باز هم سپاسگذارم
شما لطف دارین
حرف شما درسته
قبول دارم
ولی کلا طرحی که تو ذهن من بوده اینطور بود که هر سطح مشکی با برخورد به خط و یا
سطح دیگه تبدیل به یک سطح سفید بشه !!!
و این کاملا سلیقه ای هستش
ممنون که نظرتون رو بیان کردید
موفق باشید
...
واقعا عالی شده ، گرچه من کارای دیگتو ندیدم اما با این یکی خیلی حال کردم... دلم می خواد کارای دیگت رو هم ببینم . راستی یه سوال برام پیش اومده : کار اولیه رو با دست کشیدی بعد تو فتوشاپ رنگ کردی یا از پایه همه رو تو فتوشاپ کشیدی؟؟؟
باز هم سپاسگذارم
شما لطف دارین
حرف شما درسته
قبول دارم
ولی کلا طرحی که تو ذهن من بوده اینطور بود که هر سطح مشکی با برخورد به خط و یا
سطح دیگه تبدیل به یک سطح سفید بشه !!!
و این کاملا سلیقه ای هستش
ممنون که نظرتون رو بیان کردید
موفق باشید
اما ما نمیتونیم اصول بدیهی رنگ گذاری رو با سلایق شخصیمون تغییر بدیم و یا حذف کنیم
واضحه که این سطح سفید هارمونی کار رو بهم زده.
اینکار شما که دست رو دست میاد سفید میشه ؛ این توجیه میخواد.. مگه پوست اون زیر سیاه نیست؟ پس سفیدی از کجاش در رفته؟
حالا اگه تو ذهن شما این بوده که هر سطح مشکی با برخورد به خط و یا سطح دیگه تبدیل به یک سطح سفید بشه، پس باید در محل تلاقی مچ دست راست با بازوی چپ رعایت شده باشه که نشده... چون طبق قاعده شما باید سفید باشه.
اما ما نمیتونیم اصول بدیهی رنگ گذاری رو با سلایق شخصیمون تغییر بدیم و یا حذف کنیم
واضحه که این سطح سفید هارمونی کار رو بهم زده.
اینکار شما که دست رو دست میاد سفید میشه ؛ این توجیه میخواد.. مگه پوست اون زیر سیاه نیست؟ پس سفیدی از کجاش در رفته؟
حالا اگه تو ذهن شما این بوده که هر سطح مشکی با برخورد به خط و یا سطح دیگه تبدیل به یک سطح سفید بشه، پس باید در محل تلاقی مچ دست راست با بازوی چپ رعایت شده باشه که نشده... چون طبق قاعده شما باید سفید باشه.
با این حرفتون کاملا مخالف هستم !
نمیگم درست نیست
ولی من به شخصه با هر قانون و یا قابی و کادر و محدودیتی مخالفم اونم تو مبحث هنر
من نمیگم چیزی بارمه
نه اصلا ولی خیلی چیزا خیلی وقتا تو هنرحسی و سلیقه ای هستن
البته کاربرای مشتری و بازار فرق میکنه
که خودش اصول خاصی داره و البته باز هم در اخر سلیقه مشتری !
كار خوبي شده.اما من از كارهاي قبليت بيشتر خوشم اومده بود
منم با اولين نگاه اون وضعيت رنگ آميزيه دست ها توجهم رو جلب كرد. به نظرم اگه سفيده سفيد نمي بود، يا اينكه همه جا رعايت شده بود اين طرز رنگ آميزي كار چشمگير تري ميشد (البته فقط و فقط به نظر من !)
ضمنآ موافق هم هستم كه هنر محدوده نداره. از آدمايي هم كه حد و مرز رو ميشكونن خوشم مياد! چون خودم هيچوقت جسارت اش رو نداشتم !
با این حرفتون کاملا مخالف هستم !
نمیگم درست نیست
ولی من به شخصه با هر قانون و یا قابی و کادر و محدودیتی مخالفم اونم تو مبحث هنر
من نمیگم چیزی بارمه
نه اصلا ولی خیلی چیزا خیلی وقتا تو هنرحسی و سلیقه ای هستن
البته کاربرای مشتری و بازار فرق میکنه
که خودش اصول خاصی داره و البته باز هم در اخر سلیقه مشتری !
