قـصــه :)

Tsobh.com

Well-Known Member
دوستم مصطفی جان خسته نباشی
قصه ای آموزنده و خوبی بود اینجا انجمن ادبیاتی نیست پی جسارتا بیشتر از این وارد متن نمی شم

همه چیز خوب بوده فقط یکی انتخاب فونتت هست که می تونستی از فونت های نازنین ، میترا ، یاقوت ، زر ، کریم ، یاس ، و شاید هم تیتر استفاده کنی تا از نظر نمایشی بهتر می شد
و فاصله بین نوشته ها که اگه با هم یکسان و حتی اگر کمی تو در تو بود عالی می شد
فکر میکنم با روشی که گفتی کار کرده باشی و بخوای فونت رو عوض کنی خیلی طول بکشه
در ضمن نمایش بهتری هم می تونستی از گوش بدی یعنی می تونستی روی خطوط یک گوش واقعی کار کنی نوشته هات رو بیاری و بعد اون گوش رو از طرح حذف کنی
خسته نباشی
ایده پردازی 20

موفق باشی
 

moslancer2

Member
سلام خیلی کارزیبایی شده و میبینم که دوست خوبم آقای سید حسابی نقد کردن :rose:
ولی خدایش خیلی من رو منقلب کرد ، :cry:
همیشه موفق باشی دوست خوبم

مرسی ازت دوست عزیزم... شما هم همیشه شاد و سلامت و پیروز باشی عزیز:rose:

خیلی زیبا و پرمعنی است .
ایده کار عالیه !
تبریک به مصطفی جان :rose:
سلامت باشی حسین جان... شما که استاد مایی... مرسی از لطفت:rose:

ایده ی خیلی خوبی داره، البته بدون متنی که اولش کذاشتی داستان قابل خوندن نبود...
اما خب نوآوری داشت :)
میشد از فونت های بهتری هم استفاده کرد...
در کل طرح خوبی شده، خسته نباشید
موفقیتـ:rose:
ممنونم هم اسم:green: آره قبول دارم ریز شده... اما از لحاظ چیدمان خودم عمدا یک مدل مارپیچ رفتم که باید گشت تا دید (اما راحت:wink:)... فدات عزیز ممنونم از نظرت:rose:

غصه نخور مسافر همیشه اینجوری نیست
همیشه که عزیزم راهت به این دوری نیست

اینو واسه اونایی گفتم که مادراشون الان پیششون نیستن :cry:

کارت بیسته

اول از همه ازت ممنونم دوست عزیز برای نظر پر احساست... دوم هم از خدا باز هم میخوام سایه همه پدرا مادرا و خانواده ها رو برای هم نگهداره... فدات عزیزم:rose:


Paradise Is Under Mothers Feet

:rose:


مرسی از نظر زیبات...:rose:

سلام
من اومدم دوباره تشکر کنم و برم:rose:
یا علی

فدات بشم سید شما همیشه پیش مایی هیچ موقع نمیری:rose: مرسی از لطفت:rose:
 

moslancer2

Member
دوستم مصطفی جان خسته نباشی
قصه ای آموزنده و خوبی بود اینجا انجمن ادبیاتی نیست پی جسارتا بیشتر از این وارد متن نمی شم

همه چیز خوب بوده فقط یکی انتخاب فونتت هست که می تونستی از فونت های نازنین ، میترا ، یاقوت ، زر ، کریم ، یاس ، و شاید هم تیتر استفاده کنی تا از نظر نمایشی بهتر می شد
و فاصله بین نوشته ها که اگه با هم یکسان و حتی اگر کمی تو در تو بود عالی می شد
فکر میکنم با روشی که گفتی کار کرده باشی و بخوای فونت رو عوض کنی خیلی طول بکشه
در ضمن نمایش بهتری هم می تونستی از گوش بدی یعنی می تونستی روی خطوط یک گوش واقعی کار کنی نوشته هات رو بیاری و بعد اون گوش رو از طرح حذف کنی
خسته نباشی
ایده پردازی 20

موفق باشی

مرسی دوست خوبم... ممنونم از نظرت... شما که سروری... راستش بازم دلیل برای انتخاب فونتم همون مواردی بود که گفتم... چیدمان هم راستش یکم تعمد در کاره:wink: اما آره خودم هم از در آوردن حالت گوش زیاد راضی نیستم... انشاالل.. جبران میکنم...:)
فدات دوست عزیزم:rose:
 
سلام

یه انشا دوباره در این باره: (یه چیزاییش مربوطه و یه چیزاییش هم به بهانه مینویسم)
اگر حوصله دارید بخونید چون خیلی مربوط به کار نیست. علت موضوعی داره
در مورد ساختارشکنی و حرکت روی لبه ها و پیش قراولی و استثناءات:


قبلش مصطفی جان از همتی که تحملم میکنی تعجب میکنم
ولی در تو چیزایی میبینم که احساس شباهت باهات دارم.
این کمی منو مجبور میکنه بیشتر با تو و با ذهنم کلنجار برم...


