چگونه می توان یک گرافیست حرفه ای شد؟

[Mrpl]

اولند سلامّ علیکم
....
ولی اینکه بدونیم اول کدوم باید باشه بعد کدوم بیاد و....
به نظر این بنده حقیر ما(خودم رو میگم)نباید به اینها رتبه بدیم(یعنی بگیم اول باید استعداد باشه+بعد علاقه و....)
توی خیلی از کارا ممکن هست که در ابتدا علاقه ای وجود نداشته باشه(گمونم برای خیلی ها پیش اومده)اما مقتضی با موقعیت زمانی و مکانی این علاقه حالا یا بالاجبار یا به هر نحو دیگه ای بوجود بیاد!
دیگه ترتیب و ترکیب اینها بازی با کلمات هستش و....
..........
..........
خوب،همه میدونن که استعداد به نوعی ذاتی هست چه بخواد با
و چه و بخواد با
به موفقیت رسید.
این بحث استعداد.
بهتر نیست قبل از اینکه بیشتر زده بشه(کپی رایت هم رعایت کردم دی: ) به این ارکان
یکی یکی برسیم به جای اینکه فرمول رو عوض کنیم!
البته برنامه ریزی و تهیه فرمول یا همون دستور کار مهم ترین کاره که باید قبل از هر چیز بهش رسیدگی بشه!
.......

کسی نگفت که اول باید کدوم باشه تا موفقیت بدست بیاد. چیزایی که ممکنه اهمیت بیشتری نسبت به بقیه پارامترا داشته بشه رو لیست کردن دوستان. و هر کس از روی تجربه ای که داشته نوشته.
هر کدوم از این چیزایی که گفته شد ممکنه با هم جمع نشن ولی طرف موفق باشه.
و در مورد شکوفا شدن استعداد. برای این هم نمیشه فرمول و قانونی پیدا کرد. شاید من توی خیابون زمین بخورم و استعدادم شکوفا بشه. (عجب آدم بی ظرفیتی)

 

[GFX Master]

Nrpl عزيز (ببخشيد اسمت رو هم نميدونم!) حرفت كاملا درسته. ولي گمون نميكني يكمي داري روي استثناها بحث ميكني؟

اينكه از اون بالاي درخت يه سيب بخوره تو سر يه ادم و اون آدم از قضا نيوتن باشه ها و بتونه جاذبه رو كشف كنه يكمي ميشه استثنائات.

ولي در كل فكر كنم حرف من و شما و ديگران همگي يكي باشه و بقول رضا بازي با كلمات باشه.

حالا رضا شما درخواستت دقيقا چي بود؟ من متوجخ نشدم!

 

[Mrpl]

Nrpl عزيز (ببخشيد اسمت رو هم نميدونم!) حرفت كاملا درسته. ولي گمون نميكني يكمي داري روي استثناها بحث ميكني؟

اينكه از اون بالاي درخت يه سيب بخوره تو سر يه ادم و اون آدم از قضا نيوتن باشه ها و بتونه جاذبه رو كشف كنه يكمي ميشه استثنائات.

ولي در كل فكر كنم حرف من و شما و ديگران همگي يكي باشه و بقول رضا بازي با كلمات باشه.

حالا رضا شما درخواستت دقيقا چي بود؟ من متوجخ نشدم!

من اسم محمد رضاهست معروف به رضا پلنگ

شاید من توی خیابون زمین بخورم و استعدادم شکوفا بشه.

این که شوخی بود. منظورم اینه که برای شکوفایی استعداد قاعده و قانونی نمیشه پیدا کرد. که مثلا اکر من اون قانون رو بدونم میتونم استعدادم رو شکوفا کنم. یا حتی بفهمم توی فلان قضیه استعداد دارم.

