تجربه من از داشتن یه ویلای جمع‌وجور تو دل طبیعت

saramradi

Member
همیشه یه گوشه‌ی ذهنم یه رویای ساده داشتم:
یه خونه‌ی کوچیک تو دل طبیعت، جایی که آخر هفته‌ها بتونم از سر و صدای شهر فرار کنم و فقط صدای پرنده‌ها و باد بین درختا رو بشنوم.
اما هر وقت می‌خواستم برم سمت ساخت ویلا، واقعیت مثل یه سطل آب سرد بود:
هزینه‌های بالا، زمان طولانی، مجوزهای پیچیده، دردسر پیمانکار، بارندگی‌هایی که پروژه رو عقب می‌ندازه و... خلاصه همش عقب افتاد.
تا اینکه یه روز یکی از دوستام بهم گفت:
"چرا کانکس ویلایی با ساندویچ پانل نمی‌زنی؟ هم سریع نصب می‌شه، هم ارزونه، هم می‌تونی هر وقت خواستی جابه‌جاش کنی."
راستش اولش شک داشتم. تو ذهنم کانکس یه سازه فلزی ساده بود که بیشتر شبیه کارگاهه تا ویلا.
اما وقتی چندتا نمونه از نزدیک دیدم، واقعاً شگفت‌زده شدم. طراحی داخلیش مثل یه خونه واقعی بود. نمای بیرونی‌ش با چوب کار شده بود، پنجره‌های بزرگ، عایق‌بندی عالی، حتی آشپزخونه و سرویس کامل داشت.
سریع تصمیم گرفتم. یه مدل ۳۰ متری سفارش دادم، با یه اتاق خواب، حمام، آشپزخونه و یه تراس کوچیک برای نشستن و چای خوردن.
توی کمتر از سه هفته ساختنش تموم شد و نصبش توی زمین باغمون فقط چند ساعت طول کشید.
حالا هر آخر هفته، من و خانوادم می‌ریم باغ.
صبح‌ها بیدار می‌شیم با صدای پرنده‌ها، شب‌ها دور هم روی تراس می‌شینیم و آسمون پرستاره رو نگاه می‌کنیم.
همه‌چی همون‌طور که آرزو داشتم، بی‌دردسر، ساده و لذت‌بخش.
باور کن، اگه مثل من دلت یه جای دنج تو طبیعت می‌خواد اما حوصله ساخت‌وساز نداری،
کانکس ویلایی دقیقاً همون چیزیه که دنبالش بودی.
 

جدیدترین ارسال ها

بالا