برخورد جدید - چشم جدید - ابزار جدید - تعبیر جدید و ... یک اثر جدید

تجربه پدر علم است یعنی علم هم پسر تجربه است.
علم چیز خوبی هست ... آگاهی هایی قابل سنجش و آزمایش
تجربه های مکرر و منظم و هدفمند هست که علم رو میسازه.

یک نابغه و مخترع یک دانشمند نوآور وکاشف
قبل از بیان خودش متهم هست به تخریب و هنجار شکنی و انحطاط
اما در هنگام بیان، سکوت صدا میکند و چشم باور میکند و ذهن ایمان می آورد
اینجاست که یک استثنا به یک علم بدل میشه. البته آغازش هست ولی موج رو میسازه
خب جاذبه ای هست - سیبی میفته زمینی گرده و طول وتر از دو ضلع بیشتره
این میشه علم جدید
یک پله میریم جلوتر بعد کسی میاد و میگه جاذبه این نیست که شما میدونید. روی کره وتر بزرگتر نیست و در این شرایط خاص ممکنه سیبی پایین نیاد

اگر ما به عمر تاریخ نگاه کنیم میبینیم که این باور سخت در زمان قوانین پیشین هم بوده پس با احتیاط میپرسیم چگونه؟

این چگونه پرسی میشه پایه یک علم بی تعصب و پیشرو و نو به نو
اما
این سوال دو رو داره

اگر استثناء میاری - اگر قاعده های مقبول رو به هم میریزی و اگر حسی ناشناخته و مرموز و الهامی غیبی و خودجوش هدیه ای به دست ما داد میتونیم ازش شادمان بشیم اما بازم باید بررسیش کنیم.

در علم استثناء یعنی حرکتی خلاف معمول که توجیه علمی داره
در قانون تبصره یعنی برخوردی متفاوت برای شرایط خاص
در رفتار استثناء یعنی ناهنجاری ظاهری که توجیه جبران کننده ای داره

***
اون ها مقدمه بود
و اما
اگر روشی متفاوت رو انتخاب میکنیم ممکنه مناسب یا نا مناسب باشه
اگر جستجوگریم امتیاز ما ممکنه صرفا جغرافیایی باشه و نه فرهنگی
اگر متفاوت عمل میکنیم باید بوی طراوتی جدید رو به مشام برسونیم

حکمتی که در عمل به علم گذشته هست ثبات و استحکام اون هست.
شک وسیله فهم اون بناست و چالش وسیله نقدش

یک سوال: آیا این روش جدید است ؟ بله
سوال دو: آیا دلیلی بر جدید بودنش هست؟
سوال سه؟ آیا در پاسخ برتری ایجاد میکند؟

در مورد دوم و سوم یک جواب قوی همیشه وجود داره: آرامش - آزادی - قدرت - خوشدستی - راحتی - تمرکز - جسارت - انگیزه - کشش
همه اینه امتیاز هست
اما یه آفت کافیه
همه چیز در نتیجه خودش رو نشون میده. اگر هدف تجربه هست بسیار خوب ما 50 روش رو برای این کار مقایسه و تجربه میکنیم. اما اگر هدف ماندگاری هنری و فرهنگی هست ما یا باید گوهر درخشانی با چراغ گذشته بیابیم و یا چراغ درخشانی از جهان آینده ... بین این دو موندن ما رو از هر دو شون دور میکنه.

نظر من درباره متفاوت بودن اینه که در نوع پیروزی باید کار کرد و نه در امکانش ...

