بایاس ترانزیستور یعنی چه

saalek110

Well-Known Member
Chatgpt:


«بایاس ترانزیستور» (Transistor Biasing) یعنی تنظیم ولتاژ و جریان پایه‌های ترانزیستور به‌طوری که ترانزیستور در ناحیه‌ی کاری دلخواه خودش کار کند.

برای مثال:

در تقویت‌کننده‌ها، ما معمولاً می‌خواهیم ترانزیستور در ناحیه فعال (Active region) کار کند.

اگر ولتاژ بیس درست تنظیم نشود، ترانزیستور ممکن است:

در ناحیه قطع (Cutoff) بماند (هیچ جریانی عبور نکند)

یا وارد اشباع (Saturation) شود (جریان زیادی عبور کند)


پس بایاس کردن یعنی:

تعیین ولتاژ بیس (Base) نسبت به امیتر (Emitter) با مقاومت یا مدارهای خاص

برای کنترل جریان کلکتور (Collector) و عملکرد درست مدار
 

saalek110

Well-Known Member
بایاس ترانزیستور یعنی تنظیم ولتاژ و جریان پایه‌های ترانزیستور (مخصوصاً پایه بیس) به‌طوری که ترانزیستور در ناحیه مورد نظر کار کنه.

چرا بایاس مهمه؟

ترانزیستور بدون بایاس درست مثل یه شیر آبه که نمی‌دونی بازه یا بسته. با بایاس درست، جریان از کلکتور عبور می‌کنه و ترانزیستور می‌تونه مثلاً تقویت‌کننده بشه.


انواع ناحیه‌های کاری ترانزیستور:

1. قطع (Cutoff): ترانزیستور خاموشه (هیچ جریانی رد نمی‌کنه)


2. اشباع (Saturation): ترانزیستور کاملاً روشنه (مثل کلید بسته)


3. ناحیه فعال (Active): برای تقویت‌کننده‌ها استفاده میشه



بایاس یعنی چه‌کار کنیم؟

بایاس کردن یعنی:

دادن مقداری ولتاژ مثبت به پایه بیس (در NPN)

مثلاً با مقاومت یا مدار تقسیم ولتاژ

تا ترانزیستور وارد ناحیه فعال بشه


مثال ساده برای ترانزیستور NPN (مثل BC547):

باتری 9 ولت → مقاومت 10k → پایه بیس ترانزیستور
کلکتور → مقاومت 1k → باتری
امیتر → زمین

در این مدار:

ولتاژ بیس تنظیم شده

جریان بیس جاری میشه

ترانزیستور روشن میشه و جریان از کلکتور رد میشه
 
آخرین ویرایش:

saalek110

Well-Known Member
سالک:خوب چطور حساب کردی؟


خیلی سوال خوبیه! بیا با هم مرحله به مرحله ببینیم چطور بایاس رو حساب می‌کنن.

فرض کنیم یه ترانزیستور NPN مثل BC547 داریم و می‌خوایم یه مدار تقویت‌کننده بسازیم.


---

هدف ما:

تنظیم ولتاژ و جریان پایه‌ها (مخصوصاً بیس) طوری که ترانزیستور در ناحیه فعال کار کنه.


---

مرحله ۱: ولتاژ بیس را مشخص کن

برای NPN، بیس باید حدود ۰٫۶ تا ۰٫۷ ولت بالاتر از امیتر باشه تا روشن شه.
فرض کن می‌خوای ولتاژ امیتر 1 ولت باشه، پس:

ولتاژ بیس باید بشه:
Vb = Ve + 0.7V = 1 + 0.7 = 1.7V



---

مرحله ۲: جریان بیس را تخمین بزن

فرض کن می‌خوای جریان کلکتور Ic = 1 میلی‌آمپر باشه.
ترانزیستور معمولاً ضریب تقویت (β یا hFE) داره، مثلاً:

β ≈ 100
پس:

Ib = Ic / β = 1mA / 100 = 0.01mA (یا 10 میکروآمپر)



---

مرحله ۳: مقاومت‌های بایاس را حساب کن

فرض کن از مدار تقسیم ولتاژ برای بایاس استفاده می‌کنی:

Vcc (مثلاً 9 ولت)
|
R1
|
(نقطه بیس، باید 1.7 ولت بشه)
|
R2
|
زمین

از قانون تقسیم ولتاژ:

Vb = Vcc × R2 / (R1 + R2)

