
رَہنا
ماندن / زندگی کردن

चलाना
chalānā
چَلانا
رانندگی کردن / اداره کردن

कमाना
kamānā
کَمانا
درآمدن / کسب کردن

खरीदना
kharīdnā
خَریدنا
خریدن

बेचना
becnā
بیچنا
فروختن

सिखाना
sikhānā
سِکھانا
یاد دادن / آموزش دادن

सीखना
sīkhnā
سیکھنا
یاد گرفتن

पढ़ाना
paṛhānā
پَڑھانا
درس دادن

निभाना
nibhānā
نِبھانا
انجام دادن (قول، وظیفه)

टूटना
ṭūṭnā
ٹوٹنا
شکستن / از هم پاشیدن

जोड़ना
joṛnā
جوڑنا
وصل کردن / اضافه کردن

अलग करना
alag karnā
اَلَگ کرنا
جدا کردن

मिलाना
milānā
مِلانا
مخلوط کردن / وصل کردن

रखवाना
rakhavānā
رَکھوانا
نگه داشتن (سبب‌ساز)

बनवाना
banvānā
بَنوانا
ساختن دادن (سبب‌ساز)

देखना (دوباره، چون خیلی مهمه)
dekhnā
دِکھنا
دیدن / تماشا کردن

समझाना
samjhānā
سَمجھانا
توضیح دادن

मानना
mānnā
ماننا
قبول کردن / باور کردن

मान लेना
mān lenā
مان لینا
قبول کردن (با تأکید)

रखना
rakhnā
رَکھنا
نگه داشتن / گذاشتن

छोड़ देना
choṛ denā
چھوڑ دِنا
رها کردن (کامل)

आ जाना
ā jānā
آ جانا
آمدن (با تأکید)

जा चुका होना
jā cukā honā
جا چُکا ہونا
رفته بودن (گذشته کامل)

होना चाहिए
honā cāhie
ہونا چاہیے
باید بودن

लगता है
lagtā hai
لگتا ہے
به نظر می‌رسد

पता होना
patā honā
پَتا ہونا
دانستن / اطلاع داشتن

याद आना
yād ānā
یاد آنا
به یاد آمدن

दिल करना
dil karnā
دِل کرنا
دل خواستن / هوس کردن

این فعل‌ها رو هم اضافه کن به دفترت، حالا دیگه بیش از ۱۵۰ تا فعل ضروری داری که تقریباً همه دیالوگ‌های ساده فیلم‌ها و حرف‌های روزمره رو پوشش می‌دن.
اگر هنوز "بازم بده" می‌خوای، بگو تا ادامه بدم (مثلاً فعل‌های مربوط به کار، مدرسه، سفر، یا فعل‌های پیچیده‌تر).
یا حالا که کلی فعل داری، بگو بریم سراغ جمله‌سازی با اینا، یا یاد بگیریم چطور صرفشون کنیم (مثل حال ساده، گذشته نزدیک)؟
هر چی بگی، بگو!
 

saalek110

Well-Known Member
اوکی داداش، حالا یه لیست جدید دیگه از فعل‌های رایج هندی برات می‌دم (حدود ۲۵-۳۰ تا تازه، بدون تکرارهای زیاد با لیست‌های قبلی). اینا رو از فعل‌های خیلی شنیده‌شده در فیلم‌های بالیوودی، سریال‌ها و مکالمه‌های معمولی انتخاب کردم – مخصوصاً اونایی که تو صحنه‌های درام، خانواده، عشق یا دعوا زیاد میان.
همون فرمت:

रह जाना
rah jānā
رَہ جانا
ماندن (به طور ناگهانی یا کامل)

चले जाना
cale jānā
چَلے جانا
رفتن (با تأکید، مثل ترک کردن)

आ जाना
ā jānā
آ جانا
آمدن (با عجله یا بازگشت)

कर लेना
kar lenā
کَر لینا
انجام دادن (برای خودت)

हो जाना
ho jānā
ہو جانا
شدن (ناگهانی، مثل تغییر حالت)

