سلام izone عزیز کم پیدایی .
کارات خیلی قشنگ شدن من اولیشو بیشتر خواستم .
این روز هم متعلق به زنان ایران زمین هست و ایشالا مبارکشون باشه .
مرسی از معرفی این روز البته که من با این روز آشنایی داشتم اما روز دقیق اون رو نمیدونستم .
در ضمن بابت جملاتی که در مورد مقام و ارزش زن هم گذاشتی ممنون یکی شو قبلا خونده بودم بقیش هم بسیار خردمندانه و روشنفکرانه هستن و من قطعا اکثریت سخنان اوستا رو میپسندم.
قطعا جناب زرتشت انسان روشن فکر و محترمی بودند و به عنوان یک هم وطن روشن فکر به او افتخار میکنم .
البته که در ایران باستان همه چیز به زیبایی این جملات نبوده شاید بتوان گفت که دوره ساسانیان بارزترین و شاخص ترین دوره است که در آن تمدن ایرانی به بالاترین حد از رشد و شکوفایی خود رسیده است که متاسفانه اگر مطالعه ای در باره آن دوران داشته باشید خواهید دید ایران باستان هم دارای مشکلاتی بوده .
در امپراطورى ساسانى، بنابر قولى كه از قديم بوده است، زن شخصيّت حقوقى نداشت؛ يعنى به عنوان يك شخص كه دارى حقّ و حقوقى باشد محسوب نمىشد،بلكه به عنوان يك شىء فرض مىشد. به بيان واضحتر، در آن دوره زن فقط چيزى به شمار مىرفت كه مىتوانست از آنِ كسى يا حقّ كسى باشد، نه به عنوان شخصى كه خود، صاحب حقّ باشد و حقوقى داشته باشد. وى از هر لحاظ تحت سرپرستى و قيموميّت رئيس خانواده كه «كتك ختاى»(كد خداى) ناميده مىشد، قرار داشت. اين رئيس خانواده ممكن بود هر كسى باشد: پدر باشد يا شوهر و در صورت مرگ آنان، جانشين ايشان. اختيارات رئيس خانواده نيز به ندرت محدود مىشد و تمام هدايايى كه گاه به زن يا كودك داده مىشد، يا آنچه كه آنها با كار و تلاش يا از راههاى ديگر حاصل مىآوردند، همه متعلّق به او بود.
در این دوره سه نوع زناشویی وجود داشته :
1- پادشازن و چكرزن
2- ازدواج استقراضى
3- ازدواج با محارم
پروفسور «كريستيان بارتلمه» مىگويد: «وقتى كه مىخوانيم پدرى هنگامى كه پسر بزرگ وى بالغ مىشود، يكى از زنان خود را به عقد ازدواج او درمىآورد؛ و يا هنگامى كه در باره يك مسأله تقسيم ارث اطلاع حاصل مىكنيم كه بر اثر ازدواج وارثها، يعنى پسر و دختر كسى كه ارث از خود باقى گذارده است، (برادر و خواهر قضيه حلّ و دعوى خاتمه پذيرفته است، دچار شگفتى مىشويم. «بسيارى از دانشمندان زرتشتى، امروز سخت مايلند كه حدّاقل بزرگان افسانههاى مذهبى خود را با تفسيرهاى شجاعانه موادّ صريح موجود در ادبيّاتِ خود، از قيد زناشويى با خواهران خود برهانند؛ ليكن اتّفاقا در مدح يكى از همين بزرگان كه بسيار مورد توجه است ـ و متقدّم بر دانته در سفر بهشت و دوزخ به شمار مىرود ـ به طور صريح ذكر مىشود كه وى هفت خواهر خود را به زنى داشته است؛ و اين خواهران نخست راضى نمىشدند كه شوهر و برادر آنان به چنين سفر پر خطرى ـ يعنى معراج به آسمان و سفر به دوزخ ـ تن در دهد.»
