پشت صحنه « تهـران 1500 »

[AVGHH]

سلام

دیشب (سه شنبه) تو دو قدم مانده به صبح عظیمی مهمون برنامه بود و درباره تهران 1500 صحبت میکرد که اگه ندیدین احتمالا حدود یک چهارم تا یک پنجم عمرتون برفنارفته، ولی برا اینکه این عدد کم بشه و بشه حدود یک دهم یه کاری کردم.

یه کلیپ حدودا 4 دقیقه ای از پشت صحنه تهران 1500 که یه ذره دیر رسیدم و همینقدشو فقط تونستم ضبط کنم.

خیلی سعی کردم حجمشو کم کنم که همه بتونن دانلود کنن ولی دیگه کمتر از این (3 و نیم مگ) نمیشد.

​

کل بودجه ای که تا اینجا برا این پروژه کنار گذاشته شده 1 میلیارد تومنه که 60% اش رو بخش دولتی و 40% دیگه رو بخش خصوصی (نسل سبز اندیشه) تامین کرده، که اینجور که عظیمی میگفت بیشتر از این میشه بودجه اش.

تا حالا یک سال از شروع پروژه گذشته و اگه طبق برنامه ریزی پیش بره یه سال دیگه تمومه.

پیکانی که تو فیلم میبینید، اونطور که خود عظیمی تو این برنامه میگفت، 4 ماه ساختش طول کشیده و حدود 6، 7 میلیون تومن هزینه ساختش شده (یعنی معادل قیمت یه پیکان صفر واقعی!).

سه دقیقه اول فیلم که تهران رو از نمای بالا نشون میده، بخاطر اینکه خیلی سنگینه و سیستماشون برا رندر کم میاره قراره بدنش خارج برا رندر.

نسخه سینمایی فیلم حدود 90، 95 دقیقه اس که برا نسخه DVD اش 120 دقیقه کاملش بیرون میاد.

چقد حرف زدم...

دانلود از RapidShare
دانلود از Zshare

شخصا معتقدم اگه این کار با این بودجه کلان و بیسابقه (که البته نسبت به نمونه های خارجیش قابل مقایسه نیست) یه کار قابل قبول بین عموم مردم در نیاد، باید فاتحه انیمیشن ایران و اعتماد مخاطب به انیماتورا ئو انجمن انیمیشن مجیدآنلاین و... رو خوند. امیدوارم اینطوری نشه.

موفقتر باشین
التماس دعـا

 

[explosion]

من در موردش تو مجله فیلم خونده بودم .
ایشون خالق شخصیت های انیمیشن های راهنمایی و رانندگی ( قابل توجه دوستانی که نمیدونستن ) و از انیماتورهای خوب و با سلیقه و البته حرفه ای .
امیدوارم که کار قشنگی بشه . در ضمن قرار اکران خارجی هم بشه .
avghh ممنون بابت پست مفیدت .
موفق باشید .

 

[mkf.cgi]

شخصا معتقدم اگه این کار با این بودجه کلان و بیسابقه (که البته نسبت به نمونه های خارجیش قابل مقایسه نیست) یه کار قابل قبول بین عموم مردم در نیاد، باید فاتحه انیمیشن ایران و اعتماد مخاطب به انیماتورا ئو انجمن انیمیشن مجیدآنلاین و... رو خوند. امیدوارم اینطوری نشه.

شايد اينطوري هم نشه.. الان هم اعتماد زيادي بين عموم و انيميشن در ايران وجود نداره! من كه فكر نمي كنم كسي از عموم مردم به انيميشن در ايران واقعا توجه داشته باشه.. اگه اين كار خوب از آب در بياد مردم به انيميشن اعتقاد پيدا ميكنن ولي اگه خوب نشه.. اتفاق خواصي نميفته!
اصلا مگه تا حالا چه انيميشني داشتيم كه خوب بوده باشه؟ يا ارزش خوب بودن رو داشته ؟
به نظرم الان انيميشن در ايران بيشتر به عنوان كارتون هاي خنده دار و آموزشي معروفه اونم از نوع بي كيفيتش!
-----
به هر حال من كه از ته دلم اميدوارم اين كار آبروي انيمشن رو بخره و به مردم اين اميد رو يده كه ميتونن رو بچه هاي cg كشورشون حساب باز كنن..

 

[explosion]

راستش اگر کل فیلم کیفیتی مثل نمونه ای که در کلیپ مصاحبه بود داشته باشه فیلم میتونه حرفی هم برای گفتن حتی در جشنواره ها داشته باشه .
به امید موفقیت عظیمی و یارانش .

 

[L-B]

کار خوبی شده !
فقط در مورد هزینه یک سوالی برام پیش اومده !

تو انجمن دیدین که خیلی از بچه ها حتی کار های بهتر از این پیکان و حتی ماشین های بهتر ساختن ! ایا برای اونها هم برای مثال تو مسابقه شرکت مینی اینقدر هزینه داره !
به نظر من چون اونا این کارا رو برای خودشون میکنن هزینه نیست ها !

حالا این نظر منه !

 

[CG_Master]

سلام و ممنون بابت زحمتی که کشیدی

یه سوال برام جالب بود که بپرسم

شما مطمئنی که بهرام عظیمی گفته که این ماشین رو 4.5 ماه براش وقت گذاشته؟ یا اون صفینه رو گفته؟

آخه با عقل جور در نمیاد

من اگه 1 هفته بشینم میتونم این پیکان و با اون موتور جت رو بسازم

----------

این یه مصاحبه از بهرام عظیمی هست

....

