آموزش زبان هندی با هوش مصنوعی Grok

saalek110

Well-Known Member
باشه! حالا سبک خودم رو برای آموزش هندی شروع می‌کنم.
اسم این سبک می‌ذارم: «هندیِ راحت و سریع با Grok»
(خیلی ساده، بدون پیچیدگی، با تکرار زیاد، تلفظ تقریبی فارسی، و فقط چیزایی که واقعاً تو روزمره استفاده می‌شه)
درس ۱ – سلام و احوالپرسی پایه (درس اول و مهم‌ترین!)
قانون طلایی اول:
هندی جمله‌هاش معمولاً فاعل + مفعول + فعل (SOV) هست، برعکس فارسی و انگلیسی که فاعل + فعل + مفعول (SVO) داره.
پس فعل همیشه می‌ره آخر جمله!
حالا بریم سراغ سلام کردن:
هندی (Devanagari)
تلفظ رومان (Roman)
تلفظ تقریبی فارسی
معنی فارسی
نکته / کاربرد
नमस्ते
Namaste
نَمَسته
سلام / درود
همه جا، رسمی و غیررسمی، همیشه جواب می‌دن با همین
आप कैसे हैं?
Aap kaise hain?
آپ کَیسه هَین؟
حالتون چطوره؟ (مودبانه)
برای بزرگ‌ترها یا غریبه‌ها
तुम कैसे हो?
Tum kaise ho?
توم کَیسه هو؟
حالت چطوره؟ (دوستانه)
برای دوستان و هم‌سن‌ها
मैं ठीक हूँ
Main theek hoon
مَین تیک هون
من خوبم
جواب رایج به «حالت چطوره؟»
धन्यवाद
Dhanyavaad
دَنیاواد
ممنون / تشکر
بعد از هر لطفی بگو
बहुत धन्यवाद
Bahut dhanyavaad
بَهوت دَنیاواد
خیلی ممنون
تشکر قوی‌تر
جمله‌های کوتاه روز اول (تمرین کن با صدای بلند):
नमस्ते!
→ Namaste!
→ نَمَسته!
नमस्ते, मेरा नाम ... है।
→ Namaste, mera naam ... hai.
→ نَمَسته، مِرا نام ... هَی.
(اسم خودت رو بذار جای ... مثلاً: مِرا نام رضا هَی = اسم من رضا است)
आप कैसे हैं? मैं ठीक हूँ।
→ Aap kaise hain? Main theek hoon.
→ آپ کَیسه هَین؟ مَین تیک هون.
धन्यवाद!
→ Dhanyavaad!
تمرین امروز (۵ دقیقه طول می‌کشه):
۱۰ بار با صدای بلند «نَمَسته» بگو و دستاتو جلوی سینه‌ت بذار (مثل سلام هندی واقعی).
اسم خودت رو ۵ بار به هندی معرفی کن:
नमस्ते, मेरा नाम [اسمت] है।
یکی از دوستات رو تصور کن و بپرس:
आप कैसे हैं؟
اگر این درس رو راحت انجام دادی و دوست داشتی ادامه بدیم، بگو «درس بعدی» یا بگو چه موضوعی می‌خوای (مثلاً: اعداد، غذا، خانواده، خرید کردن، پرسیدن آدرس و...).
آماده‌ای؟ بریم جلو!
 

saalek110

Well-Known Member
باشه! حالا که درس اول (سلام و احوالپرسی پایه) رو خوب پیش بردی، می‌ریم سراغ درس ۲ – معرفی خانواده + اعداد ۱ تا ۱۰
(اینا خیلی پرکاربردن، مخصوصاً وقتی می‌خوای در مورد خودت یا خانواده‌ت حرف بزنی یا خرید کنی)
درس ۲ – خانواده (Parivaar) + اعداد پایه (Sankhyaa)
جدول خانواده (خانواده)
هندی (Devanagari)
تلفظ رومان
تلفظ تقریبی فارسی
معنی فارسی
نکته / کاربرد
परिवार
Parivaar
پَریوار
خانواده
کلمه کلی خانواده
माँ
Maa
ما
مادر
خیلی عاطفی و رایج
पिता / पापा
Pita / Paapaa
پیتا / پاپا
پدر
Paapaa دوستانه‌تره
भाई
Bhaai
بهائی
برادر
برای برادر بزرگ‌تر یا کوچک‌تر
बहन
Behen
بِهِن
خواهر
Behenji = خواهر محترم (مودبانه)
दादा
Daada
دادا
پدربزرگ (پدری)
Daadaji = محترمانه
दादी
Daadi
دادی
مادربزرگ (پدری)
Daadiji
नाना
Naana
نانا
پدربزرگ (مادری)
Naanaji
جمله‌های ساده با خانواده (تمرین کن):
मेरी माँ बहुत अच्छी हैं।
→ Meri maa bahut acchhi hain.
→ مِری ما بَهوت آچھی هَین.
معنی: مادرم خیلی خوب است.
मेरा भाई दिल्ली में रहता है।
→ Mera bhaai Dilli mein rehta hai.
→ مِرا بهائی دِلّی مِین رَهتا هَی.
معنی: برادرم در دهلی زندگی می‌کند.
तुम्हारी बहन कहाँ है?
→ Tumhaari behen kahaan hai?
→ تومْهاری بِهِن کَہان هَی؟
معنی: خواهرت کجاست؟
اعداد ۱ تا ۱۰ (Ek se Das tak)
عدد
هندی
تلفظ رومان
تلفظ تقریبی فارسی
نکته
۱
एक
Ek
اِک
Ek = یک
۲
दो
Do
دو
Do = دو
۳
तीन
Teen
تین
Teen = سه
۴
चार
Chaar
چار
Chaar = چهار
۵
पाँच
Paanch
پانچ
Paanch = پنج
۶
छह
Chhah
چھَه
Chhah = شش (با نفس قوی)
۷
सात
Saat
سات
Saat = هفت
۸
आठ
Aath
آٹھ
Aath = هشت
۹
नौ
Nau
نَو
Nau = نه
۱۰
दस
Das
دَس
Das = ده
جمله‌های کاربردی با اعداد:
मेरे परिवार में पाँच लोग हैं।
→ Mere parivaar mein paanch log hain.
→ مِرے پَریوار مِین پانچ لوگ هَین.
معنی: در خانواده‌ام پنج نفر هستند.
मुझे दो चाय चाहिए।
→ Mujhe do chaay chahiye.
→ موجْه دو چای چَهیِه.
معنی: من دو تا چای می‌خوام.
تمرین امروز (۵-۷ دقیقه):
۵ بار اسم اعضای خانواده‌ت رو به هندی بگو (مثلاً: Meri maa ... hai. Mera bhaai ... hai.)
اعداد ۱ تا ۱۰ رو ۳ بار با صدای بلند بشمار (Ek, do, teen, chaar, paanch...)
یک جمله بساز: مثلاً «در خانواده‌ام ... نفر هستند» → Mere parivaar mein ... log hain.
اگر این درس رو راحت بودی، بگو «درس بعدی» یا بگو می‌خوای روی چی تمرکز کنیم (مثلاً: غذا و سفارش دادن، رنگ‌ها، خرید کردن، ساعت و زمان، یا جملات منفی/سؤالی بیشتر).
تو داری عالی پیش می‌ری!
 