همچنین از «بطريق ماربها»، يكى از ايرانيان عصر انوشيروان، نقل شده است مىگويد: «عدالت خاصّه پرستندگان اهرمزد به نحوى جارى مىشود كه مرد مجاز است با مادر و دختر وخواهر خود مزاوجت كند.» نيز متذكر مىشوند كه وى مثالهايى را كه زرتشتيان براى تأييد و تقديس اين امر روايت مىكردهاند آورده است. در آن دوران، ازدواج با نزديكان به هيچ وجه ناپسند نبود، بلكه عمل ثواب و پسنديدهاى محسوب مىشد كه از لحاظ دينى اجر و پاداش بسيار بزرگى داشت.
من پیش نهاد میکنم که دوستان اگر علاقه ای در پیدا کردن واقعیات تاریخ ایران باستان دارندحتما کتاب :
زن در حقوق ساسانى، كريستيان بارتلمه، ترجمه ناصرالدّين صاحب الزّمانى
و
ايران در زمان ساسانيان، آرتور كريستين سن، ترجمه رشيد ياسمى
رو مطالعه بفرمایند .
شاید از خود بپرسید که من چه طور ایرانی هستم که دارم ننگ های اجداد خود را باز گو میکنم !
من فکر میکنم که اینجا همه ایرانی هستیم و حقه همه ماست که در باره گذشته کشور خود اطلاعات کافی داشته باشیم
پس باز گو کردن این ها به ما کمک میکنه که بهتر بیندیشیم و از آنچه گذشتگان ما به اشتباه میکردند را تکرار نکنیم .
البته این نکته هم برای من بسیار قابل تامل هست که طی مطالعاتی که در تاریخ ، خصوصا جایگاه زن در اقوام مختلف از جمله :
1- جایگاه زن در یونان باستان
2- جایگاه زن در روم
3- جایگاه زن در هند
4- جایگاه زن در ایران باستان
5- جایگاه زن در عرب جاهل
داشته ام واقعا جایگاه زن در ایران باستان بسیار قابل قبول تر از اقوام دیگر بوده و این خود باعث خوشحالی من به عنوان یک ایرانی میشه .
ولی واقعا آنچه که در دنیا تحولی اساسی در نگاه به شخصیت زن ایجاد کرد دین اسلام بود و آن هم به این خاطر است که این دین سخن و حرف یک انسان نیست بلکه سخن پروردگاریست که خود مرد و زن را آفرید و خود بهتر از هرکس به ابعاد وجودی زن آگاهی دارد .
در واقع این دین اسلام بود که با ظهورش زن را از پست ترین جایگاه به والاترین جایگاه رهنمون ساخت .
دین اسلام متعلق به هیچ قوم یا قبیله ای نیست دین اسلام یک دین بشری است دینی که از سمت خالق تمام این هستی برای زندگانی هرچه بهتر بشریت ظهور کرد دین اسلام متعلق به همه است چون سخن خداست و خدای واحد است .
به امید ایرانی آباد و آزاد . ایران من جان و دل و ایمان من .
یا علی . موفق باشید.
.
درود بر همگی
نخست از سروران و مدیران و دیگر دوستان پوزش میخواهم که این نوشته ها را که پاسخی به دوست گرامی است، اینجا مینویسم. ولی چون از دید من نوشته های ایشان توهین بزرگی به ایرانیان (البته نه از روی خواسته بلکه باور دارم که ناخواسته است ) میباشد نمیتوانم خاموش بنشینم. میدانم که برابر با غوانین این تالارها نیست ولی چون اینگونه باز و درباره جستار من بیان شده است بایستی پاسخ خود را بدهم. این پاسخ را ار روی دانش و خرد خود میدهم و تنها برای آگاه و روشن سازی اینکار را میکنم.
درود بر دوست گرامی ام امیررضا
دوست خوبم،
خشت اول چون نهد معمار کج- تا ثریا می رود دیوار کج
گمان دارم که شما از روز نخست خشت آگاهی خودتان را درست روی هم نگذاشته اید و برای همین امروز خواننده این نوشتار شما هستیم.