درسته. حرفای تمام دوستان در کل یکی هست. اما خوبی این جور مباحث اینه که اولا هر کسی برای خودش میتونه روشن کنه که من چجوری به اینجا رسیدم و از این به بعد کجا باید برم
و دوم اینکه اگر من و شما قبلا یه جور فکر میکردیم، از این به بعد مثل همدیگه هم صحبت میکنیم
و علاوه بر اون اینو میفهمیم که میتونیم روی همدیکه حساب کنیم

 

[Fawkes]

خوب من خودم به شخصه کار با دست مشکل دارم تا حدودی هم به کار دست علاقه ندارم البته از این جهت که برام سخته ولی خیلی اوغات می خواهم یک چیزهایی بکشم ولی به معنای کلمه مزخرف از آب در میاد
ولی در فتوشاپ مشکل من اینه که نمیدونم از کجا شروع کنم و معمولا با یک چیز پایه کارم را شروع میکنم و بعد تغییرات اعمال میشه به طوری که میشه گفت کارهای جالبی از آب در میان البته این فقط نظر خودمه و معمولا جرئت گذاشتن کار هام را نداشتم چون در قیاس با کار هایی که دیدم هیچ هستن شاید به همون دلیلی باشه که گفتم نمیدونم از کجا شروع کنم
فکر میکنم خوب نگاه میکنم و کلا دید هنریم خوب باشه (فکر میکنم) و البته تا حدود زیادی علاقم به این کارها دید تفریحی داره
ولی مشکلم بیش از بقیه کارها با مواد خام هست

 

[[REZA]]

کسی نگفت که اول باید کدوم باشه تا موفقیت بدست بیاد. چیزایی که ممکنه اهمیت بیشتری نسبت به بقیه پارامترا داشته بشه رو لیست کردن دوستان. و هر کس از روی تجربه ای که داشته نوشته.
هر کدوم از این چیزایی که گفته شد ممکنه با هم جمع نشن ولی طرف موفق باشه.

ممنونم،فکر کنم من با صحبت های ممول جان کاملا راضی شدم!پس تا اینجای بحث این مسئله روشن شد!

و در مورد شکوفا شدن استعداد. برای این هم نمیشه فرمول و قانونی پیدا کرد. شاید من توی خیابون زمین بخورم و استعدادم شکوفا بشه. (عجب آدم بی ظرفیتی)

محمدرضا جان یعنی به نظر شما توی شرایط فعلی(!)برای شکوفایی استعداد هیچشرایطی رو نباید فراهم کرد؟؟
یعنی من باید منتظر یک تصادف یا یک سیب باشم!(شوخی)دی:
همونطور که سارا خانم فرمودند شکوفا شدن یا پی بردن استعداد به صورت اتفاقی و ناخواسته جزو استثناهاست!!
بالاخره من نوعی توی شرایط کاملا عادی(بدون استثنا ها)باید توی یه شرایط،جمع یا موقعیتی باشم که یا استعدادم شکوفا بشه یا از بین بره!!!!

بقول رضا بازي با كلمات باشه.

ممنون

دوم اینکه اگر من و شما قبلا یه جور فکر میکردیم، از این به بعد مثل همدیگه هم صحبت میکنیم
و علاوه بر اون اینو میفهمیم که میتونیم روی همدیکه حساب کنیم

فکر کنم(در این مورد باید با جناب saeed-masih هم صحبت کنیم)هدف این تاپیک هم همین بود!
اینکه بتونیم از تجربه های شما عزیزان حرفه ای یا کسانی که بالاخره 2 تا پیرن بیشتر از ما کشیدن! استفاده کنیم تا حداقل
لازم نباشه راهی رو که بر فرض مثال شما رفتی رو من برم،شما به من من میگید که این راه میانبر(مثال می گم ها!)هم وجود داره!تو دیگه این راه رو نرو و فلان کار رو بکن!!(سارا خانم اینم در خواست من بود،می دونم یکمی زیاده ولی باید از تجربیات اساتیدی مثل شما و...استفاده کرد)
من اگه یکم تند رفتم همین جا معذرت می خوام(امید وارم به بزرگی خودتون این بنده حقیر رو ببخشید.)
ارادتمند شما،رضا
موفق باشید

 

[Mrpl]

محمدرضا جان یعنی به نظر شما توی شرایط فعلی(!)برای شکوفایی استعداد هیچشرایطی رو نباید فراهم کرد؟؟
یعنی من باید منتظر یک تصادف یا یک سیب باشم!(شوخی)دی:
همونطور که سارا خانم فرمودند شکوفا شدن یا پی بردن استعداد به صورت اتفاقی و ناخواسته جزو استثناهاست!!
بالاخره من نوعی توی شرایط کاملا عادی(بدون استثنا ها)باید توی یه شرایط،جمع یا موقعیتی باشم که یا استعدادم شکوفا بشه یا از بین بره!!!!

