به نظر شخصی من کلاً میشه این موضوع رو به 5 قسمت تقسیم کرد که از نظر اهمیت به صورت زیر میشه :
1 - مدلینگ:
به نظر من مدلینگ از اهمیت بیشتری نسبت به بقیه برخوداره حالا چرا ؟ چون من مدتیه که خودم به دنبال این موضوع بودم و چیزی رو که متوجه شدم این بود که مثلا کارهای سه بعدی قدیمی بعضی از طراحان حرفه ای رو که نگاه کنید خصوصاً کسایی که توی ساخت فیلم دست داشتند مثل cg artist های فیلم ترمیناتور 2 این افراد درسته موتور رندر گیریشون و ساخت متریالشون به کیفیت امروزه نبوده ولی توی مدل سازی تمام جزییات وارد شده و این خودش باعث شده کیفیت کارشون بالاتر بره یا تو کارهای قدرتمند نماهای خارجی قدیمی که جست و جو کنید چیزهایی پیدا میکنید که واقعاً چشم نواز هستن و این به واسته مدلینگ کامل به وجود آمده .
2- متریال و ماده سازی
بعد از مدلینگ ، ساخت متریال خیلی پر اهمیته ! من خودم این رو به صورت تجربی متوجه شدم ! من یک نمای داخلی جدیداً کار کردم مدلینگش رو از آرچمدل استفاده کردم و نور پردازیش هم با v-ray و نورپردازی رو با استفاده از تکنیک های رئالستیک شدن . اما کاردم اصلاً رئال نشد ! بعد از تست های فراوان این موضوع رو به یکی از دوستای خوبم گفتم و سوال کردم که مشکل کار من کجاست ؟ اون به به من گفت کارت رو بیار من یه نگاهی بندازم بعد از چند روز که کار رو بهشون دادم یک رندر از همون دوربین که من خودم گذاشته بودم گرفته بود و به من نشون داد و واقعاً کرش طبیعی شده بود ! بعد که درباره نحوه رئال شدن ازش سوال کردم گفت من هیچ دستکاری توی تنظیمات رندر و نور پردازی که تو انجام داده بودی نکردم ! فقط تمام متریال های تو رو از اول ساختم ! همین ، اونجا بود که فهمیدم بعد از مدلینگ خوب باید ساخت اصولی و درست ساخت متریال رو یاد بگیرم !
بعد از این دو گزینه پراهمیت 3 گزینه بعدی به نظرم من اهمیتشون با هم برابره و یادگیری هر 3 لازم !
3 - نورپردازی : خوب این گزینه پیچیدگی های خودش رو داره مثلاً نورپردازی داخلی ، خارجی ، استدیو و ... که خوشبختانه واسه همشون منابع خیلی زیاد از مبحث های عکاسی و سایت های cg هست
4 - تنظیمات رندر : این گزینه هم اهیمتش با گزینه قبلی یکیه و باید تمام گزینه ها و عملکردشون رو یاد بگیریم تا در موقع انجام رندرگیری تنظیمات درست برای کار خودمون انتخاب کنید .
5 - پست پرو : این مورد هم بسیار با اهمیته و من این رو موقعی فهمیدم که پست پرو های لایه باز فتوشاب از کارهای Evermotion رو دانلود کردم ! و دیدم که وا ویلا کلاً بعضی قسمت ها که من سعی میکرم موقع رندر گیری در بیارم و میزدم کل کار رو واسه اون قسمت خراب میکردم اصلاً نیازی نیست چون بعدن تو فتوشاپ همون کار رو میتونم انجام بدم .
همینا دیگه !
بازم این نظر شخصی منه و من هم خیلی مدت نیست 3d کار میکنم پس اگه ایرادی در گفته هام بو ممنون میشم دوستان با سابقه گفته های من رو تصحیح کنن .
