به نظرم اگه پایینش یه مه رقیق بود دیگه محشر می شد.
راستی تمام کار در ذهن خودتون شکل گرفته یا همراه با الهام از اثری بوده؟
آره اولش توی همچین فکردی بودم ولی احساس کردم کار زیاد خوب نمیشه به همین خاطر اومدم تاثیر گرد و خاک رو توی نور ها دیدم.
آره تمام کار توی ذهن خودم شکل گرفت و تصورات خودم بود البته نا گفته نماند فیلمها و کار هایی که توی این مدت میدیدم روی روند فکریم تاثیر گذار بود.
اولا كه تيپ كار مشخص نيست. رئاله آيا؟
دوم چوبه صندلي ها پلن هستن. اين يك ضعف قابل توجهه
سوم پايه و پشتي صندلي ها قطر كمي دارن و در دنياي واقعي چنين چيزي تحمل وزن يك انسان رو نداره. امكان جوش خوردن هم نداره
چهارم در اطاق آخري امكان چپه كردن تخت به اون شكل نيست. احتمالا تا حالا زندان يا سلول نديد. پيشنهاد ميكنم سلول هاي اسراي لبناني رو ببينيد كه بعدها آزاد شده، نمونه خوبيه. اسم زندانش هم يادم نيست.
پنجم در چند جا مشها (به چوب ها دقت كنيد) داخل هم رفتن.
ششم، چند جا چوبها بي دليل روي هوا موندن.
هفتم چوب ها قطر ندارن، اگر مربوط به كفي تخت ها ميشن، بهتره يك بار چوب هاي كف تختون رو نگاه كنيد. البته اگر چوبيه.
هشتم شيشه هاي شكسته شده بساز مسنوعي هستن، وقتي شيشه ميشكنه، به سمت جلو و عقب خم ميشه چون تكيه گاه بالا و اطراف رو از دست ميده و تكه هاي كمتري ازش بالا ميمونن.
نهم اگر شيشه از داخل شكسته شده، پس نبايد تكه هاش داخل ريخته شده باشه
دهم نور پردازي غلطه. با توجه به وضعيت خواص شيشه ها، كنتراست واقعا بيشتر از اين بايد باشه. سايه هايي در زير چوب ها و غيره افتاده كه منبع نوريي براش نيست. پس يا منبع نوري مخفي وجود داره كه باعث نورپردازي كار رو ضعيف جلوه كنه، يا اين كه دستكاري تصحيح رنگي غلطي روي كار اعمال شده.
يازدهم در مورد طراحي درها. اگر درها كشويي هستن، امكان در آوردن و به اون شكل قراردادنشون نيست، اگر هم كه لولايي هستن، لولايي در تصوير ديده نميشه.
دوازدهم اگر زنجير هاي آويزان از سقف به منظور آويزان كردن لامپهاي مهتابي است(كه معمول اينه) براي هر لامت حداقل 2 زنجير لازمه. كه با توجه به فاصله زنجير ها،امكانش وجود نداره. سيم مربوط به لامپها هم وجود نداره. اگر براي آوزيان كردن انسان هم هست كه اين زنجيرها طاقت وزن انسان را ندارند. البته در قصابي اين شكل رايجتره. لاكن اين تعداد زنجير معني نداره.
سيزده سيم كشي برق متناقضه. يك جايي مثل بالي صاقي سلول ها خيلي ضعيف كار شده،در حالي كه براي هر اطاقي يك جعبه تقسيم هست، يك جايي خيلي تميز بالاي كابل اصلي. البته در زندانها معمولا سيمهاي برق از دست زندانيان دور نگه داشته ميشه.
چهارده. اون طناب يا كابلي كه وسط لابيه چيه؟ و چطوري اونجا به اونشكل از سقف آويزون شده. با تعلاد محدود نگه دارنده. احتمالا مربوط به همون لامپ مهتابي بوده ولي با توجه به مطالب بالا و شعبه نداشتنش بيشتر شبيه طنابه.