ببینید همون طور که گفتم استعداد چیزی نیست که یه گوشه افتاده باشه تا من و شما بریم کشفش کنیم. مثلا شما به فلان موضوع علاقه مند میشی و میری دنبالش بعد یه مدت میفهمی که علاقه ات واقعی بود و استعداد هم داری. و یا میفهمی که اصلا نمیتونی توی فلان رشته پیشرفت کنی. یعنی استعدادش رو نداری.
به همین دلیل هست که مردم معمولا رشته های زیادی رو تجربه میکنن تا به رشته دلخواه برسن. موسیقی، نویسندگی، گرافیک، آب حوض کشی و ....
البته بگذریم که اینجا (مملکت عزیز رو میگم) طرف ریاضی کنکوری درس میده و گرافیست هم هست و کنسرت موسیقی هم Nتا داده و تو کار تجارت هم هست. و توی تمام این رشته ها هم به درجه استادی رسیده

 

[GFX Master]

ببینید همون طور که گفتم استعداد چیزی نیست که یه گوشه افتاده باشه تا من و شما بریم کشفش کنیم.

اتفاقا نظر من دقيقا عكسه اينه.

يعني من ميگم استعداد يه موضوع نهفته تو وجود هر كسي كه يه گوشه اي افتاده. حالا اون فرد ميتونه اون استعداد رو كشف كنه و پرورشش بده و يا برعكس اصلا بهش پي نبره و تا آخر عمر هم كشفش نكنه.

بازم مثال همون سيب رو بزنم فكر كنم بد نباشه.

يه استعداد نهفته اي تو وجود نيوتن بوده كه اون ضربه سيب باعث شده بره سراغ اينكه بفهمه چرا هر شي ئي به سمت پايين سقوط ميكنه. در حاليكه اون طور كه من شنيدم نيوتن جزو يكي از ضعيف ترين و تنبل ترين شاگرادي كلاس بوده.

البته ظاهرا اينطور بوده و اون سيب باعث شده اون استعدادي كه مدتها يه گوشه افتاده بوده كشف بشه.

به همین دلیل هست که مردم معمولا رشته های زیادی رو تجربه میکنن تا به رشته دلخواه برسن. موسیقی، نویسندگی، گرافیک، آب حوض کشی

اين رو هم معمولا كسايي بهش دچار ميشن كه به حرف دلشون گوش نميدن.

مثلا طرف خودش به آب حوض كشي علاقه داره! ولي به اصرار مامان و بابا و دختر همسايه و پسر خاله و ... ميره دندون پزشكي ميخونه!!!

خوب مشخصه كه اين فرد در آينده دهن سالمي براي ملت باقي نميذاره!!!

در كل اگر آدم يه اون نداي دروني و استعدادي كه از خودش سراغ داره جواب مثبت بده به قول استاد ما اونطوري ميشه كه تو رشته آبياري گياهان دريايي هم ميتونه يه سرمشق واسه بقيه باشه!!

البته بگذریم که اینجا (مملکت عزیز رو میگم) طرف ریاضی کنکوری درس میده و گرافیست هم هست و کنسرت موسیقی هم Nتا داده و تو کار تجارت هم هست. و توی تمام این رشته ها هم به درجه استادی رسیده

اين حرفت رو قبول دارم ولي به نظرم خيلي با موضوع استعداد مرتبط نميشه. اينجور افراد بيشتر از جنبه اقتصادي قضيه هست كه سراغ چند شغله بودن ميرن.

