@@ سپندارمذگان فرخنده باد @@ نظرخواهی

izone

Active Member
درود.

برای روز 5 اسفند که سپندارمذگان است دو طرح درست کردم که شاد میشوم که دوستان و استادان گرامی نظر بدهند.

[MIUC]s1139543063[/MIUC] [MIUC]s1139543120[/MIUC]

و اما یک آگاهی کوچک درباره این روز بزرگ:

در ایران باستان، روز های ایرانیان هر یک نامی داشتند و ایرانیان بجز جشن های بزرگ مانند نوروز، مهرگان ، سده و ایزد مهر( شب چله یا یلدا)، در هر ماه که نام روز با نام همان ماه برابر می شد، جشنی بر پا می کردند.

اسپندارآرمئیتی، اسپندارمذ، یا اسفند نام یکی از امشاسپندان در ایران باستان، وبه چم فروتنی پاک و نماد بردباری و نگاهبانی زمین می باشد، ودر گاهشماری باستانی ایرانیان نام پنجمین روز هر ماه است، ودر اسفند ماه هر سال که نام روز و ماه یکی بود جشنی در پیوند با بزرگداشت زنان بر پا می کردند، و در این روز زنان را بیش از روز های دیگر سال ارج می نهادند و در جایگاه ویژه ای می نشاندند و سپاس آنا ن را بجای می آوردند.

روز فرخنده اسپندارمذ ، جشن اسفندگان ویژه روز زن در ایران باستان بوده است.

در اوستا کهن نامه ایرانیان از زنان ستایش شده است.

«این زمین را با زنانی که بر روی آن زندگی می کنند می ستاییم ، ای اهورامزدا ما می ستاییم زنانی را که با درستکاری و راستی نیرومند شده اند».

«کدبانوی خانه را که اشو و سردار اشو می باشد می ستاییم ، زن پارسایی را می ستاییم که بسیار نیک اندیش ، بسیار نیک گفتار ، بسیار نیک کردار ، فرهیخته و یاری رسان شوهر خود و اشو باشد. ای اهورامزدا می ستاییم زنان یاری رسان و مهربان را»

فردوسی بزرگ در باره زن چنین می گوید:


اگر پارسا باشد و رایزن

یکی گنج باشد پُر آکنده زن
بویژه که باشد به بالا بلند
فروهشته تا پای مشکین کمند
خردمند و با دانش و ناز و شرم

سخن گفتن نیک و آوای نرم

چشن اسفند گان فرخنده باد
 

Peace Dove

Well-Known Member
سلام دوست من
واقعا زیباست(هم طرحت هم این روز بزرگ!)
فقط یه چیز بهتر نبود در طرح سمت چپ از قرمز استفاده نکنی؟
برای روز 5 اسفند که سپندارمذگان است دو طرح درست کردم که شاد میشوم که دوستان و استادان گرامی نظر بدهند
ما جزو دوستات حساب کن.
موفق باشید
--------------
اگه میشه من چند جمله بگم نمیدونم ربط داره یا نه.

بعد از آنکه قوای ايران به تحليل رفته بود و از هر جهت تدنّی حاصل شده، ايرانيان گمراه و ظلمت نادانی مستولی دوباره بتعاليم حضرت زردشت جانی تازه گرفت و رو بترقّی گذاشت. تعاليم حضرت زردشت واضح است که تعاليم آسمانی است و نصايح و وصايای حضرت زردشت واضح است که الهی است. اگر حضرت زردشت ظاهر نميشد ايران محو و نابود شده بود. اگر تعاليم حضرت زردشت نبود ايرانيان بکلّی بی نام و نشان شده بودند. از فضائل عالم انسانی بکلّی محروم ميگشتند و از فيوضات ربّانيّه بکلّی محجوب. ولی آن کوکب نورانی افق ايران را روشن کرد. عالم اخلاق را تعديل فرمود و ايرانيان را بتربيت الهی تربيت کرد.
 
آخرین ویرایش:

SΘHEIL

Member
طرحات قشنگ شده موفق باشی .
فقط یه چیزی تو تقویم الان سپندارمذگان دیگه روز پنجم اسفند نیست.
چون ایرانیان باستان 12 ماه 30 روزه داشتن و 5 روز رو آخر حساب میکردن برا همین اون موقع 5 اسفند بوده الان با تقویمی که ماداریم روز 29 بهمن هستش. یهنی پس فردا
16.gif


توضیح :

من چون این چیزی رو که بالا نوشته بودم تو چند تا سایت که درباره ایران باستان بودش خونده بودم گفتم لابد درسته بعد که تو پست 5 جناب izone این مطالب رو نوشتند منم شک کردم که کدومش درسته رفتم از چند نفر که واردن به مسائل ایران باستان پرسیدم اونا هم گفتم تاریخ جشن هارو نباید پس و پیش کرد و باید در روز خودش گرفت که همون پنجم اسفند می باشد برا همین این توضیح رو دادم تا بقیه به اشتباه نیوفتند.
 
آخرین ویرایش:

King & Queen

New Member
ما یه سوال داریم؟؟؟؟؟ شنیده بودیم که روز سپندار مذ روز 29 بهمن و روز عشق نامیده میشه (جای ولنتاین فرنگی) میشه لطفا یه منبا به ما معرفی کنید بدونیم این روز دقیقا چه روزیه؟؟؟؟
 

izone

Active Member
ما یه سوال داریم؟؟؟؟؟ شنیده بودیم که روز سپندار مذ روز 29 بهمن و روز عشق نامیده میشه (جای ولنتاین فرنگی) میشه لطفا یه منبا به ما معرفی کنید بدونیم این روز دقیقا چه روزیه؟؟؟؟

درباره ی جریان اشتباه 29 بهمن که سر زبان ها افتاده و متاسفانه بدون ارایه ی هیچ مدرک و سندی سینه به سینه !!! نقل می شود و رواج پیدا می کند، تنها می توانم بگویم که اگر کسی کوچکترین آشناییی به گاهشماری های مختلف ایرانی و شیوه ی تبدیل روزها به یکدیگر، داشته باشد هیچگاه چنین اشتباه فاحشی را مرتکب نمی شود.

