با سلام....
یه سوال ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فتوشاپ چقدر در زندگی شما نقش داشته ؟
چقدر سود یا ضرر داشته ؟
از کی شروع کردی ؟
و چقدر بهش علاقه داری ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
از خودم شروع میکنم
به نظر من تنها نرم افزاری بودش که زندگی منو عوض کرد...
منو بایه دنیا دیگه آشنا کردش////
نا خواسته واردش شدم .... سر یه مسئله کارنامه بودش....
مجبور بودم نمره ریاضی رو که رد شده بودم درست کنم و به خانواده نشون بدم.
حدود هفت سال کارم اینه .... میتونستم با دادن فقط 100.000 تومان پول این نرم افزار راحت یاد بگیرم ولی در کل حدود یک تا یکو نیم میلیون بابتش خرج کردم... سی دی می امد سریع میخریدم ... کتاب زیاد دارم از فتوشاپ ... زیاد هم میرم تو اینترنت برا دانلود ابزار های فتوشاپ. در کل خیلی برام خرج داشتش ... الان هم معتاد سایت مجید آنلاینم....
خیلی فتوشاپ دوست دارم .... یعنی به غذا خوردن ترجیحش میدم... عاشقشم
نظارت شما چیه عزیران.... اگه به فتوشاپ مدیونید نظر بدهید.
می یادمه یه روز داداشم اومد خونه گفت یه چیزی بهت نشون میدم سوسک بشی
بعد بهم یه عکس سیاه و سفید نشون داد
بعد همون عکس رو نشون داد که رنگی شده ( العان که فکر می کنم زیاد هم خوب کار نشده بود، اما اون موقه کلی کیف کردم از دیدنش)
گفتم بهم یاد بده، طبق معمول گفت نه
من و داداشم همیشه همینجوری بودیم.چیزی یاد میگیرفتم بهش می گفتم، اما اون به من یاد نمی داد
همیشه می گفتم دیگه بهت هیچی نمی گم اما باز هم گولم می زد
بهر حال یه جورایی کل کل شد بینمون.فتوشاپ رو گرفتم و نصب کردم.بعد از مدتی یاد گرفتم چجوری عکس رنگی کنم.همون عکس رو رنگی کردم و یه افکت انیمیشن دادم بهش و گذاشتم بجای والپیپر توی پی سی ئه داداشم.
تا اینجاش رو بصورت تجربی یاد گرفتم.بعد هم یه سری سی دی نرم افزاری توی مشهد باب شد به اسم تاپ سی دی که یه سری آموزش فتوشاپ توشون بود.استفاده کردم بعد دیدم منبع رو نوشته مجید آنلاین
می هم فضول، اومدم اینجا عضو شدم
جالبیش این بود که خوب معمولن هر سایتی که می رفتم، آدرس خونه رو کامل می نوشتم.موقه ی ثبت نام جای محل سکونت، آدرس خونه رو کامل نوشتم ( اولین فرومی که عضو شدم اینجا بود)
بعدش وقتی اولین پستم رو دادم دیدم جلو اسمم آدرس خونه مون رو نوشته
بساطی داشتیم تا برداشتمش
بقیه ی فتوشاپ رو همینجا یاد گرفتم.چه آموزشهایی که قبلن بود، چه اونهایی که بعدن اومد و چه لینک هایی که بچه ها می دادن.همه رو می خوندم و مرحله به مرحله انجام می دادم.کلن دوران خوبی بود
ولی می بر عکس شما تابحال پول برای آموزش فتوشاپ ندادم.همه رو از همینجا یاد گرفتم.بعد هم همین باعث شد با اینکه رشته ی تجربی بودم، دانشگاه رشته ی گرافیک کامپیوتر بخونم ( تنها کتاب آموزش فتوشاپی که دارم مال درس فتوشاپمون توی دانشگاه هستش)
بعضی وقتها هم کار اشتباهی توی خونه انجام میدم دنبال ctrl+z می گردم
طبیعتن خیلی بیشتر از اینها توی زندگیم نقش داشته.اما همه رو بخوام بنویسم میشه شاهنامه
تا اونجایی که یادم میاد یه دوستی داشتم که خدمات کامپیوتری و عکاسی داشت، عکس روتوش می کرد، کارت ویزیت می زد، جعل اسناد می کرد
خلاصه با فتوشاپ طرح رفاقت ریخته بود ...