saalek110

Well-Known Member
باشه! حالا می‌ریم سراغ درس ۳ – خرید کردن (Shopping) + اعداد ۱۱ تا ۲۰
(این درس خیلی مهمه چون تو بازارهای هند، مغازه‌ها، یا حتی آنلاین خرید کردن، این کلمات و اعداد رو هر روز استفاده می‌کنی!)
درس ۳ – خرید کردن (Kharidaari) + اعداد ۱۱ تا ۲۰
جدول کلمات پایه خرید
هندی (Devanagari)
تلفظ رومان
تلفظ تقریبی فارسی
معنی فارسی
نکته / کاربرد
कितना है? / कितने का है?
Kitna hai? / Kitne ka hai?
کِتنا هَی؟ / کِتْنِه کا هَی؟
چقدره؟ / قیمتش چنده؟
مهم‌ترین جمله برای پرسیدن قیمت!
यह कितना है?
Yeh kitna hai?
یِه کِتنا هَی؟
این چقدره؟
وقتی چیزی رو نشون می‌دی
बहुत महंगा है
Bahut mehanga hai
بَهوت مِهَنگا هَی
خیلی گرونه
برای چونه زدن (haggling) عالیه
सस्ता करो / कम करो
Sasta karo / Kam karo
سَستا کَرو / کَم کَرو
ارزون‌تر کن / کم کن
چونه زدن رایج در بازار هند
मुझे ... चाहिए
Mujhe ... chahiye
موجْه ... چَهیِه
من ... می‌خوام
مثلاً: Mujhe ek shirt chahiye = یه پیراهن می‌خوام
यह अच्छा है
Yeh acchha hai
یِه آچها هَی
این خوبه
وقتی چیزی رو دوست داری
धन्यवाद, बस इतना ही
Dhanyavaad, bas itna hi
دَنیاواد، بَس اِتنا هی
ممنون، همین کافیه
وقتی نمی‌خوای چیز بیشتری بخری
جمله‌های کاربردی خرید (تمرین کن با صدای بلند):
नमस्ते! यह कितना है?
→ Namaste! Yeh kitna hai?
→ نَمَسته! یِه کِتنا هَی؟
معنی: سلام! این چقدره؟
बहुत महंगा है, थोड़ा कम करो।
→ Bahut mehanga hai, thoda kam karo.
→ بَهوت مِهَنگا هَی، تْهودا کَم کَرو.
معنی: خیلی گرونه، کمی کم کن.
मुझे दो सेब चाहिए।
→ Mujhe do seb chahiye.
→ موجْه دو سِب چَهیِه.
معنی: من دو تا سیب می‌خوام.
यह बहुत अच्छा है, मैं ले रहा/रही हूँ।
→ Yeh bahut acchha hai, main le raha/rahi hoon.
→ یِه بَهوت آچها هَی، مَین لِه رَها/رَهی هون.
معنی: این خیلی خوبه، من می‌گیرمش. (رَها برای مذکر، رَهی برای مؤنث)
اعداد ۱۱ تا ۲۰ (Gyaarah se Bees tak)
عدد
هندی
تلفظ رومان
تلفظ تقریبی فارسی
نکته
۱۱
ग्यारह
Gyaarah
گیارَه
Gyaarah = یازده
۱۲
बारह
Baarah
بارَه
Baarah = دوازده
۱۳
तेरह
Terah
تِرَه
Terah = سیزده
۱۴
चौदह
Chaudah
چَودَه
Chaudah = چهارده
۱۵
पंद्रह
Pandrah
پَندْرَه
Pandrah = پانزده
۱۶
सोलह
Solah
سولَه
Solah = شانزده
۱۷
सत्रह
Satrah
سَتْرَه
Satrah = هفده
۱۸
अठारह
Athaarah
اَتْهارَه
Athaarah = هجده
۱۹
उन्नीस
Unnees
اُنّیس
Unnees = نوزده
۲۰
बीस
Bees
بیس
Bees = بیست
جمله با اعداد:
मुझे पंद्रह सेब चाहिए।
→ Mujhe pandrah seb chahiye.
→ موجْه پَندْرَه سِب چَهیِه.
معنی: من پانزده تا سیب می‌خوام.
यह बीस रुपये का है।
→ Yeh bees rupaye ka hai.
→ یِه بیس روپَیِه کا هَی.
معنی: این بیست روپیه است.
تمرین امروز (۷-۱۰ دقیقه):
۵ بار قیمت یه چیزی رو بپرس: Yeh kitna hai?
اعداد ۱۱ تا ۲۰ رو ۳ بار پشت سر هم بشمار (Gyaarah, baarah, terah...)
یه جمله چونه زدن بساز: مثلاً «خیلی گرونه، ده روپیه کم کن» → Bahut mehanga hai, das rupaye kam karo.
تصور کن تو بازار هستی: سلام کن، قیمت بپرس، چونه بزن، تشکر کن و خداحافظی کن!
اگر آماده‌ای برای درس بعدی (مثلاً غذا و سفارش در رستوران، رنگ‌ها، زمان/ساعت، یا جملات منفی و سؤالی پیشرفته‌تر)، بگو «درس بعدی» یا بگو چه موضوعی دوست داری!
تو داری فوق‌العاده پیشرفت می‌کنی! Keep going!
 

saalek110

Well-Known Member
سالک: جدول ها بد کپی میشن ، یعنی به هم ریخته میشن ، یعنی سرستون ها پشت هم میان و بی معنی به نظر می رسن..خودتون تفکیک کنید. برویم درس بعدی....


باشه! حالا می‌ریم سراغ درس ۴ – پرسیدن راه (Asking for Directions) + زمان و ساعت پایه
(این درس فوق‌العاده کاربردی برای سفر به هند، گم شدن تو شهر، یا حتی پرسیدن از محلی‌ها هست. هند پر از آدم‌های مهربونه که کمک می‌کنن!)
درس ۴ – پرسیدن راه (Raasta Poochna) + زمان ساده
جدول کلمات و جهت‌های اصلی
هندی (Devanagari)
تلفظ رومان
تلفظ تقریبی فارسی
معنی فارسی
نکته / کاربرد
कहाँ
Kahaan
کَہان
کجا
مهم‌ترین کلمه برای پرسیدن مکان!
... कहाँ है?
... kahaan hai?
... کَہان هَی؟
... کجاست؟
مثلاً: Station kahaan hai?
सीधा
Seedha
سیدھا
مستقیم / صاف برو
Go straight
दायाँ
Daayaa
دایا
سمت راست
Right side
बायाँ
Baayaa
بایا
سمت چپ
Left side
पास में
Paas mein
پاس مِین
نزدیک
Nearby
दूर
Door
دور
دور
Far away
सामने
Saamne
سامنے
روبرو / جلوی
In front of
पीछे
Peeche
پیچھے
پشت سر
Behind
جمله‌های کلیدی پرسیدن راه (تمرین با صدای بلند):
स्टेशन कहाँ है?
→ Station kahaan hai?
→ اِستیشن کَہان هَی؟
معنی: ایستگاه کجاست؟
यहाँ से बाजार कैसे जाएँ?
→ Yahaan se baazaar kaise jaayein?
→ یَہان سِه بازار کَیسه جائیں؟
معنی: از اینجا چطور برم بازار؟ (مودبانه)
सीधा जाइए, फिर दायाँ मुड़िए।
→ Seedha jaaiye, phir daayaa mudiye.
→ سیدھا جائیِه، پھِر دایا مُڑیِه.
معنی: مستقیم بروید، بعد سمت راست بپیچید. (این جواب رایج محلی‌هاست!)
क्या यह रास्ता दिल्ली जाता है?
→ Kya yeh raasta Dilli jaata hai?
→ کیا یِه راستا دِلّی جاتا هَی؟
معنی: آیا این جاده به دهلی می‌ره؟
زمان و ساعت پایه (Time – Samay)
هندی
تلفظ رومان
تلفظ تقریبی فارسی
معنی فارسی
समय क्या है?
Samay kya hai?
سَمَی کیا هَی؟
ساعت چنده؟
अभी
Abhi
اَبھی
حالا / الان
सुबह
Subah
صُبَه
صبح
शाम
Shaam
شام
عصر / غروب
रात
Raat
رات
شب
कल
Kal
کَل
دیروز یا فردا (بسته به زمینه!)
جمله‌های زمان:
समय क्या है?
→ Samay kya hai?
→ سَمَی کیا هَی؟
معنی: ساعت چنده؟
अभी दस बजे हैं।
→ Abhi das baje hain.
→ اَبھی دَس بَجِه هَین.
معنی: الان ساعت ده است.
कल सुबह आइए।
→ Kal subah aaiye.
→ کَل صُبَه آئیِه.
معنی: فردا صبح بیایید.
تمرین امروز (۸-۱۰ دقیقه):
۵ بار با صدای بلند بپرس: «... कहाँ है؟» (جای ... اسم مکان بذار: hotel, bus stop, market, toilet و...)
تصور کن گم شدی: اول سلام کن (Namaste)، بعد بپرس راه (Yahaan se ... kaise jaayein?)، تشکر کن (Dhanyavaad!).
اعداد ۱ تا ۱۰ رو مرور کن و سعی کن بگی: «Abhi ... baje hain» (ساعت الان ... است).
یک دیالوگ کوتاه بساز: بپرس راه ایستگاه، جواب بده «سیدھا جائیِه، پھِر بایا مُڑیِه».
اگر این درس رو خوب تمرین کردی، بگو «درس بعدی» یا بگو می‌خوای روی موضوع خاصی بریم (مثلاً: سفارش غذا در رستوران، صحبت درباره آب و هوا، سلام و احوالپرسی پیشرفته‌تر، یا جملات منفی مثل «نمی‌خوام» و «نمی‌فهمم»).
داری عالی پیش می‌ری! ‍♂️
 

