من فکر کنم باید بین این دو تفاوت قائل شد.
مثلا بازی snake در اولین گوشی ها افزوده شد یا بازیهای ساده دیگر.
اینها را می شود بازی نامید. بازی یعنی یک سرگرمی با ادوات کامپیوتری.
ولی مجاز ، گاه حالت بازی اصلا ندارد و گاه حالت بازی دارد.
مثلا شبکه های اجتماعی هم ، مجاز است.
کدام قسمت شبکه های اجتماعی مجاز است؟
قبل ازشبکه های اجتماعی سایتها بود. با سایتهای اداری کاری ندارم. سایتهای شخصی منظورم است. شامل وبلاگ و سایت شخصی. انواع موضوعات داشت ولی خود شخص موضوع سایت نبود.
ولی در شبکه های اجتماعی ، گاه خود شخص ، اصلا موضوع می شود و گاه شخصیت واقعی یا شخصیت دروغی از خود نمایش می دهد. گاه پیج یک شخص هیچ محتوایی ندارد.
این مجاز حتما نباید در اینترنت باشد. تیلور سوئیفت خواننده آمریکایی ، در سفرهای استانی خود در آمریکا ، چند میلیارد دلار درآمد کسب کرد.
چیزی که تیلور سوئیفت عرضه می کرد و این همه مشتری داشت ، چی بود؟
و اون محصول چرا مورد بررسی و کنکاش قرار نمی گیرد؟
قبلا موسیقی و هنر را داشتیم ، و شاخه ها و سبک ها مورد بررسی بود.
ولی الان بررسی ها وجود ندارد.بیشتر جنجال است. البته جای خود بررسی شاید بشود ، ولی ما بیشتر جنجال ها را می بینیم.
شخصیت های دیگری ، در دنیای مجازی ، ظاهر می شوند که نمی خواهم اسم ببرم ، ولی شاید نیازی به شخصیت سازی نبود. یک شخصی در ذهنم است که آموزش های کامپیوتری می دهد... و شخصیت خاصی پیدا کرده ... مثلا اگر استاد یک دانشگاه به جای درس دادن ، ادا و اطوار از خودش دربیاورد و خودش بشود موضوع ، به جای اون موضوعی که باید درس بدهد ، خوب ، پسندیده نیست.
منظورم از این بحث این است که قدیم اینترنت حالت دانشگاه داشت..هر سایت یک موضوعی داشت ، ولی به تدریج شخصیت ها مطرح شد... البته اشکالی ندارد شخصیت فرد هم بروز کند ولی حواشی زیاد حول شخصیت اون فرد ، گاه اصلا موضوع را از بین می برد.
یک پیجی را دیدم که شخصی آموزشی کامپیوتری را داده بود ، ولی زیر صفحه در مورد شخصیت اون فرد صحبت شده بود.
یا اون اوایل اینترنت بود، هنوز شبکه اجتماعی وجود نداشت و حتی فروم ها هنوز رایج نشده بود....دو فرد فعال در یک فروم موضوع بحث اهالی فروم شدند... اسم نمی برم... یکی از اونها ، خیلی در علوم کامپیوتری ماهر بود ولی وقتی به حاشیه کشیده شد ، معلوم نشد چه سرنوشتی پیدا کرد. اون موقع حتی در فروم ها عکس واقعی شخص هم نبود ، ولی آنچنان فضای مجازی برای اون دو ایجاد کردند که نگو و نپرس.....
مجاز ، یعنی در دنیای خیالی بودن...
مثلا در مورد یک شخصیت سیاسی ، یا شخصیت های شبکه های مجازی ...
افسانه سرایی می شود...
منظور از مجاز ، منظورم همین است... مردم تصوراتی می سازند که با واقعیت هم خوانی ندارد...
یک فوتبالیست هم می تواند دچار چنین مسائلی شود...یعنی برایش شخصیت مجازی و خیالی بسازند که گاه خیلی خوب است و گاه خیل بد...
حتی این مجاز ، در فضای سیاسی کلی هم هست..
یعنی مردم به یک جریان سیاسی ، ناگهان دیدشان عوض می شود و .....
البته خیلی اوقات دلایل واقعی برای تغییر نظر مردم وجود دارد ولی گاه عده ای مزدور دارند یک تفکر را ایجاد می کنند... مثلا در فضای مجازی زیاد دیدید که امپراطوری بودن ایران ، بارها و بارها توسط اشخاصی مطرح می شد ، در هر تصویر یک سلسله معرفی می شد و پهنای قلمروی اون زمان ، روی نقشه نشان داده می شد که ایران شامل کدام کشورها و مناطق بوده... چه کسانی ، دنبال القای چی بودند ، از مطرح کردن قلمروی بزرگ قدیم ایران؟
منظورم اینه اون فضایی که ایجاد میشه گاه دلایل واقعی ندارد و یک سری مزدور داخلی یا خارجی دنبال ایجاد اون هستند.