تقویم دینی ای که در زمان ساسانیان برای انجام جشن ها و ... بهره برداری می شده تقویم یزدگردی بوده که نظام گاهشماری آن مشخص است و هنوز هم می توان از آن - البته با قوانین علمی - بهره برد و تبدیل روزها از آن تقویم به تقویم اعتدالی ای که امروزه تقویم رسمی کشور است دارای قاعده و قوانیین و فرمول خاصی است که اگر کسی محاسباتش را انجام دهد می تواند مناسبت های موجود در تقویم یزدگردی را به هر تقویم دیگر که بخواهد انتقال دهد که البته کاری عبث و بیهوده است زیرا با این کار تمام زحمات دانشمندان ستاره شناس و بزرگان گاهشماری ایرانی نادیده گرفته می شود و شبیه به این است که کسی بخواهد امروز با پیشرفت علوم و فن آوری از چرتکه برای حساب های خود استفاده کند یا با درشکه فاصله ی شهر ها را طی کند

بله 5 اسفند روز سپندارمذگان بوده و هست و برخی از افراد آنرا به بهانه هایی به روز 29 بهمن کشانده اند که نادرست است. روشن نیست که چه فرد یا افرادی اینکار را کرده اند و ایشان گفته که در دوران کهن ایرانیان روز 5 اسفند را که اسپندارمذ بوده جشن می گرفتند . تا ایجا درست است و سپس می افزاید آن روزگار ماه های ایرانی سی روز بودند و پنج روز هم در پایان زیاد می امده که می دانیم بهیزک یا پنجه دزدیده می گفتند سپس چون ماه ها را یکی در میان یس و سی ویک روز کردند حساب سرراست شد و ایشان آمده و آن پنج روز را از اسفند کم کرده و به 29 بهمن رسیده است. و شاید هم چون میخواسته این روز را نزدیک به روز والنتاین کند از این راه بهره گیری کرده است که نادرست میباشد.
 

amirreza_13

New Member
سلام

سلام izone عزیز کم پیدایی .

کارات خیلی قشنگ شدن من اولیشو بیشتر خواستم .

این روز هم متعلق به زنان ایران زمین هست و ایشالا مبارکشون باشه .


مرسی از معرفی این روز البته که من با این روز آشنایی داشتم اما روز دقیق اون رو نمیدونستم .

در ضمن بابت جملاتی که در مورد مقام و ارزش زن هم گذاشتی ممنون یکی شو قبلا خونده بودم بقیش هم بسیار خردمندانه و روشنفکرانه هستن و من قطعا اکثریت سخنان اوستا رو میپسندم.

قطعا جناب زرتشت انسان روشن فکر و محترمی بودند و به عنوان یک هم وطن روشن فکر به او افتخار میکنم .

البته که در ایران باستان همه چیز به زیبایی این جملات نبوده شاید بتوان گفت که دوره ساسانیان بارزترین و شاخص ترین دوره است که در آن تمدن ایرانی به بالاترین حد از رشد و شکوفایی خود رسیده است که متاسفانه اگر مطالعه ای در باره آن دوران داشته باشید خواهید دید ایران باستان هم دارای مشکلاتی بوده .

در امپراطورى ساسانى، بنابر قولى كه از قديم بوده است، زن شخصيّت حقوقى نداشت؛ يعنى به عنوان يك شخص كه دارى حقّ و حقوقى باشد محسوب نمى‏شد،بلكه به عنوان يك شى‏ء فرض مى‏شد. به بيان واضح‏تر، در آن دوره زن فقط چيزى به شمار مى‏رفت كه مى‏توانست از آنِ كسى يا حقّ كسى باشد، نه به عنوان شخصى كه خود، صاحب حقّ باشد و حقوقى داشته باشد. وى از هر لحاظ تحت سرپرستى و قيموميّت رئيس خانواده كه «كتك ختاى»(كد خداى) ناميده مى‏شد، قرار داشت. اين رئيس خانواده ممكن بود هر كسى باشد: پدر باشد يا شوهر و در صورت مرگ آنان، جانشين ايشان. اختيارات رئيس خانواده نيز به ندرت محدود مى‏شد و تمام هدايايى كه گاه به زن يا كودك داده مى‏شد، يا آن‏چه كه آن‏ها با كار و تلاش يا از راه‏هاى ديگر حاصل مى‏آوردند، همه متعلّق به او بود.

در این دوره سه نوع زناشویی وجود داشته :

1- پادشازن و چكرزن
2- ازدواج استقراضى
3- ازدواج با محارم

پروفسور «كريستيان بارتلمه» مى‏گويد: «وقتى كه مى‏خوانيم پدرى هنگامى كه پسر بزرگ وى بالغ مى‏شود، يكى از زنان خود را به عقد ازدواج او درمى‏آورد؛ و يا هنگامى كه در باره يك مسأله تقسيم ارث اطلاع حاصل مى‏كنيم كه بر اثر ازدواج وارث‏ها، يعنى پسر و دختر كسى كه ارث از خود باقى گذارده است، (برادر و خواهر قضيه حلّ و دعوى خاتمه پذيرفته است، دچار شگفتى مى‏شويم. «بسيارى از دانشمندان زرتشتى، امروز سخت مايلند كه حدّاقل بزرگان افسانه‏هاى مذهبى خود را با تفسيرهاى شجاعانه موادّ صريح موجود در ادبيّاتِ خود، از قيد زناشويى با خواهران خود برهانند؛ ليكن اتّفاقا در مدح يكى از همين بزرگان كه بسيار مورد توجه است ـ و متقدّم بر دانته در سفر بهشت و دوزخ به شمار مى‏رود ـ به طور صريح ذكر مى‏شود كه وى هفت خواهر خود را به زنى داشته است؛ و اين خواهران نخست راضى نمى‏شدند كه شوهر و برادر آنان به چنين سفر پر خطرى ـ يعنى معراج به آسمان و سفر به دوزخ ـ تن در دهد.»