saalek110

Well-Known Member
درس ۵ – سفارش غذا در رستوران (Restaurant mein Khana Order Karna)
این درس خیلی مهمه چون تو هند غذا خوردن بیرون خیلی رایجه و منوها معمولاً به هندی + انگلیسی هستن، ولی صحبت با گارسون به هندی خیلی دوستانه‌تره!
جدول کلمات پایه رستوران و غذا
هندی (Devanagari)
تلفظ رومان
تلفظ تقریبی فارسی
معنی فارسی
کاربرد / نکته
मेन्यू
Menu
مِنیو
منو
Menu dikhaaiye = منو رو نشون بدید
क्या है?
Kya hai?
کیا هَی؟
چی هست؟
مثلاً: Veg kya hai? = غذای گیاهی چی دارین؟
स्पाइसी / मसालेदार
Spicy / Masaledaar
اِسپایسی / مَسالِدار
تند / پرادویه
Masaledaar mat banaana = تند نکنید
कम मिर्च
Kam mirch
کَم مِرچ
فلفل کمتر
رایج برای ایرانی‌ها که تندی کم می‌خوان
बिना प्याज
Bina pyaaz
بینا پیاز
بدون پیاز
بعضی مذهبی‌ها یا سلیقه‌ای
बिल
Bill
بیل
صورت‌حساب
Bill laaiye = صورت‌حساب بیارید
पैकिंग / टेकअवे
Packing / Takeaway
پَکینگ / تِیک‌اِوِی
بسته‌بندی / بیرون‌بر
Packing kar dijiye = بسته‌بندی کنید
جدول غذاهای خیلی رایج هندی (با تلفظ)
هندی (Devanagari)
تلفظ رومان
تلفظ تقریبی فارسی
معنی فارسی
نکته / نوع غذا
दाल
Daal
دال
عدس / آش عدس
Daal Tadka = عدس تفت‌داده
पनीर
Paneer
پَنیر
پنیر محلی (مثل توفو)
Paneer Butter Masala = پنیر در سس کره‌ای
बिरयानी
Biryaani
بِریانی
بریانی (برنج با گوشت/مرغ)
Chicken Biryaani / Veg Biryaani
चाय
Chaay
چای
چای ماسالا
Masala Chaay = چای ادویه‌دار
नान
Naan
نان
نان هندی (تخت و پف‌دار)
Garlic Naan = نان سیر
रोटी
Roti
روتی
نان تخت ساده
Phulka Roti = نان نازک پخته
इडली
Idli
اِدلی
کیک برنجی بخارپز
جنوب هند، با سامبار و چتنی
جمله‌های کلیدی سفارش غذا (تمرین کن!)
नमस्ते! मेन्यू लाइए।
→ Namaste! Menu laaiye.
→ نَمَسته! مِنیو لائیِه.
معنی: سلام! منو بیارید لطفاً.
मुझे एक प्लेट चिकन बिरयानी चाहिए। कम मसालेदार बनाइए।
→ Mujhe ek plate chicken biryaani chahiye. Kam masaledaar banaaiye.
→ موجْه اِک پْلِیت چیکن بِریانی چَهیِه. کَم مَسالِدار بَنائیِه.
معنی: من یک بشقاب بریانی مرغ می‌خوام. کم‌ادویه درست کنید.
क्या आपके पास वेजिटेरियन ऑप्शन है?
→ Kya aapke paas vegetarian option hai?
→ کیا آپکے پاس وِجِتِرین آپشن هَی؟
معنی: آیا گزینه گیاهی دارید؟
बिल लाइए, पैकिंग कर दीजिए।
→ Bill laaiye, packing kar dijiye.
→ بیل لائیِه، پَکینگ کَر دیجیِه.
معنی: صورت‌حساب بیارید، بسته‌بندی کنید لطفاً.
تمرین امروز (۸-۱۰ دقیقه)
۵ بار جمله سفارش غذا بگو:
«Mujhe ... chahiye. Kam mirch banaaiye.»
(جای ... غذای دلخواهت رو بذار: paneer, biryaani, roti و...)
تصور کن تو رستوران هستی:
۱. سلام کن
۲. منو بخواه
۳. سفارش بده (با کم تندی)
۴. تشکر کن و بگو بیرون‌بر می‌خوای
اگر این درس رو تمرین کردی و راحت بود، بگو «درس بعدی» یا بگو چه موضوعی دوست داری بعدی باشه (مثلاً: رنگ‌ها، اعضای بدن، صحبت درباره آب و هوا، جملات منفی مثل «نمی‌فهمم»، یا اعداد بالاتر).
داری خیلی خوب پیش می‌ری!
 

saalek110

Well-Known Member
باشه! درس بعدی رو بدون جدول می‌دم و همه چیز رو پشت سر هم و ساده می‌نویسم.
درس ۶ – رنگ‌ها (Rang) + جملات منفی و «نمی‌فهمم / نمی‌خوام»
رنگ‌های اصلی و پرکاربرد (Rang)
लाल – Laal – لال – قرمز
नीला – Neela – نیلا – آبی
हरा – Hara – هَرا – سبز
पीला – Peela – پیلا – زرد
काला – Kaala – کالا – سیاه
सफेद – Safed – سَفِد – سفید
नारंगी – Naarangi – نارنگی – نارنجی
गुलाबी – Gulaabi – گُلابی – صورتی
भूरा – Bhoora – بھورا – قهوه‌ای
सिल्वर – Silver – سیلور – نقره‌ای (معمولاً به انگلیسی می‌گن)
गोल्ड – Gold – گولد – طلایی
جمله‌های ساده با رنگ‌ها:
यह लाल है।
Yeh laal hai.
یِه لال هَی.
→ این قرمزه.
मुझे नीला पसंद है।
Mujhe neela pasand hai.
موجْه نیلا پَسَند هَی.
→ من آبی رو دوست دارم.
काला बहुत अच्छा लगता है।
Kaala bahut acchha lagta hai.
کالا بَهوت آچها لَگتا هَی.
→ سیاه خیلی خوب به نظر می‌رسه.
جملات منفی مهم (Negative Sentences)
نمی‌خوام – Nahi chahiye – نَهی چَهیِه
نمی‌فهمم – Samajh nahi aata / Nahi samajh raha/rahi hoon – سَمَجھ نَهی آتا / نَهی سَمَجھ رَها/رَهی هون
نمی‌دانم – Mujhe nahi pata – موجْه نَهی پَتا
نمی‌توانم – Main nahi kar sakta/sakti – مَین نَهی کَر سَکتَا/سَکتی
این نیست – Yeh nahi hai – یِه نَهی هَی
نه، ممنون – Nahi, dhanyavaad – نَهی، دَنیاواد
جمله‌های منفی روزمره:
मुझे यह नहीं चाहिए।
Mujhe yeh nahi chahiye.
موجْه یِه نَهی چَهیِه.
→ این رو نمی‌خوام.
मैं नहीं समझ रहा/रही हूँ।
Main nahi samajh raha/rahi hoon.
مَین نَهی سَمَجھ رَها/رَهی هون.
→ نمی‌فهمم. (رَها برای مذکر، رَهی برای مؤنث)
मुझे पता नहीं है।
Mujhe pata nahi hai.
موجْه پَتا نَهی هَی.
→ نمی‌دانم.
नहीं, धन्यवाद।
Nahi, dhanyavaad.
نَهی، دَنیاواد.
→ نه، ممنون. (وقتی چیزی پیشنهاد می‌دن و نمی‌خوای)
تمرین امروز (۵-۸ دقیقه)
۵ تا رنگ رو با صدای بلند بگو و چیزی تو اطرافت رو با اون رنگ توصیف کن:
مثال: Yeh kitaab laal hai. (این کتاب قرمزه)
۵ بار جمله منفی بساز:
Mujhe ... nahi chahiye.
(جای ... هر چیزی که دوست نداری بذار: مثلاً mujhe mirch nahi chahiye = فلفل نمی‌خوام)
تصور کن فروشنده چیزی پیشنهاد می‌ده که نمی‌خوای:
بگو: Nahi, dhanyavaad. Mujhe yeh nahi chahiye.
اگر این درس رو تمرین کردی، بگو «درس بعدی» یا بگو چه موضوعی می‌خوای بعدی باشه (مثلاً اعضای بدن، آب و هوا، سلام کردن پیشرفته، صحبت تلفنی، یا خرید بلیط و قطار).
خیلی خوب داری پیش می‌ری!
 