راورای عزیز حرفهای شما متناقضه؛ یکبار میگی من به هر سطح سیاه که به سطح یا خط دیگه ای برخورد کنه فلان میکنم ، بعد میگیم چرا پس توی مچ دست اینکارو نکردی حرف از سلیقه میزنی. من نفهمیدم بالاخره سلیقه بود این یا اصولی برقراره ؟
بعدشم کی گفته ما تو هنر هر کاری خواستیم میتونیم بکنیم؟ کلی هنرمند اومدن از نظر زیبا شناختی بررسی و تحلیل کردن تا به نتایجی رسیدن حالا ما از راه برسیم و فاتحه بخونیم به همشون؟
بله درسته بزرگانی بودن که اصول مورد قبول رو زیر سؤال بردن این قبوله اما نکته اینه که اونها به هنر زمان خودشون وقوف کامل داشتن و همین وقوف باعث میشد که بیان و طرحی نو ارائه بدن
حالا من و شما چی؟ آیا این وقوف رو داریم ؟ خود شما اقرار داری که نداری
مثلا مرحوم نیما از راه نیامد شعر نو بگه! قالب ها رو میشناخت ، با غزل و مثنوی و ... آشنا بود .. همین وقوف باعث شد طرحی نو در بیاندازه!
اگه اینطور نبود و چارچوب و قانون نداشت که هر کسی از راه میرسید و این به قول شما "محدودیت ها " و قوانین رو زیر پا میگذاشت و اسمشو میذاشت هنر!
راورای عزیز حرفهای شما متناقضه؛ یکبار میگی من به هر سطح سیاه که به سطح یا خط دیگه ای برخورد کنه فلان میکنم ، بعد میگیم چرا پس توی مچ دست اینکارو نکردی حرف از سلیقه میزنی. من نفهمیدم بالاخره سلیقه بود این یا اصولی برقراره ؟
بعدشم کی گفته ما تو هنر هر کاری خواستیم میتونیم بکنیم؟ کلی هنرمند اومدن از نظر زیبا شناختی بررسی و تحلیل کردن تا به نتایجی رسیدن حالا ما از راه برسیم و فاتحه بخونیم به همشون؟
بله درسته بزرگانی بودن که اصول مورد قبول رو زیر سؤال بردن این قبوله اما نکته اینه که اونها به هنر زمان خودشون وقوف کامل داشتن و همین وقوف باعث میشد که بیان و طرحی نو ارائه بدن
حالا من و شما چی؟ آیا این وقوف رو داریم ؟ خود شما اقرار داری که نداری
مثلا مرحوم نیما از راه نیامد شعر نو بگه! قالب ها رو میشناخت ، با غزل و مثنوی و ... آشنا بود .. همین وقوف باعث شد طرحی نو در بیاندازه!
اگه اینطور نبود و چارچوب و قانون نداشت که هر کسی از راه میرسید و این به قول شما "محدودیت ها " و قوانین رو زیر پا میگذاشت و اسمشو میذاشت هنر!
درسته که فقط در دو جا این کار رو انجام دادم ولی این رو هم در نظر بگیرید که هر سلیقه ای برای خودش اصولی داره
قرار نیست سلیقه از اصل و اصل از سلیقه جدا باشه
از نظر من همه چیز نسبیه
دوست عزیز من نگفتم همه هنر مندا هر کاری دوست دارن انجام بدن
من نظر شخصی و علاقه خودم رو گفتم
و از نظر من نظر هر کسی محترمه
بله همونطور که گفتم هیچ ادعایی در دنیای هنر ندارم
من فقط و فقط چیزی رو که احساس میکنم
چیزی رو که دوست دارم رو بیان میکنم
اونم نه از روی قالب خاصی
من فقط یک انسان هستم که احساساتش رو اینطور بیان میکنه
حالا من نمیدونم شما چه اسراری دارین که به من بقبولونید که باید قالب خاصی رو رعایت کنم
در ضمن اگه به حرفای من دقت کنید همه جا بیان کردم که این نظر شخصیه منه
و هیچ جمعی نبستم در مورد همه هنر مندان
ولی مثل اینکه شما علاقه شدیدی دارید که این حرف من رو نسبت بدید به همه هنر مندان
مردم اون چیزی رو که دوست دارن و فکر میکنن رو از حرفها و کارهای ادمها برداشت میکنن
و چقدر هم این برداشتها متفاوته !