 

[Mrpl]

من ميگم استعداد يه موضوع نهفته تو وجود هر كسي كه يه گوشه اي افتاده. حالا اون فرد ميتونه اون استعداد رو كشف كنه و پرورشش بده و يا برعكس اصلا بهش پي نبره و تا آخر عمر هم كشفش نكنه.

منم همینو میگم که استعداد نهفته هست و برای کشفش باید زحمت کشید. طرف از کجا بدونه که توی چه رشته ای استعداد داره؟

در حاليكه اون طور كه من شنيدم نيوتن جزو يكي از ضعيف ترين و تنبل ترين شاگرادي كلاس بوده. البته ظاهرا اينطور بوده و اون سيب باعث شده اون استعدادي كه مدتها يه گوشه افتاده بوده كشف بشه.

مرحوم نیوتن (روحش شاد) زمان مدرسه بچه تبل بود.

قبل از اینکه سرش به سیب بخوره، به سنگ خورده بود.

و همون طور که خود شما گفتی اون یه استثنا بود. کشف استعداد به صورت انفجاری نیست که. کم کم یه نفر توی کلاس و مدرسه و دانشکاه و ... میفهمه استعداد فلان رشته رو داره

اين رو هم معمولا كسايي بهش دچار ميشن كه به حرف دلشون گوش نميدن. مثلا طرف خودش به آب حوض كشي علاقه داره! ولي به اصرار مامان و بابا و دختر همسايه و پسر خاله و ... ميره دندون پزشكي ميخونه!!!
خوب مشخصه كه اين فرد در آينده دهن سالمي براي ملت باقي نميذاره!!!
در كل اگر آدم يه اون نداي دروني و استعدادي كه از خودش سراغ داره جواب مثبت بده به قول استاد ما اونطوري ميشه كه تو رشته آبياري گياهان دريايي هم ميتونه يه سرمشق واسه بقيه باشه!!

ببینید دل ادم هم باید 4 تا چیز بدونه که طرف به حرف این دل گوش کنه یا نه؟؟ اونی که تازه به دنیا اومده چی بلده؟ کم کم میبینه یه نفر ساز میزنه، خوشش میاد و میره یکی میخره. بعد میبینه دوست نداره. بعد میره ..... این سیکل اونقدر طی میشه تا یا به اجبار دختر همسایه و پسر خاله یا از روی علاقه یه رشته رو ادامه میده.
خب حالا هرچه زود تر این تجربیات کسب بشن طرف هم زود تر به یه ثبات نسبی میرسه.
اگر دقت کنیم آدمایی که توی کودکی مدرسه خوب رفتن، کلاسای جنبی زیاد میرفتن و معلم خوب داشتن زود تر فهمیدن که چی رو دوست دارن و استعداد چه رو دارن.

اون داستان چند شغله بودن هم ربطی به استعداد نداشت. اما منظور این بود که برای موفقیت توی یک رشته نباید دل مشغولگی دیگری داشت. و اگر کسی بخواد 200 تا رشته رو دنبال کنه توی هیچ کدوم نه موفق میشه و نه استعدادش کشف میشه.

 

[Saeed-masih]

ببینید همون طور که گفتم استعداد چیزی نیست که یه گوشه افتاده باشه تا من و شما بریم کشفش کنیم.

چرا اتفا قا یه گوشه ته افکارو احساساتمونه که با ید بریم و پیداش کنیم.

خوب مشخصه كه اين فرد در آينده دهن سالمي براي ملت باقي نميذاره!!!

ای یعنی چی؟؟؟؟

مرحوم نیوتن (روحش شاد) زمان مدرسه بچه تبل بود. قبل از اینکه سرش به سیب بخوره، به سنگ خورده بود. و همون طور که خود شما گفتی اون یه استثنا بود. کشف استعداد به صورت انفجاری نیست که. کم کم یه نفر توی کلاس و مدرسه و دانشکاه و ... میفهمه استعداد فلان رشته رو داره

عجب داستانی شده این سیبه!!!!!! ماهم بریم بسینیم زیر درخت سیب!!!!