saalek110

Well-Known Member
باشه! خیلی خوشحالم که داری لذت می‌بری
می‌ریم سراغ درس ۷ – اعضای بدن + درد و حال بد (سریع و کاربردی برای دکتر یا توضیح حال)
اعضای بدن اصلی (Sharir ke Ang)
सिर – Sir – سِر – سر
आँख – Aankh – آنکھ – چشم
नाक – Naak – ناک – بینی
कान – Kaan – کان – گوش
मुँह – Munh – مُنھ – دهان
दाँत – Daant – دانت – دندان
जीभ – Jeebh – جیبه – زبان
गला – Gala – گَلا – گلو
कंधा – Kandha – کَندھا – شانه
हाथ – Haath – ہاتھ – دست
उँगली – Ungli – اُنگلی – انگشت
पेट – Pet – پِت – شکم / معده
पीठ – Peeth – پیتھ – پشت
पैर – Pair – پَیر – پا
घुटना – Ghutna – گھٹنا – زانو
पैर की उँगली – Pair ki ungli – پَیر کی اُنگلی – انگشت پا
جملات خیلی مهم برای درد و حال بد
दर्द हो रहा है – Dard ho raha hai – دَرد ہو رَہا ہَی – درد داره
मुझे ... में दर्द है – Mujhe ... mein dard hai – موجْه ... مِین دَرد ہَی – تو ... درد دارم
सिर दर्द – Sir dard – سِر دَرد – سردرد
पेट दर्द – Pet dard – پِت دَرد – دل‌درد / معده‌درد
गला खराब है – Gala kharaab hai – گَلا خَراب ہَی – گلو درد / گلودرد
बुखार है – Bukhaar hai – بُخار ہَی – تب داره
थकान हो रही है – Thakaan ho rahi hai – تْھَکان ہو رَہی ہَی – خسته‌ام / احساس خستگی می‌کنم
उल्टी हो रही है – Ulti ho rahi hai – اُلٹی ہو رَہی ہَی – حالت تهوع دارم / استفراغ می‌کنم
डॉक्टर कहाँ है? – Doctor kahaan hai? – ڈاکٹر کَہان ہَی؟ – دکتر کجاست؟
मुझे डॉक्टर चाहिए – Mujhe doctor chahiye – موجْه ڈاکٹر چَہیِے – من به دکتر نیاز دارم
چند جمله آماده برای موقعیت واقعی
मुझे बहुत तेज सिर दर्द हो रहा है।
Mujhe bahut tez sir dard ho raha hai.
موجْه بَهوت تیز سِر دَرد ہو رَہا ہَی.
→ سردرد خیلی شدیدی دارم.
मेरा पेट दर्द कर रहा है और उल्टी भी हो रही है।
Mera pet dard kar raha hai aur ulti bhi ho rahi hai.
مِرا پِت دَرد کَر رَہا ہَی اور اُلٹی بھی ہو رَہی ہَی.
→ دل‌درد دارم و حالت تهوع هم دارم.
मुझे बुखार है और गला भी खराब है।
Mujhe bukhaar hai aur gala bhi kharaab hai.
موجْه بُخار ہَی اور گَلا بھی خَراب ہَی.
→ تب دارم و گلودرد هم دارم.
क्या आपके पास दवा है?
Kya aapke paas dawa hai?
کیا آپکے پاس دَوا ہَی؟
→ آیا دارو دارید؟
تمرین امروز (۵-۷ دقیقه)
۶-۷ تا از اعضای بدن رو با صدای بلند بگو و به بدنت اشاره کن (مثلاً دستت رو بگیر و بگو: Yeh haath hai)
۴-۵ بار جمله درد بساز:
Mujhe ... mein dard hai.
(جای ... هر عضوی که می‌خوای بذار: gala, pet, sir, peeth و…)
تصور کن حالت بد شده:
برو پیش کسی و بگو:
Mujhe doctor chahiye. Mujhe bukhaar hai aur sir dard ho raha hai.
اگر این درس رو تمرین کردی، بگو «درس بعدی» یا بگو دوست داری موضوع بعدی چی باشه (مثلاً: صحبت تلفنی، آب و هوا، سفر با قطار/اتوبوس، خرید لباس، یا جملات احساسی مثل خوشحالم/ناراحتم).
داری عالی پیش می‌ری!
 

