اعلام مي كنم هنوز نخوابيدم ديشبم بيدار بودم..انقد دوس داشتم ميخوابيدممممم
مي نيومدم بدونين توي راه خوابم برده
كم كم دارم راه ميافتم...دوستان ميبينمتون ايشالاه
دست همگان درد نکنه که اومدن...
می از الیاس پرسیده بودم ساعت چنده گفت 4 باید بیایم اینطوری..می گفتم 4:30 میام پس
جای دشمنتون خالی اون ساعت توی گرماها اومدم دیدم پرنده پر نمی زنه :| بعدش دیدم پیرمرد و دوستش که دوسته داداشه خودم هم هست اومدن...اونها از 4 اونجا بودن بنده های خدا
بعد از مدتی الیاس با دو نفر همراهش اومدن..می روم نشد الیاس رو کتک بزنم اما الیاس به موقعش از دره پرتت می کنم پایین :دی
خلاصه می دیشبشم نخوابیده بودم داشتم می مردم..انقدر خمیازه کشیدم صدای همه در اومد...بعد از مدتی دیدیم یه پسرهه مظلوم اون وراست اما جلو نمیاد..حدس زدیم مهدی باشه اما می روم نشد برم جلو سوهال کنم...بعد علی جلالی و رضا اومدن و در نهایت عادل اومد و خلاصه مهدی راشد هاین ام اومدن جلو و خلاصه با هم آشنا شدیم...
در نهایت رفتیم کافی شاپ هتل پردیسان...جاتون خالی
العان خوابم میاد شدییییید دو شبه نخوابیدم مثل خون آشامها چشمام سرخه سرخ بود :دی
از دیدن همه دوستان خوشحال شدم...کلن دوستان رو شناختم و یکی از دوستان قدیمی رو بیش از پیش شناختم ...کلن میتینگ برای شناخت دوستان بود و واقعن هم مفید بود...برای می به شخصه مفید بود بقیه دوستان رو نمی دونم :دی
همینا..می برم بخوابم که نابود شدم از بیخوابی
شب بخیر...
یک جا هست که میشه این کارو انجام داد . دره نیست ولی ارتفاعش با دره یکیه . بند گلستان . ضلع غربی . ارتفاع حدود 26 متر . تازه پایینش هم باتلاقه برای محکم کاری
بوجان منطورمه بايد فكرهام رو بهاينم شايدم بندازمت رودخونه مايي ها بخورنت
می صبح بیدار شدم هنوز دلم درد میکرد بنکلن زیاد خندیدم دیشب :دی
اگه یه بنده خدایی که اوله اسمش عادله و اسمشو نمی برم انقدر غر نمی زد مطميم به خودش بيشتر خوش ميگذشت...اما عادل همه چیز رو زیادی سخت میگیره به نظرم....
پست زدم که فقط تشکر کنم از بچهایی که اومده بودن..کلن خیلی تابع جمع بودن و خیلی هم خاکی..کلن جمع خوبی بود کلیییی خوشحال شدم
فقط چیزی که ذهنمو مشغول کرده مهدی راشد بود آخرش نفهمیدیم با کی می حرفیدی؟ :دی
طفلک رو کلی اذیت کرد این اشکانه بدجنس....
عادل بترکی بشر می می دونم تا یکی دو روز اعصابم همینجوری خورد می مونه...ایش ایشششش
می بنکلن تحمل متلک های سنگین رو ندارم یهو گریه م می گرفت جواب بابام رو باید میدادی :دی
مظلوم گیر آورده بودیا
عکس دسته جمعی به دستم نرسیده..اگه میشه به اون یکی ایمیلم که پخ کردم بفرست که سانسور های لازمه رو انجام بدم بذارم توی تاپیک
موفق بباشی دوست هاین
بايد فكرهام رو بهاينم شايدم بندازمت رودخونه مايي ها بخورنت 