همچنین از «بطريق ماربها»، يكى از ايرانيان عصر انوشيروان، نقل شده است مى‏گويد: «عدالت خاصّه پرستندگان اهرمزد به نحوى جارى مى‏شود كه مرد مجاز است با مادر و دختر وخواهر خود مزاوجت كند.» نيز متذكر مى‏شوند كه وى مثال‏هايى را كه زرتشتيان براى تأييد و تقديس اين امر روايت مى‏كرده‏اند آورده است. در آن دوران، ازدواج با نزديكان به هيچ وجه ناپسند نبود، بلكه عمل ثواب و پسنديده‏اى محسوب مى‏شد كه از لحاظ دينى اجر و پاداش بسيار بزرگى داشت.

من پیش نهاد میکنم که دوستان اگر علاقه ای در پیدا کردن واقعیات تاریخ ایران باستان دارندحتما کتاب :

زن در حقوق ساسانى، كريستيان بارتلمه، ترجمه ناصرالدّين صاحب الزّمانى
و
ايران در زمان ساسانيان، آرتور كريستين سن، ترجمه رشيد ياسمى

رو مطالعه بفرمایند .

شاید از خود بپرسید که من چه طور ایرانی هستم که دارم ننگ های اجداد خود را باز گو میکنم !

من فکر میکنم که اینجا همه ایرانی هستیم و حقه همه ماست که در باره گذشته کشور خود اطلاعات کافی داشته باشیم

پس باز گو کردن این ها به ما کمک میکنه که بهتر بیندیشیم و از آنچه گذشتگان ما به اشتباه میکردند را تکرار نکنیم .

البته این نکته هم برای من بسیار قابل تامل هست که طی مطالعاتی که در تاریخ ، خصوصا جایگاه زن در اقوام مختلف از جمله :

1- جایگاه زن در یونان باستان
2- جایگاه زن در روم
3- جایگاه زن در هند
4- جایگاه زن در ایران باستان
5- جایگاه زن در عرب جاهل

داشته ام واقعا جایگاه زن در ایران باستان بسیار قابل قبول تر از اقوام دیگر بوده و این خود باعث خوشحالی من به عنوان یک ایرانی میشه .

ولی واقعا آنچه که در دنیا تحولی اساسی در نگاه به شخصیت زن ایجاد کرد دین اسلام بود و آن هم به این خاطر است که این دین سخن و حرف یک انسان نیست بلکه سخن پروردگاریست که خود مرد و زن را آفرید و خود بهتر از هرکس به ابعاد وجودی زن آگاهی دارد .

در واقع این دین اسلام بود که با ظهورش زن را از پست ترین جایگاه به والاترین جایگاه رهنمون ساخت .

دین اسلام متعلق به هیچ قوم یا قبیله ای نیست دین اسلام یک دین بشری است دینی که از سمت خالق تمام این هستی برای زندگانی هرچه بهتر بشریت ظهور کرد دین اسلام متعلق به همه است چون سخن خداست و خدای واحد است .


به امید ایرانی آباد و آزاد . ایران من جان و دل و ایمان من .

یا علی . موفق باشید.

.
 

izone

Active Member
سلام izone عزیز کم پیدایی .

کارات خیلی قشنگ شدن من اولیشو بیشتر خواستم .

این روز هم متعلق به زنان ایران زمین هست و ایشالا مبارکشون باشه .


مرسی از معرفی این روز البته که من با این روز آشنایی داشتم اما روز دقیق اون رو نمیدونستم .

در ضمن بابت جملاتی که در مورد مقام و ارزش زن هم گذاشتی ممنون یکی شو قبلا خونده بودم بقیش هم بسیار خردمندانه و روشنفکرانه هستن و من قطعا اکثریت سخنان اوستا رو میپسندم.

قطعا جناب زرتشت انسان روشن فکر و محترمی بودند و به عنوان یک هم وطن روشن فکر به او افتخار میکنم .

البته که در ایران باستان همه چیز به زیبایی این جملات نبوده شاید بتوان گفت که دوره ساسانیان بارزترین و شاخص ترین دوره است که در آن تمدن ایرانی به بالاترین حد از رشد و شکوفایی خود رسیده است که متاسفانه اگر مطالعه ای در باره آن دوران داشته باشید خواهید دید ایران باستان هم دارای مشکلاتی بوده .

در امپراطورى ساسانى، بنابر قولى كه از قديم بوده است، زن شخصيّت حقوقى نداشت؛ يعنى به عنوان يك شخص كه دارى حقّ و حقوقى باشد محسوب نمى‏شد،بلكه به عنوان يك شى‏ء فرض مى‏شد. به بيان واضح‏تر، در آن دوره زن فقط چيزى به شمار مى‏رفت كه مى‏توانست از آنِ كسى يا حقّ كسى باشد، نه به عنوان شخصى كه خود، صاحب حقّ باشد و حقوقى داشته باشد. وى از هر لحاظ تحت سرپرستى و قيموميّت رئيس خانواده كه «كتك ختاى»(كد خداى) ناميده مى‏شد، قرار داشت. اين رئيس خانواده ممكن بود هر كسى باشد: پدر باشد يا شوهر و در صورت مرگ آنان، جانشين ايشان. اختيارات رئيس خانواده نيز به ندرت محدود مى‏شد و تمام هدايايى كه گاه به زن يا كودك داده مى‏شد، يا آن‏چه كه آن‏ها با كار و تلاش يا از راه‏هاى ديگر حاصل مى‏آوردند، همه متعلّق به او بود.

در این دوره سه نوع زناشویی وجود داشته :

1- پادشازن و چكرزن
2- ازدواج استقراضى
3- ازدواج با محارم

پروفسور «كريستيان بارتلمه» مى‏گويد: «وقتى كه مى‏خوانيم پدرى هنگامى كه پسر بزرگ وى بالغ مى‏شود، يكى از زنان خود را به عقد ازدواج او درمى‏آورد؛ و يا هنگامى كه در باره يك مسأله تقسيم ارث اطلاع حاصل مى‏كنيم كه بر اثر ازدواج وارث‏ها، يعنى پسر و دختر كسى كه ارث از خود باقى گذارده است، (برادر و خواهر قضيه حلّ و دعوى خاتمه پذيرفته است، دچار شگفتى مى‏شويم. «بسيارى از دانشمندان زرتشتى، امروز سخت مايلند كه حدّاقل بزرگان افسانه‏هاى مذهبى خود را با تفسيرهاى شجاعانه موادّ صريح موجود در ادبيّاتِ خود، از قيد زناشويى با خواهران خود برهانند؛ ليكن اتّفاقا در مدح يكى از همين بزرگان كه بسيار مورد توجه است ـ و متقدّم بر دانته در سفر بهشت و دوزخ به شمار مى‏رود ـ به طور صريح ذكر مى‏شود كه وى هفت خواهر خود را به زنى داشته است؛ و اين خواهران نخست راضى نمى‏شدند كه شوهر و برادر آنان به چنين سفر پر خطرى ـ يعنى معراج به آسمان و سفر به دوزخ ـ تن در دهد.»

