الآن اين عكسه ديگه؟!!!!!
پسر خيلي خوب شده....واقعا اون داستان هر روز بهتر از ديروز در مورد تو صدق مي كنه :دي
لب ها...ريش...گوش هاش رو واقعا خوب دراوردي....
با نيما موافقم....من اول فكر كردم چشم بند بسته

فكر كنم قضيه همون استاد نقاشيس كه تو كشيدن پاهاي اسب ضعف داشت اونا تو چمن قايم مي كرد...تو هم الان چشماش رو زير سايه قايم كردي...آره كلك
در كل خيلي خوب شده و پيشرفت چشم گيري داشته...مخصوصا تو رعايت آناتومي....
موفق باشي