دو قدم مانده به صبح تاريخ: 14/6/1388 زمان: 95 دقيقه قدم اول موضوع: آموزش انيميشن كارشناس برنامه: آقاي بهرام عظيمي ميهمان برنامه: جناب آقاي حسين معماري كارشناس: سلام عرض مي كنم خدمت شما و هم وطننان گرامي و همكاران عزيز و ميهمان محترم. خيلي خوشحال هستم كه در اين برنامه هستم. يكسال از آخرين اجرايي كه داشتيم در مورد انيميشن. خيلي خوشحال شدم كه آقاي بشيري تماس گرفتند و گفتند كه مي خواهند دوباره برنامه انيميشن را بگذاريم در برنامه. بحث امشب در رابطه با آموزش انيميشن است كه جناب آقاي معماري تشريف آوردند. ميهمان: با سلام و عرض ادب و احترام خدمت بينندگان عزيز و علاقه مندان برنامه ايام مبارك و ماه مبارك رمضان را تبريك مي گويم. كارشناس: آقاي معماري من يك كاغذ A4 دارم كه يك ليست از تخصص هاي شما و حالا مخصوصاً جاهايي كه تدريس مي كنيد در اينجا نوشته شده است. شما ليسانس كارگرداني سينما داريد از دانشگاه جهاد دانشگاهي و بعد فوق ليسانس ادبيات نمايشي از دانشگاه تربيت مدرس داريد. اين فيلمي كه الان ديديم. فيلم يك سفر و نيم اين قبل از اين بود كه شما وارد دانشگاه شديد يا در زمان دانشجويي بود. ميهمان: بله، تقريباً در زمان دانشجويي بود در دوره ليسانس. اين فيلم را ساختم. مقداري كه آشنا شده بودم با انيميشن كه به اندازه دو واحد درسي بود كه منجر به ساخت اين فيلم شد. كارشناس: البته من چند تا از فيلمهاي شما را ديده ام. خوب آن با تكنيك اسلايد مونشن بود كه كار كرده بوديد. فيلمهاي ديگرتان با تكنيك هاي ديگر است. چي شد كه تغيير مي دهيد سبك كارتان را؟ ميهمان: عرض كنم خدمتتان كه من فكر مي كنم در حقيقت به بچه ها هم سر كلاس مي گويم كه بچه ها بايد با تكنيك هاي مختلف انيميشن آشنا شوند چون قصه ي ما تكنيك را مي سازد. يا بنا به آن تكنيك ما فكر مي كنيم و قصه را مي سازيم. در حقيقت ما نمي توانيم انيميشني را كه براي آن چارچوبي مثلاً با سبك پرو انيميشن در نظر بگيريم آن را عروسكي بسازيم. هر كدام از تكنيك ها ويژگي هاي خاص خودشان را دارند. قصه اي كه داشتم در يك سفر و نيم با اين تكنيك جواب مي داد. حتي من مجبور بودم مثلاً كاراكتر اصلي را كه يك سيب بود يك سب كاملاً واقعي بگيرم. ولي داستان بعدي من و كار بعدي من مي طلبيد كه پيپر انيميشن باشد و كار جديد من عروسكي است. يعني بايد ياد بگيريم و آشنا شويم تكنيك هاي مختلف تا ايده ها را در آن غالب بريزيم. كارشناس : دليل اينكه شما تغيير تكنيك مي دهيد شايد به آن برنمي گردد كه تدريس مي كنيد چون اكثر كساني كه صرفاً كارگرداني انيميشن مي كنند معمولاً يك تكنيك است كه با آن شروع مي كنند و سعي مي كنند آن را پخته كنند و ادامه بدهند. تغيير تكنيك شما در ساخت انيميشن يك مقدار عجيب است و تعداد محدودي هستند كه تغيير سبك مي دهند. از كار سابلوموشن كه با ابزار واقعي كار مي كنيد و بعد مي رويد سراغ خطي و با تكنيك دو بعدي اين برنمي گردد به اين كه شما تجربه كسب كنيد تا موقعي كه به بچه ها آموزش انيميشن مي دهيد خيلي چيزها را از نزديك لمس كرده باشيد. ميهمان: نه راستش اين طوري به آن نگاه نكردم. مثلاً بروم سراغ تكنيك جديدي نه اين گونه نيست. شايد مثلاً الان يك قصه داشته باشم كه هنوز تكنيك آن را پيدا نكرده ام. يعني ايده اي در ذهنم است كه با هيچ كدام از تكنيك هايي كه مي شناسم جواب ندهد. و اساساً قالب ها و تكنيك ها بر اين اساس شكل مي گيرد كه هر قصه اي تكنيك خاص خودش را مي طلبد و من هم سعي مي كنم كه آن تكنيك راپيدا كنم و روي آن كار كنم. منتها هر كارگرداني من فكر مي كنم در يك تكنيك تبهر بيشتري دارد. تكنيكي كه من خيلي دوست دارم عروسكي است كه بيشتر سعي مي كنم در آن تكنيك كار كنم. كارشناس: عروسكي كه با سبك و تكنيك اسلوموشن كار مي كنيد. همين الان اختلاف نظري پيش آمد كه ايني كه مي فرمايد كه هر داستاني تكنيك خاص خودش را مي طلبد من احساس مي كنم كه شايد در انيميشن اين گونه نباشد. ممكن است يك تكنيكي يك مقدار بهتر باشد ولي تبهر و تجربه موقعي كه آدم روي يك تكنيك خاص داشته باشد خيلي از فيلم نامه ها را مي تواند فيلم نامه اي كه در مورد انميشين نوشته شده را تكنيك انيميشني كرد. ممكن است تاثير بيشتري داشته باشد. شايد تكنيك هاي ديگر ممكن بود بهتر شود يا نه بهتر از اين نشود. ميهمان: من اين گونه فكر نمي كنم به دليل اينكه وقتي من اين فيلم را نمايش دادم مخصوصاً كلاس هاي تدريس. مثلاً به من مي گويند كه بعد از ديدن فيلم سيب براي ما يك جلوه ي جديدي پيدا كرد. حالا اگر اين سيب يك سيب واقعي نبود و حس نمي شد وقتي نقاشي بود آن حس خودش را نداشت. ما اگر فيلم نامه اي را مي نوسيم مثلاً در كار بعدي من كه شب رنگي است و مثلاً از تكنيك مروف استفاده كرديم و سكانس اوليه بر اساس با اين ساختاري كه اشيا مورف بشوند وبه هم تبديل شوند قطعاً ما نمي توانيم از تكنيك عروسكي استفاده كنيم. اينجا است كه مي گويم كه نگارش و