درود
خسته شدم تو چند تا فرم این تاپیک رو زدم ولی بعد دو روز گم شد!!! حتی بازدید نداشت!
امیدوارم در مجید آنلاین کتاب خوان باشد و امیدوارم همراهی کنید
شما شروع کنید!
چه کتابی رو معرفی میکنید؟
پدر تاریخ ادبیات ایران....... اگر در زمینه ادبیات مطالعه میکنید حتمن ایشون رو میشناسید!
از جمله کتاب های برتر او حماسه سرایی در ایران و تاریخ ادبیات در ایران در 8 مجلد است
آخرین گفته های وی.................
و حرف آخر اینکه:
«حال من بد است، حال من خیلی بد است. خیلی خوب، دیگر تحمل میکنم. بنده با کمال خضوع و فروتنی نسبت به تمام هموطنان اظهار ارادت میکنم، و متأسفم که اظهار ارادت من دیر انجام شده است. ولی همیشه یاد وطن، و یاد مملکت، و یاد سرزمین در ذهن من هست، و خواهد بود، تا آن روزی که خداوند مقدر فرموده است و البته در این مدت بنده تنها اکتفا نکردم به اینکه به یاد ملت و مملکت باشم. بلکه برای مملکت کار کردم، بدون اینکه از کسی چیزی بخواهم یا به کسی منتی بگذارم و حالا هم سرگرم کار هستم.
بنده تقریبا الآن سه ماه است که خانهنشین شدهام و نمیتوانم بیرون بروم و در خانه هم نمیتوانم بدون وسیله نگاهدارنده حرکت بکنم. علت، همه این گرفتاریها از یک خونریزی داخلی شروع شده و همینطور ادامه دارد و در حقیقت باید گفت که خداوند خواسته است که با این زجری که به من داده میشود به بشر حالی کند که اگر اتفاقا دو تا کلمه چیزی نوشت، یا اگر شندرغاز سلامی کردند و یا ادای احترامی کردند، به خود نگیرد، خیال نکند که در دنیا تحفهای است.
بنده البته یک حالت تواضعی داشتم از کودکی، از روزگاران کودکی به من یاد دادند و این ماند برای من و من علاوه بر این‌ها نسبت به سرزمین خودم، اگر تواضعی نداشته باشم اصلاً به تلخی نمیارزد. مملکت من شایسته احترام است و من این احترام را همیشه نگه داشتهام. مملکت من سرزمینی است که نزدیک چهار هزار سال پیشرو ممالک متمدن دنیا بوده است و من این حرف را از روی خودپرستی نمیزنم، بلکه این حقیقت است، و چنین مملکتی را باید دوست داشت، باید نسبت به او متواضع بود، باید او را عزیز داشت، و من [عزیز] میدارم، همین حالت در من هست. به گفته‌ی آن شاعر عرب: «من او را در روزگار سخت و در روزگار خوش، در هر دو دوست داشتم و در هر دو به یادش بودم و در هر دو او را محترم داشتم و دارم.
مملکت ما مملکتی است که با فرهنگ عمیقش شایستگی این را دارد که هیچگاه، به هیچوجه، به هیچ طریق، از یاد ساکنان خودش، و از یاد فرزندان خودش غافل نماند و فرزندان آن هم موظفند که چنین مادری را بپرستند، چنین مادری را احترام کنند و چنین مادری را در حقیقت بر روی چشم بگذارند.»
علی سامی
نويسنده، محقق و استاد دانشگاه در سال 1289ش در شيراز متولد شد. وی فرزند آقا بزرگ از شاعران و نقاشان شیراز است.
علی سامی پس از تحصيل ابتدایی و متوسطه در سال 1308 به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به عنوان دبیر تاریخ و جغرافیا در مدارس شیراز مشغول تدریس شد و پس از آن به مدیری مدرسه و تصدی دانشسرای مقدماتی ارتقا یافت.
پس از آن در رشته ادبيات و باستان‌شناسي و تاريخ مشغول تحقيق شد و در اين رشته از دانشگاه آزاد آسيايي درجه دكتري افتخاري دريافت كرد، سپس وارد وزارت فرهنگ شد و از سال 1315 نیز به تعمیرات ابنیه تاریخی شیراز پرداخت.
در همین زمان، آرامگاه حافظ ساخته شد و موزه پارس و آرامگاه خواجوی کرمانی و مسجد جامع عتیق مرمت شدند. سپس به رياست بنگاه علمي و حفاري تخت‌جمشيد و بعد به سمت ریاست اداره باستان‌شناسي فارس منسوب شد.
بیش از سی جلد کتاب نوشت که مهمترین آنها عبارتند از: آثار تاریخی جلگه مرودشت، پارس در عهد باستان، پاسارگاد يا قديمی‌ترين پايتخت كشور شاهنشاهي ايران (1330، این کتاب بعدها در سال 1375 تحت نام پاسارگاد، پایتخت و آرامگاه کورش هخامنشی "ذوالقرنین" که از سوی بنیاد فارس شناسی به چاپ رسیده)، تمدن هخامنشي، تمدن ساساني، شيراز شهر جاویدان و ...
از اشیای کشف شده توسط علی سامی، تعدادی در موزه ملی ایران نگهداری می شود که از آن جمله است: سر شاهزاده هخامنشی از سنگ لاجورد و بشقاب سنگی به خط آرامی.