همچنین از «بطريق ماربها»، يكى از ايرانيان عصر انوشيروان، نقل شده است مى‏گويد: «عدالت خاصّه پرستندگان اهرمزد به نحوى جارى مى‏شود كه مرد مجاز است با مادر و دختر وخواهر خود مزاوجت كند.» نيز متذكر مى‏شوند كه وى مثال‏هايى را كه زرتشتيان براى تأييد و تقديس اين امر روايت مى‏كرده‏اند آورده است. در آن دوران، ازدواج با نزديكان به هيچ وجه ناپسند نبود، بلكه عمل ثواب و پسنديده‏اى محسوب مى‏شد كه از لحاظ دينى اجر و پاداش بسيار بزرگى داشت.

من پیش نهاد میکنم که دوستان اگر علاقه ای در پیدا کردن واقعیات تاریخ ایران باستان دارندحتما کتاب :

زن در حقوق ساسانى، كريستيان بارتلمه، ترجمه ناصرالدّين صاحب الزّمانى
و
ايران در زمان ساسانيان، آرتور كريستين سن، ترجمه رشيد ياسمى

رو مطالعه بفرمایند .

شاید از خود بپرسید که من چه طور ایرانی هستم که دارم ننگ های اجداد خود را باز گو میکنم !

من فکر میکنم که اینجا همه ایرانی هستیم و حقه همه ماست که در باره گذشته کشور خود اطلاعات کافی داشته باشیم

پس باز گو کردن این ها به ما کمک میکنه که بهتر بیندیشیم و از آنچه گذشتگان ما به اشتباه میکردند را تکرار نکنیم .

البته این نکته هم برای من بسیار قابل تامل هست که طی مطالعاتی که در تاریخ ، خصوصا جایگاه زن در اقوام مختلف از جمله :

1- جایگاه زن در یونان باستان
2- جایگاه زن در روم
3- جایگاه زن در هند
4- جایگاه زن در ایران باستان
5- جایگاه زن در عرب جاهل

داشته ام واقعا جایگاه زن در ایران باستان بسیار قابل قبول تر از اقوام دیگر بوده و این خود باعث خوشحالی من به عنوان یک ایرانی میشه .

ولی واقعا آنچه که در دنیا تحولی اساسی در نگاه به شخصیت زن ایجاد کرد دین اسلام بود و آن هم به این خاطر است که این دین سخن و حرف یک انسان نیست بلکه سخن پروردگاریست که خود مرد و زن را آفرید و خود بهتر از هرکس به ابعاد وجودی زن آگاهی دارد .

در واقع این دین اسلام بود که با ظهورش زن را از پست ترین جایگاه به والاترین جایگاه رهنمون ساخت .

دین اسلام متعلق به هیچ قوم یا قبیله ای نیست دین اسلام یک دین بشری است دینی که از سمت خالق تمام این هستی برای زندگانی هرچه بهتر بشریت ظهور کرد دین اسلام متعلق به همه است چون سخن خداست و خدای واحد است .


به امید ایرانی آباد و آزاد . ایران من جان و دل و ایمان من .

یا علی . موفق باشید.

.

درود بر همگی

نخست از سروران و مدیران و دیگر دوستان پوزش میخواهم که این نوشته ها را که پاسخی به دوست گرامی است، اینجا مینویسم. ولی چون از دید من نوشته های ایشان توهین بزرگی به ایرانیان (البته نه از روی خواسته بلکه باور دارم که ناخواسته است ) میباشد نمیتوانم خاموش بنشینم. میدانم که برابر با غوانین این تالارها نیست ولی چون اینگونه باز و درباره جستار من بیان شده است بایستی پاسخ خود را بدهم. این پاسخ را ار روی دانش و خرد خود میدهم و تنها برای آگاه و روشن سازی اینکار را میکنم.

درود بر دوست گرامی ام امیررضا

دوست خوبم،

خشت اول چون نهد معمار کج- تا ثریا می رود دیوار کج​

گمان دارم که شما از روز نخست خشت آگاهی خودتان را درست روی هم نگذاشته اید و برای همین امروز خواننده این نوشتار شما هستیم.

گفتگو در باره جایگاه و ارزش زنان در جوامع گوناگون بشری است که جستاری بانداره دهها کتاب خواهد شد، و پاسخگویی از توان استادان به تنهایی نیز بیرون است ولی کوشش می کنم که بکوتاهی پاسخی ارایه دهم.

شما نوشته اید که نخستین کارت را می پسندند، که این گزینش می تواند در پیوند با ذوق و سلیقه هنری شما باشد که جای گفتگو نیست. ولی شما به چامه ای که بر روی کارت دوم می باشد و جستاری که در پیوست با جشن اسپندارمذ یا اسفندگان نوشته شده است که شما گویا نپسندیدید و در باره آن نوشتار نگرش خودرا بازگو کرده اید پرداخته ونوشته اید:

« جناب زرتشت انسان روشن فکر و محترمی بودند و به عنوان یک هم وطن روشن فکر به او افتخار میکنم»

در این گفتار ما هیچ اشاره ای نه به زرتشت کرده ایم و نه به گفتار زرتشت که نمونه درخشان آن را در گاتاها، یسنای 53 بند سوم که در باره زنان گفته شده است دیده می شود.


