کتاب،لینک، یا هر چی درباره ی گل و مرغ

Mandana

Active Member
سلام خوبین؟
من یه مقدار اطلاعات لازم دارم.مطلبي در مورد گل و مرغ و اساتيد و تاريخچه اش و اينا کسی سراغ داره؟؟ من هر چي گشتم فقط يه مطلب پيدا كردم:
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=11733
چيزي بيشتر اگه دارین لینک بدین.شدیدن ضروری ئه.
با تشکرات ویجه :}
فعلن
 
ببین اینا به دردت می خوره.

http://www.rugart.org/news/shownews.asp?id=2538

درباره جهانگير شهدادي اردي نویسنده کتاب گل و مرغ


http://www.iran-newspaper.com/1385/851119/html/mehr.htm

درباره زينت السادات امامى نگارگر ( گل و مرغ )


http://www.womeniniran.net/archives/FMO/002469.php

http://www.arteast.ir/pe/theGalleryDetails.asp?sArtistID=2&sArtistNameEN=HengamehSadri&sCategoryID=1

این دو تاهم فکر کنم همش تصویر و گالری
 
گل و مرغ در هنر فرش دوران قاجاریان

دوران قاجاريان : در دوره ي نادري و زنديه قالي بافي به سبب اقتصاد ضعيف ايران رونقي نداشت ولي پس از پايان جنگهاي ايران دروس و آغاز پادشاهي ناصرالدين شاه دوباره قالي بافي رونقي گرفت .در اين دوران هنر اروپايي از راههاي مختلفي به ايران نفوذ كرد و هنر هاي تزئيني كشورمان تا حدود زيادي تحت تاثير نقاشي اروپايي قرار گرفت و نوعي نقاشي گل و مرغ با تاثير از رنگ آميزي اروپايي در ايران اوج گرفت . اين نوع نقاشي به تدريج در تمام نقاشهاي تزييني از جمله نسخه هاي كتابها و سرانجام به هنر و سنت فرش ايران راه يافت. از اواخر دوره ي قاجار فرش ايران توسعه زيادي يافت و توليد فرش با وجود آنكه شرايط كار درآن زمان بسيار سخت بود با فشار كمپانيهاي خارجي و بعدها نيز بوسيله توليد كنندگان ايراني افزايش چشمگيري يافت بعد از جنگ جهاني اول و بر چيده شدن كمپاني هاي خارجي تجار ايراني توانستند كاملا جاي آن را بگيرند .

:بررسی کارهای گل و مرغ بهرام دبیری توسط ليلا نقدي پري

نقاشي هاي اخير بهرام دبيري اگرچه هنوز متاثر از دوره هاي قبلي كار او هستند اما دو ويژگي آنها را كمي متمايز مي كند. اول حذف فيگور انساني و دوم تمركز بر دو عنصر گل و مرغ كه برگرفته از پيشينه ذهني هنرمند درباره گل و مرغ هاي دوره صفويه و نزديكي آنها با شعر است. قبلاً ما گل و مرغ ها را در كنار آدم هايي كه در تابلوهاي بهرام دبيري زندگي مي كردند، مي ديديم به شكل دسته گل هاي وحشي و پرنده ها... در دهه هفتاد خروس هاي او در گالري گلستان به ياد مانده اند، اما اين آثار مجموعه اي از تجربيات تازه اي است كه در ابعاد كوچك تر خود را نشان مي دهند. دبيري قبلاً نقاشي پشت شيشه و كولاژ را هم تجربه كرده بود و كارهاي اخير هم تداوم همان تجربيات قبلي است. اين بار شروع به كار بر روي عكس كرده و كولاژ جديدي بر اساس آنچه كه خود مي خواهد پديد آورده است. مي توان حسي از گل و مرغ هاي چيني را در لابه لاي فرم هاي مختص دبيري جست وجو كرد.

سطوح رنگي اگرچه پراكنده اند و گاه به عنوان زمينه براي پرنده ها برگزيده شده اند اما همان حس و حال را در من به وجود آوردند. البته نبايد فراموش كرد كه عنصر رنگ براي دبيري كاركرد معنايي به خصوصي ندارد. گاهي با حضور خود فرم ها را سيال تر مي كنند ولي واقعاً نمي توان به عنوان يك اصل روي آنها تمركز كرد. نبايد اين نكته را از نظر دور داشت كه ما مي توانيم دوره هاي مختلف رنگي را در آثار او ببينيم مثل آبي ها، اكرها و زردها، گل بهي ها و... اما همه اينها تجربياتي براي به دست آوردن تناليته هاي مختلف رنگ از تأثير نور بر روي آنهاست و ديده هاي هنرمند از بازنمايي نور بر رنگ هاي طبيعت. در برخورد با كارها گاهي فكر مي كنيم كه كم رنگ يا بي رنگند. با كمي دقت متوجه مي شويم نور جايگاه ويژه اي نسبت به رنگ دارد و او با مهارت اين نور را از سطح بوم بيرون مي كشد. اصلاً در كارهاي دبيري فرم ها و خطوط هستند كه معنا را بازمي نمايانند در واقع همه شخصيت هاي نقاشي هاي او يك رنگ دارند و از يك ماده ساخته شده اند و اين فقط خطوط هستند كه به آنها تشخص مي دهند. خودش مي گويد: «رنگ و نور حس يك كار هستند و خط عقل آن». براي همين است كه حتي خطوط او نيز در رنگ هاي مشخص و ثابت شكل مي گيرند و با بيننده حرف مي زنند و گاه به نمايش لحظه اي از طبيعت از دريچه نگاه بهرام دبيري مي پردازند. البته وقتي با نقاشي هاي پشت شيشه مواجه مي شويم يكباره همه چيز برهم مي ريزد و نقاش مجبور مي شود براي به دست آوردن چيزي كه مي خواهد رنگ به كار ببرد، حتي اگر سفيد باشد.