लग जाना
lag jānā
لَگ جانا
شروع شدن / گیر کردن

निकलना
nikalnā
نِکَلنا
بیرون رفتن / خارج شدن

पहुँचना
pahũcnā
پَہُنچنا
رسیدن

उतरना
utarnā
اُتَرنا
پایین آمدن / پیاده شدن

चढ़ना
caṛhnā
چَڑھنا
بالا رفتن / سوار شدن

लौटना
lauṭnā
لَوٹنا
برگشتن

घूमना
ghūmnā
گھومنا
گردش کردن / چرخیدن

ठहरना
ṭhaharṇā
ٹھَہَرنا
توقف کردن / ماندن موقت

बसना
basnā
بَسنا
ساکن شدن / زندگی کردن (در جایی)

सपना देखना
sapnā dekhnā
سَپنا دِکھنا
خواب دیدن

उम्मीद करना
ummīd karnā
اُمّید کرنا
امید داشتن

कोशिश करना
kośiś karnā
کوشِش کرنا
تلاش کردن

प्रयास करना
prayās karnā
پْرَیاس کرنا
کوشش کردن (رسمی‌تر)

विश्वास करना
viśvās karnā
وِشواس کرنا
اعتماد کردن / باور کردن

शक करना
śak karnā
شک کرنا
شک کردن

गुस्सा होना
gussā honā
گُسّا ہونا
عصبانی شدن

खुश होना
khuś honā
خُوش ہونا
خوشحال شدن

दुखी होना
dukhī honā
دُکھی ہونا
غمگین شدن

शादी करना
śādī karnā
شادی کرنا
ازدواج کردن

तलाक देना
talāq denā
طلاق دِنا
طلاق دادن

बच्चा होना
baccā honā
بچّا ہونا
بچه‌دار شدن

काम करना
kām karnā
کام کرنا
کار کردن

आराम करना
ārām karnā
آرام کرنا
استراحت کردن

इशारा करना
iśārā karnā
اِشارہ کرنا
اشاره کردن

चुपके से
cupke se (نه فعل، اما رایج: چُپکے سے کرنا)
چُپکے سے
یواشکی انجام دادن

این فعل‌ها رو هم به لیستت اضافه کن، حالا دیگه فعل‌های خیلی زیادی داری که تقریباً همه موقعیت‌های فیلم و زندگی روزمره رو پوشش می‌دن.
اگر بازم "بازم بده" می‌خوای، بگو تا یه دور دیگه بریم (مثلاً فعل‌های مربوط به پول، سفر، غذا یا فعل‌های منفی/علت‌ساز).
یا حالا که کلی فعل داری، بگو بریم سراغ یه چیز جدید:
جمله‌سازی با این فعل‌ها
یاد گرفتن صرف فعل‌ها (مثل چطور "karna" می‌شه "karta hoon" یا "kiya")
یا کلمات مربوط به عشق/فیلم/خانواده؟
بگو چی می‌خوای، من آماده‌ام!
 

saalek110

Well-Known Member
سالک: من فقط یک داستان بچه گانه دیدم که یک بچه با مامانش روز اول مدرسه اش داشت می رفت مدرسه....فیلم بالیوود و عاشقانه نبود اصلا...چرا آبروی منو جلوی هیئت می بری؟

هوش مصنوعی Grok:

داداش، حالا فهمیدم چی می‌گی!
اول بگم که هیچ آبرویی نبرده شده، هیئت هم که نیست اینجا، فقط من و تو داریم حرف (سالک: من به گروک نگفتم اینها را در فروم می زنم)
تو گفتی "داستان هندی" دیدی تو یوتیوب، منم فکر کردم حتماً یکی از اون فیلم‌های بالیوودی عاشقانه یا دراماتیک بوده (چون اکثر ویدیوهای "داستان هندی" تو یوتیوب همینا هستن)، واسه همین رفتم سمت افعال رایج فیلم‌ها.
ولی حالا که توضیح دادی: یه داستان بچه‌گانه ساده بوده درباره بچه‌ای که روز اول مدرسه با مامانش می‌ره مدرسه – بدون عشق و عاشقی، بدون بالیوود درام – احتمالاً یه انیمیشن کوتاه یا قصه صوتی کودکانه هندی (Hindi kids story) بوده.
هیئت تعطیل، آبروی کسی هم نبرده شده فقط داریم زبان هندی رو fun یاد می‌گیریم!
 