منم بیشتر اوقات تو مغازش تلپ بودم، با بچه ها شب می شستیم همین رفیقمون گیتار می زد ما هم بندری می زدیم
خلاصه من کم کم به فتوشاپ علاقه مند شدم، به همین دوستم گفتم فلانی به من هم یاد می دی ؟!
عملا نگفت نچ ولی بهونه می آورد ...
منم چندبار دزدکی یه چیزایی یاد گرفتم ازش
خیلی لجم گرفت، اون موقع هنوز گرافیک نمی خوندم، حتی فتوشاپ هم نصب نکرده بودم !!
با خودم گفتم نامرده عالمم اگه فتوشاپ رو یاد نگیرم
(شد فیلم هندی :دی) نه واسه لج بازیها ، نه ، برای علاقه ای که داشتم ...
خلاصه یه مدت گذشت و فتوشاپ رو گرفتم و یکم باهاش سروکله زدم و یه چیزایی دستم اومد ...
اون موقع هم زیاد اینترنت می اومد ... یادمه اولین آموزشی که دیدم یه آموزش از خود مجید بودش ...
سایت رو بلد نبودم، توی یه سایت دیگه دیدم ... خلاصه مجید آنلاین رو پیدا کردم ...
تقریبا شروع کار من با فتوشاپ از مجید آنلاین شروع شد ...
هرگز پولی بابت سی دی آموزشی،کتاب و کلاس و ... ندادم
چهار پنج سال پیش برای اولین بار با فوتو اشنا شدم اون موقع بچه بودم هیچی حالیم نبود
از ایکونش خوشم می اومد بازش میکردم زل میزدم بهش هیچ کاری نمیکردم بعد نیم ساعت یه نیو باز میکردم یه کم خط خطی
بعد کلی حال میکردم:razz: یه بنده خدایی پیدا نمیشد بگه این چه کاریه میکنیه
بعد دیگه کم کم خودم کشف کردم چه خبر
از کتابی چیزی هم استفاده نکردم فقط بعضی وقتا از مقاله های اینجا می خوندم
بعدا بیشترکارامو واسه فریدون زندی میزدم
الانم که اینجاییم :smile:
منم موافقم یادگیری فوتوشاپ تمومی نداره
سلام.
( گر چه اینجا کسی تحویل نمیگیره اما خب منم میگم )
منم برای یادگیری فتوشاب پولی ندادم.
تقریبا 5-6 سال پیش که توی یه موسسه طراحی و خدمات وب مشغول به کار شدم چند نفر طراح گرافیک داشتند که با فتوشاب کار میکردند.
خیلی سخت بود یادگیری از کسانی که فکر میکردند فقط خودشون فتوشاب بلدند و بس
بهرحال شروع اول کارم با فتوشاب برای طراحی صفحات وب بود. و تقریبا نمونه کارهای وب بیشتر کار کردم تا کارهای والپیپر و کارت پستال.
منم مثل سایر دوستان معتقدم که فتوشاب انتهایی نداره.
هزاران سبک ، هزاران رنگ، هزاران ایده و در آخر پیشرفت خود برنامه فتوشاب باعث میشه که هیچ وقت رکودی در فتوشاب حس نشه.
به جرأت میتونم بگم که هر کاری که با فتوشاب بخواهییم میشه انجام داد. / البته در محدوده گرافیک
ميشه ژس گفت كسي اينجا جز من به فتوشاپ پول نداده.....
من هم يادمه اولين سايت علمي و آموزشي مجيد آنلاين بودش كه عضوش شدم ...
خيلي خيلي از تمامي اعضا مجيد آنلاين سپاسگزارم .... چون فوق العاده منو تو اين كار ياري كردند.
چه از آماتورش و چه از حرفه اي .... هر كدوم به نوعي نظراتي مي دادن فوق العاده.
