بالا ... Up ... محصول 2009 آمریکا

animations

Active Member
درباره انیمیشن Up

UP+PIxar+Poster.jpg

کارگردان: Pete Docter
نویسنده و دستیار کارگردان: Bob Peterson
تهیه کننده: پیکسار
تاریخ اکران: 29 مه 2009 (آمریکا)
مدت فیلم: 96 دقیقه

صدا پیشگان:

Edward Asner ... Carl Fredricksen
Christopher Plummer ... Charles Muntz
Jordan Nagai ... Russell
Bob Peterson ... Dug, Alpha
Delroy Lindo ... Beta
Jerome Ranft ... Gamma
John Ratzenberger ... Construction Foreman Tom
David Kaye ... Newsreel Announcer
Elie Docter ... Young Ellie
Jeremy Leary ... Young Carl
Mickie McGowan ... Police Officer Edith
Danny Mann ... Construction Worker Steve
Donald Fullilove ... Nurse George
Jess Harnell ... Nurse AJ

وبسایت:
http://disney.go.com/disneypictures/up
 

animations

Active Member
Up : وقتی که پسربچه ی گرد، پیرمرد مربعی را ملاقات می کند!

17murp600.jpg

یک پیرمرد و یک پسر بچه ی 8 ساله در حالیکه خانه شان را حمل می کنند، به درون جنگل پای می گذارند. در شرایطی دیگر ممکن بود تصور شود که این جمله نخستین خط از یک لطیفه باشد، اما در واقع و همانطور که اکنون همه می دانند این صحنه ایست از فیلم بعدی پیکسار، UP . پس از سرو کله زدن با اسباب بازیها، هیولاها، ماهیها ، ماشینها ، ابرقهرمانها ، موشها و بالاخره روباتها، اینبار تیم خلاق و حرفه ای پیکسار تصمیم گرفته اند که داستانی با محوریت یک پیرمرد فروشنده ی بادکنک بد اخم غرغرو بنام کارل فردریکسن Carl Fredricksen را در قالب نخستیم فیلم 3ِD * شان تعریف کنند.

پیت داکتر Pete Docter (کارگردان) می گوید : ” ما لیستی از شخصیتهایی که همیشه می خواستیم از آنها در فیلمهایمان استفاده کنیم داشتیم و یک پیرمرد غرغروی بد اخلاق حالا دیگر در صدر این لیست قرار داشت”. در واقع ایده ی ساخت یک کاراکتر بد اخم و غرغرو که بتواند برای بینندگان جذاب و دوست داشتنی باشد، همواره جزء آرزوهای پیت داکتر و دستیارش باب پیترسون Bob Peterson بوده است. در ابتدای فیلم، کارل فردریکسون که به تازگی بیوه! شده است، خودش را در خانه اش حبس و ارتباطش را با دیگران قطع می کند. وقتی که دادگاه رای بر این میدهد که او باید خانه اش را ترک کند و به خانه ی سالمندان برود، کارل تصمیم می گیرد که بوسیله ی صدها بادکنک خانه اش را به پرواز در آورد و به سمت جنگلهای “پارادایز فالز“*در آمریکای جنوبی پرواز کند. او از زمان کودکی آرزوی رفتن به امریکای جنوبی و اکتشاف سرزمینهای بکر را در سر می پرورانده است. در طول سفر، پیرمرد غرغروی ما با کاراکترهای جورواجور و کمی خل و چل دیگری ( از جمله پسر بچه ی 8 ساله ی خپلی بنام راسل Russell و سگ احمقی بنام داگ Dug ) همراه می شود و این همراهی باعث می شود که پوسته ی سخت و نفوذ ناپذیر پیرمرد چموش ترک بر دارد و او متحول می شود.

برای طراحی شخصیت پیرمرد(کارل فردریکسن) ، پیت داکتر با طراح تولید فیلم ، ریکی نیروا Ricky Nierva ، دست به کار شدند و تصمیم گرفتند از فرمهای بسیار ساده برای طراحی شخصیتها استفاده کنند. نیروا بطور واضح و آشکاری مربع ها و دایره ها ( یا مکعبها و کره ها در محیط سه بعدی ) را برای طراحی به کار گرفت.