می‌خوای Vb = 1.7V، و فرض کن جریان از تقسیم ولتاژ حدود 10 برابر Ib باشه (یعنی مثلاً 100 میکروآمپر)، با این می‌تونی R1 و R2 رو به‌دست بیاری. (بخوای دقیق حساب کنیم برات با عدد واقعی حل می‌کنم)


---

مرحله ۴: مقاومت امیتر و کلکتور

Re برای تنظیم جریان امیتر و پایداری:
اگه Ve = 1V و جریان 1mA، پس:
Re = Ve / Ie ≈ 1V / 1mA = 1kΩ

Rc برای افت ولتاژ و تقویت خروجی:
مثلاً فرض کن ولتاژ کلکتور ≈ 5V،
با Ic ≈ 1mA، پس:
Rc = (Vcc - Vc) / Ic = (9 - 5)/1mA = 4kΩ
 

saalek110

Well-Known Member
سالک: من نفهمیدم

اشکالی نداره، بیا خیلی ساده و تصویری برات توضیح بدم:


---

فرض کن ترانزیستور مثل یه شیر آب است:

بیس (Base): دستت که شیر رو باز می‌کنه

امیتر (Emitter): جایی که آب ازش می‌ریزه پایین

کلکتور (Collector): جایی که آب از لوله میاد



---

بایاس یعنی چی؟

بایاس یعنی یه کاری کنیم که شیر باز شه ولی نه خیلی، نه کم. دقیق!

تو ترانزیستور بایاس یعنی:

به بیس یه ولتاژ کوچیک بدیم (مثلاً 0.7 ولت تو NPN)

تا ترانزیستور «نیمه باز» بشه و بتونه تقویت کنه



---

مثال ساده: روشن کردن LED با ترانزیستور

فرض کن این مدار رو داریم:

+ باتری 9 ولت
|
|—— مقاومت 1k ——> پایه بیس ترانزیستور
|
|——> مقاومت 330 اهم ——> LED ——> کلکتور ترانزیستور
|
——> امیتر ترانزیستور ——> زمین

در این مدار:

با مقاومت 1k ولتاژ کمی به بیس می‌فرستیم → این میشه بایاس

این ولتاژ باعث میشه ترانزیستور «باز بشه»

حالا جریان می‌تونه از LED رد شه و روشنش کنه



---

پس خلاصه:

بایاس = دادن ولتاژ کنترل‌شده به بیس، تا ترانزیستور درست کار کنه.

اگه بخوای با شکل یا قطعات واقعی خودت برات بگم چه بایاسی بده، کافیه بگی با چی کار می‌کنی (مثلاً با ترانزیستور BC547 و باتری 9 ولت؟).
 

saalek110

Well-Known Member
سالک: می دونم باید یک ولتاژ کوچک داد به بیس ولی چطوری ولتاژش را حساب کردی؟

حالا فهمیدم دقیق چی می‌خوای بدونی:
چطوری ولتاژ بیس رو حساب می‌کنیم که دقیقاً به ترانزیستور برسونیم؟


پاسخ ساده و دقیق:

1. ترانزیستور NPN مثل BC547 وقتی بیس به امیتر حدود 0.7 ولت برسد، شروع به روشن شدن می‌کند.
یعنی:
V_BE ≈ 0.6 تا 0.7 ولت (ولتاژ لازم بین بیس و امیتر)


2. بنابراین، اگر امیتر ما روی زمین (0 ولت) باشد، ولتاژ بیس باید حدود 0.7 ولت باشد.


3. اگر امیتر روی ولتاژ دیگری باشد (مثلاً 1 ولت)، بیس باید 0.7 ولت بالاتر از آن باشد:
V_B = V_E + 0.7V


چرا 0.7 ولت؟

چون ترانزیستور از جنس سیلیکون است و این ولتاژ لازم است که پیوند PN بین بیس و امیتر را باز کند، درست مثل دیود سیلیکونی.



پس برای محاسبه ولتاژ بیس:

اول ببین امیترت چه ولتاژی داره

بعد بهش 0.7 ولت اضافه کن


مثلاً:

امیتر زمین (0 ولت) → بیس 0.7 ولت

امیتر 1 ولت → بیس 1.7 ولت

امیتر 2 ولت → بیس 2.7 ولت



خلاصه:

ولتاژ بیس = ولتاژ امیتر + 0.7 ولت

این فقط ولتاژ مورد نیازه که ترانزیستور روشن بشه. جریان بیس رو باید با مقاومت کنترل کنیم که زیاد نشه.