نوشته ما در همان لحظه. اصلاً فرق فيلم نامه انيميشن با فيلم زنده همين است كه در لحظه بايد بنويسيم و در ذهنمان كارگرداني كنيم. آن وقت آنجايي كه فكر مي كنيم اشيا بايد به هم مورف شوند ديگر با تكنيك عروسكي امكان پذير نيست. يك ويژگي هاي پيپر انيميشن دارد كه در تكنيك عروسكي وجود ندارد و برعكس. به شاهكارهاي كشور خودمان و ديگر كشورها نگاه كنيم و با تكنيك هاي مختلف آشنا شويد آنجا متوجه مي شويد كه رفتن از يك تكنيك به تكنيك ديگر به نظر من غير ممكن است. كارشناس: با تكنيك انيميشن سه بعدي مي شود هر سبكي را بازسازي كرد. با تريدي مي شود يك كار خيلي خيلي رئال را ساخت. كار عروسكي مي شود ساخت با تريدي. سر اين بحث نمي كنيم. ان شاا... براي جلسه ي ديگر. چون تخصص شما بيشتر كاري كه بيشتر انجام مي دهيد در زمينه تدريس است. اين ليستي كه من دارم نزديك 12 آموزشكده و دانشگاه است كه تدريس مي كنيد. اينها كه همه در يك زمان است چگونه شما وقت خودتان را تقسيم مي كنيد كه برسيد كه اين مكان هايي كه آموزش مي دهيد و ايا اين تدريس زياد و طولاني شما را خسته نمي كند و اين باعث نمي شود يك مقدار كم كاري شود در امر تدريس؟ ميهمان: من يك نكته را در جواب به سوال هاي قبلي شما پاسخ دهم ببنيد مثلاً در انيميشن خميري اوايل مي گفتند كه جاي انگشتان وقتي مي ماند خوب نيست. بعد ديدند كه اين خودش حس خوبي دارد. اين مختص آن تكنيك است شايد مثلاً با تكنيك هم نشود در آورد. نه وقت مي كنم به دليل اينكه طرح را ارائه مي دهيم به مركزي تا موقعي كه برود و تصويب شود سه الي چهار سال مي كشد تا ما آن را توليد كنيم. تا زماني كه طرح ما تصويب شود و برود به اين مكانيزيم هاي پيچيده كه من يك فيلم نامه داشتم كه چهار سال پيش تصويب شد. زماني كه مي خواستيم شروع كنيم مديريت مركز صبا عوض شد و اين ماند كه امروز كه مديريت جديد آمده كه اميدواريم كه توليد كنيم. كارشناس: سي جا را من مي بينم كه تدريس مي كنيد در آنها چگونه وقت مي گذاريد براي آنها؟ ميهمان: من پر كار هستم در تدريس. حقيقتاً تدريس براي من لذت بخش است. در حقيقت بچه هايي كه از اين مقطع جلو مي روند و در دانشگاهها موفق شوند باعث شده كه خستگي من در برود و كما كان اين كار را ادامه بدهم. به هر حال يك جورايي در سه الي چهار روز هفته تقسيم مي كنم يك روز پركاري را داشته باشم و يك استراحت يكي و دو روزه دارم. كارشناس: قضيه ي مالي كه نقشي ندارد در اين قضيه كه مي فرماييد بيشتر دوست داريد تدرس. يعني درآمد تدريس بالاخره شما الان 42 سال سن داريد بالاخره الان درآمد تدريس بيشتر از درآمد تهيه كننده يا ساخت يك انيميشن است يا نه؟ ميهمان: قطعاً نه توليد يك انيميشن از جهت مالي خيلي به صرفه است. اين گونه هم نمي شود نگاه كرد. كارشناس: شما جزو اساتيدي هستيد كه وقتي تدريس مي كنيد بچه ها از درس دادن و شيوه تدريس شما لذت مي برند چون ما خيلي اساتيد خوب داريم كه ممكن است سر كلاس ها خشك باشند و خيلي جدي صحبت كنند و ممكن است خيلي خسته كننده باشد صحبت هايشان. سالها مي گذرد كه بچه ها قدر آن استادها را بدانند. ولي بعضي از اساتيد هستند كه آن موقع كه تدريس مي كنند شيوه و بيان آموزششان خيلي جذاب و شيرين است. خنده دارد شوخي دارد، مثال دارد. شما شيوه تان چگونه است؟ اصلاً نوع تدريس شما مي رود به سمت جذاب كردن تدريس؟ ميهمان: قطعاً يكي از شايد نكات مثبتي كه من در تدريسم از آن استفاده كردم همين كار توليد است يعني ببينيد استادي كه در حوزه عملي كار كرده باشد و موفقيت كسب كرده باشد براي بچه ها يك جذابيت ديگر دارد. يعني شما مطلبي را مي گويد و ارائه مي دهيد و اين مي تواند سندي باشد براي مطالبي كه مي گويد و پشتوانه اي باشد براي داوري شما روي آثار به هر حال بچه ها اين انتظار را دارند كه استاد خودتان چه كرديد. اين كه ما مي توانيم بچه ها را هدايت كنيم هم در زمينه تحصيلات آكادميك و تئوري و عملي و هم اين كه مي دانيم كه بازار كار بيرون چه خبر است و چه اتفاقاتي براي يك فيلم ساز مي افتد در پروسه توليد وقتي كه من اينها را لمس كرده باشم خيلي راحت و بهتر مي توانم بچه ها را هدايت كنم به اين سمت من فكر مي كنم استادي كه هم در حوزه تئوري و عملي موفق باشد البته كم داريم ولي كاش تعدادشان بيشتر بشود. كارشناس: الان به طور ميانگين مي توانيد بگويد كه دانشجوياني كه شما به آن ها آموزش داديد وارد عرصه كار شدند و توانستند انيميشن توليد كنند خوشبختانه اينها خيلي زياد هستند يعني در 12 سالي كه من تدريس مي كنم بچه هاي زيادي كار كردند و موفق شدند كارهايي را ساختند و باعث افتخار من و بقيه اساتيد شدند. همانطوري كه خودم از اساتيدي كه داشتم تشكر مي كنم. واقعاً لذت بخش است همين امسال در آموزشگاه ؟؟؟ دانشجو داشتيم كه خوشبختانه در مقطع فوق ليسانس قبول شدند و بسيار براي من خوشحال كننده بود. كارشناس: جاي صحبت است كه همان طوري كه شما بهتر مي دانيد خيلي از بچه هايي كه مي آيند ليسانس انيميشن مي گيرند خيلي هاي آنها بچه هايي هستند كه زياد در زمينه ي هنري نيستند. و از رشته هاي ديگر مي ايند. و از آن ور هم خروجي از دانشگاه داريم ما مي بينيم كه تعداد زيادي از آنها رو به انيميشن نمي آورند يا بعضي وقتها توقعات بالا است همه دوست دارند كارگرداني كنند. شايد يكي از بزرگترين مشكلات ما اين باشد كه دانشگاه ما كه آموزش مي دهد و يك سري خروجي دارند اكثراً مي آيند به سمت كارگرداني انيميشن انيمتاور خوب كم از آنها در مي آيد. فيلم نامه نويس خوب كم در مياد از آنها. خود شما كه تدريس مي كنيد تخصص اصلي شما چه چيزي است؟ ميهمان: من فكر مي كنم در فيلم نامه نويسي مي توانم بگويم كه تخصص بيشتري دارم. اما مطلبي كه گفتيد مطلب بسيار مهمي است. ما سيستم آموزشي در زمينه تدريس كليه رشته هاي هنري تنها انيميشن نيست يك جورهايي مي شود گفت كه اشتباه است. به همين دليل من دانشجوياني داشتم كه بي ارتباط با انيميشن بودند. ولي با تجربه اي كه ما داشتم در امتحان كارشناسي ارشد توانستيم برسانيم دانشگاه. ولي اينها قطعاً موفق نخواهند شد. و اگر موفق شوند خيلي كم هستند. يعني بايد يك پشتوانه ي بسيار گسترده اي در زمينه نقاشي، عكاسي، سينما و... مي خواهد. من هميشه مي گويم كه انيميشن جز آن رشته هايي است كه همه رشته هاي هنري را در خود دارد. وقتي من هم درگير شدم آن وقت فهميدم كه رياضي، فيزيك و... به درد انيميشن مي خورد. اين بچه ها هم رشته هاي مختلفي دارند. اميدوارم با تلاش بتوانند آن كمبودها را جبران كنند. به خاطر همين به نظر من خروجي ها خيلي كم است. يعني آدم هاي موفق بسيار كم هستند اين هم علتش اين است كه اصلاً مكانيزيم آن اشتباه است. يعني دانشجوي انيميشن بايد سينما را بشناسد. انيميشن يك دنيا كاملاً متفاوتي است كه من با اين نظر كاملاً مخالف هستم. سينما و عكاسي و نقاشي اينها زمينه اوليه كار وتوليد يك انيميشن خوب است. كارشناس: فيلم نامه اي را كه شما آموزش مي دهيد چگونه است من احساس مي كنم نوشتن يك فيلم نامه ي خوب درون مايه ديگري مي خواهد .همه ي آن تكنيك و آموزش نيست خيلي از فيلم نامه نويس هاي خوبي هستند كه هيچ دوره ي فيلم نامه نويسي نرفتند و بسيار خوب مي نويسند. چه چيزي شما سر كلاس به بچه ها مي گويد كه احساس مي كنيد در فيلم نامه نويسي موفق تر هستيد؟ ميهمان: اما مي شود درصدي در حقيقت يك آموزش هايي را داد. چيزي را كه ما اول كلاس مي گويم در زمينه فيلم نامه نويسي زنده فرق ادبيات با فيلم نامه در چيست. من هميشه يك قطعه اي را براي آن ها مي خوانم. سفر مرا به در باغ چند سالگي ام برد ايستادم تا دلم آرام گيرد صداي پرپري آمد و در كه باز شد من از هجوم حقيقت به خاك افتادم. اينجا حيطه ادبيات را از فيلم نامه نويسي جدا مي كنيم. اين جا است كه نشان مي دهد كه ادبيات و قصه نويسي و رمان نويسي يك حيطه كاملاً منفك از فيلم نامه نويسي است. كارشناس: ما بحث فيلم نامه را اگر مي شود جمع كنيم. به شما سفارش مي دهند كه يك فيلم نامه يك دقيقه اي راجب كودك بنويسيد. اگر شما بخواهيد انيميشن بنويسيد. چگونه اين كار را مي كنيد؟ ميهمان: در اين رابطه من مي توانم گفته ي يك انيماتور را بگويم و آن را باز كنم. يكي از انيماتورهاي فرانسوي مي گويد كه ما بخواهيم با رنج زياد و به سختي يك گل را به حركت در بياوريم كار بيهوده اي است چون باد به راحتي اين كار را انجام مي دهد پس ما ناچارهستيم كه آن گل را به نوعي حركت در اوريم كه در عالم واقع اتفاق نمي افتاد. يعني در حقيقت اتفاقي كه انيميشن مي افتاد مفاهيم را به شكل كاملاً انتزاعي با استفاده از خطوط و فرم تبديل كنيم به انيميشن در حقيقت فيلم نامه انيميشن از جهت اينكه او هم مثل فيلم نامه كنش دارد و قهرماني دارد. در حوزه انيميشن همان است با يك تفاوتي كه ما در انيميشن با فرم ها و رنگ ها و گرافيك تصويري و خطوط و موسيقي و افكت و كليه ي عوامل ديداري و شنيداري روبروي اين و همه ي اينها دست به دست هم مي دهند كه غير ممكن ها را ممكن مي كند. همين حركت اشياي ساكن يعني ممكن شدند همين غيرممكن. اينجا است كه در حقيقت يا مثال همان گل است. گل از دنياي واقعيت خارج مي شود و تبديل مي شود به يك شخصيت و گلي كه تبديل مي شود به پرنده اين مي رود در حوزه ي انيميشن. كارشناس: يكسري انيميشن است مثل پيرمرد و دريا . انيميشني بود كه قبل آن فيلم آن ساخته شده بود. يك فيلم نامه را مي شود انيميشني پياده كرد و مي شود به صورت فيلم هم درآورد. هر چند صحبت از جلوه هاي ويژه در فيلم همه ي اينها امكان پذير است. تفكيك اينها چگونه است؟ فيلم نامه را هم مي شود رئال ساخت و هم انيميشن آيا تعريف ديگري وجود ندارد تا بتوانيم مجزا كنيم؟ ميهمان: قطعاً هست بله ببينيد مثلاً پيرمرد و دريا را كه اشاره كرديد آمده از تكنيك نقاشي روي شيشه استفاده كرده و يك جلوه ي گرافيك جديدي را داده براي اينكه داستاني را كه ما مي دانيم در حقيقت آن جا تبع آميزي كرده در رنگ آميزي و فرم و تكنيك قطعاً شما مي دانيد كه آنهايي كه فيلم را ديدند حالا نه در رمان آن است و نه در فيلم سينمايي آن يك چيزي است مختص انيميشن. انيميشن ناب ترين جلوه ي تصويري را دارد.مابه سمت تصاويري مي رويم كه در واقعيت نيست. فيلم نامه نويس انيميشن يك احاطه كامل داشته باشد به اين فرم ها و رنگ ها و خط ها تا بتواند آنها را پلان به پلان در فيلم نامه طراحي و پياده كند. قدم دوم موضوع: تئاتر كسب و كار كارشناس برنامه: آقاي حسين كياني ميهمان برنامه:آقاي شكرخدا گودرزي كارشناس: من هم سلام مي كنم خدمت شما و بينندگان عزيز. ميهمان: سلام عرض مي كنم خدمت شما و همه بينندگان عزيز. كارشناس: امشب در خدمت آقاي گودرزي هستيم از كارگردانان و شاعران. ما با وجه شعري آقاي گودرزي كاري نداريم. ما وجه كارگرداني آنكار كنيم. كارگرداني هم به مصابحه شغل. آقاي گودرزي يك تناقضي كه عموماً و خصوصاً اهل تئاتر احساس مي كنند چون ما در مورد درد مشتركي صحبت مي كنيم كه مختص تئاتري ها نيست. اين تناقض اين است كه فرد با ذوقي، دانشجويي با ذوقي مي رود دانشگاه و تحصيل تئاتر مي كند يا كارگردان مي شود يا بازيگر، يا نويسنده و... و شروع به كار مي كند. ولي كارش را كه انجام مي دهد ممكن است سالي يك كار انجام دهد و درآمدي دارد. ظاهراً اين تئاتر مي شود شغل اين فرد ولي در حقيقت اين گونه نيست چون شغل تعايف خاص خودش را دارد و در حقيقت نمي شود به نظر من اين شخص گفت شاغل و همين گونه هم است. در دفترچه بيمه ي آن مي نويسند شغل: آزاد اينها تناقضي است كه اذيت مي كند و شايد يكي از راهكارهايي كه مي شود اين تناقض را حل كرد اين است كه تئاتر مبدل به شغل شود. امشب ما مي خواهيم در مورد راهكارها و بسترها و زمينه هاي آن صحبت كنيم. اما لازمه آن اين است كه اول بدانيم هنر چيست و هنرمند كيست. ميهمان: به نام خداوند جان آفرين حكيم سخن در زبان آفريد. با عرض احترام و ادب خدمت بينندگان محترم و عرض تبريك به مناسبت تولد امام حسن مجتبي(ع) و ماه مبارك رمضان. من خدمت شما عرض كنم كه اساساً هنرمند چه كسي هست؟ در ساده ترين و اولين تعريف اين است كه هنرمند كسي است كه يك عنصر ذهني يا ايده ي ذهني را به n تبديل مي كند. ديداري را شنيداري مي كند. حالا در رشته موسيقي شنيداري مي شود و در حيطه ي تئاتر يا سينما ديداري و شنيداري است و در حيطه ي تجسمي ديداري است. بنابراين اين توانايي را دارد كه عنصر ذهني را به عنوان يك عنصر عيني براي ما به وجود بياورد. طبيعتاً وقتي كه اين توانايي خلق، توانايي آفريدن هست خوب طبيعتاً متفاوت است با بقيه ي افراد و آحاد. اين تفاوت گاه سوء تفاهمي را ايجاد مي كند و موجب فاصله ي بين هنرمند و مخاطب مي شود. اين سوء تفاهم دوگانه است گاه براي خود هنرمند ايجاد مي شود. مثلاً برتر از ديگران است و اينجا يك فاصله ي عجيب و غريبي به وجود مي آيد. سوء تفاهم به مخاطبين برمي گردد كه فاصله ي بين خودشان و هنرمند ايجاد مي كنند. هنرمند را دست نيافتني مي پندارند. يعني اين دو موضوع قضيه گاه به شكل افراطي عمل مي كند و موجب مي شود كه هنرمند به طور مشخص و واضح از دايره ارتباطي كه مهم ترين عنصر و پايه ي بنيادي اساساً هنر است چه از انسان بدوي و پرميتيو كه در غارها نقاشي هايي را كشيده يا آن جادوگرشمني كه در كنار آتش مراسم انجام داده تا به امروز. اين باعث مي شود كه گاه يك توهم به وجود بيايد. اين توهم به ايجاد ارتباط لطمه زده است يعني زماني كه هنرمند خودش را برتر احساس كند. و احساس كند هنري كه دارد توليد مي كند فقط صرف هنر است. اگر هنر را صرف هنر ببينيم. شق اصلي كه هنر در ارتباط و چالش در آن قرار بگيريد يعني مخاطب به عنوان يك وجود اصلي از هنر اينجا دچار لطمه مي شود. بنابراين در اين رابطه است كه آن كالاي توليد شده از نظر من. ما با يك خباز و يك كفاش هيچ فرقي نمي كنيم. ما كالا توليد مي كنيم اين را بايد بپذيريم. كارشناس: البته فرق مي كند ما يا هنرمند به طور عام با روياهايش سروكار دارد. يك خباز صبح در مغازه را باز مي كند و يا علي مي گويد و تا شب يك جنس مشخصي را مي فروشد. ولي آن شيوه اي كه هنرمند اختراع مي كند براي توليد آن كالا و ارزش آن كالا و تاثير آن كالا كه هنرمند توليد مي كند طبيعتاً ازنظر شكلي كه خيلي متفاوت است. ميهمان: طبيعي است. يعني ما يك سو تفاهم اساسي اگر اينجا ما آن را رفع نكنيم به نظر من برج آژ نشين مي شويم كه در ارتباط دچار مشكل مي شويم. من مي خواهم مشخصاً بگويم كه ما توليد كننده هستيم و تا زمانيكه ما نپذيريم توليد كننده هستيم و ما بپذيريم و يك رويا پردازيم اينجادر ارتباط دچار مشكل مي شويم. در تعريف شغل دچار مشكل مي شويم. ما بايد بپذيريم كه ما توليد كننده هستيم. ما توليد كننده يك اثري هستيم مثل آدمي كه مغازه اش را باز مي كند ما هم بايد مغازه امان را باز كنيم و اقتصاد داشته باشيم و اين اقتصاد ما را بچرخاند. اينجا است كه حالا اشكال مختلف اين اقتصاد را بايد بررسي كنيم. كارشناس: منظور من اين است كه شايد سو تفاهم خودم را اين گونه برطرف كنم كه از لحاظ دارا بودن حقوق اجتماعي و شغلي، شغل ما مانند خباز است ميهمان: دقيقاً ببنيد اينجا است كه من بحث اصلي آفرينندگي را كذاشتم. يعني شما اگر خلاقيت را از هنر بگيريد. مي شود يك فن. يعني كسي كه بر اثر ممارست و تقيلد و از روي دست ديگران نگاه كردن يك كاري را بلد است و انجام مي دهد ولي اين همان كار را بلد است نه بيشتر و نه كمتر. كارشناس: آقاي گودرزي ما اينجا پذيرفتيم.