کارل:

17murp-4-190.jpg

کارل شخصیت محوری فیلم است در نتیجه طراحی شخصیتهای فیلم با کاراکتر کارل آغاز شد و به دلیل اینکه کارل خیلی مصمم و لجوج است ، طراحان تصمیم گرفتند او را بوسیله فرمهای مربع/مکعبی شکل به بینندگان معرفی کنند.همه چیز او به نوعی مربعی شکل است، از عینک و صورتش گرفته تا انگشتان و قوزک پایش . در صحنه ای از فیلم، کارل را میبینیم که بر روی صندلی آسانسوریش نشسته و از پلکان خانه اش سر می خورد و پایین می آید. طراحان در طراحی بک گراند و فورگراندهای این صحنه به شیوه ای عمل کردند که تمام این عناصر در خدمت معرفی شخصیت و تاکید بر خلق و خوی کارل باشند. ریکی نیروا می گوید :” پردازش نمادها و نشانه های تصویری در این صحنه به گونه ای بود که در حالی که کارل از پله ها پایین می آید، عکسها و تصاویر روی دیوار، زندگی و منش او را برای تماشاچیان روایت کنند. وقتی که تماشاچیان تصویری از کارل را می بینند، این تصویر در یک قاب مربعی شکل قرار گرفته است و هر زمان که تصویری از الینور، همسر کارل، دیده میشود، این تصویر در قابی بیضی شکل است و در نهایت هر وقت که هردو را با هم میبینیم،عکس در قابی مربعی با گوشه های منحنی شکل قرار دارد”. در نتیجه تمام این عناصر به بیننده کمک می کنند که دنیای کارل را در توازنی میان مربعها و دایره ها درک کند.


راسل:

17murp-2-190.jpg

راسل، پسربچه ی سرشار از انرژی و مشتاق برای کشف سرزمینهای ناشناخته، بطور اتفاقی خودش را در دالان خانه ی در حال پرواز کارل میابد! او شخصیت جوان ، گرد و لطیفی است که در برابر شخصیت خشن و لجوج و مربع گونه ی کارل قرار داده شده.پیت داکتر در شرح شخصیت راسل می گوید:” این پسربچه ی خجالتی پوشیده از مدال و علائم که در آرزوی دریافت نشان “کاشف برتر” می سوزد، بیشتر شبیه به یک درویش در حال رقص سماء است. او می چرخد و به اینسو و آنسو میرود. در نتیجه ما او را شبیه به یک دوک نخ ریسی یا یک بادکنک طراحی کردیم”. ریکی نیروا می گوید :”طراحی های اولیه او به نحوفریبنده ای پیچیده به نظر می رسیدند اما نهایت تلاش خودمان را می کردیم تا او را به ساده ترین شکل ممکن بسازیم . لباس و پوشش او از لایه های مختلفی تشکیل شده است که بصورت پی در پی روی یکدیگر قرار گرفته اند، ما باید تحقیق می کردیم تا بافت خاص و شیوه ی متحرکسازی هر بخش از لباس او را به دقت تحلیل کنیم”.


داگ:

17murp-5-190.jpg

کارل و راسل ، “داگ” را در جنگلهای “پارادایز فالز” پیدا می کنند. او سگی است که از گروه سگهایی که وظیفه ی جستجو و پیدا کردن پرندگان کمیاب را برعهده دارند جدا افتاده است. سایر سگها لاغر، ورزیده و ترسناک هستند اما “داگ” چاق و مهربان است. صاحب “داگ” او را با یک قلاده ی الکترونیکی مجهز کرده است که او را قادر میسازد تا افکارش را بصورت گفتاری بیان کند( تهیه کنندگان UP از ساخت و ساز حیواناتی که مانند انسانها حرف می زنند و در دهها فیلم انیمیشن دیگر دیده شده اند پرهیز داشته اند). ریکی نیروا میگوید که پیت داکتر “داگ” را روی اینترنت پیدا کرد: ” پیت داکتر در جستجوی سگی بود که بتواند الگوی ساخت “داگ” باشد و بالاخره تصویر سگی( از نوعی که برای پیدا کردن شکار و مجروحین تربیت می شوند) را یافت که با مشخصاتی که ما از “داگ” در نظر داشتیم مطابقت داشت. برای درک و شناخت بهتر اینگونه سگها ما به مکانی رفتیم که مخصوص نگهداری و پرورش این سگهاست و تقاضا کردیم که سگهای چاق تر را ببینیم. طراحان میخواستند ببینند که سگهای چاق چطور حرکت می کنند و موها و شکمشان چگونه تکان می خورد”.