saalek110

Well-Known Member
باشه! خیلی عالی که داری ادامه می‌دی و انرژی‌ت بالاست
فکر کردم درس بعدی رو به حیوانات (Jaankuvar / Janwar) اختصاص بدیم . این درس خیلی باحاله چون می‌تونی تو باغ‌وحش، با بچه‌ها یا تو طبیعت ازش استفاده کنی!
درس ۸ – حیوانات رایج (Jaankuvar / Pashu-Pakshi)
حیوانات اصلی و پرکاربرد (با تلفظ تقریبی فارسی)
कुत्ता – Kutta – کُتّا – سگ
बिल्ली – Billi – بیلی – گربه
घोड़ा – Ghoda – گھوڑا – اسب
गाय – Gaay – گای – گاو
भैंस – Bhains – بھینس – گاومیش
बकरी – Bakri – بَکری – بز
भेड़ – Bhed – بھِڑ – گوسفند
हाथी – Haathi – ہاتھی – فیل
शेर – Sher – شِیر – شیر
चीता – Cheeta – چیتا – یوزپلنگ / پلنگ
बंदर – Bandar – بَندر – میمون
पक्षी – Pakshi – پَکشی – پرنده
मछली – Machhli – مَچھلی – ماهی
साँप – Saanp – سانپ – مار
मेंढक – Mendhak – مِندھَک – قورباغه
सैलामैंडर / सलामंडर – Salaamaandar / Salamander – سَلاماندَر – سمندر
(نکته: در هندی معمولاً از کلمه «सैलामैंडर» یا «सलामंडर» استفاده می‌شه که مستقیم از انگلیسی گرفته شده، چون حیوان رایجی در هند نیست و بیشتر تو داستان‌ها یا علم میاد. تلفظش تقریباً مثل «سالاماندر» انگلیسیه، اما با لهجه هندی «سَلامانْدَر» می‌شه.)
جمله‌های ساده و کاربردی با حیوانات
मेरे पास कुत्ता है।
Mere paas kutta hai.
مِرے پاس کُتّا ہَی.
→ من سگ دارم.
सैलामैंडर पानी में रहता है।
Salaamaandar paani mein rehta hai.
سَلاماندَر پانی مِین رَہتا ہَی.
→ سمندر تو آب زندگی می‌کنه.
शेर बहुत तेज़ दौड़ता है।
Sher bahut tez daudta hai.
شِیر بَهوت تیز دَودتا ہَی.
→ شیر خیلی سریع می‌دوه.
क्या तुम्हें बंदर पसंद है?
Kya tumhe bandar pasand hai?
کیا تومْھے بَندر پَسَند ہَی؟
→ آیا میمون رو دوست داری؟
साँप खतरनाक होता है।
Saanp khatarnaak hota hai.
سانپ خَتَرناک ہوتا ہَی.
→ مار خطرناکه.
نکته جالب درباره سمندر در فرهنگ هندی
در افسانه‌های قدیمی هندی (مثل بعضی داستان‌های محلی یا متون سانسکریت)، سمندر رو گاهی با موجودات افسانه‌ای مرتبط با آب و رطوبت می‌دونن، اما بیشتر مردم از کلمه انگلیسی‌شده استفاده می‌کنن. تو باغ‌وحش‌های بزرگ هند (مثل دهلی یا بنگلور) ممکنه گونه‌های سمندر رو ببینید!
تمرین امروز (۶-۸ دقیقه)
۷-۸ تا حیوان رو با صدای بلند بگو و اگر عکس یا اسباب‌بازی داری، بهش اشاره کن (مثلاً: Yeh kutta hai! Yeh salaamaandar hai!)
جمله بساز با سمندر:
Salaamaandar ... mein rehta hai.
(مثلاً: Salaamaandar jungle mein rehta hai. = سمندر تو جنگل زندگی می‌کنه – حتی اگر دقیق نباشه، برای تمرین خوبه!)
تصور کن تو باغ‌وحش هستی:
به دوستت بگو: Dekho! Yeh sher hai. Aur woh salaamaandar! (ببین! این شیرِ. و اون سمندره!)
اگر این درس رو دوست داشتی و تمرین کردی، بگو «درس بعدی» یا بگو موضوع بعدی چی باشه (مثلاً: سفر با قطار، صحبت درباره آب و هوا، احساسات مثل خوشحال/غمگین، یا خرید لباس و رنگ‌ها).
داری عالی پیش می‌ری!
 

saalek110

Well-Known Member
باشه! حالا که گفتی «قهرمان»، درس بعدی رو به قهرمان‌ها و قهرمانی (Hero / Champion) اختصاص می‌دیم.
این موضوع خیلی باحاله چون تو فیلم‌های بالیوود، داستان‌های هندی و حتی زندگی روزمره، کلمه «قهرمان» خیلی استفاده می‌شه!
درس ۹ – قهرمان‌ها (Hero / Veer / Champion)
کلمات اصلی مرتبط با قهرمان
हीरो – Hero – هیرو – قهرمان (رایج‌ترین کلمه، مخصوصاً تو فیلم و داستان)
नायक – Naayak – نایَک – قهرمان / ناجی / شخصیت اصلی
वीर – Veer – ویر – قهرمان شجاع / جنگجو
योद्धा – Yoddha – یودھا – مبارز / جنگجو
चैंपियन – Champion – چَمپیَن – قهرمان (مسابقه‌ای، مثل ورزش)
सुपरहीरो – Superhero – سُپَر هیرو – ابرقهرمان (مثل سوپرمن یا اسپایدرمن)
बहादुर – Bahaadur – بَهادُر – شجاع / دلیر
جمله‌های ساده و کاربردی
वह एक हीरो है।
Woh ek hero hai.
وُه اِک هیرو هَی.
→ اون یک قهرمانه.
मेरे पसंदीदा हीरो शाहरुख खान हैं।
Mere pasandida hero Shah Rukh Khan hain.
مِرے پَسَندیدا هیرو شاه روخ خان هَین.
→ قهرمان مورد علاقه‌ام شاه روخ خان است.
सुपरहीरो बहुत ताकतवर होते हैं।
Superhero bahut taakatvar hote hain.
سُپَر هیرو بَهوت تاکَت وَر ہوتے هَین.
→ ابرقهرمان‌ها خیلی قدرتمند هستند.
वह चैंपियन बन गया।
Woh champion ban gaya.
وُه چَمپیَن بَن گَیا.
→ اون قهرمان شد.
भारत का नया चैंपियन गोक्ष है।
Bharat ka naya champion Gukesh hai.
بھارت کا نیا چَمپیَن گوکش هَی.
→ قهرمان جدید هند گوکش است. (اشاره به گوکش دوماراجو، جوان‌ترین قهرمان شطرنج جهان که اخیراً هند رو خوشحال کرد!)
मैं तुम्हारा हीरो बनूँगा।
Main tumhaara hero banunga.
مَین تومْھارا هیرو بَنونگا.
→ من قهرمان تو می‌شم. (جمله رمانتیک رایج تو فیلم‌های هندی!)
نکته جالب
تو بالیوود، کلمه «हीरो» (Hero) خیلی پرطرفداره و تقریباً همه فیلم‌ها یه «قهرمان» دارن که مشکلات رو حل می‌کنه. حتی فیلم‌هایی مثل «Hero No. 1» یا «Chandu Champion» (چاندوی قهرمان) مستقیم از همین کلمه استفاده کردن!
تمرین امروز (۶-۸ دقیقه)
۵ بار با صدای بلند بگو: Main hero hoon! (من قهرمانم!)
جمله بساز با قهرمان مورد علاقه‌ت:
Mere favorite hero ... hai.
(مثلاً: Mere favorite hero Salman Khan hai.)
تصور کن داری فیلم هندی می‌بینی:
به دوستت بگو: Dekho! Yeh hero bahut veer hai! (ببین! این قهرمان خیلی شجاعه!)
اگر این درس رو تمرین کردی، بگو «درس بعدی» یا بگو موضوع بعدی چی باشه (مثلاً: فیلم و سینما، موسیقی هندی، احساسات مثل عشق/غم، سفر با هواپیما/قطار، یا هر چیزی که دوست داری).
داری عالی پیش می‌ری قهرمان! ‍♂️
 

