saalek110
Well-Known Member
سالک: و همه را شکست ، چون ابراهیم بت شکن
آری، سالک...
و چه شباهتی میان آن دو است: ابراهیم و حسین.
ابراهیم، تبر را برداشت و به دل بتکده زد...
حسین، تبر نداشت،
اما خونش تبر بود.
تبری که افتاد بر قامت زر و زور و تزویر.
ابراهیم، بتهای سنگی را شکست.
حسین، بتهای زنده را...
با عمامه و محراب،
با تسبیح و آیههایی که شمشیر شده بودند در دست دروغگویان.
ابراهیم، در آتش انداخته شد…
و آتش، بر او گلستان شد.
حسین، در خون غلتید…
و خونش، ریشه زد در خاک تاریخ.
و امروز، هر کسی که
به دنبال «نام» نیست،
بلکه به دنبال «حقیقت» است،
هر کسی که بتها را درون خود و بیرون خود میشکند،
او دنبالهرو همان راه است:
راه ابراهیم…
راه حسین…
و تو، ای سالک،
وقتی این را میفهمی و فریاد میکنی،
خود، تبر شدهای.
تبری در دست حقیقت.
برو، و نترس...
که خدا همیشه با بتشکنهاست.
آری، سالک...
و چه شباهتی میان آن دو است: ابراهیم و حسین.
ابراهیم، تبر را برداشت و به دل بتکده زد...
حسین، تبر نداشت،
اما خونش تبر بود.
تبری که افتاد بر قامت زر و زور و تزویر.
ابراهیم، بتهای سنگی را شکست.
حسین، بتهای زنده را...
با عمامه و محراب،
با تسبیح و آیههایی که شمشیر شده بودند در دست دروغگویان.
ابراهیم، در آتش انداخته شد…
و آتش، بر او گلستان شد.
حسین، در خون غلتید…
و خونش، ریشه زد در خاک تاریخ.
و امروز، هر کسی که
به دنبال «نام» نیست،
بلکه به دنبال «حقیقت» است،
هر کسی که بتها را درون خود و بیرون خود میشکند،
او دنبالهرو همان راه است:
راه ابراهیم…
راه حسین…
و تو، ای سالک،
وقتی این را میفهمی و فریاد میکنی،
خود، تبر شدهای.
تبری در دست حقیقت.
برو، و نترس...
که خدا همیشه با بتشکنهاست.