این هم برداشت شماست
هیچ اسراری هم ندارم نظرتون رو عوض کنم و یا ....
موفق باشید
...
درسته که فقط در دو جا این کار رو انجام دادم ولی این رو هم در نظر بگیرید که هر سلیقه ای برای خودش اصولی داره
قرار نیست سلیقه از اصل و اصل از سلیقه جدا باشه
از نظر من همه چیز نسبیه
دوست عزیز من نگفتم همه هنر مندا هر کاری دوست دارن انجام بدن
من نظر شخصی و علاقه خودم رو گفتم
و از نظر من نظر هر کسی محترمه
بله همونطور که گفتم هیچ ادعایی در دنیای هنر ندارم
من فقط و فقط چیزی رو که احساس میکنم
چیزی رو که دوست دارم رو بیان میکنم
اونم نه از روی قالب خاصی
من فقط یک انسان هستم که احساساتش رو اینطور بیان میکنه
حالا من نمیدونم شما چه اسراری دارین که به من بقبولونید که باید قالب خاصی رو رعایت کنم
در ضمن اگه به حرفای من دقت کنید همه جا بیان کردم که این نظر شخصیه منه
و هیچ جمعی نبستم در مورد همه هنر مندان
ولی مثل اینکه شما علاقه شدیدی دارید که این حرف من رو نسبت بدید به همه هنر مندان
مردم اون چیزی رو که دوست دارن و فکر میکنن رو از حرفها و کارهای ادمها برداشت میکنن
و چقدر هم این برداشتها متفاوته !
این هم برداشت شماست
هیچ اسراری هم ندارم نظرتون رو عوض کنم و یا ....
موفق باشید
...
شما از کجای حرف من در آوردید که من دوست دارم این کار شما رو به همه هنرمندان نسبت بدم ؟
من دارم به شما میگم چرا حرفهای متناقض میزنین.. من میخوام بفهمم در این طرح شما بالاخره سلیقه برقراره یا اصول.. من اینو میخوام بدونم ... من دارم میگم شما به اصولی که خود شما قرار دادین پای بند نیستید که اگر بودید هر بار در هر پست نظرتون تغییر نمیکرد.
اگر اصول اینه که هر سطح مشکی به خط یا سطح مشکی دیگه رسید سفید بشه پس چرا خود شما این اصل رو در جایی رعایت کردی و در جایی نه؟
اصلا حرف من سر این نیست که شما باید قالب خاصی رو رعایت کنی.. نمیدونم چرا تا کسی نقدی وارد میکنه همه فکر میکنن قصدش محدود کردن و منحصر کردن در یک قالب خاصه! من میگم شما لااقل به حرفی که خودتون زدید پایبند باشید نه این که تو هر پست حرفتون رو برای توجیه عوض کنید و یا مغالطه کنید.
دوست عزیز شما نمیتونید تصویرتون رو اینجا بذارین تا ما نظر بدیم بعد وقتی نظر دادیم برای کارهاتون توجیه بتراشین. اگه بنا بر این توجیهاته خوب چرا اصلا ما کار بذاریم تا دیگران نظر بدن؟ این که میشه اتلاف وقت!
اگه هنر واقعا ارزشمنده ، اگه هنر محصول تلاش و ممارست بزرگان این رشته اس، ما حق نداریم از راه برسیم و حرف خودمون رو بزنیم و بگیم ما به بزرگان کاری نداریم!