گفتگو در باره جایگاه و ارزش زنان در جوامع گوناگون بشری است که جستاری بانداره دهها کتاب خواهد شد، و پاسخگویی از توان استادان به تنهایی نیز بیرون است ولی کوشش می کنم که بکوتاهی پاسخی ارایه دهم.
شما نوشته اید که نخستین کارت را می پسندند، که این گزینش می تواند در پیوند با ذوق و سلیقه هنری شما باشد که جای گفتگو نیست. ولی شما به چامه ای که بر روی کارت دوم می باشد و جستاری که در پیوست با جشن اسپندارمذ یا اسفندگان نوشته شده است که شما گویا نپسندیدید و در باره آن نوشتار نگرش خودرا بازگو کرده اید پرداخته ونوشته اید:
« جناب زرتشت انسان روشن فکر و محترمی بودند و به عنوان یک هم وطن روشن فکر به او افتخار میکنم»
در این گفتار ما هیچ اشاره ای نه به زرتشت کرده ایم و نه به گفتار زرتشت که نمونه درخشان آن را در گاتاها، یسنای 53 بند سوم که در باره زنان گفته شده است دیده می شود.
ما تنها یادی از چند سروده از فردوسی بزرگ و چند بند از کتاب اوستا ،کهن نامه ایرانیان کرده ایم .(منظور از ما من و دیگر دوستداران فرهنگ ایران در بنیاد فرهنگ ایران است)
گنجینه اوستا سخنان زرتشت نیست و این گفتار ها در درازای سده ها بدست ایرانیان گرد آوری شده است و تنها در بخش یسنا ها هفده سروده از زرتشت است که آن را بنام گاتا ها می شناسند و سده ها در دل اوستا نهفته بود، تا اینکه نزدیک به دو سده پیش آنکتیل دو پرون فرانسوی آنرا درون اوستا یافته است. بنابراین همه گفتار های اوستا از زرتشت نمی باشد.
اکنون پاسخ می دهم که چرا ما در جستار کوتاهی که در باره جشن اسفندگان فراهم کردایم از سخنان زرتشت بهره نبردیم و تنها از فردوسی و اوستا بهره گیری کردیم. چون اگر از سخنان زرتشت سود می بردیم متهم به مذهب گرایی زرتشتی می شدیم وشاید خوانندگان برداشت می کردند می خواهیم دینی را برابر دینی دیگر گسترش دهیم.
گذشته از آن جشنهای بزرگ ایرانیان از آن همه ایرانیان با هر اندیشه و دین و مذهبی می باشد، و پیوند دادن آ ن ها با یک اندیشه دینی، ز جایگاه گرانقدر آن در فرهنگ کهن و تاریخ ایران می کاهد.
روز زن، روز همه زنان در ایران باستان بوده ، خواه زرتشتی یا یهودی یا مسیحی و یا بت پرستان و بی دینان.
شما مینویسید که در دوران ساسانیان زنان دارای شخصیت حقوقی نبوده اند ، و سفارش کرده اید که بیشتر بررسی کنیم تا بدانیم ،و سپاسگزار از راهنمایی شما، ولی شما فراموش کرده اید که
در همین دوران دو شاهنشاه زن توراندخت و آذر میدخت بر ایران فرمانروایی کرده اند، و نمی دانم چگونه می شود که دو پادشاه که دارای شخصیت حقوقی نیستند بر دستگاه حقوقی و ارتشی و اداری و حتا مذهبی فرمان برانند!.