بعدش چه بايد بكنيم. ميهمان: توليد كننده يك حقوقي دارد شما مثلاً در قانون كار براي توليد كنندگان شغل را تعريف مي كند. مثلاً اين شغل در ماه فلان قانون اين گونه تعريف مي شود كه اين توليد كننده اين كار را ارائه مي كند داراي اين حقوق، اين ويژگيها، و... يكي از مهم ترين موارد هنرمندان اصلاً ايجاد شغل است. مثلاً شما به عنوان كارگردان اگر كار مي كنيد براي چه كساني شغل ايجاد مي كنيد. براي بازيگر، طراح و..... شما براي چاپخانه پوستر و بروشور شما بايد چاپ كند و براي آنها هم شغل ايجاد مي كنيد. بنابراين اين بايد پذيرفته شود. كارشناس: ما اين را پذيرفتيم. ميهمان: به نظر من ما با جاهاي دولتي سر و كار داريم مثل وزارت كار و امور اجتماعي. اين بايد پذيرفته شود. ببينيد حالا اين تبعاتي دارد شما در اين دوره ي اخير كه خانه ي تئاتر تشكيل شد و بحث بيمه ي بچه هاي تئاتر مطرح شد كه بخشي از اين بيمه خويش فرما است هرچند كه ما طبق اصل 22 قانون اساسي داريم كه بحث بيمه از كارافتادگي، بازنشستگي و حوادث طبيعي و... كه براي همه است. شما به عنوان هنرمند يك بخشي از اين بيمه را پرداخت مي نمايد. ولي از همان جهت هيچ كسي را نداري تا از شما دفاع كند. يك بخش مهم اين قضيه اين است كه وقتي كه شما آن بحث شغل را داشتيد شما الان مي روي مي خواهي جاي استخدام شوي آيا رده ي شغلي در اداره كار به نام كارگردان و بازيگر وجود دارد يا نه؟ نه. چون رده شغلي وجود ندارد چون اين عنصري است من يك مثال بزنم شايد به موضوع بهتر برسيم. شما فرض كنيد در يك دانشكده ي فني هستيد يا در يك دانشكده پزشكي هستيد و فارغ التحصيل مي شويد. وقتي كه مدرك گرفتيد به شما مي گويند پزشك و مهندس. اما از هنرهاي زيبا و... فارغ التحصيل شديد آيا اين به شما اعطا مي شود. آيا حقوق و مزايايي به شما تعلق مي گيرد.من به طور مشخص مي خواهم بگويم از زماني كه اولين مدرسه تئاتر در سال 1284 توسط سيد علي خان نصر و دكتر نامدار و محمد علي فروغي تشكيل شد تا به امروز. حالا دوره هاي ميانه داريم. هنرستان هنرپيشه گي را داريم از آن زمان تا به حال يك همچنين اتفاقي نيفتاده است يك برهه زماني اتفاقي مي افتد. به شكل مقطعي در دوره هايي كه حالا به نظر من دوست و همكار عزيز و گرامي مان آقاي صالح علا مي دانند كه آن موقعه گروه تئاتر آروين و ملي اينها در اداره تئاتر مستقر بودند و كار مي كردند و حقوق مي گرفتند ولي اين مثل يك آئين نامه قانوني بود نه به عنوان قانون. ولي آئين نامه داخلي آرام آرام بعد از انقلاب به انجمن نمايش خلق شد. مي بينيم كه انجمن نمايش تعطيل مي شود و عضو جديد نمي پذيريد و اعضاي محدودي بودند كه دريافت حقوق اندك داشتند. از لحاظ طرح طبقه بندي مشاغل اصلاً قابل قياس نيست. بنابراين يك دفعه شما مواجه مي شويد با اين كه در انجمن نمايش بسته مي شود و هيچ كس هم جوابگو نيست. بنابراين اگر به سابقه ي اوليه به نظر من حرفه اي گري در تئاتر نگاه كنيم از زماني كه دوكس ماكس ماينگير در سال 1887 قرن 18 اولين گروه تئاتري را تشكيل مي دهد و اينها را استخدام مي كند و به اينها پول مي دهد و به اينها مي گويد كه نقش اول ودوم نداريم. اين نيست كه ما ستاره داشته باشيم كه آقاي حسين كياني نقش اول بازي كند. در بسياري از جاها مي بينيم كه اين اتفاق مي افتد. حالا يك بخش از آسيب نقد از درون است. نقد از درون بايد متوجه خود ما باشد. من يك سوال از شما مي كنيم آقاي كياني شما به عنوان يك كارگردان اگر به شما بگويند در خيابان و يا مترو اجرا كنيد آيا اين توانايي و جسارت را داريد. من فكر مي كنم قبل از اينكه شما پاسخ بدهيد چون ما به اين نگاه نرسيده ايم نگاه راحتي كه برويم كارمان را عرضه كنيم و از آن پول در بياوريم. مثل معركه گيران قديم خودمان. شما بسياري از كارها را مي بينيد در خارج از كشور در مترو و پارك اجرا مي شود. يعني اگر هم دولت آن حمايتها را نمي كند گروه پذيرفته به عنوان شغل اين را مي رود اجرا مي كند و از آن پول در مي آورد. يك بخش اين نقد از درون به خود ما برمي گردد. بخش ديگري كه وجود دارد مثلاً مثال مي زنم شما الان در كارگاههاي زودبازده دولت دارد وام مي دهد كه كارگاه زودبازده بزنند آيا وام مي دهد شما سالن خصوصي تئاتر اجاره كنيد. آيا شما اين امكان را