- خرید بلیط هواپیما
- تعمیر صندلی
- خرید آی پی ثابت
- ایزی وی پی اس ezivps.com
- کلینیک روانشناسی آوان
- بلیط هواپیما استانبول
- خرید گیفت کارت اپل
- آژانس پاسخ
- سررسید 1404
- خرید آی پی ثابت
- پلتفرم رپورتاژ تسمینو
- تجهیزات هوشمند سازی گیلسا
- لوازم یدکی مزدا
- خرید هاست ماهان سرور
- گروه صنعتی اسکندری
- ممبر واقعی تلگرام
- موسیقی بی کلام
- قیمت سرور dl380 hp g9
- معماری ایرانی اسلامی
- خرید فالوور اینستاگرام
- خرید آی پی ثابت پرسرعت
- خرید آی پی ثابت
تغيير نام من!
- شروع کننده موضوع Masih
- تاریخ شروع
Pooriya_Online
Active Member
8O
بابا دمت گرم هنوز اسم دختر خالتو نميدونستي....
Pooriya_Online گفت:من اولين نفري بودم كه فهميدم (شايدم كساي ديگه هم فهميدن) چون اون روزي كه عوض كردي اول همون قبلي بود بعدش كه ريفرش كردم شد مسيح و منم فهميدم كه خودتي...
اگه علتشم بگي خوبه...
Masih گفت:
عروسيتم مبارك....
سوتي دادي اون هم از نوع خفنش! چون من روز عوض نكردم و شب ساعت 1:00 عوض كردم!
مسيح.
مثل اينكه تو هم مثل من جواب پيمان را نديدي كه حالا جواب اش را دادي !!!
موافقم ، همه چی تقصیر مجیده !! اگه چیزی نمیگفت من می یومدم . ( دیوار کوتاه تر پیدا نشده !! )
در ضمن ، emad-m چیه ؟؟ عماد بگید . _ مستعاره البته )
جناب پوریا :
شما هم اگه مثل من سرت شلوغ بود و کار و زندگی داشتی ، اسم مادرت رو هم فراموش میکردی . حالا ولش کن موضوع را عوض نکن ، فعلا بحث سره اسم مسیحه !!
موافقم ، همه چی تقصیر مجیده !! اگه چیزی نمیگفت من می یومدم . ( دیوار کوتاه تر پیدا نشده !! )
در ضمن ، emad-m چیه ؟؟ عماد بگید . _ مستعاره البته
)جناب پوریا :
شما هم اگه مثل من سرت شلوغ بود و کار و زندگی داشتی ، اسم مادرت رو هم فراموش میکردی
. حالا ولش کن موضوع را عوض نکن ، فعلا بحث سره اسم مسیحه !!
Pooriya_Online
Active Member
Masih گفت:Pooriya_Online گفت:من اولين نفري بودم كه فهميدم (شايدم كساي ديگه هم فهميدن) چون اون روزي كه عوض كردي اول همون قبلي بود بعدش كه ريفرش كردم شد مسيح و منم فهميدم كه خودتي...
اگه علتشم بگي خوبه...
Masih گفت:
عروسيتم مبارك....
سوتي دادي اون هم از نوع خفنش! چون من روز عوض نكردم و شب ساعت 1:00 عوض كردم!
مسيح.
:roll: مگه من گفتم روز؟ اصلا ساعتش و مگه من گفتم...
Pooriya_Online
Active Member
emad-m گفت:مثل اينكه تو هم مثل من جواب پيمان را نديدي كه حالا جواب اش را دادي !!!
موافقم ، همه چی تقصیر مجیده !! اگه چیزی نمیگفت من می یومدم . ( دیوار کوتاه تر پیدا نشده !! )
در ضمن ، emad-m چیه ؟؟ عماد بگید . _ مستعاره البته
جناب پوریا :
شما هم اگه مثل من سرت شلوغ بود و کار و زندگی داشتی ، اسم مادرت رو هم فراموش میکردی
به خدا منم گرفتارم...
آي آي آي آي با زندا ياد فرمانده شوخي نکن. 6 شهريور نزديکه ها.Masih گفت:Peyman-Pop گفت:یه چیز تو مایه های Shemale
پیمان
پيمان خداييش خودت ببين چه شوخي‌هايي ميكني! بعد من يه شوخي ميكنم اون هم شوخي كه هيچ كس جز خودت معنيش رو نميفهمه سريع ميزني زير گريه ميري بزرگترت رو مياري! گريه نكن بابايي! آخه آدم با اين قده ديلاق كه گريه نميكنه!!!
مسيح.
Peyman-Pop
Active Member
کامی جان بنده خدا خاطره بد داره از مشهد ، اینجا اوف شده !
نازی مسیح کوچولو، بابایی غذا خوب بخور بزرگ که شدی بعد بیا مشهد باهم میریم همه اون آدم بدایی که اوفت کردن رو میکشیم ;-)
کامی راستی 6 شهریور رفتی تهران یه پیشنهاد بهت می‌کنم کنار مسیح به هیچ وجه راه نری چون دردسر می‌شه .
من توی پارک جای خلوت با مسیح داشتیم قدم میزدیم از اونجا که مسیح هم خیلی کوچولو موچولو بود و کیفش رو مثل دخترایی که بعد از مدرسه میان پارک انداخته بود پشتش یهو یکی اومد جلو خیلی جدی ازم یپرسید آقا این خانم با شما چه نسبتی داره !
گفتم ده بیا .....
بعد تازه بزور اومدیم به طرف ثابت کردیم که بابا این بخدا پسره مسیح هم میومد درستش کنه خیر سرش، لهجه اوا خواهری حرف میزد ... یهو احساس کردم طرف داره بد به مسیح نگاه می‌کنه !
خلاصه سریع یجوری بحث رو تموم کردیم رفت ولی دیگه نزاشتیم مسیح جایی حرف بزنه .
خلاصه مسیح که اومد مشهد روابط رو تحکیم کردیم تا باز هم بیاد مشهد
پیمان
نازی مسیح کوچولو، بابایی غذا خوب بخور بزرگ که شدی بعد بیا مشهد باهم میریم همه اون آدم بدایی که اوفت کردن رو میکشیم ;-)
کامی راستی 6 شهریور رفتی تهران یه پیشنهاد بهت می‌کنم کنار مسیح به هیچ وجه راه نری چون دردسر می‌شه .
من توی پارک جای خلوت با مسیح داشتیم قدم میزدیم از اونجا که مسیح هم خیلی کوچولو موچولو بود و کیفش رو مثل دخترایی که بعد از مدرسه میان پارک انداخته بود پشتش یهو یکی اومد جلو خیلی جدی ازم یپرسید آقا این خانم با شما چه نسبتی داره !
گفتم ده بیا .....
بعد تازه بزور اومدیم به طرف ثابت کردیم که بابا این بخدا پسره مسیح هم میومد درستش کنه خیر سرش، لهجه اوا خواهری حرف میزد ... یهو احساس کردم طرف داره بد به مسیح نگاه می‌کنه !
خلاصه سریع یجوری بحث رو تموم کردیم رفت ولی دیگه نزاشتیم مسیح جایی حرف بزنه .
خلاصه مسیح که اومد مشهد روابط رو تحکیم کردیم تا باز هم بیاد مشهد
پیمان
آخرین مطالب مجیدآنلاین
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