ما تنها یادی از چند سروده از فردوسی بزرگ و چند بند از کتاب اوستا ،کهن نامه ایرانیان کرده ایم .(منظور از ما من و دیگر دوستداران فرهنگ ایران در بنیاد فرهنگ ایران است)

گنجینه اوستا سخنان زرتشت نیست و این گفتار ها در درازای سده ها بدست ایرانیان گرد آوری شده است و تنها در بخش یسنا ها هفده سروده از زرتشت است که آن را بنام گاتا ها می شناسند و سده ها در دل اوستا نهفته بود، تا اینکه نزدیک به دو سده پیش آنکتیل دو پرون فرانسوی آنرا درون اوستا یافته است. بنابراین همه گفتار های اوستا از زرتشت نمی باشد.

اکنون پاسخ می دهم که چرا ما در جستار کوتاهی که در باره جشن اسفندگان فراهم کردایم از سخنان زرتشت بهره نبردیم و تنها از فردوسی و اوستا بهره گیری کردیم. چون اگر از سخنان زرتشت سود می بردیم متهم به مذهب گرایی زرتشتی می شدیم وشاید خوانندگان برداشت می کردند می خواهیم دینی را برابر دینی دیگر گسترش دهیم.

گذشته از آن جشنهای بزرگ ایرانیان از آن همه ایرانیان با هر اندیشه و دین و مذهبی می باشد، و پیوند دادن آ ن ها با یک اندیشه دینی، ز جایگاه گرانقدر آن در فرهنگ کهن و تاریخ ایران می کاهد.
روز زن، روز همه زنان در ایران باستان بوده ، خواه زرتشتی یا یهودی یا مسیحی و یا بت پرستان و بی دینان.

شما مینویسید که در دوران ساسانیان زنان دارای شخصیت حقوقی نبوده اند ، و سفارش کرده اید که بیشتر بررسی کنیم تا بدانیم ،و سپاسگزار از راهنمایی شما، ولی شما فراموش کرده اید که در همین دوران دو شاهنشاه زن توراندخت و آذر میدخت بر ایران فرمانروایی کرده اند، و نمی دانم چگونه می شود که دو پادشاه که دارای شخصیت حقوقی نیستند بر دستگاه حقوقی و ارتشی و اداری و حتا مذهبی فرمان برانند!.

البته بایستی بپذیریم که نابسامانی هایی در آن دوران بوده که دشمنان ایران توانستند به ایران بتازند و می دانیم که در زنجیره پادشاهی ساسانیان همگی از موبدان زرتشتی بودند که به پادشاهی رسیدند و شاهنشاهان ساسانی شاه- موبد یا موبد- شاه بودند و در این دوران بود که برای نخستین بار طبقات اجتماعی در ایران بر پا شد و رسمیت یافت، که تا پیش از آن نه در دوران ماد ها ونه در دوران هخامنشیان وجانشینان اسکندرو اشکانیان ، طبقات یا لایه های اجتماعی درایران نبود. و این خود فرجام یک فرمانروایی دینی در ایران بود. و می دانیم که در همین دوران بود که زرتشتی گری دین رسمی ایرانیان شد و داستان موبد کرتیر و ارداویراف و سفرش در حالت بنگ و مستی به ملکوت و دیدار زرتشت و اهورامزدا و سپس آن کتاب معروف بنا نهاده شد همه این ها با آموزه های راستین زرتشت و فرهنگ والای ایرانی هیچ پیوندی ندارد و اگر فسادی در این دوران در میان کسانی از ایرانیان دیده شده هیچ پیوندی با اندیشه های زرتشت ندارد، و تنها می تواند فساد اخلاقی در یک شخص ویا یک گروه از مردم باشد.

شما اشاراتی هم به وضعیت زنان در این دوران و ازدواج با محارم کرده اید که نارسا و نادرست می باشد.

چنین کاری هیچ پیوندی با آموزه های زرتشت ندارد ،و یکی از اتهاماتی است که تاریخ نویسان بیگانه به جامعه زرتشتیان نسبت داده اند ، ولی در تاریخ جهان وبویژه مصر، از ازدواج چند فرعون با محارم خویش نامبرده شده است. و گفته می شود که چند پادشاه بدکاره ایرانی نیز دست باین کار زده اند، و در اروپا نیز چنین کار هایی انجام شده است و درمیان اعراب دوران جاهلیت و حتی پس از اسلام نیز چنین کار هایی دیده شده است ، که آیه 23 سوره النساء که از سوره های مدنی قرآن می باشد، که سالها پس از پیدایش اسلام در مدینه به پیامبر اسلام نازل شده، بیانگر این می باشد، که این کار تا زمان نزول این آیه از سوی الله ،در میان مسلمانان نیز رواج داشته و حرام نبوده است، و در پایان این آیه اشاره شده است ، که اگر این گونه ازدواج ها پیش از نزول این آیه انجام شده بقوت خود باقی است و مورد آمرزش و مهربانی الله می باشد.

« حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالاَتُكُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللاَّتِی أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَآئِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللاَّتِی فِی حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ اللاَّتِی دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلاَئِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِینَ مِنْ أَصْلاَبِكُمْ وَأَن تَجْمَعُواْ بَيْنَ الأُخْتَيْنِ إَلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا»

« حرام شده است بر شما، مادرانتان‏، و دختران‏، و خواهران‏، و عمه‏ها، و خاله‏ها، و دختران برادر، و دختران خواهر شما، و مادرانى كه شما را شیر داده‏ اند، و خواهران رضاعى شما، و مادران همسرانتان‏، و دختران همسرتان كه در دامان شما پرورش یافته‏ اند از همسرانى كه با آنها آمیزش جنسى داشته ‏اید -و چنانچه با آنها آمیزش جنسى نداشته ‏اید، براى شما مانعى ندارد- و همسرهاى پسرانتان كه از نسل شما هستند و [نیز حرام است بر شما] جمع میان دو خواهر كنید؛ مگر آنچه در گذشته واقع شده ،‏ چرا كه خداوند، آمرزنده و مهربان است‏.»

شما با زیرکی به سفسطه پرداخته و با نوشتن واژه «كتك ختاى» به چم (کد خداى) می خواهند بگویید که کد خدا یا کد بان یا مرد خانواده ، کسی است که با کتک ، کار ها را پیش می برده است.
شما وازه « کتک» را با واژه « کد و کده » برابر می دانید!