این بود انشای من!
_______
یا علی
 

Mandana

Active Member
ای بابا می ازون موقع فکر می کردم اون جنین ئه اونهم بند نافشه ^_^ بعدش خوندم فهمیدم ای دل غافل :دی
به نظر منهم فونتش می تونست بهتر باشه.خود تایپوگرافیش هم می تونست بهتر باشه جوری که هم گوش مشخص باشه هم داستان راحت تر خونده بشه
اما در کل ایده ی جالبی بوده.امیدبارم اینو بیخیال نشی و چند تا کار دیگه این سبکی بزنی.
موفق بباشی حاجاقا:rose:
 

moslancer2

Member
سلام

یه انشا دوباره در این باره: (یه چیزاییش مربوطه و یه چیزاییش هم به بهانه مینویسم)
اگر حوصله دارید بخونید چون خیلی مربوط به کار نیست. علت موضوعی داره
در مورد ساختارشکنی و حرکت روی لبه ها و پیش قراولی و استثناءات:


قبلش مصطفی جان از همتی که تحملم میکنی تعجب میکنم
ولی در تو چیزایی میبینم که احساس شباهت باهات دارم.
این کمی منو مجبور میکنه بیشتر با تو و با ذهنم کلنجار برم...


برخورد جدید - چشم جدید - ابزار جدید - تعبیر جدید و ... یک اثر جدید

تجربه پدر علم است یعنی علم هم پسر تجربه است.
علم چیز خوبی هست ... آگاهی هایی قابل سنجش و آزمایش
تجربه های مکرر و منظم و هدفمند هست که علم رو میسازه.

یک نابغه و مخترع یک دانشمند نوآور وکاشف
قبل از بیان خودش متهم هست به تخریب و هنجار شکنی و انحطاط
اما در هنگام بیان، سکوت صدا میکند و چشم باور میکند و ذهن ایمان می آورد
اینجاست که یک استثنا به یک علم بدل میشه. البته آغازش هست ولی موج رو میسازه
خب جاذبه ای هست - سیبی میفته زمینی گرده و طول وتر از دو ضلع بیشتره
این میشه علم جدید
یک پله میریم جلوتر بعد کسی میاد و میگه جاذبه این نیست که شما میدونید. روی کره وتر بزرگتر نیست و در این شرایط خاص ممکنه سیبی پایین نیاد

اگر ما به عمر تاریخ نگاه کنیم میبینیم که این باور سخت در زمان قوانین پیشین هم بوده پس با احتیاط میپرسیم چگونه؟

این چگونه پرسی میشه پایه یک علم بی تعصب و پیشرو و نو به نو
اما
این سوال دو رو داره

اگر استثناء میاری - اگر قاعده های مقبول رو به هم میریزی و اگر حسی ناشناخته و مرموز و الهامی غیبی و خودجوش هدیه ای به دست ما داد میتونیم ازش شادمان بشیم اما بازم باید بررسیش کنیم.

در علم استثناء یعنی حرکتی خلاف معمول که توجیه علمی داره
در قانون تبصره یعنی برخوردی متفاوت برای شرایط خاص
در رفتار استثناء یعنی ناهنجاری ظاهری که توجیه جبران کننده ای داره

***
اون ها مقدمه بود
و اما
اگر روشی متفاوت رو انتخاب میکنیم ممکنه مناسب یا نا مناسب باشه
اگر جستجوگریم امتیاز ما ممکنه صرفا جغرافیایی باشه و نه فرهنگی
اگر متفاوت عمل میکنیم باید بوی طراوتی جدید رو به مشام برسونیم

حکمتی که در عمل به علم گذشته هست ثبات و استحکام اون هست.
شک وسیله فهم اون بناست و چالش وسیله نقدش

یک سوال: آیا این روش جدید است ؟ بله
سوال دو: آیا دلیلی بر جدید بودنش هست؟
سوال سه؟ آیا در پاسخ برتری ایجاد میکند؟

در مورد دوم و سوم یک جواب قوی همیشه وجود داره: آرامش - آزادی - قدرت - خوشدستی - راحتی - تمرکز - جسارت - انگیزه - کشش
همه اینه امتیاز هست
اما یه آفت کافیه
همه چیز در نتیجه خودش رو نشون میده. اگر هدف تجربه هست بسیار خوب ما 50 روش رو برای این کار مقایسه و تجربه میکنیم. اما اگر هدف ماندگاری هنری و فرهنگی هست ما یا باید گوهر درخشانی با چراغ گذشته بیابیم و یا چراغ درخشانی از جهان آینده ... بین این دو موندن ما رو از هر دو شون دور میکنه.