پانزدهم تكستچر بالاي سلول ها حاكي از ريزش آب بروي روي اونهاست. كه البته اين مورد محاله، چون بالاش سقفه.
شانزدهم شماره سلول ها به زبان انگليسيه و فونتش هم مناسب نيست. (احتمالا مال ادوب نيست؟)
هفدهم زنجيري كه وسط محل آويزان كردن، دسته سمت چپ هست به هوا وصله.
هفدهم تختها هم مثل صندلي ها پايه مناسب ندارن. قطر مناسبي هم ندارن.
نوزدهم پايين تكستچر ستونها جاي برخورد اشيائ و كندگي وجود داره، و البته كثيفي كه به دو دليل نامناسبه. يكي سايزش كه زيادي بزرگه. يكي هم اين كه متناسب با اون در محل برخورد با زمين هيچ ردي وجود نداره. يعني نزديكي ستون و زمين كاملا بي تناسبه.
بيستم اين كه خاكهاي ريخته شده در جلوي سلول ها هيچ منبعي در تصوير نداره. يعني هيچ جايي خراب نشده كه باعث ريزش خاك بشه.
بيست و يكم دو مورد جاهايي كه كابلها رو خم كرديد، از توي بست هاي كابل هاي روي ديوار رد شده، و بست توي كابل رفته.
به غير از يك دست بودن خاكي كه در فضا وجود داره كه غير طبيعيش كرده و دوستان از اون به عنوان مه ياد كردن ديگه مشكل خواصي نميبينم.
یکی یکی جواب انتقادهاتون رو میدم و هرجایی که حق با شما بود عنوان میکنم.
جواب نقد یک:قبل از اینکه شما یه سئوال اینطوری بپرسید توی سایت Evermotion یک نفر همین سئوال رو ازم کرد ولی جواب من این بود که من خودم نمیخواستم که رئال باشه و میخواستم یه چیزی بین رئالیست و سورئال باشه چون احساس میکردم اینطوری بهتر میتونم احساساتم رو منتقل کنم.
جواب نقد دوم :منظورتون رو دقیق متوجه نشدم ولی این یه چوب نورد داده شده است.
جواب نقد سوم :اگر بر اساس یه کار رئال واقعی بخوای ببینید درست میگید اما استناد میکن به مثال هایی که سارا جان زد در مورد بازی ها و جوابتون رو توی مدل های بازی ها میتونید پیدا کنید.
جواب نقد چهارم :منظورتون رو باز متوجه نشدم یعنی یه انسان نمیتونه یه تخت رو این بلا رو سرش در بیاره ؟؟؟
جواب نقد پنجم :من به این مورد خیلی دقت کردم و تمامیه چوب ها رو روی هم قرار گرفتن اگه جای خاصی مد نظرتون هست واسم علامت بزارید بفرستید.من احساس میکنم خطای دید و نوع سایه ایی که ایجاد شده باعث میشه که شما اینطوری فرض کنید که چوب ها توی هم رفتن.
جواب نقد ششم: یک چوب بیشتر اینطوری نیست که اون هم اگه دقت کنید سنگ زیرشه
جواب نقد هفتم: مواقم باید کمی ضخامت رو بیشتر میکردم.
جواب نقد هشتم و نهم:من شیشه ها رو با یه پلاگین شکوندمش و بعد از معرفیه سنگ و شیشه و نحوه حرکت سنگ خود پلاگین تشخیص میده که آیا این جا باید کمی خم شدگی داشته باشه یا نه. توی (WIP)بیشتر توضیح میدم.