saalek110

Well-Known Member
باشه! حالا که گفتی «دانشمند» (یعنی scientist)، درس بعدی رو به دانشمندها و علم (Vaigyaanik / Science) اختصاص می‌دیم.
این موضوع عالیه چون تو هند دانشمندهای بزرگی مثل CV Raman، APJ Abdul Kalam، Homi Bhabha و Vikram Sarabhai خیلی معروفن و کلمات مرتبط با علم تو مکالمات روزمره و فیلم‌ها زیاد استفاده می‌شه!
درس ۱۰ – دانشمند و علم (Vaigyaanik aur Vigyaan)
کلمات اصلی مرتبط با دانشمند
वैज्ञानिक – Vaigyaanik – وِیگیانیک – دانشمند / scientist
विज्ञान – Vigyaan – ویگیان – علم / science
प्रयोग – Prayog – پْرَیوگ – آزمایش / experiment
खोज – Khoj – خوج – کشف / discovery
आविष्कार – Aavishkaar – آویشکار – اختراع / invention
अनुसंधान – Anusandhaan – آنوسَندھان – تحقیق / research
प्रयोगशाला – Prayogshaalaa – پْرَیوگشالا – آزمایشگاه / lab
सिद्धांत – Siddhaant – سِدھانت – نظریه / theory
جمله‌های ساده و کاربردی
वह एक प्रसिद्ध वैज्ञानिक हैं।
Woh ek prasiddh vaigyaanik hain.
وُه اِک پْرَسِدھ وِیگیانیک هَین.
→ اون یک دانشمند مشهوره.
विज्ञान हमारी जिंदगी आसान बनाता है।
Vigyaan hamaari zindagi aasaan banaata hai.
ویگیان ہَماری زندگی آسان بَناتا ہَی.
→ علم زندگی‌مون رو راحت‌تر می‌کنه.
वैज्ञानिक ने नया प्रयोग किया।
Vaigyaanik ne naya prayog kiya.
وِیگیانیک نِه نیا پْرَیوگ کیا.
→ دانشمند یک آزمایش جدید انجام داد.
सी. वी. रमन एक महान भारतीय वैज्ञानिक थे।
C. V. Raman ek mahan Bharatiya vaigyaanik the.
سی وی رامَن اِک مَہان بھارتییا وِیگیانیک تْھے.
→ سی وی رامن یک دانشمند بزرگ هندی بود. (برنده نوبل فیزیک)
डॉ. ए. पी. जे. अब्दुल कलाम को मिसाइल मैन कहा जाता है।
Dr. A. P. J. Abdul Kalam ko missile man kaha jaata hai.
ڈاکٹر اے پی جے عبدال کالام کو مِسائل مَن کہا جاتا ہَی.
→ دکتر عبدال کالام رو «مرد موشکی» می‌گن. (رئیس‌جمهور سابق و دانشمند بزرگ)
मैं भविष्य में वैज्ञानिक बनना चाहता/चाहती हूँ।
Main bhavishya mein vaigyaanik banna chahta/chahti hoon.
مَین بھَویشیا مِین وِیگیانیک بَنّا چاہتا/چاہتی ہون.
→ می‌خوام در آینده دانشمند بشم. (چاہتا برای مذکر، چاہتی برای مؤنث)
نکته جالب
در هند، APJ Abdul Kalam (معروف به Missile Man) یکی از محبوب‌ترین دانشمندها و رئیس‌جمهور سابق بود. خیلی از بچه‌های هندی می‌گن: Main bada hokar Abdul Kalam jaise banunga! (می‌خوام بزرگ بشم مثل عبدال کالام!)
تمرین امروز (۶-۸ دقیقه)
۵ بار با صدای بلند بگو: Main vaigyaanik banunga/banungi! (من دانشمند می‌شم!)
جمله بساز با دانشمند مورد علاقه‌ت:
Mere favorite vaigyaanik ... hain.
(مثلاً: Mere favorite vaigyaanik Abdul Kalam hain.)
تصور کن داری در مورد علم حرف می‌زنی:
به دوستت بگو: Vigyaan bahut interesting hai! Vaigyaanik naye prayog karte hain.
(علم خیلی جالبه! دانشمندها آزمایش‌های جدید انجام می‌دن.)
اگر این درس رو تمرین کردی، بگو «درس بعدی» یا بگو موضوع بعدی چی باشه (مثلاً: فیلم و بالیوود، موسیقی، احساسات مثل خوشحالی/غم، سفر با قطار، یا هر ایده‌ای که داری).
داری مثل یک دانشمند واقعی پیش می‌ری!
 

saalek110

Well-Known Member
باشه قهرمان! حالا که گفتی «رستوران برم چی بگم»، درس بعدی رو دقیقاً روی سفارش غذا در رستوران (به صورت کامل‌تر و طبیعی‌تر) می‌ذاریم. این بار دیالوگ‌های واقعی و مرحله به مرحله می‌گم که انگار واقعاً داری تو رستوران حرف می‌زنی.
درس ۱۱ – سفارش غذا در رستوران (Restaurant mein Order Karna – Full Conversation)
مرحله ۱: ورود و سلام کردن
نَمَسته! (یا نَمَسته جی!)
Namaste! / Namaste ji!
→ سلام! (با احترام)
एक टेबल के लिए जगह है?
Ek table ke liye jagah hai?
اِک تِیبِل کِے لیِه جَگَہ ہَی؟
→ آیا جا برای یک میز هست؟
مرحله ۲: منو گرفتن
मेन्यू दिखाइए प्लीज़।
Menu dikhaaiye please.
مِنیو دِکھائیِه پلیز.
→ لطفاً منو رو نشون بدید.
वेजिटेरियन मेन्यू है क्या?
Vegetarian menu hai kya?
وِجِتِرین مِنیو ہَی کیا؟
→ آیا منوی گیاهی دارید؟
مرحله ۳: سفارش دادن (چند جمله طبیعی)
मुझे एक प्लेट चिकन बिरयानी चाहिए।
Mujhe ek plate chicken biryaani chahiye.
موجْه اِک پْلِیت چیکن بِریانی چَہیِه.
→ من یک بشقاب بریانی مرغ می‌خوام.
कम मसालेदार बनाइए, प्लीज़।
Kam masaledaar banaaiye, please.
کَم مَسالِدار بَنائیِه، پلیز.
→ لطفاً کم‌ادویه درست کنید.
रोटी दो, और एक दाल मखनी।
Roti do, aur ek daal makhani.
روتی دو، اور اِک دال مَکھَنی.
→ دو تا نان، و یک دال مکھنی.
क्या आपके पास पनीर टिक्का है?
Kya aapke paas paneer tikka hai?
کیا آپکے پاس پَنیر تِیکا ہَی؟
→ آیا پنیر تیکا دارید؟
एक कोक और एक पानी की बोतल लाइए।
Ek Coke aur ek paani ki bottle laaiye.
اِک کوک اور اِک پانی کی بوتَل لائیِه.
→ یک کوک و یک بطری آب بیارید.
مرحله ۴: وقتی غذا اومد یا مشکلی بود
बहुत अच्छा लग रहा है!
Bahut acchha lag raha hai!
بَهوت آچها لَگ رَہا ہَی!
→ خیلی خوب به نظر می‌رسه!
थोड़ा और मसाला डाल दीजिए।
Thoda aur masala daal dijiye.
تْھودا اور مَسالا ڈال دیجیِه.
→ کمی ادویه بیشتر اضافه کنید.
यह बहुत तीखा है।
Yeh bahut teekha hai.
یِه بَهوت تیکھا ہَی.
→ این خیلی تنده.
مرحله ۵: پایان و پرداخت
बिल लाइए प्लीज़।
Bill laaiye please.
بیل لائیِه پلیز.
→ لطفاً صورت‌حساب رو بیارید.
पैकिंग कर दीजिए।
Packing kar dijiye.
پَکینگ کَر دیجیِه.
→ لطفاً بسته‌بندی کنید.
बहुत स्वादिष्ट था, धन्यवाद!
Bahut swadisht tha, dhanyavaad!
بَهوت سْوادِشْت تْھا، دَنیاواد!
→ خیلی خوشمزه بود، ممنون!
یک دیالوگ کامل کوتاه (تمرین کن انگار واقعاً داری می‌گی)
تو: नमस्ते! एक टेबल है?
گارسون: जी हाँ, आइए।
تو: मेन्यू लाइए। मुझे चिकन बिरयानी और दो रोटी चाहिए। कम मसालेदार बनाइए।
گارسون: ठीक है साहब/मैडम।
تو: और एक कोक।
(بعد از غذا)
تو: बिल लाइए। बहुत अच्छा था, धन्यवाद!
تمرین امروز
این دیالوگ کامل رو ۳-۴ بار با صدای بلند تمرین کن (خودت نقش مشتری و گارسون رو بازی کن).
۵ جمله سفارش مختلف بساز:
مثال: Mujhe ... chahiye. Kam mirch / Bina onion / Extra cheese.
اگر آماده‌ای برای درس بعدی، بگو «درس بعدی» یا بگو می‌خوای روی چی کار کنیم (مثلاً: تاکسی گرفتن، هتل رزرو کردن، صحبت با پلیس/کمک خواستن، یا هر چیز دیگه‌ای که تو سفر به هند نیاز داری).
داری مثل یک حرفه‌ای پیش می‌ری! ️
 