داريدتئاتر را ببريد به جاي ديگر از صحنه. يعني آموزش در تئاتر شما از طريق تئاتر مي خواهيد آموزش بدهيد به چه كسي مي خواهيد آموزش بدهيد. شما در مدارس هم اين راه برايتان باز است. مي توانيد جغرافيا بگويد. مي توانيد طبيعت. با ابزار تئاتر شما يعني اين شغل ايجاد مي كند. شما مي توانيد تئاتر درماني بگذاريد. كارشناس: خيلي از متخصصين و كارشناسان مي دانند كه تئاتر يك ابرهنر است. ولي خيلي كاربردهاي زيادي دارد. ولي بحث ما اين است كه چرا دولتمردان در تمامي سالها نخواستند يا نتواستند تئاتر را به مصابحه يك شغل بشناسند. ميهمان: يك بخش آن كم كاري ما است. من به نظرم به فعاليت حرفه اي ما بستگي دارد. يعني ما چگونه با حرفه مان مواجه مي شويم و چگونه با اين حرفه جلو مي رويم. راههاي قانوني براي اين مطالبات چيست؟ يكي از ابزار دريافت اين مطالبات صنف است. يعني صنف و انجمن هاي مختلف صنفي و ايجاد يا بررسي راه كارهاي مختلف براي رسيدن به آن نقطه است كه ما مطالباتمان رابگيريم. ببينيد شما ممكن است براي يك صنعت مثلاً صنعت فرهنگ كه اصطلاحاً در صنعت فرهنگ معتقد است كه فرهنگ هماني ايجادمي كند. براي ايجاد اين هماني همه ايده ها را به حنس خودش در مي آورد و توليد مي كند اينجا است كه فرهنگ در رده توليد قرار مي گيرد. اينجا توليد كننده چه كسي است مهمترين پاي توليد نيروي انساني است بستر آن چيست عرضه و تقاضاي آن چي؟ يعني ما نيروي توليد كنندمان منابع انسانيمان انسان است. چون تنها هنري كه فقط موضوع انسان است، ابزار انسان، و پيشنهادات انساني هستند همه ي اينها تئاتر است. به نظر من اينجا با منابع انساني سروكار داريم. منابع انساني ما هم نيروي جوان است من به عنوان يك دانش آموخته اين فن پيشنهاد مي كنم به دولتمردان و مسئولين هنر مي گويم كه آينده از آن ماست در صورتي كه ما اين منابع انساني را حفظ كنيم. منابع زيرزميني اينها تمام مي شوند ولي منابع انساني ما تمام شدني نيست. پايان ناپذير است آينده از آن ماست به اين دليل اگر ما بخواهيم آينده ي خلاق و با نيروي توانا و مدبر آينده را رهبري كنيم بايد به ارزش خلاقيت و به ارزش هنر بها بدهيم. كارشناس: كمترين كاري هم كه مي توانيم براي آن بكنيم.اين است كه تئاتر به مصابحه يك شغل بشناسيم و در رديف مشاغل وزارت كار درج كنيم. ميهمان: بايد تعاملي بين وزارت كار و متوليان امر و صنف و اعضاي تئاتر ايجاد شود و شوراي همفكري و شوراي راهبردي و كاربردي تشكيل شود. موضوع را بررسي كنند و به نظر من راهكارهاي قانوني را براي اينكه امنيت خاطر ايجاد شود. هيچ چيزي. طبيعي ترين حق هر انساني حق حيات است. و اين بايد پذيرفته شود. كارشناس: مي خواهم راجب بنياد اكبر رادي صحبت كنيم. شما يكي از موسسين اين بنياد هستيد و تازه تاسيس است و فعاليتهايي را پي گرفته و اهدافي را ديده و برنامه ريزي كرده براي دستيابي به اين اهداف. يك مقدار مي خواهيم در مورد اين بنياد صحبت كنيم. ميهمان: من با عرض ادب و احترام هيچ وقت دوست ندارم واژه فقيد را بكار ببرم. من هميشه اعتقاد دارم كساني كه تاثيرگذار بر فرهنگ و هنر هستند حي و حاضر هستند. ما به عنوان هيئت موسس و بنده به عنوان مديرعامل اين بنياد سالها پيش با دوست فرهيخته و ارجمندمان آقاي كوپال و همسر مهربان آقاي رادي سركار خانم حميده بانو انغا. و دو نفر از دوستان عزيز ديگر به نام آقاي فرامرز طالبي و شهرام كرمي هيئت موسس بنياد رادي را شروع كرديم و آئين نامه ها و اساس نامه اي را براي اين بنياد تدوين كرديم كه اين را به ثبت برسانيم و به منظور پاس داشت آثار و افكار استاد رادي كه ما بتوانيم اين افكار و آثار را براي جوانان فضاي را فراهم بياوريم كه اتفاقاً در رابطه با بحث اوليه ي ما بسيار بسيار مهم است. يعني بحث تئاتر كسب و كار من است. چون تئاتر رادي تئاتر هويت است حالا اين تئاتر هويت چه چيزي است به نظر من جاي بحث دارد. و جاي بررسي اساسي تر ما به اين نتيجه رسيديم كه اين بنياد را تاسيس كنيم با جاهاي مختلفي ما رايزني كرديم فعلاً جايي را كه دست ما را گرفته و تا حدودي امكانات اوليه را براي ما فراهم كرده سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران و فرهنگسراي بهمن است كه فعلاً به طور موقت اين بنياد در آن جا مستقر است. اولين برنامه هاي بنياد را ما با نمايش نامه خواني شروع كرديم و اميدواريم در مراحل بعدي ما چاپ و نشر و كمك به كارگردانان جوان جايزه ي نمايش نامه نويسي اكبر رادي خدمتتان كه عرض شود ايجاد سايت اكبر رادي، موزه آثار و كارهاي اكبر رادي و پژوهشگاه اكبر رادي. و كارگاههايي كه اين بنياد مي تواند براي نمايش نامه نويسي با ويژگي هويت چون من به نظرم بسيار بسيار مهم است اين بحث هويت. كه ما ببنيم اساساً تئاتر هويت چه چيزي است. ما اگر اين را تعريف كنيم و به يك نگاهي برسيم كه به نظر من جاي اين تئاتر و هويت خالي است. و خواستگاه اين شناخت آثار اكبر رادي است. ​