جواب نقد دهم: نور مخفی هست ولی هیچ کدومشون انقدر قدرت ندارن که نورشون بخواد به چوب ها برسه پس تمامیه این چوب ها نور طبیعی رو گرفتن. من برای گرفتن این شات تصمیم گرفتم که سرعت شاترم رو کم کنم تا بتونم نور بیشتری دیاف دوربینم ذخیره کنه بخاط همین شما فکر مینید فضا حتما باید کنتراستش زیاد باشه.اگر قرار بود سرعت شاترم رو زیاد کنم فضام تاریک میشد و دیگه اون احساس که ترک و کثیفیه دیوار و یا نوشته های روی دیوار میخواستم به بینندم القاع کنه بوجود نمیومد.
جواب نقد یازدهم:تمامیه درها لولا دارن ولی از این فاصله دیده نمیشن و به این مورد هم دقت داشتم که در هام چجوری باز میشن اگر لولایی هستن پس باید لولا داشته باشن و براشون لولا درست کردم.
جواب نقد دوازدهم:من فاصله زنجیر هارو نسبت به مهتابی ها با هم چک کردم و بعدش بعضی از زنجیر ها رو بریدم و مهتابی رو آویزان کردن پس جای زنجیر ها تغییر نکرده و جاشون ثابته.تمامیه لامپ ها سیم داره حتی اون سیم آویزان وسط هم یک انشعاب داره که مربوط بوده به مهتابیه وسطی اگر کمی دقت کنید اون رو میبینید. هم سیم مهتابیه آخری هم وسطی.نمیدون شما این زنجیرها رو امتحان کردید که میدونید انسان رو نمیتونه نگه داره ؟؟؟کامیون که نمیخوایم باهاش بلند کنیم که.
جواب نقد سیزدهم:اونحا هایی که دست انسان بهش میرسیده خیلی نا مرتب شده و بعضی از بست های نگهدارنده سیم ها هم کنده شده و اونجایی که تمیز کار شده مثل تیغه های نزدیک به سقف دست انسان بهش نمیرسیده و یا شاید کمتر میرسیده.گفتم که من توی این کار نمیخواستم رئالیست باشم و زیاد رئال گرا فکر کنم.
جواب نقد چهاردهم:مهتابی ها کنده شده و کابل هم افتاده با تعدادی گیره که من توی تصویر گیره های توی سقف رو نشون ندادم پس از کجا میتونید بگید که تعداد گیره ها محدود هستن,دوست عزیز من چطور میتونم از این فاصله بافت یه کابل پلاستیکی رو بهتون نشون بدم ؟؟؟
جواب نقد پانزدهم: یه خرده دقت کنید لوله های آبی که از بالای سلول ها رد شده رو میبینید.
جواب نقد شانزدهم: مگه اشکالی داره انگلیسی باشه ؟؟؟ می خواستم اگر یه خارجی هم کار رو دید بدونه چی نوشتم روی دیوار.نه دوست خوبم ادوب نیست.
جواب نقد هفدهم: نه نوری که وارد فضا شده باعث شده که شما ادامه این زنجیر رو به سختی ببینی و شما رو گمراه میکنه اگر دقت کنی اینرو هم ادامش رو میبینی.
جواب نقد هجدهم:کمی با این نظورتون موافقم باید کمی بیشتر میشد قطرش.
جواب نقد نوزدهم:من شخصا فکر نمیکنم بزرگ باشه. اگر به غیر از دیوار اولی از سمت راست به پای بقیه دیوار ها کمی دقت کنید متوجه میشید که یه خورده اون هم نه زیباد , زمین خوردگی داره.
جواب نقد بیستم:خاک ها از فضای بیرون اومده و دقیقا محلش رو اگه دقت کنید زیر پنجرهاست یعنی اینکه از پنجره ها داخل ریخته شده و من از قصد در این قضیه اغراق کردم که کمی خاک آلود بودن زمین و محیط بیشتر به چشم بیاد.
جواب نقد بیست و یکم:نه عزیز این بست ها پکیدن ولی یه مقدار از بست ها هنوز باقیماندشون وجود داره و سیم رو هنوز نگه داشته و شما فکر میکنید که سیم ها روی بست رد شدن.
مرسی از انتقادتون.