این یکی از رایج ترین سوالات علاقمندان هنر سه بعدی است. در طول سال ها فعالیتم به این نتیجه رسیدم که سه عامل اصلی در طبیعی شدن کار اهمیت دارند (تاکید می کنم، سه عامل اصلی و نه تمام عوامل).
1- رعایت تناسبات در مدل سازی
2- Material & Texture و رعایت تناسبات بافتی و البته توجه ویژه به استفاده بجا از Bump
3- نورپردازی
برای دست یابی به نتیجه مطلوب، عجول نباشید. فضای واقعی را حضورا لمس کرده، عکس برداری کنید و آن را شبیه سازی کنید تا بتوانید یک Photo Realistic کار خوب شوید.
یکی از پایه ای ترین و مهم ترین مسائل ، اهمیت دادن به جزئیات است!
( و این تنها با دانش و دقت کافی میسر خواهد بود! ، و شما می بایست در مورد علوم پایه گرافیک، و گرافیک سه بعدی ، و همچنین دقت در طبیعت، اطلاعات کسب نمایید)
برای اینکه یک تصویر طبیعی و یا باورپذیر (و یا چشم نواز) داشته باشید ،درواقع و به زبان ساده باید بپذیرید که شما یک شعبده باز هستید!! و هنر شما ، گول زدن مخاطب است! به نحوی که تصویر ارائه شده ، حتی در عین فانتزی بودن، قابل باور و باورپذیر باشد!.اما چه چیز در باور پذیری یک تصویر دیجیتال نقش به سزایی دارد؟!!
((((((درواقع یک شعبده باز ، با انجام کارهای مختلف حواس بیننده را از محل اصلی انجام شعبده منحرف کرده وبیننده فرصت کافی را برای دیدن حقه ی اصلی!! نخواهد داشت. و شما نیز به مانند یک شعبده باز، می بایست تا با در نظر گرفتن جزئیات و قرار دادن آن در تصویر خود، ذهن بیننده را از معطوف شدن به حقه ی اصلی دور نمایید!! ، و این تنها با افزودن و در نظر گرفتن جزئیات امکان پذیر است!)))))
بدون تردید یکی از مسائلی که کاربران مبتدی مانند من، به آن توجه کمی دارند! ، اهمیت دادن به جزئیات در موارد مختلف جهت واقعیت بخشی و باور پذیری تصویر می باشد. و باید گفت کهجزئیات شامل همه چیز می شود!!
بله جزئیات در مدل سازی ، جزئیات در تناسبات! ، جزئیات در بافت ها! و ....
اما شاید بتوان جزئیات در مدل سازی را از اهمیت بالایی برشمارد! ،البته نظرات متفاوت و بیشماری در این زمینه وجود دارد، اما لاجرم همه و متحدالقول به این موضوع اذعان دارند که جزئیات در مدل سازی اهمیت بسیار زیادی دارد.
نتیجه:همیشه مد نظر داشته باشید که توجه به تک تک جزئیات چه در مدل سازی و چه در دیگر زمینه ها بسیار مهم! و نقش بسزایی در گول زدن ذهن بیننده خواهد داشت!
مثال: در یک فضای داخی ، چنانچه دیوار ها سقف ها و یا کف فضا، کاملاً مسطح و بدون هرگونه پیچیدگی در ظاهر و یا در مدل خود باشند و در واقع چنانچه دارای سطوحی صاف و یکدست باشیم، این فضا گیرایی لازم را جهت گول زدن ذهن بیننده نخواهد داشت! ، چنانچه نور هایی که در سقف و یا دیوار ها و یا حتی نوری که از بیرون به درون فضا وارد می شود، دارای خصوصیات نورهای طبیعی نباشد! این تصویر طبیعی و یا باورپذیر نخواهد شد! و این بطور مثال در مورد نورها به این معنی است که شما در وحله ی اول می بایست به دنیای واقعی دقیق شده و خصوصیات انواع نورها را در نظر بگیرید، شدت ، رنگ ، خاصیت و تمامی جزئیات آنها را مد نظر داشته باشید! ، نورهای شما نباید خارج از حد معمول تابش و یا قدرت داشته باشند! ، نورهای شما نباید تک رنگ و بطور مثال تنها سفید و یا زرد باشند! ، بلکه می بایست ترکیب صحیحی از رنگها و قدرت ها را داشته باشید! و بطور کلی چنانچه تصویر شما دارای یک هماهنگی ، تناسب وکلیاتی چشم نوازدر زمینه هایمختلفنباشد! ، شما هرگز قادر به ارائه یک تصویر خوب و دلچسب و یا طبیعی نخواهید بود!!