اما همان پراكندگي فرم ها مثل پيدايش يك شعر، يك شعر سپيد در سطح تابلو به چشم مي آيد: نكته اي كه در تابلوهاي اخير ديدم اين است كه اگرچه پرنده ها در حال پروازند اما گويي براي هميشه در همين حال باقي مي مانند و زمان در همان لحظه باقي مانده است. ديگر نه بهاري خواهد بود و نه زمستاني! در پاسخ به اين پرسش دبيري به اين امر اشاره مي كند كه آيا اين ذاتي نيست و به نقاشي هاي ايراني و نقش برجسته ها برنمي گردد؟ در اين آثار هم گياهان و حيوانات و انسان ها براي هميشه ثابت مانده و به يك وضعيت ازلي و ابدي رسيده اند. اين ويژگي آثار كلاسيك است و به راستي كه وقتي به بقيه كارهاي دبيري نظر مي اندازم اين حس در من زنده مي شود. همه نقاشي هاي او اگرچه بايد با وجود آن خطوط سيال و رها شده در سطح بوم و آن رنگ هاي وسيع و كم تحرك به زندگي ديگري ادامه دهند، اما به كلاسيك ترين شكل ممكن در يك نقطه ثابت مي مانند. اگرچه هر يك با ارتباطي كه با هر بيننده ايجاد مي كنند زندگي ويژه اي براي خود مي يابند. نكته ديگر در كارهاي او اين است كه هميشه انسان ها، زن ها و مردها و حتي پرندگان در يك شكل ثابت باقي مي مانند و كم و بيش تكرار مي شوند.

درست مثل نقاشي هاي ايراني كه مثلاً چهره پادشاه و مردم عادي با يك شكل ثابت كار مي شود و همه به يك اندازه پرداخت مي شوند. فقط برخي عناصر هستند كه شخصيت آنها را متمايز مي كنند. در نقاشي ايراني تزئينات لباس ها و زيورآلات باعث اين افتراق مي شد و در كارهاي دبيري عناصر امروزي تر خارج از قواعد و اصول رايج در يك اثر كلاسيك او در واقع عناصر مختلف از دوره هاي مختلف و سنت هاي متفاوت از همه آئين ها و تجربيات را مي گيرد و به شكلي مدرن و شخصي به نمايش مي گذارد. او با يك سطح رنگي كه بيشتر مربع يا مستطيل است و در كارهاي اخير دايره يك ويژگي شخصي به كارش مي دهد. اما اين سطوح به دليل شكل خود به حس ابدي بودن عناصر كمك بيشتري مي كنند. در اين تابلوهاي آخر دايره ها با رنگ هاي گرمي كه دارند، بايد تحرك را بيشتر كنند ولي شايد به دليل پراكندگي فرم ها در سطح بوم اين اتفاق در ديد من به وجود نيامد. در دو تابلوي خروس و طاووس كه باز هم ويژگي طراحي هاي دبيري را دارند من به نوعي شعف به دليل حضور رنگ هاي شاد رسيدم.

با وجود سياليت خطوط چون ابعاد تابلوها كوچك است گويا آنها در يك فضاي كوچك محصور شده اند و دست نيافتني. يكي ديگر از نكاتي كه من به آنها فكر كردم اين است كه رنگ ها و فرم هاي دبيري كاملاً حسي زنانه در خود دارند و شايد به همين دليل مرا مجذوب خود مي كنند. البته يك مالكيت مردانه براي به دست آوردن آنها ديده مي شود ولي اين چيزي است كاملاً حسي و خارج از قواعد كه شايد ديگران به آن توجهي نكنند. به هر شكل دبيري با كارهايش زنده است و مدام تجربه مي كند و به چيزهاي تازه اي دست مي يابد. نبايد براي او و كارهايش اظهارنظر قطعي كرد و به يك نظريه رسيد. اينكه او هر ماده و تكنيكي را تجربه مي كند، چيزي است كه در هنرمندان مطرحي همچون پيكاسو مي توان جست وجو كرد. دبيري مي داند چه مي كند و اين مهمتر از هر چيزي است.

موفق باشی.
 

Mandana

Active Member
عالی ئه آقا
127fs2692074.gif
خیلی خیلی سپاس
joytears.gif
اگه بازم بود با جان و دل پذیراییم.هر چند همینا هم عالی بودن
joytears.gif


ممنون از همگی
balloony.gif
 
خواهش می کنم قابل شما رو نداشت.:cool:

اگه زیاد عجله نداری. می شه مطالب بیشتری پیدا کرد.

موفق باشی.
4q5v6ub.gif
 

nasrin2354

New Member
سلام دوستان کسی کتاب گل و مرغ جهانگیر شهدادی رو داره؟
من خریدم ولی ص 302 تا 311 رو نداره. من هم به این صفحه ها نیاز دارم.کسی میتونه کمکم کنه؟
 

جدیدترین ارسال ها

بالا