درسته که فقط در دو جا این کار رو انجام دادم ولی این رو هم در نظر بگیرید که هر سلیقه ای برای خودش اصولی داره
قرار نیست سلیقه از اصل و اصل از سلیقه جدا باشه
از نظر من همه چیز نسبیه
دوست عزیز من نگفتم همه هنر مندا هر کاری دوست دارن انجام بدن
من نظر شخصی و علاقه خودم رو گفتم
و از نظر من نظر هر کسی محترمه
بله همونطور که گفتم هیچ ادعایی در دنیای هنر ندارم
من فقط و فقط چیزی رو که احساس میکنم
چیزی رو که دوست دارم رو بیان میکنم
اونم نه از روی قالب خاصی
من فقط یک انسان هستم که احساساتش رو اینطور بیان میکنه
حالا من نمیدونم شما چه اسراری دارین که به من بقبولونید که باید قالب خاصی رو رعایت کنم
در ضمن اگه به حرفای من دقت کنید همه جا بیان کردم که این نظر شخصیه منه
و هیچ جمعی نبستم در مورد همه هنر مندان
ولی مثل اینکه شما علاقه شدیدی دارید که این حرف من رو نسبت بدید به همه هنر مندان
مردم اون چیزی رو که دوست دارن و فکر میکنن رو از حرفها و کارهای ادمها برداشت میکنن
و چقدر هم این برداشتها متفاوته !
این هم برداشت شماست
هیچ اسراری هم ندارم نظرتون رو عوض کنم و یا ....
موفق باشید
...
راورای عزیز به این میگن مغالطه ؛
شما از کجای حرف من در آوردید که من دوست دارم این کار شما رو به همه هنرمندان نسبت بدم ؟
من دارم به شما میگم چرا حرفهای متناقض میزنین.. من میخوام بفهمم در این طرح شما بالاخره سلیقه برقراره یا اصول.. من اینو میخوام بدونم ... من دارم میگم شما به اصولی که خود شما قرار دادین پای بند نیستید که اگر بودید هر بار در هر پست نظرتون تغییر نمیکرد.
اگر اصول اینه که هر سطح مشکی به خط یا سطح مشکی دیگه رسید سفید بشه پس چرا خود شما این اصل رو در جایی رعایت کردی و در جایی نه؟
اصلا حرف من سر این نیست که شما باید قالب خاصی رو رعایت کنی.. نمیدونم چرا تا کسی نقدی وارد میکنه همه فکر میکنن قصدش محدود کردن و منحصر کردن در یک قالب خاصه! من میگم شما لااقل به حرفی که خودتون زدید پایبند باشید نه این که تو هر پست حرفتون رو برای توجیه عوض کنید و یا مغالطه کنید.
دوست عزیز شما نمیتونید تصویرتون رو اینجا بذارین تا ما نظر بدیم بعد وقتی نظر دادیم برای کارهاتون توجیه بتراشین. اگه بنا بر این توجیهاته خوب چرا اصلا ما کار بذاریم تا دیگران نظر بدن؟ این که میشه اتلاف وقت!
اگه هنر واقعا ارزشمنده ، اگه هنر محصول تلاش و ممارست بزرگان این رشته اس، ما حق نداریم از راه برسیم و حرف خودمون رو بزنیم و بگیم ما به بزرگان کاری نداریم!
من دارم مي گم بزرگان اگر طرحي نو در مي انداختن! به هنر زمانشون واقف بودن
شما خودتون داريد مي گيد واقف نيستيد درست ؟ پس چرا هي دليل تراشي مي کنين وقتي به شما ايرادی وارد میشه
کلی فیلسوف همین حالا دارن توی سر و مغز هم میزنن که حقیقت نسبیه یا نه بعد شما از راه میرسید و حکم کلی میدید؟ و بعد روی این حکم کلی دلیل استوار میکنید!
من فقط و فقط چیزی رو که احساس میکنم
چیزی رو که دوست دارم رو بیان میکنم
اونم نه از روی قالب خاصی
من فقط یک انسان هستم که احساساتش رو اینطور بیان میکنه
از نظر من این جملات توجیه تراشیه با بیان و زبان احساس
از شما که یک هنرمند با استعداد هستید بعیده . این حرف بدرد جوامع مترقی نمیخوره چرا که برابره با بستن درهای ذهن به روی انتقاد..
شما اصولی برای خودتون درست کردید و میگید این اصول وابسته به احساسه (!)
چرا شعر حافظ جهانی شد ؟ چون صرفاً احساسات شخصی خودش رو بیان میکرد؟ (!) خیر.. هنری جهانی میشه که اکثر انسانها ازش لذت ببرن... هنر وقتی جهانی میشه که از قالب احساس های شخصی بیرون میاد و زبان جهانی پیدا میکنه.
همه این حرفا به یک کنار... شما هنوز نگفتید چرا حرفهاتون متناقضه ؟
این که میفرمائید "سلیقه و حس من اینطوریه " آیا این درسته که بگیم دیگه کسی نمیتونه از شما ایراد بگیره چون سلیقه و حس شما اینطوری بوده؟ این که اظهر من الشمسه که هر کسی تو این دنیا سلیقه خودشو داره ! اما این که دلیل نمیشه ما از آوردن دلیل موجه شانه خالی کنیم و تنها به گفتن کلمات "سلیقه" و " حس" و "احساس" بسنده! پس باز هم به همون نقطه ای میرسیم که دیگه نظر دادن اتلاف وقت میشه! چون هر کسی در جواب نظرات و انتقادات خواهد گفت: "سلیقه و حس من اینگونه بوده" ! ؛ اگه اینطور باشه که اصلاً نقد توی کار هنری معنا نداره.
...این رو هم در نظر بگیرید که هر سلیقه ای برای خودش اصولی داره
پس چرا شما اصول سليقتون رو زير سوال برديد؟
پیروز و پاینده باشید