*در صورتی که سوالی داشتید، پیام خصوصی بزنید تا به استاد مربوطه در همین سایت معرفی شوید.
***(هدف از ارائه این مقاله ، آموزش تکنیک ها نیست)
لازم به ذکر هست که صحبت در مورد اهمیت مدل سازی به هیچ عنوان به معنی از اعتبار ساقط کردن مباحث نور و متریال نبوده و قطعاً در ادامه در مورد نحوه عملکرد مغز و بر اساس آن ، اولویت بندی غیر استاندارد زمینه های مختلف خواهم پرداخت.
اما تنها به همین نکته بسنده نمایم که از اولین مسائلی که هر هنرمند سه بعدی کار با آن درگیر می شود ، بحث مدلسازی است.
به راستی اگر نور وجود نداشت چه می شد؟ آیا بدون نور قادر به دیدن بودیم؟ آیا اساساً کیفیت های دیداری شکل می گرفت؟!
نکته ای که در وحله اول می بایست به آن توجه کرد، نور است! بله نور ، عاملی که بواسطه آن می توانیم با جهان از طریق چشم و مغز ارتباط برقرار کنیم و به فهم و درک خود از محیط بپردازیم.
آیا نورها خواص متفاوتی دارند؟ پاسخ به این سوال را قطعاً شما نیز می دانید، اما نکته ای که من بعنوان یک مبتدی شاید ندانم، این است که این خواص را چگونه در محیط سه بعدی خود شبیه سازی نمایم؟!
قطعاً آموزشهای متعددی در زمینه تکنیک ها و نحوه استفاده از منابع نوری و تنظیم خواص آنها وجود دارد. اما چیزی که من در اینجا می خواهم به آن اشاره نمایم ، یک اشتباه فاحش در زمان ساخت و شبیه سازی نور در کارهای دیجیتال می باشد.
و آن استفاده از نورهای یک دست ، یک رنگ، یک شکل و درواقع تخت و بدون انحنا یا تنوع در تابش سطحی و دیگر خواص است!!
در واقع پس از رعایت اصول نورپردازی ، می بایست از منابع نوری متنوع استفاده نمود که البته جای بحث بسیار دارد و این یک قاعده کلی جهت افزدودن جزئیات و گول زدن ذهن بیننده و واقعیت بخشی بیشتر به یک طرح سه بعدی است. و خوب از آنجا که ما دنیا را با نور می شناسیم، پس هرچه بیشتر در این زمینه تبهر کسب نماییم و به نورپردازی اصولی و صحیح اشراف بیشتری داشته باشیم، قطعاً با نتایج حیرت آوری روبرو خواهیم بود!! (البته نور نیز به تنهایی و بطور مثال بدون داشتن یک متریال سازی خوب نمی تواند موثر واقع شود، و بحث در مورد ارتباط تنگاتنگ زمینه های مختلف بسیار است
برای اینکه خوب متوجه اهمیت موضوع شوید، برخی از خواص نور و رفتار آن را با هم بررسی می کنیم.
در دنیایی که انسان با آن از طریق چشم ارتباط برقرار کرده، توانسته تا با رنگ ها ، خواص مختلفی را به واسه دیدن و احساس های متفاوتی را درک نماید. و باید بدانیم که نور به خودی خودی هیچ رنگی ندارد!!! ، درواقع حتی اجسام و مواد هم از خودشان رنگی ندارند!!!