نظر من درباره متفاوت بودن اینه که در نوع پیروزی باید کار کرد و نه در امکانش ...

این بود انشای من!
_______
یا علی
مرسی سید جان گل:rose: آقا ما فقط میتونیم بگیم مخلصیم:rose: در مورد متفاوت بودن من کارایی که برای دل خودم میزنم برای خلاصی از همه چی هست... شاید توجیه خوبی برای کمبودهای کارا نباشه اما چند مورد این هست که من کلا آدم ساختار شکن (از نوع حرف گوش کن) هستم و وقتم کمه و دلم پر از تکرار در کارهای روزمره هست... اما من همیشه نقدها رو با آغوش باز پذیرام برای اینکه کارم رو بهبود بدم... پس سعی میکنم تا در هر کار حتی اگر مدلی دیگه باشه و من ساختار شکنی کنم اما سعی میکنم اشتباهات کارهای گذشته رو نکنم... برای همین کارهای جدید با عیب برای من مثل یک کلاس درسه تازه هست و راستش من هم خوشحال میشم که نقد بشن... برای همین نه مغرور میشم نه از ساختار شکنیم درجا میزنم و نه بی احترامی میکنم به بیننده و به حرف شما دوستان گلم با تمام وجود گوش میدم... تا ببینم دید دیگران با من در چه حد هست:wink: یک آزمون راحت بخوای حتی خودت هم سید جان درباره فونت گفتید اما دقت کنید همه در یک محدوده از فونت ها گفتید و این نشون دهنده این هست که هنوز همه چهارچوب رو بیشتر از مضوعات مفهومی دوست دارن:wink: درصورتی که من ذهنم رو بیشتر از کار دوست دارم... شاید نتونم مفهوم رو برسونم شاید کمی خودخواهی در حرفم باشه اما با این کارها همیشه در کار بعدی چیزای تازه یاد میگیرم و راستش قلقلکم میاد که بیشتر از قبل چهارچوب بشکنم...:wink: تا باز هم نقد بشم و بیشتر کار کنم روی موارد تازه:paint: امیدوارم که سر دوستان رو درد نیاورده باشم و الکی توجیه کاری نکرده باشم...:rose:
فدات عزیزم همیشه از این انشاء هات آدم یک چیزی یاد میگیره:rose:

ای بابا می ازون موقع فکر می کردم اون جنین ئه اونهم بند نافشه ^_^ بعدش خوندم فهمیدم ای دل غافل :دی
به نظر منهم فونتش می تونست بهتر باشه.خود تایپوگرافیش هم می تونست بهتر باشه جوری که هم گوش مشخص باشه هم داستان راحت تر خونده بشه
اما در کل ایده ی جالبی بوده.امیدبارم اینو بیخیال نشی و چند تا کار دیگه این سبکی بزنی.
موفق بباشی حاجاقا:rose:
جنین:lol: ممنونم مدیر جان مهربان عزیزم... ما همیشه مطیع هستیم... هیچ گاه بیخیال نمی شم... بر روی چشم شما امر بفرمایید ما با گرفتاری کاری هم ثانیه ای یک کار در حد نه ضعیف نه عالی، همون متوسط میذاریم:paint: مرسی از لطف بی حدتون همین که نظر شما در کارهای من میاد روحیه میگیرم:rose: مرسی:rose:
 

Arsham

اینو میخوریم گول نخوریم ♠
خسته نباشی .
منم اولش فکر کردم به نوزاد شبیه اونیکه توی چیچی گرافی میبینن.
زرشک :دی وقتی فهمیدم منظورت گوش بود کلی ضد حال خوردم .

جنین خعلی بهتر تر بودا :دی
 
سلام

:rose:
روز جوان پر از سرور و شعف

:paint:
شما بشکن ما هم نقد میکنیم.
بشکن ولی بساز

اگر سقف را ویران کنیم
آفتاب بیشتر بر ما خواهد تاخت
و بوران بیشتر بر ما خواهد تازاند
اما این ماییم که بر لشکر ستارگان مسلطیم
و راهی نزدیک تر به آسمان یافته ایم
(مولف)

یا علی
 

boom.design

Member
بابا من فقط سرسری نگاه کردم سرم گیج رفت، چند دور lcd رو چرخوندم تا بتونم بخونم !! :دی
ایول قشنگ شد
 

جدیدترین ارسال ها

بالا