فتوشاپ حرفه اي نمي طلبه فقط هنرمند و كسي كه ذوق و ابتكار داشته باشه مي طلبه ...
از تمام دوستاني كه نظر هم دادن ممنونم./
جالبه..منم حدود 2 سال پیش بود که میخواستم همه چیز کامپیوتر رو یاد بگیرم بعد گفتم به ترتیب برم سراغ نرم افزار ها.. یه سیدی آموزشی بود که گرفتم و حدود 3 ماه تابستون فوتوشاپ کار کردم.. همینطور بهش علاقه من شدم و همش از این Plug In های فوتوشاپ و همه چیزشو میخریدم و از اینترنت دانلود میکرم.. بعد از یه مدتی به خودم گفتم که من همش دارم چیزهای تکراری فوتوشاپ کار میکنم باید یه کاری کنم.. بعد از این سیدی آموزش حرفه ای رو گرفتم یکمیشو کار کردم بعد بیخیال شدم و زدم تو اینترنت.. از این سایتهایی که به حساب مینویسن Photoshop Tutorial پیدا کردم و کردم همش از توش از این آموزشا در میاوردم و کار میکردم وکم کم معتاد فوتوشاپ شدم و هر وقت یه چیزی خشکلی که توی فوتوشاپ میدیم اصلا یه حس جالبی بهم دست میداد....
یه چیز جال که من اوایل کارم با فوتوشاپ این بود که من اولش که فوتوشاپ اجرا میشد داشتم از اسمای اول فوتوشاپ رو حفظ میکردم مثل توماس نل Thomas Knoll یا این Narayanan یا ...
همین بود.. البته الان 16 سالمه میخوام در آینده چیزی از فوتوشاپ رو جا نندازم...
من قبلا مجید آنلاین هم میومدم و مقالات فوتوشاپش رو میخوندم ولی توی فرومش نمیومدم و توی سایتای دیگه فعالیت میکردم و بعد دل و زدیم به دریا و اومدیم اینجا..... همین بود
فتوشاپ به من یاد داد که چگونه با رنگ و عکس از زندگی لذت ببرم !!
گرچه هیچ وقت یه طرح حرفه ای نتوستم بزنم ولی هر وقت می خوام کمی عاشقانه وقتمو بگذرونم میرم سراغ این سایتhttp://www.yanni.com/home.asp#
بعد رادیوی سایت رو باز می کنم کمی موسیقی گوش می کنم و تو فتوشاپ طرح های بقیه رو دو دره می زنم
خب داستان من و فتوشاپ از سال 1379 شروع شد که تازه به تهران نقل مکان کرده بودیم و همسایه طبقه بالایی خونمون دوتا پسر داشتن که یکیش دوست من بود و اون یکی یه خورده بزرگتر بود به قولاً مخ کامپیوتر بود و داداش کوچیکش همش میگفت داداشم فتوشاپ بلده ...
من که کامپیوتر نداشتم و نمیدونستم چی چی میگه ...
چند سال پیش بود که اتفاقی دیدمش و دوباره کلی پز و از این چیزا که منم فتوشاپ یاد گرفتم و الان توی اینترنت وبلاگ دارم ... راستی تو وبلاگ داری ؟
من : یه نفس آهسته درونی کشیدم !!!
{این قسمت یه خورده جهشی گذشت}
ما درس خوندیم و دیپلم ناقابل کامپیوتر گرفتیم و رفتیم دانشگاه و 4 ترم درس خوندیم و کماکان مشغولیم ... در رشته بیخودی مثل نرم افزار ...
اون اوایل که خیلی عشق پشت سیستم نشستن رو داشتم هر سی دی نرم افزاری که میومد توی بازار میخریدم ... شیفته سی های های تاپ سی دی شدم و هر فصل سال منتظر رسیدن سی های تاپ سی دی مینشستم چون این تاپ سی دی مثل این کینگ سال به سال برنامه نمیده بیرون ... فصل به فصل ...
مانی خوب میفهمه چی میگم ...