کوین Kevin

17murp-3-190.jpg

کوین نامی است که راسل به یک پرنده ی بسیار کمیاب 13 فوتی که قادر به پریدن نیست و او و کارل در جنگل پیدایش کرده اند می دهد. ریکی نیروا می گوید:” در تمام فیلمهای پیکسار کاراکتری وجود دارد که ساخت آن کاراکتر مشکلتر و پیچیده تر از سایر کاراکترهاست و “کوین” کاراکتر مشکل در فیلم UP بود. پیت داکتر در جستجوی یک کاراکتر واقعا مشکل بود، کاراکتری که آسیب پذیر، ترسناک، رنگارنگ و بزرگ باشد”. کاراکتر “کوین” بر اساس قرقاول بزرگ هیمالیایی شکل گرفت که یکی از رنگارنگ ترین پرنده های دنیاست. برای مطالعه ی رفتارها و چهره ی این پرنده ها، طراحان سفری داشتند به باغ وحش ساکرامنتو. آنها همچنین چند شتر مرغ را به محوطه ی استودیوی پیکسار آوردند، در نتیجه آنها به راحتی قادر بودند رفتار ها و حرکات این پرندگان را بررسی و مطالعه کنند. شتر مرغها همچنین الگوی خوبی برای تحلیل حرکات پرهای “کوین” بودند اما بزودی مشخص شد که متحرکسازی “کوین” چالش بزرگی برای انیماتورهای پیکسار خواهد بود. جزئیات بسیار زیاد در این کاراکتر، منجر به خلق تکنولوژی های تازه ای در استودیوی پیکسار شد.


* 3D به معنی همان فیلمهایی است که برای دیدنشان باید عینک مخصوص بزنید، نه فیلمهایی که با نرم افزار های خاص شاخته می شوند!
* می شد این اسم را ترجمه کرد” جنگل آبشارهای بهشتی”، شاعرانه تر هم بود. اما Paradise falls به هر حال یک اسم خاص است و بهتر است ترجمه نشود.
* برای دیدن کلیپی به نام Dug, the talking dog در مورد داگ و شخصیت او اینجا را کلیک کنید.

مترجم: مهبد بذرافشان
منبع : http://www.nytimes.com
انیمیشن امروز
 

animations

Active Member
بررسی نقش فیزیک در انیمیشن آپ

مراحل تولید انیمیشن "بالا" ساخته جدید استدیوی پیکسار و والت دیسنی با مشکلات بسیار پیچیده ای مواجه بوده است که بدون حضور علوم رایانه ای و فیزیکی رفع این مشکلات امکان پذیر نبوده است.

449693_orig.jpg

درصورتی که بخواهید مشکلات محاسباتی پیچیده رایانه ای را تصور کنید به الگوریتمی که برای متحرک ساختن 10 هزار بادکنک هلیومی نیاز خواهد بود فکر کنید که هر یک به نخهایی مجزا اتصال داشته و با حرکاتی متفاوت خانه ای را به "بالا" می کشند.

این مشکلی است که تیم تولید کننده انیمیشن "بالا" در شرکت پیکسار در ابتدای تولید دهمین فیلم بلند انیمیشن که پنج سال به طول انجامید با آن مواجه بودند. امکان متحرک سازی دو بعدی و دستی این بادکنکها تقریبا برای گروه تولید وجود نداشت زیرا تعداد آنها بسیار زیاد بوده و هر یک تاثیر متقابل و متفاوتی بر یکدیگر داشتند به شکلی که در صورت فشرده شدن یک بادکنک توسط بادکنکی دیگر، بادکنک دوم نیز دیگری را تحت تاثیر قرار داده و این تاثیر به صورت موجی در میات خوشه بادکنکها باید دیده می شد.

با وجود اینکه فیلمنامه فیلم بالا بر اساس شخصیتهای اصلی فیلم شکل گرفته است، خوشه بادکنکها نیز نقش بسیاری مهمی در شکل گیری فیلم دارد. پیکسار به منظور آغاز این فیلم با دو تن از متخصصان پرواز با بالون جهان همکاری کرده و صندلی را با اتصال به صدها بادکنک هلیومی به پرواز درآوردند تا از این طریق بتوانند حرکت دقیق هر یک از بادکنکها را محاسبه کنند.