و برای فهمیدن این موضوع باید بدانیم که نور با فرکانسهای مختلف از چشم ما عبور کرده و پس از عبور توسط چشم و مغز ما به رنگهای مختلف در فرکانس های مختلفی تفکیک می شود. درواقع این تفاوت در فرکانس های مختلف نور است که رنگهای آن را در مغز و چشم ما بوجود می آورد!!!
اما اتفاقی که در دنیای واقعی روی می دهد، به این صورت است که بطور مثال یک ظرف قرمز ، تمامی فرکانس های مختلف نور را دریافت و تنها فرکانس مربوط به رنگ قرمز را منعکس می نماید!! ، و این براساس خواص سطحی یک جسم روی می دهد.
اشاره به این نکته لازم و ضروری است که مبحث نور بسیار گسترده و وسیع و است در این مقال نمی گنجد ، و هدف ما نیز تشریح نور و رفتار و خواص آن نیست، اما باید بدانیم که نور های مختلف در زندگی ما وجود دارد و برای داشتن یک کار باور پذیر ، می بایست تا خواص و رفتار آن نور در آن موقعیت خاص را بدانیم و شبیه سازی نماییم.
مثال: در یک صحنه ای که زمان مربطو به غروب آفتاب و یا شب می شود. در دنیای واقعی ، ما نور حاصله از یک فانوس کوچک که از سوختن نفت و آتش آن اطراف روشن شده است ، نور مهتاب ، نوری که در آسمان پخش شده است، نوری که از لامپها و چراغ های زرد و سفید تابیده می شود، نور حاصل از برخورد تمامی این منابع نوری با دیوار ها ، سقف و اشیا موجود در محیط ، همه و همه کمک می کنند تا ما با یک صحنه ای باور پذیر در دنیای دیجیتال روبرو شویم!!!
نتیجه: زمان و مکان مورد نظر خود را بخوبی درک کنید، نورهای مورد استفاده در آن محیط خاص را بشناسید و دقیق شبیه سازی کنید (شکل و فرم نورها ، خواص آنها و .....) و به مسائل مربوط به نورپردازی و دیگر زمینه های آن را بشناسید و با منطق جلو بروید!!
نور بسیار بسیار مهم است و پس از آن ، سایه های حاصل از نور
تشکر البته اشاره کردم که آن موارد "مهم ترین عوامل" هستند. اگر بخواهیم بحث را با جزئیات مورد توجه قرار بدهیم می توان کتابی در این خصوص نوشت. به عنوان مثال موضوع کار باید مشخص شود (معماری، انیمیشن، صنعتی و...)، مورد دیگر که باید مشخص شود قصد واقع گرایی در کدام دسته کاری است؟! Photo Realistic و یا Dirty Render و ...
ببخشید جناب msaatchi عزیز دقیقا این واژه Dirty rendering رو میشه توضیح بدید شاید ما هم متوجه بشیم از کجا بوجود اومده،
چون تا حالا فکر میکردم رندر به دو دسته کلی Realistic و Non Realistic دسته بندی میشه و حالت هایی مثل Photo realistic , Hyper Realistic و ... در دسته رندر های Realistic دسته بندی میشه و مابقی رندر ها در دسته Non Realistic
اما امروز یهو متوجه شدم ای دل غافل دسته جدیدی از رندر به نام dirty render هم وجود داره و ما ازش بی خبریم !!! پس اگه امکان داره کمی در مورد این دسته جدید و منبع و ماخذش توضیح بفرمایید.
سلام، هر موقع سوال شما "لحن سوال" گرفت، پاسخ خواهم داد. این نوع سوال شما برای چیست؟! ثابت کنید من نمی دانم یا شما می دانید؟! خوب پاسخ این نوع سوال شما را می دهم. من بسیار کم می دانم و احتمالا شما بسیار زیاد.