نمیدونم توی کدوم سری تاپ سی دی بود که نوشته بود آموزشهای فتوشاپ و دیدم نوشته بود به سفارش سایت مجید آنلاین .. اومدم توی سایتش و خلاصه عضو شدم البته سال 1383 ... اینقدر یوزر عوض کردم تا اینکه بارزام رو گرفتم و حالا هم عرفان ...
خیلی چیزها یاد گرفتم از بچه ها ... اینقدر توی این سایتهای روسی دنبال براش و اکشن میگشتم که نگو ... البته هنوز هم کم و بیش میگردم !!! {این قسمت یه خورده جهشی گذشت}
حالا از اون سالی که پسر همسایه رو دیدم چند سالی میگذره ... من توی یه موسسه فرهنگی مشغول به فعالیت هستم و دانشجوی ترم 4 رشته کامپیوتر – گرایش نرم افزار هم هستم ...
پسر همسایه رو دیدم و باز شروع کرد به پز دادن و از این حرفا .... بعدش حرف رو کشید توی اینترنت و وبلاگ و سایت و ... بعدش اسم مجید آنلاین رو آورد و منم توی دلم بهش کلی میخندیدم و گفت برو توی سایت بلکه یه چیزی از فتوشاپ یاد بگیری ... بعدش بهش گفتم تو اونجا میری ... گفت آره چطور ؟
بعدش گفتم رفتی توی سایت سلام من رو به عرفان برسون و بگو خیلی بی معرفتی ... (بعد کلی پرس و جو فهمید که این عرفان همون پسر همسایه شون هست که یه زمانی نمیدونست فتوشاپ چیه ....)
اگه زیاد شد دیگه شرمنده ..... در کل خواستم بگم زندگی روزمره من با فتوشاپ خو گرفته ... جزئی از زندگیم شده ... هم ازش خاطره های قشنگ قشنگ دارم و هم ....
تقریبن یه تاپیک مشابه این داشتیم ولی کلن باحاله منم میگم
حدوده 6 ساله پیش بود که تازه مجله داداشمینا در اومده بود یه طراحه پرمدعا داشتیم که واقعن ادعا بود و ما فکر میکردیم با سالواتوره دالی داریم کار میکنیم
بعد داداشم گفت تو چرا نمی ری فوتوشاپو یاد بگیری ... منم گفتم بابا کو پول بره کلاسو دمو تشکیلاتش... داداشم گفت بیا این پول برو کتاب بخر بخون ... منم رفتم انقلاب سه تا کتاب فوتوشاپو فریهندو کرلو خریدم ... یه هفته ای خوندم بعد داداشم گفت بیا این پول برو کلاس ثبت نام کن ... منم از خدا خواسته رفتم فری هندو فوتوشاپ اسم نوشتم ... مجموعن 8 جلسه بود که من 6 جلسه رفتم .... بعد فهمیدم اونایی که از کتاب خوندم بیشتر بهم کمک کرده .... تصور کنید استادی که نمی دونست path رو میشه به سلکت تبدیل کرد چقدر میتونه به شما کمک کنه ... یواش یواش شروع کردم به کار .... اولین کارم سلکت کردن اون مرغابی بود تو سمپلای فوتوشاپ با ابزار لاسو تول بعد استفاده از ابزاره مجیک وند برای سلکت کردنه همون مرغابییه .... اینجا بود که فکم افتاده بود گفتم ببین ملت چه کارا که نمیتونن بکنن... یه چند وقتی گذشتو ما طرحای آبگوشتی میدادیم تحویل ملت که با امین جان جعفری آشنا شدم احتمالن کاراشو دیده باشین پوستر هوای حوای مرحوم ناصر عبداللهی یکی از کاراش بود... اینجا اولین نقطه عطف زندگیه طراح گونه من بود.... آخه یه روز برگشت بهم گفت چقد خوبه که تو از هیچ اصولی پیروی نمیکنی همین جوری طرح میزنی ... اینجا بود که به دن بد برخورد... از اون به بعد میشستم ساعتها طرحهای طراحای خوب رو میدیدم و آنالیز میکردم و بره خودم از توشون قاعده