---

اگر دوست داری، مرحله بعدی یعنی محاسبه مقاومت‌های بایاس رو هم برات توضیح بدم.
 

saalek110

Well-Known Member
ادامه بحث chatgpt:

باشه! حالا که ولتاژ بیس رو می‌دونی (مثلاً 0.7 ولت)، بیایم مقاومت بایاس رو حساب کنیم تا جریان بیس مناسب باشه.


---

مرحله ۱: تعیین جریان بیس (Ib)

برای این‌کار اول باید جریان کلکتور (Ic) رو مشخص کنیم. مثلاً فرض کن می‌خوایم:

جریان کلکتور = 10 میلی‌آمپر (0.01 آمپر)


ضریب تقویت ترانزیستور (β) معمولاً حدود 100 هست، پس:

Ib = Ic / β = 0.01 A / 100 = 0.0001 A = 100 میکروآمپر


---

مرحله ۲: محاسبه مقاومت پایه بیس (Rb)

حالا فرض کن منبع تغذیه 9 ولت داریم و می‌خواهیم ولتاژ بیس 0.7 ولت باشه.

پس ولتاژ افت شده روی مقاومت پایه می‌شود:

V_Rb = Vcc - Vb = 9V - 0.7V = 8.3V

جریان از مقاومت بیس برابر با Ib است (تقریباً).

حالا مقاومت را از قانون اهم حساب می‌کنیم:

Rb = V_Rb / Ib = 8.3V / 0.0001 A = 83,000 Ω = 83 kΩ



جمع‌بندی:

ولتاژ بیس: 0.7 ولت

جریان بیس: 100 میکروآمپر

مقاومت پایه بیس: حدود 82 یا 83 کیلو اهم


نکته:

برای اطمینان و پایدار بودن مدار، معمولاً یک مقدار مقاومت کمتر (مثلاً 47 کیلو اهم) می‌گذاریم تا جریان بیس کمی بیشتر باشد و ترانزیستور همیشه خوب روشن شود.


اگر بخواهی، می‌تونم همین مدار ساده رو با قطعاتی که داری بهت بگم چطوری ببندی.
 

saalek110

Well-Known Member
سالک:
یک چیزایی فهمیدم ولی هنوز برام گنگه

خیلی طبیعی‌ست! این مبحث اولش کمی گیج‌کننده است.
بیایم یک بار خیلی ساده و خلاصه مرور کنیم، شاید بهتر جا بیفته:


---

1. ترانزیستور برای روشن شدن، باید بیسش به امیتر حدود 0.7 ولت برسد.
(این یعنی یه ولتاژ کوچک اما ضروری)

2. جریان بیس، بسیار کوچک است و جریان کلکتور را کنترل می‌کند.

3. برای دادن ولتاژ و جریان مناسب به بیس، از یک مقاومت استفاده می‌کنیم که جریان را محدود کند.

4. محاسبه مقاومت بیس براساس ولتاژ منبع، ولتاژ بیس، و جریانی که می‌خواهیم به بیس برسد انجام می‌شود.
 

saalek110

Well-Known Member
سالک: می دونم ، ولی چرا این جوریه؟


خیلی سؤال خوبیه!
چون ترانزیستور در واقع یک قطعه نیمه‌هادی با دو پیوند PN است که مثل دو دیود پشت سر هم کار می‌کند.


دلیلش اینه:

بین بیس و امیتر مثل یک دیود سیلیکونی داریم که باید حدود ۰.۷ ولت برای روشن شدنش ولتاژ بیاد.

تا وقتی این ولتاژ نباشه، جریان بیس عبور نمی‌کنه و ترانزیستور خاموشه.

وقتی ولتاژ بیس به امیتر به حد ۰.۷ ولت رسید، پیوند باز می‌شود و اجازه می‌دهد جریان کلکتور زیاد شود.



پس خلاصه اینکه:
چون ترانزیستور از دو نیم‌رسانا ساخته شده و پیوند PN داره، ولتاژ پایه (بیس) باید حداقل ۰.۷ ولت نسبت به امیتر داشته باشه تا روشن شه، مثل روشن کردن یک دیود.