اونی که تازه به دنیا اومده چی بلده؟ کم کم میبینه یه نفر ساز میزنه، خوشش میاد و میره یکی میخره. بعد میبینه دوست نداره. بعد میره ..... این سیکل اونقدر طی میشه تا یا به اجبار دختر همسایه و پسر خاله یا از روی علاقه یه رشته رو ادامه میده.
خب حالا هرچه زود تر این تجربیات کسب بشن طرف هم زود تر به یه ثبات نسبی میرسه.

محمد رضای عزیز بعضی چیزا اکتسای و بعضی چیزا غیر اکتسابین و همه چیز بر اساس تجربیات بدست نمیاد شما نفس کشیدنو از کی یاد گرفتی؟؟؟؟ پدر یا مادر یا دختر همسایتون؟؟؟؟ پس یه چیزایی هستش که بشه کشفش کرد و پرورش داد مثل استعداد.

 

[Mrpl]

چرا اتفا قا یه گوشه ته افکارو احساساتمونه که با ید بریم و پیداش کنیم.

من حرفمو تصحیح میکنم.
<<استعداد چیزی نیست که بغل دست من افتاده باشه تا من برم کشفش کنم. باید زحمت کشید>>

عجب داستانی شده این سیبه!!!!!! ماهم بریم بسینیم زیر درخت سیب!!!!

پیشنهاد خوبیه. شاید فرجی شد

محمد رضای عزیز بعضی چیزا اکتسای و بعضی چیزا غیر اکتسابین و همه چیز بر اساس تجربیات بدست نمیاد شما نفس کشیدنو از کی یاد گرفتی؟؟؟؟ پدر یا مادر یا دختر همسایتون؟؟؟؟ پس یه چیزایی هستش که بشه کشفش کرد و پرورش داد مثل استعداد.

درسته. مثلا استعداد غیر اکتسابی هست. اما چیزی نیست که از تولد شکوفا باشه. پس باید یه تجربیاتی باشه یه زحماتی کشیده بشه تا بشه از این استعداد استفاده کرد.
اون تجربیات لازمه کشف و استفاده از استعداد هست.
شما تصور (فرض مهال، مهال نیست) کن یه نفر استعداد فوق العاده ای برای نقاشی داره. اما اون رو از تولد توی یه اتاق بزرگ میکنن و فقط آب و غذا بهش میدن. این آدم میتونه وقتی به سن 20، 25، 30 ... رسید از استعدادش استفاده کنه؟ اون استعداد درونش هست. چون اکتسابی نیست. اما یه چیز کم داره که از استعدادش استفاده کنه. یه چیز اکتسابی.
حالا در مورد همه این قضیه صادق هست. و هر جه این تجربه اکتسابی بیشتر و زود تر اتفاق بیفته خب از استعداد هم استفاده بهینه تری میشه.
مثل اینکه سو تفاهم شده.

 

[[REZA]]

ببینید همون طور که گفتم استعداد چیزی نیست که یه گوشه افتاده باشه تا من و شما بریم کشفش کنیم

منم همینو میگم که استعداد نهفته هست و برای کشفش باید زحمت کشید.

صبح همگی به خیر
همین الآن همه تو این تاپیک بودن تا من اومدم یه f5 زدم همه رفتن(دی: )
من این دو نکته رو از صحبت ها جناب محمدرضا جدا کردم و چیزی هم راجع بهش نمینویسم!
اما درباره این

اون استعداد درونش هست. چون اکتسابی نیست. اما یه چیز کم داره که از استعدادش استفاده کنه. یه چیز اکتسابی.

دوست من گمون نمی کنید اون چیز اکتسابی همون کسب موقیت و قرار گرفتن تو شرایط مناسب باشه!
چیزی که من در اوایل بحث بهش اشاره کردم،اون موقع اشتباه بود ولی الآن ....بگذریم!

یه نفر استعداد فوق العاده ای برای نقاشی داره. اما اون رو از تولد توی یه اتاق بزرگ میکنن و فقط آب و غذا بهش میدن. این آدم میتونه وقتی به سن 20، 25، 30 ... رسید از استعدادش استفاده کنه؟ اون استعداد درونش هست. چون اکتسابی نیست. اما یه چیز کم داره که از استعدادش استفاده کنه. یه چیز اکتسابی.