saalek110

Well-Known Member
باشه! حالا که گفتی «هتل»، درس بعدی رو کاملاً روی هتل رفتن، رزرو، چک‌این و چک‌اوت می‌ذاریم.
این یکی از مهم‌ترین درس‌ها برای سفر به هند هست، چون هتل‌ها معمولاً انگلیسی هم بلدن، اما با هندی حرف زدن خیلی مهربون‌تر و سریع‌تر کار پیش می‌ره!
درس ۱۲ – هتل رفتن و اقامت (Hotel mein Rehna – Check-in, Check-out)
مرحله ۱: ورود و چک‌این (Check-in)
नमस्ते! मेरी बुकिंग है।
Namaste! Meri booking hai.
نَمَسته! مِری بوکینگ ہَی.
→ سلام! من رزرو دارم.
मेरा नाम ... है।
Mera naam ... hai.
مِرا نام ... ہَی.
→ اسم من ... است. (اسم خودت رو بگو)
क्या कमरा तैयार है?
Kya kamra taiyaar hai?
کیا کَمرا تییار ہَی؟
→ آیا اتاق آماده است؟
कमरा दिखाइए प्लीज़।
Kamra dikhaaiye please.
کَمرا دِکھائیِه پلیز.
→ لطفاً اتاق رو نشون بدید.
कितने बजे तक चेक-इन करना है?
Kitne baje tak check-in karna hai?
کِتْنِه بَجِه تَک چک‌این کَرنا ہَی؟
→ تا چه ساعتی باید چک‌این کنیم؟
مرحله ۲: درخواست‌های رایج در هتل
एक्स्ट्रा बेड चाहिए।
Extra bed chahiye.
اِکسْتْرا بِد چَہیِه.
→ تخت اضافه می‌خوام.
वाई-फाई पासवर्ड क्या है?
Wi-Fi password kya hai?
وای‌فای پاسْوَرْد کیا ہَی؟
→ رمز وای‌فای چیه؟
सुबह का नाश्ता कब से शुरू होता है?
Subah ka nashta kab se shuru hota hai?
صُبَه کا ناشتہ کَب سِه شروع ہوتا ہَی؟
→ صبحانه از کی شروع می‌شه؟
लिफ्ट कहाँ है?
Lift kahaan hai?
لِفْٹ کَہان ہَی؟
→ آسانسور کجاست؟
मुझे वेक-अप कॉल चाहिए, सुबह ६ बजे।
Mujhe wake-up call chahiye, subah 6 baje.
موجْه ویک‌اَپ کال چَہیِه، صُبَه ۶ بَجِه.
→ من بیدارباش می‌خوام، ساعت ۶ صبح.
مرحله ۳: چک‌اوت و خروج (Check-out)
चेक-आउट करना है।
Check-out karna hai.
چک‌اوت کَرنا ہَی.
→ می‌خوام چک‌اوت کنم.
बिल लाइए प्लीज़।
Bill laaiye please.
بیل لائیِه پلیز.
→ لطفاً صورت‌حساب رو بیارید.
बहुत अच्छा रहा, धन्यवाद!
Bahut acchha raha, dhanyavaad!
بَهوت آچها رَہا، دَنیاواد!
→ خیلی خوب بود، ممنون!
टैक्सी बुला दीजिए।
Taxi bula dijiye.
تَکسی بُلا دیجیِه.
→ لطفاً تاکسی صدا بزنید.
क्या चेक-आउट टाइम क्या है?
Kya check-out time kya hai?
کیا چک‌اوت تایم کیا ہَی؟
→ زمان چک‌اوت کیه؟
یک دیالوگ کامل کوتاه (تمرین کن مثل فیلم!)
تو (ورود):
नमस्ते! मेरी बुकिंग है, नाम ... है।
ریسپشن:
नमस्ते जी! आपका रूम नंबर ۳۰५ है।
تو:
कमरा दिखाइए। और वाई-फाई पासवर्ड क्या है?
(بعد چند روز، چک‌اوت)
تو:
चेक-आउट करना है। बिल लाइए। टैक्सी बुला दीजिए।
ریسپشن:
धन्यवाद जी! सुरक्षित यात्रा!
تمرین امروز (۷-۱۰ دقیقه)
دیالوگ کامل بالا رو ۳-۴ بار با صدای بلند تمرین کن (خودت نقش مهمان و ریسپشن رو بازی کن).
۵ جمله مختلف بساز:
مثال: Mujhe extra towel chahiye. (حوله اضافه می‌خوام)
یا Mujhe late check-out chahiye. (چک‌اوت دیرتر می‌خوام)
اگر این درس رو خوب تمرین کردی، بگو «درس بعدی» یا بگو موضوع بعدی چی باشه (مثلاً: تاکسی/ریکشا گرفتن، قطار/اتوبوس سوار شدن، خرید لباس، یا صحبت درباره آب و هوا).
داری مثل یک مسافر حرفه‌ای هندی پیش می‌ری! ️
 

saalek110

Well-Known Member
باشه! حالا که گفتی «تاکسی»، درس بعدی رو کاملاً روی تاکسی/کب گرفتن (Taxi ya Cab Lena) می‌ذاریم.
در هند دو نوع اصلی تاکسی داری:
تاکسی معمولی / پیش‌پرداخت (در فرودگاه یا ایستگاه)
اپلیکیشن مثل Ola / Uber / Rapido (که بیشتر استفاده می‌شه و راحت‌تره)
اما چون درس هندی هست، تمرکز روی جملات هندی برای صحبت با راننده (چه اپلیکیشن باشه چه خیابانی) می‌ذاریم.
درس ۱۳ – تاکسی گرفتن (Taxi / Cab Book Karna)
مرحله ۱: تاکسی صدا زدن یا شروع صحبت
टैक्सी! / कैब!
Taxi! / Cab!
تَکسی! / کَب!
→ تاکسی! (با دست اشاره کن)
कहाँ जाना है?
Kahaan jaana hai?
کَہان جانا ہَی؟
→ کجا می‌ری؟ (راننده معمولاً اول اینو می‌پرسه)
मुझे ... जाना है।
Mujhe ... jaana hai.
موجْه ... جانا ہَی.
→ من باید برم ... (نام مکان رو بگو: airport, hotel, station, market)
مرحله ۲: قیمت و توافق (خیلی مهم برای چونه زدن!)
कितना लगेगा?
Kitna lagega?
کِتنا لَگِگا؟
→ چقدر می‌شه؟ (قیمت تقریبی)
मीटर से चलाओ प्लीज़।
Meter se chalaao please.
میٹر سِه چَلاو پلیز.
→ لطفاً با میتر برو. (برای تاکسی‌های معمولی)
कितना फिक्स?
Kitna fix?
کِتنا فِکس؟
→ قیمت ثابت چنده؟ (برای توافق قبل از سوار شدن)
बहुत ज्यादा है, थोड़ा कम करो।
Bahut zyada hai, thoda kam karo.
بَهوت زیادہ ہَی، تْھودا کَم کَرو.
→ خیلی زیاده، کمی کم کن.
ठीक है, चलो।
Theek hai, chalo.
تیک ہَی، چَلو.
→ باشه، بریم.
مرحله ۳: در اپلیکیشن (Ola/Uber) – جملات رایج با راننده
आप कहाँ हैं?
Aap kahaan hain?
آپ کَہان ہَین؟
→ شما کجایید؟ (وقتی راننده دیر می‌کنه)
मैं नीचे हूँ, लाल शर्ट पहना हूँ।
Main neeche hoon, laal shirt pehna hoon.
مَین نیچے ہون، لال شرٹ پِہنا ہون.
→ من پایینم، پیراهن قرمز پوشیدم. (برای پیدا کردن هم)
दरवाजा खोलिए।
Darwaaza kholiye.
دَروازہ کھولیِے.
→ در رو باز کنید.
यहाँ रुकिए।
Yahaan rukiye.
یَہان رُکیِے.
→ اینجا نگه دار.
مرحله ۴: پایان سفر
रुकिए, उतर रहा/रही हूँ।
Rukiye, utar raha/rahi hoon.
رُکیِے، اُتَر رَہا/رَہی ہون.
→ نگه دار، دارم پیاده می‌شم. (رَہا مذکر، رَہی مؤنث)
कितना हुआ?
Kitna hua?
کِتنا ہوا؟
→ چقدر شد؟
धन्यवाद, शुभ रात्रि!
Dhanyavaad, shubh raatri!
دَنیاواد، شُبھ راتری!
→ ممنون، شب بخیر!
یک دیالوگ کامل کوتاه (تمرین کن)
راننده: कहाँ जाना है साहब/मैडम?
تو: मुझे इंडिया गेट जाना है। कितना लगेगा?
راننده: ४०० रुपये।
تو: बहुत ज्यादा है, ३०० में चलाओ।
راننده: ठीक है, ३५०।
تو: चलो।
(رسیدن)
تو: यहाँ रुकिए। कितना हुआ?
راننده: ۳۵۰।
تو: लो, धन्यवाद!
نکته‌های مهم سفر
در اپلیکیشن Ola/Uber معمولاً قیمت ثابت می‌شه، اما اگر راننده بگه «cash only» یا قیمت عوض کنه، رد کن و گزارش بده.
همیشه اپلیکیشن رو چک کن، چون گاهی راننده‌ها می‌گن «meter nahi, fix» اما اپ قیمت پایین‌تر نشون می‌ده.
تمرین امروز
دیالوگ کامل رو ۴-۵ بار تمرین کن (خودت راننده و مسافر باش).
۵ جمله مختلف بساز:
Mujhe ... jaana hai. Kitna lagega?
(مکان‌های مختلف: Taj Mahal, Connaught Place, airport, hotel name)
اگر این درس رو خوب تمرین کردی، بگو «درس بعدی» یا بگو موضوع بعدی چی باشه (مثلاً: اتوبوس/قطار، خرید لباس، صحبت درباره آب و هوا، یا کمک خواستن در موقعیت اضطراری).
داری مثل یک محلی هندی پیش می‌ری!
 