---

اگه بخوای بیشتر توضیح بدم یا شکل رسم کنم که بهتر بفهمی بگو.
 

saalek110

Well-Known Member
سالک:بیشتر توضیح بده

باشه، دقیق‌تر و با جزئیات بیشتر توضیح می‌دم:


ساختار داخلی ترانزیستور NPN

ترانزیستور NPN از سه لایه ساخته شده:

لایه N (کلکتور)

لایه P (بیس)

لایه N (امیتر)


این سه لایه مثل دو دیود پشت سر هم هستند:

یک دیود بین بیس و امیتر

یک دیود بین بیس و کلکتور


نقش بیس و جریان بیس

وقتی می‌خواهیم ترانزیستور را روشن کنیم، باید جریان کوچکی به بیس بدهیم.

بیس شبیه به «دروازه» کنترل جریان کلکتور است.

اما چون بیس و امیتر یک پیوند PN دارند، مثل یک دیود است که برای عبور جریان باید ولتاژ مستقیم حدود 0.7 ولت داشته باشد.


چرا 0.7 ولت؟

در مواد سیلیکونی، برای عبور جریان الکتریکی از یک پیوند PN (مثل دیود)، باید یک حداقل ولتاژ جلوبری (forward voltage) حدود 0.6 تا 0.7 ولت وجود داشته باشد.

این ولتاژ باعث می‌شود الکترون‌ها بتوانند از ناحیه N به P عبور کنند و جریان برقرار شود.



بعد از رسیدن ولتاژ بیس به امیتر به این مقدار:

پیوند بیس-امیتر روشن می‌شود (مانند دیود روشن).

جریان بسیار کمی به بیس وارد می‌شود.

این جریان بیس باعث می‌شود که جریان بزرگ‌تری از کلکتور به امیتر جاری شود (تقویت جریان).

یعنی با جریان کم بیس، جریان زیاد کلکتور کنترل می‌شود.


خلاصه:

ترانزیستور یک قطعه نیمه‌رساناست که با داشتن پیوندهای PN مثل دو دیود است.

ولتاژ حدود 0.7 ولت برای روشن کردن پیوند بیس-امیتر لازم است.

بدون این ولتاژ، ترانزیستور جریان بزرگ کلکتور را عبور نمی‌دهد.

به همین دلیل، برای روشن کردن ترانزیستور باید به بیس ولتاژ کافی (حدود 0.7 ولت نسبت به امیتر) بدهیم.
 

saalek110

Well-Known Member
بیا ساده و قدم‌به‌قدم مفهوم بایاس ترانزیستور (Transistor Biasing) را توضیح بدهم:


بایاس ترانزیستور یعنی چه؟

در یک ترانزیستور (مثلاً نوع NPN)، برای اینکه درست کار کند، باید در وضعیت فعال (Active Mode) قرار بگیرد. برای این کار، باید شرایط ولتاژ در پایه‌های آن طوری تنظیم شود که:

بیس به امیتر (V<sub>BE</sub>) حدود ۰.۶ تا ۰.۷ ولت باشد (برای ترانزیستورهای سیلیکونی)

کلکتور به امیتر (V<sub>CE</sub>) بیشتر از V<sub>BE</sub> باشد


بایاس دادن یعنی اعمال ولتاژها و جریان‌های مناسب به پایه‌های ترانزیستور تا در حالت فعال قرار بگیرد و بتواند تقویت کند.


چرا بایاس لازم است؟

اگر ترانزیستور بایاس نشود:

ممکن است اصلاً روشن نشود (در حالت قطع یا اشباع قرار گیرد)

عملکرد تقویت‌کنندگی نخواهد داشت

سیگنال‌ها را بد یا ناقص منتقل می‌کند


چطور بایاس می‌دهیم؟

بسته به مدار، چند روش رایج وجود دارد:

1. بایاس ثابت (Fixed Bias):

یک مقاومت ساده بین پایه بیس و منبع ولتاژ قرار می‌دهیم.

2. بایاس تقسیم ولتاژ (Voltage Divider Bias):

دو مقاومت به صورت تقسیم ولتاژ بین منبع تغذیه و زمین وصل می‌شوند و وسط آن‌ها به بیس متصل می‌شود. این روش پایدارتر و دقیق‌تر است.

3. بایاس فیدبک از کلکتور (Collector Feedback Bias):

مقاومت بیس از کلکتور تغذیه می‌گیرد تا کمی کنترل‌کننده باشد.