اگه یه نفر واقعا اون استعداد و توانایی انجام کاری(بر فرض مثال نقاشی)رو داشته باشه میتونه از حداقل امکانات،نگیم بیشترین بهره ولی بهره لازمه و کافی رو میبره!
در مثال خودنون عرض می کنم،اون شخص حبس شده میتونه با تکه های غذا،آب یا هر چیز دیگه ای که از خودش ردی باقی بذاره
نقاشی کنه(این کاریه که خیلی ها می کنن!!!)درسته!؟

 

[Mrpl]

دوست من گمون نمی کنید اون چیز اکتسابی همون کسب موقیت و قرار گرفتن تو شرایط مناسب باشه!

همین طور فکر میکنم. اما علاوه بر این ، باید از این موقعیت استفاده هم بشه.

چیزی که من در اوایل بحث بهش اشاره کردم،اون موقع اشتباه بود ولی الآن ....بگذریم!

دقیقا کجا؟ گشتم نبود

اگه یه نفر واقعا اون استعداد و توانایی انجام کاری(بر فرض مثال نقاشی)رو داشته باشه میتونه از حداقل امکانات،نگیم بیشترین بهره ولی بهره لازمه و کافی رو میبره!
در مثال خودنون عرض می کنم،اون شخص حبس شده میتونه با تکه های غذا،آب یا هر چیز دیگه ای که از خودش ردی باقی بذاره
نقاشی کنه(این کاریه که خیلی ها می کنن!!!)درسته!؟

ببینید، اون آدم از کجا بدونه که با اون ابزار میشه همچین کاری کرد/؟
اصلا علاوه بر آب و غذا تمام امکانات هم در اختیارش باشه. مسئله اینه که اون ذهنش آماده نیست. زیبای رو نمیشناسه. تناسب ها رو بلد نیست.
استعداد مثل استخون هست. از اول وجود داره. اما باید ماهیجه رو تربیت کرد تا از استخوان بندی خوب و قوی استفاده بشه.
------------------
یک تجربه شخصی من هست: به داستان نویسی خیلی علاقه دارم. و یکی دوتا داستان کوتاه هم نوشتم. اما به دلایلی که نمیخوام بگم نمیتونستم داستان های زیادی بخونم. و داستان هایی که مینویسم در همون حد 3، 4 خط هستن.
از بخت بد و رفیق نا باب و زغال خوب

کاریکاتوریست شدم. هم ریاد کار میکردم و هم کار زیاد میدیدم. امکاناتم هم زیاد نبود. اما موفق بودم (ایشالا سر وقت بی ظرفیت بازی در میارم و همشونو رو میکنم. اما الان همچین قسدی ندارم) . این رو هم بگم که 80درصد کاریکاتور موضوع و داستانش هست. پس توی داستان پردازی مشکلی نداشتم. مشکلم نداشتن و کسب نکردن تجربه هست.

 

[Mrpl]

من رفتم از اول تاپیک چک کردم ببینم کجا اشتباه کردیم. و بی یه مسائلی برخوردم:

من از بچگی عاشق طراحی و نقاشی بودم،همه میگفتن استعداد داری فلان داری(دنبالش هم گرفتم(البته خودم))ولی اخرش چی شد،هیچی!!!!
اون یه ذره استعدادی هم که شاید تو وجودم بود هم از بین رفت!
پس این نشون میده که:
1.یا من استعداد نداشتم؟؟
2.یا تحصیلات اکادمیک و کلاس و از اینجور چیزها لازمه؟؟

3 - روشت شاید اشتباه بود.

