سلام
یه انشا دوباره در این باره: (یه چیزاییش مربوطه و یه چیزاییش هم به بهانه مینویسم)
اگر حوصله دارید بخونید چون خیلی مربوط به کار نیست. علت موضوعی داره
در مورد ساختارشکنی و حرکت روی لبه ها و پیش قراولی و استثناءات:
قبلش مصطفی جان از همتی که تحملم میکنی تعجب میکنم
ولی در تو چیزایی میبینم که احساس شباهت باهات دارم.
این کمی منو مجبور میکنه بیشتر با تو و با ذهنم کلنجار برم...
برخورد جدید - چشم جدید - ابزار جدید - تعبیر جدید و ... یک اثر جدید
تجربه پدر علم است یعنی علم هم پسر تجربه است.
علم چیز خوبی هست ... آگاهی هایی قابل سنجش و آزمایش
تجربه های مکرر و منظم و هدفمند هست که علم رو میسازه.
یک نابغه و مخترع یک دانشمند نوآور وکاشف
قبل از بیان خودش متهم هست به تخریب و هنجار شکنی و انحطاط
اما در هنگام بیان، سکوت صدا میکند و چشم باور میکند و ذهن ایمان می آورد
اینجاست که یک استثنا به یک علم بدل میشه. البته آغازش هست ولی موج رو میسازه
خب جاذبه ای هست - سیبی میفته زمینی گرده و طول وتر از دو ضلع بیشتره
این میشه علم جدید
یک پله میریم جلوتر بعد کسی میاد و میگه جاذبه این نیست که شما میدونید. روی کره وتر بزرگتر نیست و در این شرایط خاص ممکنه سیبی پایین نیاد
اگر ما به عمر تاریخ نگاه کنیم میبینیم که این باور سخت در زمان قوانین پیشین هم بوده پس با احتیاط میپرسیم چگونه؟
این چگونه پرسی میشه پایه یک علم بی تعصب و پیشرو و نو به نو
اما
این سوال دو رو داره
اگر استثناء میاری - اگر قاعده های مقبول رو به هم میریزی و اگر حسی ناشناخته و مرموز و الهامی غیبی و خودجوش هدیه ای به دست ما داد میتونیم ازش شادمان بشیم اما بازم باید بررسیش کنیم.
در علم استثناء یعنی حرکتی خلاف معمول که توجیه علمی داره
در قانون تبصره یعنی برخوردی متفاوت برای شرایط خاص
در رفتار استثناء یعنی ناهنجاری ظاهری که توجیه جبران کننده ای داره
***
اون ها مقدمه بود
و اما
اگر روشی متفاوت رو انتخاب میکنیم ممکنه مناسب یا نا مناسب باشه
اگر جستجوگریم امتیاز ما ممکنه صرفا جغرافیایی باشه و نه فرهنگی
اگر متفاوت عمل میکنیم باید بوی طراوتی جدید رو به مشام برسونیم
حکمتی که در عمل به علم گذشته هست ثبات و استحکام اون هست.
شک وسیله فهم اون بناست و چالش وسیله نقدش
یک سوال: آیا این روش جدید است ؟ بله
سوال دو: آیا دلیلی بر جدید بودنش هست؟
سوال سه؟ آیا در پاسخ برتری ایجاد میکند؟
در مورد دوم و سوم یک جواب قوی همیشه وجود داره: آرامش - آزادی - قدرت - خوشدستی - راحتی - تمرکز - جسارت - انگیزه - کشش
همه اینه امتیاز هست
اما یه آفت کافیه
همه چیز در نتیجه خودش رو نشون میده. اگر هدف تجربه هست بسیار خوب ما 50 روش رو برای این کار مقایسه و تجربه میکنیم. اما اگر هدف ماندگاری هنری و فرهنگی هست ما یا باید گوهر درخشانی با چراغ گذشته بیابیم و یا چراغ درخشانی از جهان آینده ... بین این دو موندن ما رو از هر دو شون دور میکنه.
نظر من درباره متفاوت بودن اینه که در نوع پیروزی باید کار کرد و نه در امکانش ...
این بود انشای من!
_______
یا علی
مرسی سید جان گل

آقا ما فقط میتونیم بگیم مخلصیم

در مورد متفاوت بودن من کارایی که برای دل خودم میزنم برای خلاصی از همه چی هست... شاید توجیه خوبی برای کمبودهای کارا نباشه اما چند مورد این هست که من کلا آدم ساختار شکن (از نوع حرف گوش کن) هستم و وقتم کمه و دلم پر از تکرار در کارهای روزمره هست... اما من همیشه نقدها رو با آغوش باز پذیرام برای اینکه کارم رو بهبود بدم... پس سعی میکنم تا در هر کار حتی اگر مدلی دیگه باشه و من ساختار شکنی کنم اما سعی میکنم اشتباهات کارهای گذشته رو نکنم... برای همین کارهای جدید با عیب برای من مثل یک کلاس درسه تازه هست و راستش من هم خوشحال میشم که نقد بشن... برای همین نه مغرور میشم نه از ساختار شکنیم درجا میزنم و نه بی احترامی میکنم به بیننده و به حرف شما دوستان گلم با تمام وجود گوش میدم... تا ببینم دید دیگران با من در چه حد هست

یک آزمون راحت بخوای حتی خودت هم سید جان درباره فونت گفتید اما دقت کنید همه در یک محدوده از فونت ها گفتید و این نشون دهنده این هست که هنوز همه چهارچوب رو بیشتر از مضوعات مفهومی دوست دارن

درصورتی که من ذهنم رو بیشتر از کار دوست دارم... شاید نتونم مفهوم رو برسونم شاید کمی خودخواهی در حرفم باشه اما با این کارها همیشه در کار بعدی چیزای تازه یاد میگیرم و راستش قلقلکم میاد که بیشتر از قبل چهارچوب بشکنم...

تا باز هم نقد بشم و بیشتر کار کنم روی موارد تازه

امیدوارم که سر دوستان رو درد نیاورده باشم و الکی توجیه کاری نکرده باشم...

فدات عزیزم همیشه از این انشاء هات آدم یک چیزی یاد میگیره
ای بابا می ازون موقع فکر می کردم اون جنین ئه اونهم بند نافشه ^_^ بعدش خوندم فهمیدم ای دل غافل :دی
به نظر منهم فونتش می تونست بهتر باشه.خود تایپوگرافیش هم می تونست بهتر باشه جوری که هم گوش مشخص باشه هم داستان راحت تر خونده بشه
اما در کل ایده ی جالبی بوده.امیدبارم اینو بیخیال نشی و چند تا کار دیگه این سبکی بزنی.
موفق بباشی حاجاقا
جنین

ممنونم مدیر جان مهربان عزیزم... ما همیشه مطیع هستیم... هیچ گاه بیخیال نمی شم... بر روی چشم شما امر بفرمایید ما با گرفتاری کاری هم ثانیه ای یک کار در حد نه ضعیف نه عالی، همون متوسط میذاریم

مرسی از لطف بی حدتون همین که نظر شما در کارهای من میاد روحیه میگیرم

مرسی