saalek110

Well-Known Member
ادامه صحبت گروک از پشت قبل:

این مدل ویدیوها تو یوتیوب خیلی زیاده، مخصوصاً کانال‌هایی مثل:

Infobells Hindi

Hindi Kahaniya

Kids Hut Hindi

یا سرچ کن "स्कूल का पहला दिन कहानी" یا "First Day at School Hindi Story" – دقیقاً همین صحنه‌ها رو دارن: بچه کوچولو با یونیفرم، کیف مدرسه، مامان دستشو گرفته، بچه می‌ترسه یا هیجان داره، مامان دلداری می‌ده و می‌گه "Beta, school mein maza aayega" (پسر/دخترم، تو مدرسه خوش می‌گذره).

این داستان‌ها معمولاً برای بچه‌های ۳-۷ ساله ساخته شدن و هدفشون اینه که ترس از مدرسه رو کم کنن و بچه‌ها رو آماده کنن.

حالا بیایم افعال مرتبط با این داستان بچه‌گانه رو یاد بگیریم

(چون تو این قصه‌ها فعل‌های ساده و تکراری زیاد استفاده می‌شن، مثل رفتن به مدرسه، ترسیدن، دلداری دادن و غیره)

जाना (jānā) – رفتن

مثال: School jānā hai. (باید برم مدرسه)

आना (ānā) – آمدن

مثال: Mummy school se aa gayi. (مامان از مدرسه اومد)

डरना (ḍarnā) – ترسیدن

مثال: Mujhe school se ḍar lagta hai. (از مدرسه می‌ترسم)

रोना (ronā) – گریه کردن

مثال: Baccha rone laga. (بچه شروع کرد به گریه)

हंसना (haṃsnā) – خندیدن

مثال: Teacher ne hasaya. (معلم خندوند)

खेलना (khelnā) – بازی کردن

مثال: School mein khelte ho? (تو مدرسه بازی می‌کنی؟)

पढ़ना (paṛhnā) – خواندن / درس خواندن

مثال: Ab padho beta. (حالا درس بخون پسرم/دخترم)

लिखना (likhnā) – نوشتن

مثال: Pencil se likho. (با مداد بنویس)

सुनना (sunnā) – شنیدن / گوش دادن

مثال: Teacher ki baat suno. (حرف معلم رو گوش کن)

बोलना (bolnā) – حرف زدن

مثال: Class mein mat bolo. (تو کلاس حرف نزن)

लेना (lenā) – گرفتن

مثال: Bag le lo. (کیف رو بگیر)

देना (denā) – دادن

مثال: Mummy ko haath do. (دستتو بده به مامان)

कहना (kahnā) – گفتن

مثال: Mummy ne kaha school jao. (مامان گفت برو مدرسه)

होना (honā) – بودن

مثال: Tum theek ho? (حالت خوبه؟)

करना (karnā) – کردن

مثال: Kya kar rahe ho? (داری چیکار می‌کنی؟)

बैठना (baiṭhnā) – نشستن

مثال: Bench par baitho. (روی نیمکت بشین)

उठना (uṭhnā) – بلند شدن

مثال: Subah utho. (صبح بلند شو)

सोना (sonā) – خوابیدن

مثال: Raat ko jaldi so jao. (شب زود بخواب)

खाना (khānā) – خوردن

مثال: Tiffin khaya? (غذاتو خوردی؟)

पीना (pīnā) – نوشیدن

مثال: Paani piyo. (آب بخور)

این فعل‌ها تقریباً تو همه داستان‌های روز اول مدرسه تکرار می‌شن. اگر ویدیو رو دوباره دیدی، سعی کن اینا رو گوش بدی – می‌بینی چقدر زیاد میان!
 

جدیدترین ارسال ها

بالا