---

مثال ساده با NPN:

فرض کن ولتاژ منبع ما ۹ ولت است. اگر بخواهیم V<sub>BE</sub> حدود ۰.۷ ولت باشد، باید طوری مقاومت‌ها را انتخاب کنیم که حدود ۰.۷ ولت روی بیس بیفتد.
 

saalek110

Well-Known Member
سالک: یعنی کاری با دیتاشیت ترانزیستور نداریم و فقط میگیم v be باید ۷ دهم باشه؟


Chatgpt:
سؤال خیلی خوبی پرسیدی، و اینجا نکته‌ی مهمی وجود داره:


آیا همیشه V<sub>BE</sub> برابر ۰٫۷ ولت است؟

تقریباً بله، ولی نه دقیقاً.

برای ترانزیستورهای سیلیکونی معمولی (مثل BC547، 2N3904، C945 و خیلی‌های دیگه):

وقتی ترانزیستور در حالت فعال باشه،
V<sub>BE</sub> معمولاً بین ۰٫۶ تا ۰٫۷ ولت هست.

این مقدار بستگی به جریان بیس (I<sub>B</sub>)، دما و نوع دقیق ترانزیستور داره.


اما ما تو طراحی‌های ساده و تقویت‌کننده‌های آنالوگ، برای راحتی کار معمولاً ۰٫۷ ولت در نظر می‌گیریم چون:

اختلاف دقیقش زیاد مهم نیست،

کار مدار رو خیلی پیچیده نمی‌کنه،

و نتیجه‌ی خوبی می‌گیریم.

پس دیتاشیت به چه درد می‌خوره؟

دیتاشیت وقتی مهم میشه که بخوای:

1. توان دقیق و حداکثر جریان‌ها رو بدونی،
2. بفهمی H<sub>FE</sub> (ضریب تقویت جریان) چنده تا بتونی جریان بیس رو دقیق حساب کنی،
3. در مدارهای حساس یا دقیق مثل سمعک یا صوتی حرفه‌ای کار کنی،
4. یا در دماهای مختلف عملکرد دقیق بخوای.

جمع‌بندی:

در طراحی‌های ساده: V<sub>BE</sub> ≈ ۰٫۷ ولت

در طراحی‌های دقیق‌تر: به دیتاشیت نگاه می‌کنیم (مثلاً اگر بخوای بدونی تو جریان ۵ میلی‌آمپر دقیقاً چقدر V<sub>BE</sub> میشه)
 

saalek110

Well-Known Member
چند نکته کاربردی دارم که کمک می‌کنه بهتر بفهمی بایاس ترانزیستور رو:




۱. بایاس یعنی آماده کردن ترانزیستور برای کار در ناحیه خاصی


مثلاً:


  • ناحیه فعال → برای تقویت سیگنال
  • ناحیه اشباع → برای سوئیچ کردن (روشن/خاموش)
  • ناحیه قطع → خاموش کامل

ما با بایاس، پایه بیس و امیتر رو طوری تنظیم می‌کنیم که ترانزیستور در حالت دلخواه ما کار کنه.




۲. در مدارهای تقویت‌کننده، بیشتر دنبال بایاس "فعال" هستیم


یعنی جایی که:


  • بیس حدود ۰٫۶۵ تا ۰٫۷ ولت از امیتر بالاتره
  • جریان بیس خیلی کمه ولی باعث میشه جریان کلکتور چند برابر بشه



۳. ثبات ولتاژ بیس با تقسیم ولتاژ


اگر ولتاژ بیس ناپایدار باشه (مثلاً فقط با یک مقاومت به Vcc وصل کنیم)، با کوچک‌ترین تغییر دما یا ترانزیستور، مدار از کنترل خارج میشه.
پس از دو مقاومت استفاده می‌کنیم که تقسیم ولتاژ کنن.




۴. پایداری بهتر با مقاومت امیتر


وقتی یه مقاومت کوچیک (مثلاً 220 یا 330 اهم) در مسیر امیتر می‌ذاری، تغییرات دما و hFE کمتر روی کار مدار اثر می‌ذاره.




۵. مقدار دقیق مقاومت‌ها مهم نیست


خیلی از محاسبه‌هایی که انجام می‌دیم، تقریبی هستن.
مثلاً به‌جای 128k، 120k یا 150k می‌ذاری و مشکلی نیست.
حتی خیلی وقتا با تست و تجربه مدار نهایی رو می‌سازی.
 

saalek110

Well-Known Member
سالک: فرق این سه کلاس در چه نوع ارایشی است‌

Chatgpt:
فرق اصلی کلاس‌های A، B و AB در نحوه بایاس کردن ترانزیستور و آرایش (پیکربندی) کاری آن‌ها در مدار تقویت‌کننده است. در ادامه تفاوت آن‌ها را از نظر نوع آرایش و نحوه کار توضیح می‌دهم:


کلاس A:

آرایش:
معمولاً از یک ترانزیستور تنها استفاده می‌شود (مثلاً در آرایش Common Emitter).