سامي در 22 مرداد 1368 در گذشت.
محقق و حقوق دان ارزشمند ایران زمین، بنده برای شروع تاریخ برترین کتاب ایشون یعنی تاریخ اجتماعی ایران در 10 جلد رو معرفی میکنم که جلد 4 و 8 مجلد است! جلد 9 و 3 و 2 که در زمینه تاریخ اسلام در ایران است متاسفانه از سال 52 دیگر چاپ نشد ولی میتونید بصورت افست با قیمتی حدود 20 تومن پیدا کنید!
اول از همه خیلی ممنونم از این تاپیک زیبا ... امیدوارم مورد استقبال همه قرار بگیره
من خودم به شخصه یک کتابی رو که هرگز فراموشش نمیکنم یک مستند تاریخی بود به اسم
خون و نفت @@!
خیلی زیبا بود هرچند حجمش زیاد بود اما فوق العاده بود متاسفانه من زمانی که میخوندمش انیقدر غرق متن کتاب شده بودم که اسم نویسنده و انتشاراتش رو فراموش کردم
در مورد رمان یا داستان تخیلی هم کتاب خواهر زمین رو خیلی دوست دارم
زمانی که من کتاب رو میخوندم نوشته بود در سال 89 ایران مرکز علم و فن آوری فضایی میشه و در تهران خیابان های هست که مردم در اون راه نمیرن بلکه خود خیابان حرکت میکنه !
تخیل نویسنده خیلی برام زیبا بود .... و جالب انگیز
در مورد کتاب های آموزشی هم من کتاب همه با هم دلفی 2007 از انتشارات دیباگران تهران رو خیلی دوست دارم
در دوجلد تنطیم شده و جالب تر اینکه من با مطالعه این دوجلد کتاب در مدتی که در پادگان و در حین انجام خدمت مقدس سربازی بودم با مسایل اولبه ومفاهیم پایه دلفی آشنا شدم و یکجورایی همه دانستنی ها وپایه برنامه نویسی خودم رو مدیون این کتاب هستم
در مورد کتاب های عرفانی من کتاب های دکتر شریعتی رو خوندم و از کتاب هبوطش خیلی درس گرفتم
در مورد کتاب های داستانی عرفانی هم کتاب های پایلو رو خوندم و از کتاب فقط در 8 دقیقه اش خیلی خوشم اومد همجینین کتاب کیمیاگر و سفر به دشت ستارگان وای خیلی فوق العاده است مخصوصا توش تمرین های زیبایی داره که من چند تاش رو انجام دادم و نتیجه های جالبی گرفتم
در مورد رمان های عشقی باید بگم زیاد علاقه ای ندارم ولی بک چند تایی خوندم مثل دلباختگان اونم فقط واسه اینکه با این سبک نوشتار آشنا بشم
و الان هم بدلیل مشغله درسی و کاری حدود یک 4یا 5 ماهی میشه که کتابی خارج از کتب درسی نخوندم
می نوشته های کارلوس کاستاندا رو می پسندم.یکی از بهترین کتابایی که ازش خوندم هدیه عقاب بود(از مجموعه 12 جلدیش) دوران نوجوانی خوندم و شدیدن توی مسیر زندگیم تاثیر داشت البته و یکی از بهترین هدیه هایی بود که اون زمانا گرفتم.هر چند خعلی آموزشهاش سنگین بود ولی انقدر روان نوشته بود که آدم کلمات رو میخوره رسمن:دی فکر کنم 5 بار تابحال خوندمش
اگه شده یکی از کتابهاش رو بخونین
اما بخوام رمان هایی که دوس داشتم بخونم و کتاب آخرش رو هنوز گیر نیاوردم که بخونم آراگون پسر اژدها سوار ئه:دی اسمش ممکنه در حد هری پاتر خنک و جلف به نظر بیاد ولی قشنگه شدیدن توصیه ش می کنم.
اگر کسی آخرین جلد این کتاب رو ترجمه شده جایی دید چه ایبوک چه چاپ شده خبر بده:دی
کتابهای جورج اورل هم به نظرم قشنگن بهترینشون 1984 بوده کتابها این سبکی فکر کنم حسین هاین بپسندن...
ماندانا خانم من رو اگر متینگی چیزی بود دیدی، نزنی منو بگی این پسره منو اغفال کرد و....... :دی
اینو به عنوان یک برادر کوچکتر از من به یاد داشته باش!
از مارکز میپرسند رمان .... رو خوندی؟ مارکز میگه رمان چی هست؟ طرف میگه رمان خوبیه، خیلی قشنگه! مارکز میگه، این رمان سر صدایی به پا کرده؟ طرف میگه، نه ولی رمان قشنگی هست! مارکز میگه، میدونی ما 80 سال عمر میکنیم، و در این سالها در روزهایش چندین ساعت میتونیم فقط مطالعه کنیم! یعنی قدر همون چندین ساعت رو باید دونست! من وقت ندارم هر رمانی رو بخونم!
سلام دوست من ، خوشحالم که میبینم این پست همچنان به فعالیت خودش داره ادامه میده
احیانا شما کتاب های دیجتالی دارین ، که بتونین به اشتراکش بذارین ؟
اگه دارین یک لطفی بکنین مثلن هز دو روز یکبار ، یک کتابی بذارین ، کار قشنگی میشه ^.^
