خوب ...!
می هم یک چیزا گزارش میدم ، یک دو سه ، صدا میاد ؟ امتحان میکنیم ...
رفتیم دم نمایشگاه هیچکی به من بلیت نداد
! رفتم بلیط خریدم دیگه..
بعدش ش ش دست به دست هم رفتیم تو که دم در به من یک کارت اینترنت رایگان دادن ، بعد هیچی دیگه هرچی دوستان کارت گرفته بودن دادن به من ... اخ جون کارت اما شرمنده من دیال اپ نیستم که اما حالا نمیدونم چه کارشون کنم .... و خلاصه دیدیم دهه ! سلمان اونجاس + این علی انلاین ! و چند نفر دیگه می که اولشم فکر میکردم سلمان ه و بعد مجید گفت سلمان ه و سلمان گفت من مهرانم یکم خوف برم داشت و دیدم یهو سلمان اومد جلو ،
بعد گفت سلام خوبی رو بوسی و تو سری و این حرفا و بعدشم که باز لو رفتیم که بچه های اپل هستیم
و به صورت یک دایره گرد گونده واستاده بودیم که یهو دیدیم یکی اومد و اینا کافشن مشکی فکر کنم اقا اون کی بود ؟ جدا من یک صحنه نفهمیدم :دی ..... و خلاصه و صادق اومد و عادل و دوستاش اومدن و جمع مون جمع شد و اینا رفتیم که بریم تا برسیم به سالن ها...
که رسیدیم به اون سالن که جدیدا زدن و چند نفر که دوستان گفته بودن که دوست منن که نیستن رو دیدیم و خلاصه اصلا باهاشون حال نکردم که بماند و بعد که چند دقیقه رفتیم و به راه خود ادامه دادیم و رفتیم همون سالن جدید ه ه ه ... عجب سالن ی بود خیلی سالن شلوغ و کلا مفیدی نبود و همش سی دی فروشی شده بود ... و بعد مصطفی جان زنگ زد به مجید که کجای ما گم شدیم کمک کمک ... که گفت بیاین بیرون از اون در اونوری سمت چپ .... زدیم بیرون از اون سالن به هر صورتی که بعد ش دیدم صادق نیست گفتم صاددددق کجای دیدم نشسته کنار و باهاش حرف زدم :دی ( در این صحنه مجید هم داشت حرف میزد ) و چند مین اونجا بودن و بعد دوباره رفتیم که بریم اون سالن های دیگه ....
جالب اینجا بود این سلمان هی گم میشد ، بچه بشین یکجا دیگه کجا میری

.... خلاصه دم پله ها واستاده بودیم که عادل اومد گفت بیاین بریم سالن بهار .. اقا ما هم گفتیم باشه و رفتیم .... راستی عادل اونجا اشانتیون میداد ؟ خوب هماهنگ میکردی میومدم ! ای بابا میبینی شانش رو
...
و بعد همون سالن بهار هم نفهمیدیم چی شود و غرفه مصطفی رو هم ندیدم ای بابا
خلاصه اینجوریا س شیطونه میگه دوباره برم نمایشگاه هااا !
خوب بعد رفتیم یکم در خروجی سالن بهار و صحبت کردیم یهو گوشی احسان زنگ خورد و بعد گفت من باید زودی برم بعدشم رفتیم دم پله ها دوباره و عکس گرفتیم و همه گفتیم سیببببببب ! ( راستی عکس ها رو قبل از گذاشتن چک کنید .. )
بعدشم دیگه یهو عادل اومد و کیک گرفته بود ، کیک زدیم
راستی سلمان چند تا کیک خوردی .... ؟
/
البته فکر کنم ماندانا اینارو گفت اما من هم گفتم بگم همیجوری
ادامه دارد ....
/
مهران