البته بایستی بپذیریم که نابسامانی هایی در آن دوران بوده که دشمنان ایران توانستند به ایران بتازند و می دانیم که در زنجیره پادشاهی ساسانیان همگی از موبدان زرتشتی بودند که به پادشاهی رسیدند و شاهنشاهان ساسانی شاه- موبد یا موبد- شاه بودند و در این دوران بود که برای نخستین بار طبقات اجتماعی در ایران بر پا شد و رسمیت یافت، که تا پیش از آن نه در دوران ماد ها ونه در دوران هخامنشیان وجانشینان اسکندرو اشکانیان ، طبقات یا لایه های اجتماعی درایران نبود. و این خود فرجام یک فرمانروایی دینی در ایران بود. و می دانیم که در همین دوران بود که زرتشتی گری دین رسمی ایرانیان شد و داستان موبد کرتیر و ارداویراف و سفرش در حالت بنگ و مستی به ملکوت و دیدار زرتشت و اهورامزدا و سپس آن کتاب معروف بنا نهاده شد همه این ها با آموزه های راستین زرتشت و فرهنگ والای ایرانی هیچ پیوندی ندارد و اگر فسادی در این دوران در میان کسانی از ایرانیان دیده شده هیچ پیوندی با اندیشه های زرتشت ندارد، و تنها می تواند فساد اخلاقی در یک شخص ویا یک گروه از مردم باشد.
شما اشاراتی هم به وضعیت زنان در این دوران و ازدواج با محارم کرده اید که نارسا و نادرست می باشد.
چنین کاری هیچ پیوندی با آموزه های زرتشت ندارد ،و یکی از اتهاماتی است که تاریخ نویسان بیگانه به جامعه زرتشتیان نسبت داده اند ، ولی در تاریخ جهان وبویژه مصر، از ازدواج چند فرعون با محارم خویش نامبرده شده است. و گفته می شود که چند پادشاه بدکاره ایرانی نیز دست باین کار زده اند، و در اروپا نیز چنین کار هایی انجام شده است و درمیان اعراب دوران جاهلیت و حتی پس از اسلام نیز چنین کار هایی دیده شده است ، که آیه 23 سوره النساء که از سوره های مدنی قرآن می باشد، که سالها پس از پیدایش اسلام در مدینه به پیامبر اسلام نازل شده، بیانگر این می باشد، که این کار تا زمان نزول این آیه از سوی الله ،در میان مسلمانان نیز رواج داشته و حرام نبوده است، و در پایان این آیه اشاره شده است ، که اگر این گونه ازدواج ها پیش از نزول این آیه انجام شده بقوت خود باقی است و مورد آمرزش و مهربانی الله می باشد.
« حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالاَتُكُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللاَّتِی أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَآئِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللاَّتِی فِی حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ اللاَّتِی دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلاَئِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِینَ مِنْ أَصْلاَبِكُمْ وَأَن تَجْمَعُواْ بَيْنَ الأُخْتَيْنِ إَلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا»
« حرام شده است بر شما، مادرانتان، و دختران، و خواهران، و عمهها، و خالهها، و دختران برادر، و دختران خواهر شما، و مادرانى كه شما را شیر داده اند، و خواهران رضاعى شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرتان كه در دامان شما پرورش یافته اند از همسرانى كه با آنها آمیزش جنسى داشته اید -و چنانچه با آنها آمیزش جنسى نداشته اید، براى شما مانعى ندارد- و همسرهاى پسرانتان كه از نسل شما هستند و [نیز حرام است بر شما] جمع میان دو خواهر كنید؛ مگر آنچه در گذشته واقع شده ، چرا كه خداوند، آمرزنده و مهربان است.»
شما با زیرکی به سفسطه پرداخته و با نوشتن واژه «كتك ختاى» به چم (کد خداى) می خواهند بگویید که کد خدا یا کد بان یا مرد خانواده ، کسی است که با کتک ، کار ها را پیش می برده است.
شما وازه « کتک» را با واژه « کد و کده » برابر می دانید!