در میاوردم... روشه خیلی خوبی بود ... انصافن خیلی کمک کرد ... بعد همین جوری یه خورده روزگار گذشت که آرمان (وحشت) سایته دویانت و مجید رو بهم معرفی کرد.... واینجا دومین نقطه عطف زنگی طراح گونم بود ... چون تو دویانت با یه حجم 30 ملیونی کار مواجه شدم .... خدا پدر مادرشون رو بیا مرزه ... دیگه میتونستم سطح تحلیل هامو بالاتر ببرم و در سطح جهانی گسترششون بدم .... همون موقع ها تو مجید عضو شدم ولی فعالیت نمی کردم ... تا حدوده ماهه چند ماهه پیش که ای دی اس ال وصل بودو ما هم سر زدیم به مجید ... یواش یواش دیدیم نه بابا این مجید آنلاین خیلی توپه و بعد اومدیم دیگه ول نکردیم .... بعد شم اومدیم ببینیم شما خوب هستی خوش هستی در سلامتی کامل به سر میبری .... هوییییی
ناگفته نمونه مهمترین محرک من داداشم بود که مثه اینکه 180 درجه با داداشه خاله مانی فرق داره... من کلن زندگی مو مدیونه داداشمم
فلن
والله من با فتوشاپ 5 شروع کردم ( حالا هم نگه داشتم و با هاش حال می کنم) یواش یواش کار می کردم ولی آماتور تا اینکه یه نفر گفت اگه می تونی یاد بگیر منم که حساس شروع کردم و وابسته شدم
تو راهش زیاد خرج کردم حتی شش ماه تو ازمیر ترکیه آموزش دیدیم و کلی خرج رو دستم موند ولی حالا خوشحالم که رفتم دنبال این کار و گلا تمام زندگی من تو فتوشاپ و ایلاستراتور و فلش ختم می شه
آخی من خودم از این ناراحتم که 100 تا 150 نفر فقط امسال آلوده فوتوشاپ کردم
من هم از سال 78 یا 79 بود شروع کردم ( فوتوشاپ 5 ) البته اوایل بیشتر از paint ویندوز استفاده می کردم ( سی دی اورجینال میکیردیم ) بدم که ... تا الان دیگه الان هم همچیز لایه لایه میبینم
انگار بحث داغيه پس منم شروع ميكنم....
داستان از اينجا شروع شد كه يه روز يه آگهي ديديم نوشته بود آموزشگاه علوم كامپيوتر پارس ....
يه آموزشگاهي بود كه كامپيوتر رو به صورت مبتدي درس ميداد و از طرف فني و حرفه اي مدرك ميداد منم كه عاشق بازي با آتاري و كمودور و سگا بودم زدم تو خط كامپيوتر تقريبا در سال 76 بود كه بعدش هم اولين سري سوني اومدش به بازار خلاصه بگم كه رفتيم و شروع كرديم به ياد گيري كامپيوتر .... مدرك اولي رو گرفتيم ... دومي هم گرفتيم با نمره عالي خلاصه سرتون در د نيارم يه جورايي كامپيوتر فول شديم ...:razz:
بعد يه روز با برنامه پاور پويت من با اسلايد سازي يه طرحي رو زدم كه با ريتم اهنگ صفحه عوض ميشد اونو به استادمون نشون دادم گفت كه خيلي عالي كار كردي و بهتره با برنامه قوي تري كار كني نه با پاور پوينت خلاصه برنامه آدوب پريمير 5 رو معرفي كرد منم زدم تو خط آدوب تا ورژن هاي بالاتر ....
دردسرتون ندم ما كه آنتن ماهواره داشتيم ديدم كه شبكه اومده به نام Itc خلاصه چيبگم كه مثل چي كيف كردم از اين بهتر چي بود يه شبكه كه مفت ومجاني همه برنامه هاي كامپيوتر ياد ميداد بدون هيچ چشمداشتي خلاصه برنامه فتوشاپ رو از شبكه ياد گرفتم ولي خرجهاي زيادي كردم كتاب هاي زيادي گرفتم .. سي دي هاي زيادي گرفتم خلاصه پنج شش سالي ميشه كه فتوشاپ رو ياد گرفتم ...