پسوند کده به دهکده، میکده،بتکده،دانشکده و.... در زبان فارسی به جایگاه و خانه گفته می شد. خوب اگر اینگونه که شما برگردان کرده اید باشد دهکده جایی است که اهل ده را کتک می زنند و میکده جایی است که به مردم با کتک می می نوشانند و بتکده جایی است که بت ها را کتک می زنند و اگر این باشد پس نیازی نبود که پیامبر اسلام بت های کعبه را بشکنند و در اسلام حکم تازیانه از میخواران ساقط می شد چون با کتک و زور به آنها می خورانده شده است . و اگر در ایران اسلامی بگویند (دانشکده) می توان گفت که جایی است که در آن با کتک دانش می آموزند ؟!. البته در حکومت اسلامی چنین است چون نگاهی به دانشگاهها و دانشکده بیاندازیم در می یابیم.

شما فرمودید«در واقع این دین اسلام بود که با ظهورش زن را از پست ترین جایگاه به والاترین جایگاه رهنمون ساخت»

اکنون نگاهی کوتاه از دید بزرگان اسلام به زن در اسلام می اندازیم.

ابوهريره روايت کرده است که پيغمبرخدا گفت : (اگر قراربود دستور دهم ، انسانى به انسانى ديگر سجده کند، بطور يقين دستور ميدادم که زن به شوهر سجده کند.)

اسامه بن زيد از قول پیامبر روايت ميکند که وى گفت: ( من پس از خودم، هيچ عاملى که بيش از زن مايه نفاق باشدباقى نگذاشته ام.) و ابن عمراز قول پیامبر روايت کردکه وى گفته است :( زن، خانه واسب نشانه نحوست هستند.)

البخارى دراين باره ميگويد: موقعى که پيغمبرخدا اطلاح حاصل کردکه ايرانيان سلطنت را به دخترکسرى واگذار کرده اند، فريادبرآورد:ـ ملتى که امور خود رابه زنى واگذارکند هيچگاه توفيقى حاصل نخواهدکرد.

على بن ابیطالب خليفه چهارم و امام اول شيعيان ، در دو مورد در نهج البلاغه درباره زنان اظهار عقيده کرده است : در مورد اول درضمن وصيت به فرزند ارشدش حسن ميگويد: ( زنهار درهيچ کارى با زنان مشورت مکن، چه رأى آنان نادرست وعزم واراده آنها ضعيف وسست است . باپوشيده داشتن ايشان رخسارشان را از چشم نامحرم دورنگهدار ... چه بهتر اگربتوانى کارى کنى که آنان جز توکس ديگرى را نشاسند... در عزيز داشتن زن افراط مکن.)

در مورد دوم على درباره زنان ميگويد: ( اى مردم بدانيد زنان ناقص ايمان، ناقص بخت وناقص خرد هستند. نقصان ايمان آنان بازنشستگى ايشان از نماز و روزه در روزهاى حيضشان ميباشد. اما نقصان خردشان گواهى دوزن که معادل گواهى يک مرد است ، ميباشد. ولى نقصان بختشان دراين است که ميراث شان نصف ميراث مردان است. بنابرين بکوشيداز زنان بپرهيزيد و از خوبان آنها برحذرباشيد واگرشما رابکار نيکى فرابخوانند از آنان اطاعت مکنيدتا مبادا طمع ورزندوبکارهاى زشت وادارتان کنند.)
در حدیثی از علی ابن ابیطالب نقل شده است

امير مومنان علی(ع) فرمود:« هر کس بخواهد هنگام جماع لذت بيشتر ببرد، زن کوتاه قد و چهارشانه ی گندمگون بگيرد، چنانچه لذت نبرد، مهرش بر عهده ی من است.»

ودر پایان هم با یک یا علی موفق باشید هم به نامه خود پایان داده اید و خود را از پیروان حضرتش شمرده اید.

والبته این چامه فردوسی می تواند پاسخ شایسته ای به این احادیث مبارکه باشد

اگر پارسا باشد و رایزن
یکی گنج باشد پُر آکنده زن
بویژه که باشد به بالا بلند
فروهشته تا پای مشکین کمند
خردمند و با دانش و ناز و شرم
سخن گفتن نیک و آوای نرم

با آرزوی شادکامی و تندرستی
 

Mandana

Active Member
بهبهبه چقدر قشنگ شده izone جان.خیلی خیلی زیبا شده

مخصوصن اولی رو خیلی خوشم اومد ازش^.^

فقط فونت اش زیاد به این کار نمی خورد.البته نظر می ئه.هر چند از این فونت هیچ جا نمی تونم لذت ببرم اما طرح شما با اینهمه ظرافت و منحنی، نمی تونه پاسخگوی فونتی اینطور خشن و دارای زاویه های تند باشه

ولی در کل جالب شده.موفق باشی
rose.gif



می دونم نباید جواب بدم.شرمنده ام بخدا :-s
اما احساس کردم لازمه مواردی روشن بشه
فقط خواهشن اگر لزومی به جواب بود، ممنون میشم توی پیغام خصوصی باهاتون در این مورد بحث داشته باشم.البته منظورم بحث منطقی و به دور از تعصب هستش.مثل دوتا ایرانی متمدن ^.^ تاپیک این بنده خدا رو هم خراب نکنیم

در امپراطورى ساسانى، بنابر قولى كه از قديم بوده است، زن شخصيّت حقوقى نداشت؛ يعنى به عنوان يك شخص كه دارى حقّ و حقوقى باشد محسوب نمى‏شد،بلكه به عنوان يك شى‏ء فرض مى‏شد.