 

[Saeed-masih]

روش؟ فکر نکنم Ebi_dar یا هر کس دیگه ای برای پیشرفتش روش خاصی باید داشته باشه. همیشه تو یه اصلوب و قاعده ی خاص نمی شه پیش رفت. در بعضی مواقع هستش که اصلا مغز به آدم دستوری نمیده (مخ هنگ میکنه) مثل الان من که قبل خدمت کلی طراحی کرده بودم و هزار تا کار جور و واجور ولی الان که میخوام بشینم پای فتو شاپ از خودم حالم بهم میخوره چون هیچی تو مغزم نیست و تو این برهه زمانی من تمرینو ندارم ولی استعدادمو دارم پس هر دوتاش دارن خشک میشن. تو این موقعیت به نظر من کاری نمیشه کرد. شما نظرتون چیه؟؟؟؟((راستی الان نوید جونمم تو تاپیکه))

 

[Mrpl]

روش؟ فکر نکنم Ebi_dar یا هر کس دیگه ای برای پیشرفتش روش خاصی باید داشته باشه. همیشه تو یه اصلوب و قاعده ی خاص نمی شه پیش رفت.

درسته اما همیشه هم راه و روش انتخابی جواب نمیده. مثلا اکر من یه کار بذارم تو اتاق و 4 نفر بیان نظر بدن و من بگم به هیشکی مربوط نیست. این آدم هیشچ پیشرفتی نخواهد داشت. چون روش اشتباهی رو داره. آقا رضا اصلا منظورم شمانیستی. و همچین دیدی نسبت به شما ندارم. این فقط یه مثال بود. 1001 اتفاق دیگه هم ممکنه بیفته. و چیزی که من گفتم

3- روشت اشتباه بود.

فقط یه حدس بود. کا یا شاید هم بهش اضافه کردم.

ولی الان که میخوام بشینم پای فتو شاپ از خودم حالم بهم میخوره چون هیچی تو مغزم نیست و تو این برهه زمانی من تمرینو ندارم ولی استعدادمو دارم پس هر دوتاش دارن خشک میشن. تو این موقعیت به نظر من کاری نمیشه کرد. شما نظرتون چیه؟؟؟؟

این هم راه داره. من خیلی خیلی زیاد با این موقعیت مواجه شدم. در این مواقع من میشینم کارای اساتید و کارهای ستودنی رو نگاه میکنم. یه مشت ایده توپ و مزخرف (در هم) پیداشون میشه. اگر این اتفاق تکرار بشه خلوص کارها زیاد میشه.

 

[[REZA]]

آقا رضا اصلا منظورم شمانیستی. و همچین دیدی نسبت به شما ندارم. این فقط یه مثال بود. 1001 اتفاق دیگه هم ممکنه بیفته. و چیزی که من گفتم

من هم چیزی نگفتم به خدا!!منم این ها رو نوشتم که نظر شما دوستان(منظورم از نظر همه چی رو شامل میشه:پیشنهاد،راه حل و....) رو بدونم.
بهتر نیست موضوع ها رو جدا جدا مورد بحث قرار بدیم تا دچار آشفتگی و تداخل موضوع نشیم!!؟
>>اول از همه به این نتیجه رسیدیم که استعداد باید باشه،استعداد یه چیزه درونی و باید کشف بشه که صد البته برای کشف کردنش هم باید خیلی تلاش کرد و زحمت ها کشید!<<
این از بحث استعداد، اگه کسی می خواد جمله عبارت بالا رو ویرایش کنه،خواهشا سریعتر تا بتونیم یه جمع بندی تا اینجای بحث داشته باشیم(تجربه ثابت کرده اینکاربه روشن کردن و ادامه بهتر و صحیح تر بحث کمک شایانی میکنه!).
موفق باشید
فعلا

 

[a_mehr]

با سلام خدمت دوستان گرامی

نمی توانم شادی خودم رو از این که چنین مبحثی در اینجا مطرح شده کتمان کنم

دوست عزیز برای هنرمند شدن یا بهتر بگویم هنرمند بودن احتیاج به استعداد و علاقه و ... نداری

برای هنرمند بودن باید خوب برقصی

 

[[REZA]]

با سلام خدمت دوستان گرامی
برای هنرمند بودن باید خوب برقصی

رقصیدن؟؟؟؟ بحث ما درباره ی چیه شما چی میگی؟

 

[Mrpl]

دیگه فکر میکنم همه به نتیجه لازم رسیده باشن.

 

[NAKOOT]

در یک کلام علاقه و عشق به گرافیک... همین و بس