بعد كه سال 82 رفتيم دانشگاه با رشته نرم افزار كامپيوتر اونجا قرار بود يه پروژه تحويل ميداديم هر چي گشتيم چيزي پيدا نكرديم تا اينكه يكي از بچه ها اومد خونه و گفت يه سي دي توپ پيدا كردم بيا ببينيم چيه خلاصه يه سري برنامه داشتو چند تا آموزش فتو شاپ كه زير آموزشها نوشته شده بود "اين آموزشها متعلق به سايت مجيد آنلاين مي باشد" بعد گفتم حتما چيز هاي توپي داره بريم كافي نت خلاصه رفتيم ديدم "به به " يه دنيااطلاعات از هر چي كه بخواي داره خلاصه مجيدو زديم تو رگ هنوز هم كه هنوزه اطلاعات مجيد رو ميزنيم تو رگ يه جورايي معتادمون كردن نمي دونم شايد به خاطر محبت هاي دوستان هست كه ما رو نمك گير كردن از نون شبمون مهمتر شده ...
خداوندا دعا ميكنم كه روزي برسه كه تمام مردم دنيا همه يك دل و يك صدا با يك زبان مشتر ك به دور از هر گونه جنگ و كينه اي در كنار هم با صلح و صفا زندگي كنند و دانسنتي هاي خود شون رو به يكديگر ياد بدن تا نا گفته اي در اين دنيا نباشد
آمين...
باي
سلام دوستان
منم از سال 83 شروع کردم . رفتم مدرسه مامانم تا براشون یک سوال تایپ کنم اونجا فتوشاپ رو دیدم . بعد رفتم خریدم سی دی شو دیدم هیچی بلد نیستم . دیگه بیخیالش شدم تا سال 84 که وبلاگ زدم بعد نشستم طراحی هدر و لوگو کدرن . خیلی باحال بود هدرم . چون وبلاگ موزیک داشتم یک طرف هدر عکس دی جی علی گیتور بود اون طرف هم کریزی فراگ !( تصور کنید هدر آبی بعد عکس دی جی علی با بکگراند سفید و کریزی فراگ با بکگراند سبز همش افتاده بود رو بکگراند آبی ) ! از اینجا استارتش خورد: منم مثل آقاعرفان ( burzum ) با یک دوست ادعا دوست شدم که هی میگفت من توی مجید آنلاین عضو هستم و تاپیک هام 5 صفحه میشه ! منم عضو شدم و بعد فهمیدم که اینجا عجب دنیایی هست ! اگه من از فتوشاپ الان 10 در صدش رو میدونم مطمئن هستم که حداقل 9 درصدش رو از مجید آنلاین یاد گرفتم . خیلی تشکر میکنم از تمام دوستان مجید آنلاین .
تغییراتی هم که تو زندگی ام داده :
1 - معدل سال اول دبیرستان 18
معدل سال دوم دبیرستان 17 ( چون حداقل روزی 6 یا 7 ساعت با پی سی کار میکنم )
معدل سال سوم هم که هنوز معلوم نیست اگه خدا بخواد و دستم نشکنه 20 روز دیگه باید امتحان ترم اول رو بدم !
2 - خونه نشینی و بیخیال شدن پنج شنبه شبها ( به دلیل کار با فتوشاپ و پی سی )
3 - ....
راستی منم پولی بابت آموزش فتوشاپ خرج نکردم ولی بابت ابزار فتوشاپ چرا !
ببخشید اگه یکم طولانی شد . بای
چند سالی بود که نقاشی کارمیکردم و کلاس نقاشی میرفتم دوست داشتم پوستر و بیلبورد های سطح خیابون رو من طراحی کنم ، خیلی هم از کامپیوتر سر در نمی آوردم ( چون کامپیوتر نداشتم ) تا اینکه تصمیم گرفتم برای رسیدن به هدفم کامپیوتر بخرم .