اگر کمی در تاریخه ایران دقیق بشین، بزرگترین سیاستمداران ایرانی یا با زنانشون همفکری می کردند یا خودشون جزو افرادی بودند که مملکت رو اداره می کردند.همسر شاه قبل از به سن بلوغ رسیدن ولیعهد زمام کامل ممکلت رو به دست داشته و حتی بعد از به قدرت رسیدن ولیعهد، اگر مادر شاه بیشتر از اون قدرت نداشته باشه، کمتر از اون هم نداشته
حتی از زنان بزرگ ایرانی هم به کرات در تاریخ نام برده شده.دقیقن همپای مردان
بر فرض اگر گفتند آبتین پدر فریدون، همپای اون فرانک هم نام برده شده
اگر کیقباد نام برده شده، در کنارش نام همسرش هم آورده شده.
من به این نمیگم عدم شخصیت حقوقی داشتن.چرا که مرد و زن همپای هم نام برده می شدند.اینکه یک زن نتونه همپای مردان رئیس جمهور، قاضی و غیره بشه یا برای یک تیکه گواهینامه این در و اون در بزنه و هزاران جور تحقیر دیگه.من اینها رو میگم عدم داشتن شخصیت حقوقی ^.^
ولی واقعا آنچه که در دنیا تحولی اساسی در نگاه به شخصیت زن ایجاد کرد دین اسلام بود
ممنون میشم چند مثال بزنید!!!یا حداقل یکی
پروفسور «كريستيان بارتلمه» مى‏گويد: «وقتى كه مى‏خوانيم پدرى هنگامى كه پسر بزرگ وى بالغ مى‏شود، يكى از زنان خود را به عقد ازدواج او درمى‏آورد؛
این قضیه هیچ ربطی به سایر موارد نداره.تنها به این دلیل که در صورت فوت پدر، اون زن بدون حامی نباشه این اتفاق می افتاده.به عبارت دیگه پسر، حامی مادر می شده.و در ضمن من چیزهایی که توی کتاب های تاریخی و بدون سو نیت ایران خودم بخونم بیشتر قبول دارم، تا رجوع به سخن های افرادی که وقتی بحث منفعت پیش بیاد، فیلمی مثل 300 میسازند.نمی گم حرف این پرفسور درست نیست، اما کامل هم نیست.شاید هم کامل ذکر نشده.

اگر جوابی دارین خوشحال میشم بشنوم.باز هم تاکید می کنم.لطفن پیغام خصوصی
rose.gif

موفق باشید
 

amrdesign

Member
عجب بحث جالبي شده ها!!!! ايول ادامه بديد....

طرحات جالبن.... موفق باشي
 

izone

Active Member
سپاسگزارم ماندانا خانم.

من درست متوجه نشدم کدام فونت را میگید؟ راستی در طراحی که کلا برای فرهنگ ایران میکنم چند مسئله دستم را بسته. و آنها تمام کارهای سمبلیک فرهنگی و دینی و سیاسی و تاریخی است که باید در کارها رعایت بشه. برای نمونه همینکه از رنگ سرخ بهره گیری کردم اگر در طرحی بجز این روز بزرگ زنان بود به هیچگونه قبول نمیکردند چون میگفتند که رنگ سرخ به بلوک شرق میخوره و اتهام اونطرفی بودن به ما میزنند. چون دستور کار این بنیاد اینه که ایران از آن همه با همه گونه اندیشه است بنابراین در طرحها باید همه کارها را رعایت کرد تا کسی ناراحت نشه. برای همین از فونت گرفته تا رنگ تا شکلهاییکه در کار بکار میره را باید چندین و چند بار دگرگون کنم تا دست آخر دیگه از اون طرح نخستی که در سر داشتم کلی دور میشه. ولی خوب در عوض کلی دانش درباره سمبلهای ایران یاد میگیرم. برای همین چند بار فونت را تغییر دادم تا شد این. ممنون میشم بگید کدام فونت منظور شما بوده تا یاد بگیرم که چی با چی بهتره.

در موارد دیگر هم که توضیح داده اید سپاسگزارم و همانگونه که گفتید دنباله با پ خ.

پاینده باشید
 

Mandana

Active Member
همون فونت قرمز رنگ که مال طرح اول با بکگراند روشن تر هستش
rose.gif
شاید بعلت عدم علاقه ی شخصی ئه که این فونت هیچ جا نمی تونه جذبم کنه.اما فکر می کنم فونت های بهتری هم می شد استفاده بشه.هر چند فونت های فارسی مثل فونت های خارجی دارای تنوع زیاد نیست و باعث میشه دست طراح تا حدودی بسته بشه.اما پیشنهاد می کنم چند تا فونت نرم تر رو هم امتحان کنین
4xvim2p.gif
 

Peace Dove

Well-Known Member
ولی واقعا آنچه که در دنیا تحولی اساسی در نگاه به شخصیت زن ایجاد کرد دین اسلام بود و آن هم به این خاطر است که این دین سخن و حرف یک انسان نیست بلکه سخن پروردگاریست که خود مرد و زن را آفرید و خود بهتر از هرکس به ابعاد وجودی زن آگاهی دارد .

در واقع این دین اسلام بود که با ظهورش زن را از پست ترین جایگاه به والاترین جایگاه رهنمون ساخت .

دین اسلام متعلق به هیچ قوم یا قبیله ای نیست دین اسلام یک دین بشری است دینی که از سمت خالق تمام این هستی برای زندگانی هرچه بهتر بشریت ظهور کرد دین اسلام متعلق به همه است چون سخن خداست و خدای واحد است .
ببخشید نمیخوام کشش بدم این مسئله رو ولی..
یعنی ادیان قبل سخن خداوند نبودند؟تازه خداوند برای آنها واحد نبود؟
بعدش تا اونجا که میدونم قبل از ظهور اسلام عربها حتی دختران رو زنده به گور می کردن وقتی اسلام ظهور کرد زنها انسان حساب شدن اما هنوز هم از حق وحقوق برخوردار نبودن...
به نظر من نباید با تعصب خاصی به هر چیزی نگاه کرد...
 

Papak

Member
ببخشید نمیخوام کشش بدم این مسئله رو ولی..
یعنی ادیان قبل سخن خداوند نبودند؟تازه خداوند برای آنها واحد نبود؟
بعدش تا اونجا که میدونم قبل از ظهور اسلام عربها حتی دختران رو زنده به گور می کردن وقتی اسلام ظهور کرد زنها انسان حساب شدن اما هنوز هم از حق وحقوق برخوردار نبودن...
به نظر من نباید با تعصب خاصی به هر چیزی نگاه کرد...