پسوند کده به دهکده، میکده،بتکده،دانشکده و.... در زبان فارسی به جایگاه و خانه گفته می شد. خوب اگر اینگونه که شما برگردان کرده اید باشد دهکده جایی است که اهل ده را کتک می زنند و میکده جایی است که به مردم با کتک می می نوشانند و بتکده جایی است که بت ها را کتک می زنند و اگر این باشد پس نیازی نبود که پیامبر اسلام بت های کعبه را بشکنند و در اسلام حکم تازیانه از میخواران ساقط می شد چون با کتک و زور به آنها می خورانده شده است . و اگر در ایران اسلامی بگویند (دانشکده) می توان گفت که جایی است که در آن با کتک دانش می آموزند ؟!. البته در حکومت اسلامی چنین است چون نگاهی به دانشگاهها و دانشکده بیاندازیم در می یابیم.
شما فرمودید«در واقع این دین اسلام بود که با ظهورش زن را از پست ترین جایگاه به والاترین جایگاه رهنمون ساخت»
اکنون نگاهی کوتاه از دید بزرگان اسلام به زن در اسلام می اندازیم.
ابوهريره روايت کرده است که پيغمبرخدا گفت : (اگر قراربود دستور دهم ، انسانى به انسانى ديگر سجده کند، بطور يقين دستور ميدادم که زن به شوهر سجده کند.)
اسامه بن زيد از قول پیامبر روايت ميکند که وى گفت: ( من پس از خودم، هيچ عاملى که بيش از زن مايه نفاق باشدباقى نگذاشته ام.) و ابن عمراز قول پیامبر روايت کردکه وى گفته است
زن، خانه واسب نشانه نحوست هستند.)
البخارى دراين باره ميگويد: موقعى که پيغمبرخدا اطلاح حاصل کردکه ايرانيان سلطنت را به دخترکسرى واگذار کرده اند، فريادبرآورد:ـ ملتى که امور خود رابه زنى واگذارکند هيچگاه توفيقى حاصل نخواهدکرد.
على بن ابیطالب خليفه چهارم و امام اول شيعيان ، در دو مورد در نهج البلاغه درباره زنان اظهار عقيده کرده است : در مورد اول درضمن وصيت به فرزند ارشدش حسن ميگويد: ( زنهار درهيچ کارى با زنان مشورت مکن، چه رأى آنان نادرست وعزم واراده آنها ضعيف وسست است . باپوشيده داشتن ايشان رخسارشان را از چشم نامحرم دورنگهدار ... چه بهتر اگربتوانى کارى کنى که آنان جز توکس ديگرى را نشاسند... در عزيز داشتن زن افراط مکن.)
در مورد دوم على درباره زنان ميگويد: ( اى مردم بدانيد زنان ناقص ايمان، ناقص بخت وناقص خرد هستند. نقصان ايمان آنان بازنشستگى ايشان از نماز و روزه در روزهاى حيضشان ميباشد. اما نقصان خردشان گواهى دوزن که معادل گواهى يک مرد است ، ميباشد. ولى نقصان بختشان دراين است که ميراث شان نصف ميراث مردان است. بنابرين بکوشيداز زنان بپرهيزيد و از خوبان آنها برحذرباشيد واگرشما رابکار نيکى فرابخوانند از آنان اطاعت مکنيدتا مبادا طمع ورزندوبکارهاى زشت وادارتان کنند.)
در حدیثی از علی ابن ابیطالب نقل شده است
امير مومنان علی(ع) فرمود:« هر کس بخواهد هنگام جماع لذت بيشتر ببرد، زن کوتاه قد و چهارشانه ی گندمگون بگيرد، چنانچه لذت نبرد، مهرش بر عهده ی من است.»
ودر پایان هم با یک یا علی موفق باشید هم به نامه خود پایان داده اید و خود را از پیروان حضرتش شمرده اید.
والبته این چامه فردوسی می تواند پاسخ شایسته ای به این احادیث مبارکه باشد
اگر پارسا باشد و رایزن
یکی گنج باشد پُر آکنده زن
بویژه که باشد به بالا بلند
فروهشته تا پای مشکین کمند
خردمند و با دانش و ناز و شرم
سخن گفتن نیک و آوای نرم
با آرزوی شادکامی و تندرستی