adame_haji
Member
bache + گفت:بابا اين فايلهاي صوتي تصويريتون خيلي کممن مختصر و مفيدو سانسور شدن و چند تا سوال؟
1.دخمرا کم نيووردن تا اونجا بزن برقص بود
2.کل کل هم مي کردين
3.کسي بيلبورد تبليغاتي تيشرت تبليغاتي سي دي تبليغاتي براي سايته خودش نيوورده بوود
4 بابا خيلي ضد حالي
بابا طوفان مي گفت مي خواد آهنگران بزاريد پس چرا اينجا بزن برقصه نکنه با اهنگران رقصيديد
راجع به کم بودن خداييش ديگه شرمنده چون رم دوربينم 256 مگ بود منم 250 مگ عکس برا خودم انداختم با اون فيلم ها و صدا هايي که گرفتم خودت ديگه حسابشو بکن ديگه
راجع به دخمرا ، يعني چي کم نياوردن ؟
اونجا حکومت استبدادي بود آقا مجيد همون اول گفتن خانوما جلو آقايون عقب منم که تو عکسا آخرين نفرم ( البته حمل بر خودستايي نشه ها )
اما راجع به کل کل . هر کی کل کل داشت که اونجا نمی اومد میرفت سایت Kalkade.com اما توی این تور انتقال اطلاعات که بهترین نکتش بود حدود 3.5 گیگ برمجذور ثانیه بود .
راجع به شماره 4 هم خب فکر همین جاهاشو کرده بودم که اینکارو کردم
اما باقی ماجرا
هيچي ديگه اول که هيچکي روش نميشد برقصه . آقا کامبيز يسري حرکات ورزشي ميومد ولي نميرقصيد . شهرام هم همينطور خيلي ناز بعضي مواقع يسري حرکات ريتميک ناز ميومد من ميمردم از خنده هر کاري کردم نزاشت فيلم بگيرم تا وسط راه بزن برقص نبود تا اينکه من ديگه گفتم بزار بشم وزير شعار خلاصه يه مقدار شعار رقص و اینا دادم تا يکمي بچه ها رقصيدن ولي زياد نه
حالا موقع برگشتن :
بچه ها ديگه روشون باز شده بود و کارهايي ميکردن +18 منم که شده بودم رهبر ارکستر و شعار ميدادم تا اينا برقصن . من کلي چک و صفته گذاشتم (سفته با قافه يا عين ) تا اينا راضي شن برقصن منم يه کلمن آب زير دستم بود شروع کردم به تمپو زدن خلاصه وسطاي کار بود که آقا مجيد اومد وسط منم شروع کردن به تمپوزدن حالا هي ماشين داره تو جاده پر پيچو خم ميپيچه ، مجيدم ميرقصه و هي تمومه کسايي که سرپاواستادن طلو طلو ميخورن . يه چند بارم همه ريختن رو هم _ البته فکراي بد بد نکنيد چون مشغول کارهاي خير بودن _ خلاصه اين آقا مجيد هم داش ميرقصيد من هي همينجور که طبل ميزدم ميگفتم " قر کمري " اين مجيد هم يک قري ميداد ناناز حيف من چهار تا دست نداشتم وگرنه با اون دستام برااتون عکس ميگرفتم . اين دوستامون هم بلند شدن براي رقصيدن . من همينجور که قول داده بودم عقب اتوبوسو آتيش زدم وسطاي اتوبوس هم زير سلطه (ببخشيد نظر ) کامبيز و چند تا از بچه ها بود بد نبود . ولي از جلويي ها بخاري بلند نميشد . کجا بوديم ... بله در همين حال باباي کزت اومد و گفت من ژان وار ژان هستم ... اه ببخشيد حواسم پرت شد يه لحظه
اون اول که هيچکي روش نميشد برقصه آقا محمودي با انگشت به سمت من اشاره کرد شما .
من گفتم من
گفت آره . شما که موهات بلنده از پشت هم بستي بيا وسط ميدونو گرم کن
گفتم چرا من
گفت چون موهات مورد داره بايد تو بياي وسط
گفتم بيخيال مديريت رقصو بزار با من هيچي نباشه من 1000 تا عروسي بيشتر از همتون رقتم چون شغلم اينه . من اگه ميدونستم دستگاه نور و مه هم مياوردم تا بچه ها بهتر برقصن
خلاصه وسط راه بچه ها اسرار کردن که من هم بلند شم برقصم آقا تا ما بلند شديم دو تا ذکر خير کنيم اتوبوس يک پيچي برداشت که من از توي شيشه جلو پلاک عقب ماشينو ديدم !!!!!!!!!!!!!!!!!!
بعد همه بچه ها ديختن رو هم . منم سريع پريدم از ميله هاي بالا گرفتم که نيوفتم ، براي اينکه ضايع نشم دو تا بارفيکسم رفتم
راستي يه چيزه جالب هم راجع به سيستم صوتي اتوبوس بگم که خيلي در پيت بود آخر از راننده تقاضا کرديم شو بزاره . ما هم تموم پرده هارو گشيديم که يموقه پليس 110 گير نده بهمون . البته براي من پليس 110 زياد بود پليس 55 هم ميومد بس بود
ولي براي شهرام بايد پليس 220 ميومد .بعد از کشيدن پرده ها منتظر مونديم ببينيم چه شويي قراره پخش بشه !
من گفتم الان يا " تو خوده نمره بيستي " پخش ميشه يا اين " هوس " که شهره خونده پخش ميشه . بعد يهو همه ديديم ايول شو افغـــــــــــــــــــــــــــــــاني داره پخش ميشه . همه کف کردن .
اما يه خوبي که داشت هر کي رقص بلد نبود از تو تلوزيون به اين افغاني ها نگاه ميکرد ياد ميگرفت ( يکيش خودم )
من يجا تا اومدم برقصم ديدم اي دل قافل ما همه رو قافلگير ميکنيم ايندفه اين نيما خان داره از ما با موبايلش از من فيلم ميگيره
من از همين ترببون اعلام ميدارم هر کي فيلم رقص منو نگاه که فيلم رقص خودش مثل اين فيلم دانشجو ها تو کل ايران پخش بشه
در ضمن هر کي فيلم رقص منو نگاه نکنه ثوابي بس عجيب در اين دنيا و ثواب دو سفر يکي به آبشار وانا يکي هم به تنگه ساواشي نصب ايشان بگردد .
اما خودمونيم اين پسره همراه من خوب تو رقص کولاک کرد ها هيف تو اتوبوس جاي اگرول زدن نبود وگرنه يه هلکوپتري ميزد همه از شر گرما خلاص ميشدن و تا مقصد همه خنک ميشدن
من خيلي فک زدن
خسته شدم
ببينيد من يکي ار ماجراهاي اين سفر بنام ماجراي رقصو تعريف کردم . نفراي بعدي اگه سوژه اي دارن که ميشه به اين ماجرا اضافه کرد بيان تعريف کنن
وگرنه شما ها هم لطف کنيد بقيه ماجرا هاتونو تعريف کنيد
فعلا يا علي