به گفته استیو می دستیار فنی کارگردان در فیلم بالا ایده اصلی این فیلم به اندازه کافی بعید و دور از ذهن است و ساختن بادکنکهایی با توانایی به پرواز درآوردن یک خانه به صورتی قابل قبول می توانست این دور از ذهن بودن ایده را تلطیف کند.

انجام متحرک سازی بادکنکها علاوه بر اینکه با استفاده از شیوه دستی امکان پذیر نبوده است، رایانه های استاندارد تولید انیمیشن نیز توانایی انجام این عملیات را نداشته اند. در نهایت رایانه های این شرکت با استفاده از قوانین فیزیک نیوتونی موفق به غلبه بر این مشکل شدند.

435514_orig.jpg

این فرایند به انیمیشن عملکردی شهرت یافته است و توسط یک الگوریتم و یا مجموعه ای از معادلات فیزیکی شرح داده می شود. این شیوه با فریم کلیدی (Key Frame) که انیماتور به واسطه آن در هر فریم حرکات جسم را تعیین می کند در تضاد کامل است. از این شیوه در تولید قسمتی از انیمیشن "اتومبیلها" که در آن بالغ بر 300 هزار اتومبیل به صورت مجزا متحرک شده بودند نیز استفاده شده است.

گروه فنی پیکسار با دادن اطلاعات حرکتی یکی از بادکنکها به رایانه، این خصوصیات را برای هر یک از بادکنکها شبیه سازی کرده و نرم افزاری جدید با نام شبیه ساز فیزیکی را برای دستیابی به حرکات دقیق خوشه بادکنکها با استفاده از قوانینی فیزیکی ارائه کردند. به گفته می گاهی اوقات استفاده ترکیبی از غیرممکن های فیزیکی و نظریات بی نظمی نتایج شگفت انگیزی را در پی دارد.

گروه رایانه ای نقشهای حرکتی بادکنکها را به رایانه دادند اما به دلیل اینکه برخی از موقعیتها در این خوشه بادکنکی تصادفی فرض شده بود، نتیجه ای نیمه تصادفی به دست آمد. به بیانی دیگر در برخی از صحنه ها قسمتی از بادکنکها حرکتی خارج از کنترل و تصادفی دارند. نمونه واضح از این نتیجه نیمه تصادفی صحنه ای از فیلم است که در آن بادکنکها برای اولین بار خانه را از زمین جدا می کنند. در این صحنه گروهی کوچک از بادکنکها در قسمت راست و بالای خوشه از خوشه اصلی جدا می شوند.

شبیه ساز فیزیکی پیکسار یا نرم افزار ODE در ابتدای شروع تولید انیمیشن توانایی کنترل مدل پیچیده 10 هزار بادکنک را نداشت. به گفته استیو می در ابتدا با استفاده از این نرم افزار تنها امکان کنترل 500 بادکنک وجود داشت و به همین دلیل این شرکت اقدام به تولید نرم افزاری جدید متناسب با نیاز متحرک سازی 10 هزار بادکنک کرد.

449694_orig.jpg

تولید نرم افزارهای متعدد متناسب با نیاز فیلم در حال تولید از خصوصیات مشهور گروه های تولیدی شرکت پیکسار است که در بسیاری از پروژه ها به دلیل مواجهه با مشکلات متفاوت صورت گرفته است. مشکلاتی مانند حرکت دادن موهای هیولا در "شرکت هیولاها" و بازسازی صحنه های زیر آب در "در جستجوی نمو" از جمله مشکلاتی است که برای رفع آنها متخصصان پیکسار اقدام به تولید نرم افزارهای جدید کرده اند.

بر اساس گزارش سی ان ان، نرم افزار جدید شبیه ساز فیزیکی پیکسار به جز در متحرک سازی بادکنکهای خوشه بادکنکی در متحرک سازی لباس شخصیت کارل نیز استفاده شده است. خود شخصیت کارل نیز به دلیل ساختار فیزیکی مکعب مانند از مشکلات متحرک سازی زیادی برخوردار بوده است که این مشکلات به واسطه نرم افزار شبیه ساز فیزیکی رفع شده است.