پامو کردم تو یه کفش و به خانواده گفتم که باید برام کامپیوتر بخرید من ادم موفقی میشم و ... از این حرفا
خلاصه کامپیوتر خردیم دیدم هیچی ازش بلد نیستم و کسی رو هم نداشتم که منو راهنمایی کنه
اول فکر میکردم که بیلبرد های سطح شهر رو با paint کار کردن اما یه روز از یه مغازه سی دی فروشی پرسیدم که این پوستر ها رو با چی کار میکنن و او گفت با فتوشاپ یه سی دی فتوشاپ 7 خریدم و شروع کردم به کار اما حس کردم که خیلی سخته یه روز با خودم فکر کردم که تو اینترنت دنبال مطلبی واسه یاد گرفتن فتوشاپ بگردم که اتفاقی با سایت مجید آشنا شدم و وارد فروم اون شدم و نوشته بود برای استفاده از تمامی امکانات باید عضو شوید ما هم عضو شدیم و شبای کنکور رو در سایت مجید گذروندیم تا اینکه در دانشگاه رشته نرم افزار قبول شدم ( نمیدونم کی منو نفرین کرده بود) و چون رشته ام کامپیوتر بود بیشتر با اون آشنا شدم رفتم سراغ کار شبکه و بعد از گذراندن دوره MCSE دیدم به هیچ درد من نمیخوره و اصلا خلاقیت نداره توی اون مدت هم اصلا به سایت مجید سر نزدم تا اینکه دوباره پشیمان شدم و اومدم سر یادگیری فتوشاپ و گرافیک و دارم از استادایی که توی این سایت هستن چیز یاد میگیرم
هنوز چیزی از فتوشاپ رو یاد نگرفتم ولی فکر میکنم همین یه ذره هم تو زندگیم تاثیر گذاشته
این بود داستان زندگی من (فقط از تولد تا پنج سالگی رو نگفتم اونم که یادم نیست)
با این چند سالی که تجربه بدست آوردم به این نتیجه رسیدم که هیچی مث گرافیک نمیشه
واسه همین هم دوباره دارم واسه کنکور میخونم که تحصیلات آکادمیک هم داشته باشم
منم بازي ميدين ؟ :دي
منم اولش از اينجا شروع شد كه نقاشي ميكردم. سياه قلم، مداد رنگي ، پاستل ، همه چي... بعد زد و كاملا اتفاقي با استاد آبرنگم آشنا شدم! رفتم و آبرنگ رو شروع كردم. خيلي حال ميكردم. اونقدر پيشرفت كرديم كه به 3 تا نمايشگاه رسيد و فروش و گالري و غيره و ذلك و ... ورود به دنياي هنر !
1 سالي نقاشي رو گذاشتم كنار، واسه كنكور بخونم! دانشگاه مهندسي نرم افزار قبول شدم... نمايشگاه توي دانشگاه هم ادامه داشت و 2 سال متوالي نفر اول شدم و سكه هم جايزه گرفتم تازه !
تابستون سال اول يكي از بچه هاي دانشگاه، نمايشگاه براي 13 رجب داشتن. وقت هم براي طراحيه كارت دعوت و بنر و ... ايناشون نداشتن. حتي وقت نداشتن دنبال اينكاره بگردن. اونم كه كاراي منو ديده بود بهم گفت اين كار رو برامون انجام ميدي؟ منم گفتم بابا ! من كه فتوشاپ بلد نيستم! گند ميزنم. ميتونم براتون نقاشيشو بكشم، خودتون درستش كنيد...
سرتون رو درد نيارم... همه كاراشو خودم كردم ! همه كارهاي اون نمايشگاهو ! در عرض 3 روز ! و با نرم افزار paint !!!
بعد از اون به اصرار همون طرف رفتم و فتوشاپ ياد گرفتم. فقط يه كتاب خريدم. فكر كنم 3 تومن ! تنها پولي كه بابت فتوشاپ دادم همين بود...
يه روز هم يهو فهميدم بايد براي درس گرافيك كامپيوترمون بايد يه مقاله اي چيزي جور كنم... وقت نداشتم مقاله بنويسم، دست به دامن دوستم شدم. دوستم هم خدا خيرش بده، بهم گفت " استاد كه نميخونه تو چي نوشتي، تو كه بايد وقت بذاري، حداقل يه چيزي بنويس كه به كار خودت بياد" ... منم اومدم توي google زدم " مقالات گرافيك " و اولين سايتي كه اومد (2-3 سال پيش) همين جا بود !