من دارم مي گم بزرگان اگر طرحي نو در مي انداختن! به هنر زمانشون واقف بودن
شما خودتون داريد مي گيد واقف نيستيد درست ؟ پس چرا هي دليل تراشي مي کنين وقتي به شما ايرادی وارد میشه
کلی فیلسوف همین حالا دارن توی سر و مغز هم میزنن که حقیقت نسبیه یا نه بعد شما از راه میرسید و حکم کلی میدید؟ و بعد روی این حکم کلی دلیل استوار میکنید!
من فقط و فقط چیزی رو که احساس میکنم
چیزی رو که دوست دارم رو بیان میکنم
اونم نه از روی قالب خاصی
از نظر من این جملات توجیه تراشیه با بیان و زبان احساس
از شما که یک هنرمند با استعداد هستید بعیده . این حرف بدرد جوامع مترقی نمیخوره چرا که برابره با بستن درهای ذهن به روی انتقاد..
شما اصولی برای خودتون درست کردید و میگید این اصول وابسته به احساسه (!)
چرا شعر حافظ جهانی شد ؟ چون صرفاً احساسات شخصی خودش رو بیان میکرد؟ (!) خیر.. هنری جهانی میشه که اکثر انسانها ازش لذت ببرن... هنر وقتی جهانی میشه که از قالب احساس های شخصی بیرون میاد و زبان جهانی پیدا میکنه.
همه این حرفا به یک کنار... شما هنوز نگفتید چرا حرفهاتون متناقضه ؟
این که میفرمائید "سلیقه و حس من اینطوریه " آیا این درسته که بگیم دیگه کسی نمیتونه از شما ایراد بگیره چون سلیقه و حس شما اینطوری بوده؟ این که اظهر من الشمسه که هر کسی تو این دنیا سلیقه خودشو داره ! اما این که دلیل نمیشه ما از آوردن دلیل موجه شانه خالی کنیم و تنها به گفتن کلمات "سلیقه" و " حس" و "احساس" بسنده! پس باز هم به همون نقطه ای میرسیم که دیگه نظر دادن اتلاف وقت میشه! چون هر کسی در جواب نظرات و انتقادات خواهد گفت: "سلیقه و حس من اینگونه بوده" ! ؛ اگه اینطور باشه که اصلاً نقد توی کار هنری معنا نداره.
...این رو هم در نظر بگیرید که هر سلیقه ای برای خودش اصولی داره
کجای حرفم متناقضه
من میگم شما تو اون قسمتهایی از کار من که سطح سفیدی میبینید
میخواستم تو اون قسمتها تضاد سیاه و سفید رو کنار هم نشون بدم و همینطور بازی خط و سطح رو نشون بدم
البته در برخی از جاهای کار
نه همه جاش .
ولی شما بدون توجه به حرف من دارین تخته گاز پیش میرین و حرف خودتون رو میزنید
مگه سلیقه از اصل جداست که شما میگی بلاخره سلیقه یا اصل !!!!!
اصول خودم !!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟
دقت کنید گفتم که تو اون قسمتها قصدم این بوده نه تو کل کار
ولی شما بد برداشت کردین
بله من گذاشتم تا نظر دوستان دیگه رو در مورد طرحم بدونم
ولی برای کارم توجیه نمیتراشم !
چون توجیه برای خودم داشتم
شاید بهتره شما دیدتونو عوض کنید نسبت به حرفای من
جبهه گیری چیزی خوبی نیست
من نمیگم نظر ندید
خیلی هم خوشحالم که نظرتون رو رک بیان میکنید
به این خاطر هم ازتون سپاسگزارم
ولی همونطور که گفتم شما از حرفای من برداشت درستی نکردین
کی گفته ما نمیتونیم حرف خودمونو بزنیم !!!!
مگه من گفتم همه بیاین از من پیروی کنید !
یا مگه گفتم مثلا کار فلان اساتید خوب نیست یا .......
دوست عزیز یه مسئله کوچیک رو انقدر الکی کشش ندید
من نگفتم از هنر چیزی سرم نیست یا شناختی نسبت بهش ندارم
گفتم ادعایی تو زمینه هنر ندارم
از برداشتاتون واقعا تعجب کردم !!!!
