saman_sweden
Active Member
اين نوشتـــــــــــــــه ها از خود سايت عموxnux است
http://www.x-character.com/start.html
علت ننوشتن وبلاگ
چند روزی بود که حوصله نوشتن وبلاگ را نداشتم ..؟
خيلی تو خودم بودم و هستم . علتش شايد بر ميگرده به اينکه
نتونستم توی کنکور قبول بشم . منتظر بودم ببينم چی ميشه؟
ميخواستم اگه جواب منفی در اومد کاری که يه آدم عاقل نميکنه
را انجام بدم . ميخواستم برای يک بار هم که شده در عمرا يه
بی عقلی کامل کنم ... البته اين کار برای من بی عقلی نيست
چونکه سالها براش نقشه کشيدم ولی منتظر يه فرصت بودم ؟!
ولی فکر کنم موقعشه ؟
به قول شاعر :
دور بايد شد از اين خاک غريب که در آن هيچ کسی نيست که
قهرمانان را بيدار کند. واقعا هم همينطوره ؟
شايد ديگه نتوستم بنويسم و شايد هم تونستم ...
نمی دونم . ميخوام دل را بزنم به دريا ... بعضی مواقع نيازه
که آدم ديوونه بشه ... يا به عبارتی يه دیوونگی بزرگ بکنه ؟
شايد برای من الان موقعشه ...
پس ...
چشمها را بايد بست ... جور ديگر بايد ديد
http://www.x-character.com/start.html
علت ننوشتن وبلاگ
چند روزی بود که حوصله نوشتن وبلاگ را نداشتم ..؟
خيلی تو خودم بودم و هستم . علتش شايد بر ميگرده به اينکه
نتونستم توی کنکور قبول بشم . منتظر بودم ببينم چی ميشه؟
ميخواستم اگه جواب منفی در اومد کاری که يه آدم عاقل نميکنه
را انجام بدم . ميخواستم برای يک بار هم که شده در عمرا يه
بی عقلی کامل کنم ... البته اين کار برای من بی عقلی نيست
چونکه سالها براش نقشه کشيدم ولی منتظر يه فرصت بودم ؟!
ولی فکر کنم موقعشه ؟
به قول شاعر :
دور بايد شد از اين خاک غريب که در آن هيچ کسی نيست که
قهرمانان را بيدار کند. واقعا هم همينطوره ؟
شايد ديگه نتوستم بنويسم و شايد هم تونستم ...
نمی دونم . ميخوام دل را بزنم به دريا ... بعضی مواقع نيازه
که آدم ديوونه بشه ... يا به عبارتی يه دیوونگی بزرگ بکنه ؟
شايد برای من الان موقعشه ...
پس ...
چشمها را بايد بست ... جور ديگر بايد ديد