اینجا یک تالار برای بحث و گفتگو پیرامون گرافیکه ...
لطفا از مسائل حاشیه ای فاصله بگیریم
پوزش به خاطر تند خویی من
 
آخرین ویرایش:

Mandana

Active Member
سامانی و papak دقت دارین که تاپیک نظرخواهیه دیگه دوست جان ها؟ حداقل دو کلمه هم در مورد طرح نظر میدادین
1zbh1rnuvai0yelgwp3l.gif


بچه ها لطفن بحث ادامه پیدا نکنه.در صورتی که دوستان احساس می کنن لازمه، یک میتینگ آنلاین میذاریم و در موردش بحث می کنیم.اما توی انجمن فتوشاپ نه.اما میتینگ آنلاین رو توی پیغام خصوصی هماهنگ کنین.منم میام :دی

papak جان بحث نادانی نیست.هیچ کس هم دانای کامل نیست.اگر قرار بود کسی همه چیز رو بدونه، می شد خدا.دیگه انسان نمی شد.اینجا دور هم جمع شدیم تا دونسته هامون رو با هم تقسیم کنیم و به دانایی بیشتر برسیم.نه دانایی مطلق
rose.gif

بچه ها شرمنده اما ازین لحظه پست های بی ربط به موضوع اصلی پاک میشه.لطفن فقط در مورد اصلی بحث کنین
ممنون که مراعات می کنین
موفق باشید
openrose.gif
 

Peace Dove

Well-Known Member
لطفا بذارید من این جمله رو بگم:
وا عجبا از این همه نادانی
اگه به اینه پس نمیدونی که ما هممون حتی شما در گمراهی ونادانی آشکاریم..
میتینگ هم اگه میشه برگدار کنید.
 

izone

Active Member
با سپاس از همگی.

در مورد فونت گمان میکردم که همان را بگید چون راستش خودم هم زیاد از بکار بردن آن خشنود نبودم. ولی خوب گفتم که همه چیز را (خوشبختانه :cry: :wink: ) نمیتونم خودم تصمیم بگیرم و رای بزرگان تاریخ و فرهنگ ایران هم خیلی مهمه. بهر روی تلاش من اینه که به ایشان هم بگم که فونتهای دیگری هم بجز نستعلیق و شکسته و ... وجود دارند :D

در مورد ادامه گفتگو راستش من چیزی نمیگم به احترام به قوانین اینجا و مدیران و دیگر دوستان اینجا. ولی پیشنهاد ماندانا خانوم خیلی خوب است. اگر میخواهید من میتوانم در یکی از تالارهای ایران یاد این گفتگو را راه اندازی کنم و همه ما (حتی خود من) بعنوان کاربران برابر سخنهایمان را بگوییم و به همدیگر آگاهی برسانیم. عضو شدن هم نیاز نیست و اجازه نوشتن را من برای میهمانان باز میگذارم که کسی نیاز نداشته باشد عضو بشه یا اینکه گمان کنید میخوام عضو بگیرم. یا اینکه اگر امکان دیگری هست من بسیار سپاسگزار میشم که در جای دیگر اینکار را انجام بدیم ولی به یک شرط:

آنهم اینکه هیچ کدام از ما گمان نکنیم که دانای یگانه هستیم و هر سخنی که گفته میشه از سوی هر کسی را با خرد و دانش بسنجیم و همه تشنه آگاهی گرفتن باشیم تا آگاه کردن.

چون بیشتر زمانها که گفتگویی در هر زمینه میشه سخن از "کم آوردن" یا "کم نیاوردن" است یا بگفته دیگر "روکم کنی" و یا تعصب روی آنچه که گمان میکنیم درست است. که در آنصورت گفتگو کردن معنی نداره و جز هدر دادن زمان خود و دیگران سود دیگری نداره.

خواهشمندم که اگر کسی نگری داره درباره ادامه گفتگو با ماندانا خانم با پ خ تماس بگیره و نتیجه را ایشان اینجا به همه بگویند که کجا و چه زمانی اینکار را انجام بدیم.

سپاسگزارم.
 

Papak

Member
سامانی و papak دقت دارین که تاپیک نظرخواهیه دیگه دوست جان ها؟ حداقل دو کلمه هم در مورد طرح نظر میدادین
1zbh1rnuvai0yelgwp3l.gif


بچه ها لطفن بحث ادامه پیدا نکنه.در صورتی که دوستان احساس می کنن لازمه، یک میتینگ آنلاین میذاریم و در موردش بحث می کنیم.اما توی انجمن فتوشاپ نه.اما میتینگ آنلاین رو توی پیغام خصوصی هماهنگ کنین.منم میام :دی

papak جان بحث نادانی نیست.هیچ کس هم دانای کامل نیست.اگر قرار بود کسی همه چیز رو بدونه، می شد خدا.دیگه انسان نمی شد.اینجا دور هم جمع شدیم تا دونسته هامون رو با هم تقسیم کنیم و به دانایی بیشتر برسیم.نه دانایی مطلق
rose.gif

بچه ها شرمنده اما ازین لحظه پست های بی ربط به موضوع اصلی پاک میشه.لطفن فقط در مورد اصلی بحث کنین
ممنون که مراعات می کنین
موفق باشید
openrose.gif

شرمنده پستو ویرایش کردم:cry:
 

Ali 59

Well-Known Member
هر دو كار زيبا و با سليقه كار شده

در كار سمت راستي با نظر دوستمون در مورد فونت موافقم.. و در سمت چپي هم بنظرم استايل "يكي گنج باشد پر آكنده زن ...خردمند و با دانش و ناز و شرم" ، مثل استايل "فرخنده باد" باشه بهتره.

در مورد ادامه گفتگو ؛ عمليات پ خ انجام شد.

زنده باشيد
 

MAJOR

Well-Known Member
کارات بسیار عالی بودن مخصوصا کار اولت خیلی به دل مینشست ولی خوب اگه از رنگ صورتی تو این جور مطالب استفاده کنی به نظر من بهتر بیاد البته صورتی به این سبک کاری نمیاد .
 

amirreza_13

New Member
سلام

دوستان عزیز با عذر خواهی از همه مجبورم یکسری مطالب رو در رابطه با بحثی که پیش آمده در این تایپیک مطرح کنم که پیشاپیش عذر خواهی میکنم .

البته بعد از میتونیم به طور خصوصی و پشنهاداتی که دوستان دارند با هم صحبت کنیم .
 

جدیدترین ارسال ها

بالا