 

[AVGHH]

مااااااع!! کی حوصله داره این همه رو بخونه؟!

آره، آخه فقط ساختش که نبوده، از مرحله اول اول تا آخرین مرحله رو منظورش بوده، وگرنه مدلینگ که وقت نمیگیره، ایده و طرح و ... تا آخرین مرحله که تکسچرینگ و ریگ و... بوده منظورش بوده حتما.

 

[:Mohsen:]

سلام برو بچز
عبدالوهاب جان دمت گرمه طبق معمول!
منم امیدوارم این انیمیشن ایرانی جماعتو روسفید کنه

 

[hooman_designx]

امید وارم ... انیمیشن خوبی از آب در بیاد...

 

[milad_k]

عجببببببببببببببببببب.چه باحال بود اون پیکانه.من میگم 1 میلیارد بودجه واسش اختصاص دادن یعنی نمیتونن با 300 میلیونش نمیتونن چند render box خفن بگیرن واسه کاراشون؟؟؟؟

 

[AVGHH]

یعنی نمیتونن با 300 میلیونش نمیتونن چند render box خفن بگیرن واسه کاراشون؟؟؟؟

اتفاقا 400 تومن از 1میلیارد اولیه رو همون اول سیستم گرفتن، که عظیمی میگف سیستماشون الان کم آورده و دوباره قراره ارتقا بدنشون، به خاطر همین 1 میلیارد کمه

 

[mir tohid]

mir tohid Razavi

سلام به همه کسایی که در مورد پروژه 1500 نظر دادن.
من میر توحید رضوی هستم. اگه پشت صحنه رو دیده باشین حتما منم دیدین !

این که کنار گود بشینین و بگین ساخت اون پیکان کاری نداره من بهتر میسازم یا اگه من بودم ال میشود بل میشد، با این حرفا فقط به خودمون اسیب می زنیم.
الان تمامی بچه های 1500 و خود آقای عظیمی ، با تمامی انرژی و شبانه روزی روی پروژه زوم کردیم و دوست داریم واقعا یه کار خوب و تا جایی که ممکنه بی عیب و نقصی بسازیم.
ماها کسی رو نداریم، فقط خودمون می تونیم از هم دفاع کنیم و پشت هم دربیاییم، با کوبیدن هم یا ... نمیشه کاری از پیش برد.

حرف خیلی زیاد دارم، ولی نمیدونم از کجا شروع کنیم، با چه ادبیاتی ؟ وقت نیست.....
با تشکر.

[email protected]
www.ucm3d.com
www.mtohid.blogspot.com

 

[AVGHH]

سلام رفیق
یه سوالی داشتم، تهران 1500 با چه موتوری رندر میشه یا شده؟
اصلا حالا که خودت اومدی قشنگ توضیح بده دیگه کسی حدس نزنه درباره کار
موفقتر باشی رفیق

 

[.:. soroosh .:.]

سلام به همه کسایی که در مورد پروژه 1500 نظر دادن.
من میر توحید رضوی هستم. اگه پشت صحنه رو دیده باشین حتما منم دیدین !

این که کنار گود بشینین و بگین ساخت اون پیکان کاری نداره من بهتر میسازم یا اگه من بودم ال میشود بل میشد، با این حرفا فقط به خودمون اسیب می زنیم.
الان تمامی بچه های 1500 و خود آقای عظیمی ، با تمامی انرژی و شبانه روزی روی پروژه زوم کردیم و دوست داریم واقعا یه کار خوب و تا جایی که ممکنه بی عیب و نقصی بسازیم.
ماها کسی رو نداریم، فقط خودمون می تونیم از هم دفاع کنیم و پشت هم دربیاییم، با کوبیدن هم یا ... نمیشه کاری از پیش برد.

حرف خیلی زیاد دارم، ولی نمیدونم از کجا شروع کنیم، با چه ادبیاتی ؟ وقت نیست.....
با تشکر.

[email protected]
www.ucm3d.com
www.mtohid.blogspot.com

بحث اینکه ساخت یک جسم آسونه یا سخت بستگی به حرفه ای بودن مدلساز داره نه خود آبجکت .
یک نفر یک ماشین را شاید بتونه با 5 ساعت صرف وقت بسازه .
یکی میتونه همون را با 50 ساعت کار بسازه .
و حتی شاید هر دو هم بگن خب ساختش آسونه یا ...
این چیزا مهم نیست .
حتی نوشته بودن که مثلا برای ساخت این پیکان 6 میلیون هزینه شده . باید ببینیم منظورشون از این 6 میلیون هزینه چی بوده .
مثلا من اگه بخوام برای شرکت آمریکایی یک ماشین مدل کنم اون هم فقط اکستریور ماشین خب حدود 3 میلیون برای اون شرکت در میاد .
اما همون ماشین را اگه بخوام اینجا مدل کنم مسلما این شرکتی نمیاد 3 میلیون به اون ماشین پول بده .
چرا ؟!! خب من برای یک شرکت آمریکایی ساعت 30 هزار تومن کار میکنم . اینجا ساعتی 30 هزار تومن به من پول میدن ؟!
اما خب برای من فقط این جای تعجبه که اون پیکان چرا باید 4 ماه ساختش زمان ببره ؟!!!
اگه قرار باشه یک انیمیشن اینطوری ساخته بشه و برای هر آبجکت این میزان زمان صرف بشه یا باید اون انیمیشن در دنیا بهترین انیمیشن شناخته بشه ( از نظر کیفیت یعنی باید بهترین باشه ) یا اگه نشد قطعا میشه گفت بودجه ای که داره صرف ساخت این انیمیشن میشه در اصل داره از بین میره نه اینکه صرف ساخت انیمیشن بشه .
نمیگم صرف این بودجه باعث رشد انیمیشن ایران نمیشه اما به نظرم این طوری که الان من متوجه شدم بودجه الکی داره صرف میشه و طبق معمول بقیه کارهایی که در ایران انجام میشه برنامه ریزی نداره و فقط هزینه میشه و میره جلو ...
خلاصه که ....

 

[mir tohid]

موتورمون منتال . خوب موازی داریم میریم جلو.
چیرو قشنگ توضیح بدم !!! ؟؟؟

ممنونم . منم برا همه ارزوی موفقیت دارم.

 

[:Mohsen:]

با مکس کار میکنین همشو یا ... ؟

 

[AVGHH]

چیرو قشنگ توضیح بدم !!! ؟؟؟

نمیدونم، هرچی میدونی لازمه یا جالبه بگی رو بگو، اگه از کار اسکچی طرحی عکس کاراکتری چیزی داری و میتونی بذاری بذار.
هر چی فک میکنی خوبه بدونیم...

ممنون که دوباره اومدی، فک کردم از اونایی که فقط برا گفتن اون حرفای بالات عضو شدی و تموم.

 

[mir tohid]

خوب. base رو مکس . ولی داریم فکر میکنیم که از نرم افزار های دیگه هم استفاده بشه . خصوصا تو انیمیت.

هنوز قطعی نیست. ولی متکی به یه نرم افزار خاص نیستیم.

 

[mir tohid]

اوه !! امنیت خیلی بالاست ! به این راحتی نمیتونم تصویر آپ کنم....
بستگی داره. ولی همه چیز خوبه تا الان.
نه. من اومدم ! ... هستم !

 

[AVGHH]

موفق باشی، میدونم چی میکشی!
جاییکه من کار میکنم، دوربین مدار بسته هم داره، یعنی کج راه بری فردا باید جواب بدی!