کدوم دلیل تراشی !
مگه من کار خطایی ازم سرزده که بخوام براش دلیل بتراشم !
من چیزی رو که هست رو میگم و نیازی هم به دلیل تراشی ندارم
دوست عزیزززززززززززززززززز
حرفای منو خودتون جمع میبندید و میگین که من به همه نسبتش میدم
در صورتی که من گفتم این نظر منه من ،من نه کس دیگه ای
حکم کلی ندادم این شمایی که حکم کلی میدین و حرف تو دهن من میزارین
ببینید من حرف خودم رو میزنم
به این هم کاری ندارم به کدوم جامعه میخوره یا نمیخوره
از انتقاد هم اصلا ناراحت نمیشم
همونطور که گفتم هر کسی نظری داره و قابل احترامه
به خاطر همینم به نظرتون احترام میزارم
ولی برداشتاتون از حرفای من درست نبوده
من اصول برای خودم درست نکردم !!!!!
حرف من این بوده که در اون قسمت .....
عجب ..................لطفا یه بار دیگه بدون جبهه گیری به حرفام نگاهی کنید
و اما یک چیز دیگه
و اون اینه که بله نمیشه به هنر و سلیقه و حس کسی ایراد گرفت
میدونید کجاست که میشه از کار دیگران ایراد گرفت ؟
اونجایی که اون کار مد نظر قرار بوده در یک قالب خاص بیان بشه نه یک طرح ازاد
یک مثال ساده این که :
وقتی یک طراح مبتدی میخواد کوزه روبروشوطراحی کنه
اگه اونو کج بکشه و یا مربع و یا به هر شکل دیگه ای بجز شکل اصلی میشه از اون ایراد گرفت
پس وقتی چیزی تو یک قالب و قانون بیان میشه میشه به اون ایراد گرفت
نه به حس و قوانین شخصی و ........
یک سوالی که من از شما دارم اینه که
چرا واقعا از قول من حرف میزنید !
یا بقولی حرف تو دهن میزارید ؟
اي بابا ! دوستان عزيزم، بس است ديگر ! علي جان كوتاه بيا عزيزم.
نميخوام من هم بحث رو بيش از اين كش بدم، چون كلا دليلي نميبينم. اومدم بحث رو ببندم. اما ...
من متاسفانه مشكل آپلود دارم و نميتونم فايل آپ كنم، وگرنه كارهايي رو از هنرمندان كوچيك وبزرگ نشونتون ميدادم كه كارشون صرفآ به خاطر شكستن" اصول " رتبه و جايزه آورده...
عزيزم، من خودم پايبند به اين اصلم كه " آدمي اول بايد دوچرخه سواري رو ياد بگيره، بعد دستهاش رو رها كنه ..." . و ميدونم كه راورا جان از هنرمنداي بسيار خوب اين سايتن و من به شخصه ايمان دارم كه دوچرخه سواري رو خوب بلدن ... و مطمئنم كه شما هم اينو خوب ميدوني
علي جان،توي اين دنيا چي محدوده داره، كه حالا هنر، اون هم هنر هايي مثل نقاشي يا گرافيك يا موسيقي داشته باشه؟محدوده رو ما آدمها ميذاريم براي راحتي كار خودمون.هستند از بزرگترين هنرمندان موسيقي كه حتي نميتونن 1 نت ساده بنويسن... يا حتي همين جمله ساده از پيكاسو كه توي امضاي خود من هست رو يه بار بخون...
بگذريم. به نظر من شما انتقاد خودتون رو كرديد. من هم از شما سپاسگذارم كه مصرانه بر انتقاد خودتون پاي فشاري كرديد... از راوراي عزيز هم ممنونم كه عقيده خودشون رو در كمال احترام بيان كردن.
فكر ميكنم بيش از اين بحث جايز نيست
ازتون ميخوام ديگه ادامه نديد. همه مسائل روشن شده و هر كس عقيده خودشو بيان كرده...
و مطمئنم كه شما هم اينو خوب ميدوني