بایاس:
ترانزیستور طوری بایاس می‌شود که همیشه روشن باشد، حتی وقتی سیگنال ورودی صفر است. یعنی نقطه کاری در مرکز ناحیه فعال قرار دارد.

نحوه کار:
ترانزیستور کل سیکل سیگنال (هم نیم‌سیکل مثبت و هم منفی) را تقویت می‌کند. جریان کلکتور همیشه برقرار است.


کلاس B:

آرایش:
دو ترانزیستور مکمل (NPN و PNP) در پیکربندی Push-Pull قرار می‌گیرند.

بایاس:
هر ترانزیستور در مرز ناحیه قطع قرار دارد، یعنی فقط وقتی سیگنال به نیم‌سیکل خودش رسید، روشن می‌شود. در حالت بدون سیگنال هر دو خاموش‌اند.

نحوه کار:
ترانزیستور NPN فقط نیم‌سیکل مثبت و ترانزیستور PNP فقط نیم‌سیکل منفی را تقویت می‌کند. هیچ هم‌پوشانی ندارند، که باعث ایجاد اعوجاج تقاطع می‌شود.


کلاس AB:

آرایش:
مثل کلاس B، از آرایش Push-Pull با دو ترانزیستور مکمل استفاده می‌شود.

بایاس:
ترانزیستورها کمی بیشتر از کلاس B بایاس می‌شوند، به‌طوری‌که مقدار کمی جریان حتی در نبود سیگنال هم عبور می‌کند.

نحوه کار:
ترانزیستورها بخش کوچکی از سیکل طرف مقابل را نیز تقویت می‌کنند (هم‌پوشانی کوچک دارند). این باعث می‌شود اعوجاج تقاطع کاهش پیدا کند، در حالی که راندمان همچنان بالا بماند.
 

saalek110

Well-Known Member
اگر می‌خوای محاسبه ولتاژ و مقاومت تو مدار ترانزیستور رو یاد بگیری. برای شروع، بهتره یک مدار ساده‌ی تقویت‌کننده با ترانزیستور NPN مثل BC547 رو در نظر بگیریم.

اصول کلی برای محاسبه:

1. ولتاژ بیس به امیتر (V_BE) تقریباً همیشه حدود 0.7 ولت (برای ترانزیستور سیلیکونی) هست.


2. جریان بیس (I_B) با جریان کلکتور (I_C) رابطه‌ی تقریبی داره:



I_C = \beta \times I_B

3. با قانون اهم می‌تونی مقاومت‌ها رو حساب کنی:



V = I \times R

مثال ساده:

فرض کن می‌خوایم مقاومت بیس رو حساب کنیم.
منبع تغذیه داریم، جریان کلکتور رو می‌خوایم کنترل کنیم.

اول حساب کن.

سپس برای بیس ولتاژ بیس به امیتر رو 0.7 ولت می‌گیریم،

پس ولتاژ روی مقاومت بیس می‌شه

پس مقاومت بیس:


R_B = \frac{V_{RB}}{I_B}
 

saalek110

Well-Known Member
باشه، مثال عددی ساده می‌زنم:


فرض کنیم:


  • منبع تغذیه ولت
  • جریان کلکتور میلی‌آمپر (0.01 آمپر)
  • ضریب تقویت
  • ولتاژ بیس به امیتر ولت

گام‌ها:​


  1. جریان بیس:

I_B = \frac{I_C}{\beta} = \frac{0.01}{100} = 0.0001 \text{ آمپر } = 100 \text{ میکروآمپر}


  1. ولتاژ روی مقاومت بیس:

V_{RB} = V_{CC} - V_{BE} = 12 - 0.7 = 11.3 \text{ ولت}


  1. مقاومت بیس:

R_B = \frac{V_{RB}}{I_B} = \frac{11.3}{0.0001} = 113000 \text{ اهم } = 113 \text{ کیلو اهم}


پس برای این مدار، مقاومت بیس حدود 113 کیلو اهم باید باشه.
 

جدیدترین ارسال ها

بالا