شبا تا كي مينشستم مقالاتش رو ميخوندم و كار ميكردم ...و به همين سادگي اومدم توي مجيد آنلاين
راستش رو بخواید من خودم نمیخواستم بیام تو این راه ولی دوست ناباب باعث شد!
باور کنید راست میگم!
جریان من اینطوری بود که دوران دبیرستان به پیشنهاد یکی از دوستام تو یه مسابقه ی طراحی پوستر به مناسبت عید غدیر شرکت کردم. دلیلش هم این بود که من چون خطم نسبتا خوب بود شدم مسئول بخش گرافیک مسابقات مدرسه و تنها کسی هم بودم که از مدرسه مون تو این مسابقات شرکت میکردم. وقتی گفتن یه پوستر واسه مسابقه طراحی کن خودم موندم که چیکارش کنم!؟
از یه طرف نمیخواستم کم بیارم از یه طرفم میترسیدم سوتی بدم و همه چیز خراب بشه!
دیگه گفتن که 1 ماه وقت دارید تا عید غدیر. تو این 1 ماه دیگه هر کاری میتونستم کردم و هر چی از فتوشاپ میتونستم یاد گرفتم و یه پوستر هم زدم که بدم نشد البته نسبت به اون زمان.
بعدشم جالب اینجا بود که تو منطقه اول شدم و تو استان هم بعد از اون اول شد.
این بود که دیدم نه مثل اینکه بد نیست و پی قضیه رو گرفتم و تحصیلات آکادمیک و الانم که اینجا همراه با دوستای خیلی خوبم داریم از هم چیزای جدید یاد میگیریم.
همینجا هم اعلام کنم که هیچ پولی در این زمینه نه خرج کردم نه میکنم! :دی
خلاصه یه اتفاق بعلاوه ی دوست ناباب باعث این موضوع شد.
یه انتقاد از عزیزان و اونم اینکه چرا الز اینکه تو این راه پول خرج نکردین خوشحالین؟ اگه پیش اساتید می رفتین مطمئن باشین
خیلی تاثیر می کرد .البته اساتید نه آموزشگاههای در پیتی.
اگه یه بار برین به یه کانون طراحی تو ترکیه می فهمین چی می گم.
اونا چه جور کار می کنن و ما چه جور.
واسه زدن یه طرح از چه روشهایی استفاده می کنن و ما از چه روشها یی:razz:
راستش 6 ماه اونجا بودم به اندازه 6 ساله اینجا یاد گرفتم.
هنوز اونا هم به اوروپایی ها حسرت می بردن پس به این افتخار نکنین که پول خرج نکردین و نمی کنین.
خوب اگه نوبتی هم باشه نوبت منه
از کجاش بگم از کجاش شروع کنم
فقط همینو می دونم هر چی بگم و هرچی بگید کم گفتیم
منم 5-6 سالی با فتوشاپ کار می کنم فکر می کنم اولین فتوشاپی که دیدم فتوشاپ 5 بود اگه اشتباه نکنم خیلی مهم نیست
اما من وقتی با فتوشاپ کار می کنم دیگه زمان را حس نمی کنم
همیشه هم دوست دارم یه مطلب جدید در موردش یاد بگیرم
امیدوارم که همه دوستان که با این نرم افزار کار می کنن هر روز شاد و خوش حال و سرحال و بشاش باشند به امید یه روزی که همه بتونیم یه زندگی بدون فکر داشته باشیم
همیشه می گفتم دیگه بهت هیچی نمی گم اما باز هم گولم می زد
بساطی داشتیم تا برداشتمش
(شد فیلم هندی :دی) نه واسه لج بازیها ، نه ، برای علاقه ای که داشتم ...
اون موقع بچه بودم هیچی حالیم نبود 
بازش میکردم زل میزدم بهش هیچ کاری نمیکردم بعد نیم ساعت یه نیو باز میکردم یه کم خط خطی 