سیاست های استعماری ، مثلا ایجاد اختلاف بین ایرانی و افغان ، فارس و ترک ، شیعه و سنی ، مسلمان و یهود ... چه کسانی به این اختلافات دامن می زنند؟ در صورتی که بحث بر سر مسائل بنیادی هر مذهب اصلا کم یاب یا نایاب است یا ممنوع است.. ولی اختلاف ها را یک سری دامن می زنند.
من قصد نداشتم وارد مباحث مذهبی و سیاسی بشوم ، بحث ، خودش ، به سمت اینها ، کشیده شد.
من می خواستم فضاهای مجازی بازی شکل را بگم ، ولی دیدم کلمه مجاز وسعتش خیلی گسترده تر از محدوده بازی است.
دوری از مجاز...
دوری از هیاهوها...
محقق بودن و دنبال جنجال ها نرفتن..
یک سری اخبار را داغ می کنند... و خیلی ها دنبالش می روند..
این خبر گاهی حتی سردی و گرمی هواست....
اینکه چند صد گروه می خواهند فکر مردم را جهت بدهند را نمی خواهم بحث کنم...
می خوام بگم چطور تحت این امواج قرار نگیریم. مثلا همین یک هفته پیش موج ایجاد کردند که فلان قدر سرد میشه و مواظب باشید و فلان... ولی واقعیت را که نگاه می کردیم ، با میزان جنجال جور در نمی آمد، دمای توچال را گزارش می دادند به جای مناطق شهری. چرا؟
من دنبال این نیستم ریشه اون موج سازها را پیدا کنیم ، میگم شناخت پیدا کنیم و خود را ایمن کنیم.
تجت تاثیر امواج قرار گرفتن ، افراد را هم به ستوه آورده... طرف میگه اصلا از اخبار خسته شدم... ولی اونها اخبار نیست.. امواجی است که یک سری ایجاد می کنند.... سو استفاده کسانی است که در شغلشان دارند بد کار می کنند ، مثلا تیتر زده ریزش قیمت خودرو ، ولی میروی نگاه می کنی می بینی زیر یک درصد کاهش قیمت بوده. زیاد این را دیدید. تیتر می زنه بورس سبز شد یا قرمز شد،... می خواهد هیجان بدهد.. ولی کار باید علمی و عقلی باشد... هیجان در اخبار معنی ندارد، فیلم سینمایی که نیست که اوج و هیجان داشته باشد.
متاورس شکست خورد ، دوربین واقعیت افزوده را آوردند..
باز میگم ، وقتی قصد باز کردن این تاپیک را داشتم ، اصلا نمی خواستم وارد این مباحث بشم..ولی شدم و اشکالی ندارد..
بحث من بازی ها و ادوات این کار بود... مثل دوربین واقعیت افزوده که چندی پیش هیاهو به پا کرد.
قرار بود فضاهای سه بعدی را باب کنند ، به نام متاورس ... انگار موفق نشدند ، حالا این دوربین ها را آوردند تا باب کنند.
باز میگم هر ابزاری در جای خودش می تونه مفید باشه...منظور من استفاده مضر از اون است.
همین گوشی تاچ و هوشمند چیز خوبیه ... چون کارهای زیادی را انجام میده.... ولی آفاتی هم دارد.
من افرادی را می بینم که یک سره گوشی دستشان است و معلوم نیست مشغول چی هستند.
یک سری مشغول بازیهای بی معنی هستند..
یک سری هم در شبکه های مجازی ، در حال چرخیدن بی هدف هستند.
من با بچه ها کار ندارم. روی صحبتم با بالغین است.
باید کلی قانون در باز کردن مطالب داشته باشید.
ابدا صفحات را باز شده ورق نزنید. برای ورود به یک صفحه باید دلیل داشته باشید...
هر روز قوانین خود را کامل تر کنید.
شاید شما قوانین هستید، بی قوانین تحت حمله اید.
فوائد زیاد اینترنت برای زندگی واقعی ،Versus مضرات اینترنت بر زندگی واقعی....
هر چیزی از اینترنت که مضر است را نابود کنیم. دیگران راه خودشان را می روند ، خودمان را نجات دهیم.
هر اثر مضری اینترنت در زندگی ما داشته را رفع کنیم. مثلا کاهش فعالیت و ورزش ، نرسیدن به امور روزمره زندگی.
سایت ها و نرم افزارهای مضر را حذف کنیم.
نگاه کن در دید کلی به زندگی ات باید چه رهی را بروی و په رفتاری را باید داشته باشی. غرق چیزی نشو.
سایتهای علمی و معتبر را لیست کنید.زبان انگلیسی خود را به تدریج قوی کنید. زندانی زبان فارسی نباشید.
اگر هیچی انگلیسی بلد نیستی ، اگر اراده کنی تا چند سال دیگر کلی پیشرفت کرده ای.
شبکه های اجتماعی مثل اینساگرام را محدود کنید و جایگزین اون سایتهایی را لیست کنید و مطالعه کنید.
چند سایت انگلیسی را هم لیست کنید.
هر مطلبی را نخوانید و با هر شخصی معاشرت نکنید. همین ها شخصیت شما را می سازد.
ورزش کنید. کارهای خانه بکنید. برای چیزهایی که روحیه خوب به شما می دهد وقت بگذارید.