منبع: ایرانیان انیمیشن
 

:Mohsen:

کاربر باتجربه
ممنون از مطالبت
ببخشيد انيميشن جان، تو بازار ايران ميشه پيداش كرد؟
 

animations

Active Member
خواهش می کنم :Mohsen: جان.

نمی دونم... فکر کنم پرده ایش باشه. ولی من صبر می کنم کیفیت خوبش بیاد، بعد ببینم.
 

animations

Active Member
دختر 10 ساله پس از دیدن "بالا" به آسمان رفت

دخترک 10 ساله آمریکایی که آخرین آرزویش پیش از مرگ دیدن انیمیشن "بالا" بود، به لطف مدیران استودیو پیکسار ـ دیسنی به آروزی خود رسید و از دنیا رفت.

به گزارش خبرنگار مهر، اسوشیتدپرس اعلام کرد کولبی کورتین 10 ساله که به سرطان مبتلا بود و مشتاقانه دوست داشت "بالا" را ببیند، به دلیل ضعف شدید جسمی نمی‌توانست به سینما برود. اما به لطف یکی از دوستان خانوادگی که به مدیران استودیو پیکسار دسترسی داشت، نسخه dvd فیلم را تماشا کرد و همان شب از دنیا رفت.

مادر کولبی می‌گوید: از دخترم پرسیدم می‌تواند تا به نمایش درآمدن فیلم منتظر بماند. گفت برای مردن آماده است، اما تا آمدن "بالا" منتظر می‌ماند. وقتی فیلم را دیدم، واقعا هیچ درکی از محتوا و مضمون آن نداشتم. فقط معنی کلمه بالا را می‌دانستم و قسم می‌خورم برای من "بالا" یعنی اینکه کولبی قرار است بالا برود، بالا در آسمان‌ها.

کولبی که از سال 2005 به سرطان عروق مبتلا شده بود، ماه آوریل تبلیغات "بالا" را دید و از همان زمان به تماشای این فیلم علاقه نشان داد. اما وضع جسمانی او این اواخر رو به وخامت گذاشت و شرکتی هم که قول داده بود برای بردن کولبی به سالن سینما به او ویلچر برساند، به وعده خود عمل نکرد. بعد هم بیماری او چنان شدت گرفت که نتوانست از خانه بیرون برود.

تماس دوست خانوادگی کورتین‌ها با مدیران دو استودیو پیکسار و دیسنی نتیجه داد و آنها بعد از اطلاع از ماجرا تصمیم گرفتند یک نسخه dvd از فیلم روی پرده خود به در خانه کولبی کوچولو بفرستند. کارمند پیکسار همراه با "بالا" عروسک‌های شخصیت‌های کارتون و چند یادگاری دیگر هم از این فیلم برای کودک بیمار آورد.

کولبی به قدری بیمار بود که حتی نمی‌توانست چشمان خود را برای دیدن فیلم باز کند و مادر مهربانانه کنار تخت صحنه‌ها را برایش توصیف می‌کرد. وقتی مادر از دخترش پرسید که آیا فیلم را دوست داشته یا نه، کولبی کوچولو سر خود را به نشانه رضایت تکان داد. کارمند پیکسار پس از پایان فیلم نسخه dvd "بالا" را با خود برد؛ با چشم‌هایی پر از اشک.

کولبی کوچولو که به آخرین آرزوی عمر کوتاهش رسیده بود، همان شب در حالی از دنیا رفت که پدر و مادرش بر بالین او حاضر بودند. حالا مهمترین یادگاری کولبی برای پدر و مادر عروسک‌هایی است که دخترک هنگام دیدن فیلم در دست داشت؛ نشانه‌هایی از آخرین آرزوی برآورده شده او.

"بالا" داستان پیرمردی بدخلاق است که پس از مرگ همسرش تصمیم می‌گیرد آروزی مشترکشان را برآورد کند. او هزاران بادکنک به سقف خانه خود می‌بندد و برای دیدن آمریکای جنوبی به آسمان می‌رود. اما پیرمرد در این سفر تنها نیست و یک بچه شیطان و دوست‌داشتنی هم او را همراهی می‌کند.


منبع: پیلبان
 

AVGHH

Member
سلام
کسی زیرنویس (انگلیسی یا فارسی) این فیلم رو داره؟
انیمیشن رو دانلودش کردم ولی چون پرده اس صدای جک و جونور میاد بجا کاراکترا! :-?
 

جدیدترین ارسال ها

بالا