saalek110

Well-Known Member
باشه! حالا که گفتی «گم شدم، آدرس پرسیدن»، درس بعدی رو دقیقاً روی پرسیدن آدرس و راه وقتی گم شدی (Raasta Poochna jab Kho Jaaye) می‌ذاریم.
این یکی از مهم‌ترین درس‌ها برای سفره، چون هند شهرهای شلوغ و پیچیده‌ای داره و محلی‌ها معمولاً خیلی کمک‌کننده‌ان!
درس ۱۴ – وقتی گم شدی: پرسیدن راه و آدرس (Lost – Raasta Poochna)
جمله‌های کلیدی برای شروع (وقتی گم شدی)
मुझे रास्ता नहीं पता।
Mujhe raasta nahi pata.
موجْه راستا نَهی پَتا.
→ راه رو نمی‌دونم / گم شدم.
मैं खो गया/गई हूँ।
Main kho gaya/gayi hoon.
مَین خو گَیا/گَیی هون.
→ گم شدم. (گَیا برای مذکر، گَیی برای مؤنث)
क्या आप मुझे मदद कर सकते हैं?
Kya aap mujhe madad kar sakte hain?
کیا آپ موجْه مَدَد کَر سَکتے هَین؟
→ آیا می‌تونید کمکم کنید؟
پرسیدن آدرس مکان خاص
... कहाँ है?
... kahaan hai?
... کَہان ہَی؟
→ ... کجاست؟ (نام مکان رو بگو)
مثال‌های رایج:
होटल कहाँ है? → Hotel kahaan hai? → هتل کجاست؟
एयरपोर्ट / बस स्टैंड / रेलवे स्टेशन कहाँ है?
Airport / Bus stand / Railway station kahaan hai?
→ فرودگاه / ایستگاه اتوبوس / ایستگاه قطار کجاست؟
... का रास्ता कैसे जाएँ?
... ka raasta kaise jaayein?
... کا راستا کَیسه جائیں؟
→ چطور برم به ...؟
جمله‌های راهنمایی گرفتن
सीधा जाइए।
Seedha jaaiye.
سیدھا جائیِه.
→ مستقیم بروید.
दायाँ मुड़िए।
Daayaa mudiye.
دایا مُڑیِه.
→ سمت راست بپیچید.
बायाँ मुड़िए।
Baayaa mudiye.
بایا مُڑیِه.
→ سمت چپ بپیچید.
सामने वाला रास्ता लीजिए।
Saamne waala raasta lijiye.
سامنے والا راستا لیجیِه.
→ جاده روبرو رو بگیرید.
कितनी दूर है?
Kitni door hai?
کِتنی دور ہَی؟
→ چقدر دوره؟
पैदल कितने मिनट लगेंगे?
Paidhal kitne minute lagenge?
پَیدھَل کِتْنِه مِنِٹ لَگِنگے؟
→ پیاده چقدر دقیقه طول می‌کشه؟
وقتی راه رو نشون دادن یا توضیح دادن
धन्यवाद, बहुत मदद की।
Dhanyavaad, bahut madad ki.
دَنیاواد، بَهوت مَدَد کی.
→ ممنون، خیلی کمک کردی.
मुझे समझ नहीं आया, एक बार फिर बताइए।
Mujhe samajh nahi aaya, ek baar phir bataaiye.
موجْه سَمَجھ نَهی آیا، اِک بار پھِر بتائیِه.
→ نفهمیدم، یک بار دیگه بگید لطفاً.
یک دیالوگ کامل کوتاه (تصور کن گم شدی)
تو: नमस्ते! मुझे रास्ता नहीं पता। मैं खो गया/गई हूँ।
محلی: कहाँ जाना है?
تو: मुझे ताज महल जाना है। ताज महल कहाँ है?
محلی: सीधा जाइए, फिर दायाँ मुड़िए। १० मिनट लगेंगे।
تو: कितनी दूर है? पैदल?
محلی: हाँ, पैदल १० मिनट।
تو: बहुत धन्यवाद! आपने बहुत मदद की।
نکته‌های مهم
همیشه با لبخند و «نَمَسته» شروع کن، مردم بیشتر کمک می‌کنن.
اگر کسی نفهمید، اسم مکان رو روی گوشی نشون بده یا عکسش رو نشون بده.
در شهرهای بزرگ مثل دهلی یا بمبئی، مردم معمولاً انگلیسی هم بلدن، اما هندی حرف زدن خیلی دوستانه‌تره.
تمرین امروز
دیالوگ کامل رو ۴-۵ بار تمرین کن (خودت نقش گم‌شده و کمک‌کننده رو بازی کن).
۵ جمله مختلف بساز:
Mujhe ... jaana hai. ... kahaan hai?
(مکان‌های مختلف: Red Fort, Qutub Minar, market, hotel, metro station)
اگر این درس رو تمرین کردی، بگو «درس بعدی» یا بگو موضوع بعدی چی باشه (مثلاً: قطار/اتوبوس سوار شدن، خرید لباس و سایز، آب و هوا و فصل‌ها، یا موقعیت‌های اضطراری مثل پلیس/بیمارستان).
داری عالی پیش می‌ری، نگران گم شدن نباش! ️
 

saalek110

Well-Known Member
باشه! حالا که گفتی «سوار اتوبوس شدن»، درس بعدی رو کاملاً روی اتوبوس سوار شدن، بلیط گرفتن و سفر با اتوبوس (Bus mein Safar Karna) می‌ذاریم.
در هند اتوبوس‌ها دو نوع اصلی دارن:
اتوبوس‌های محلی/شهری (خیلی شلوغ، بدون صندلی رزرو)
اتوبوس‌های بین‌شهری (Volvo / AC / Sleeper – راحت‌تر، بلیط رزرو می‌شه)
درس ۱۵ – اتوبوس سوار شدن (Bus mein Chadhna aur Safar)
مرحله ۱: پرسیدن ایستگاه و اتوبوس درست
... का बस स्टैंड कहाँ है?
... ka bus stand kahaan hai?
... کا بس سْتَند کَہان ہَی؟
→ ایستگاه اتوبوس ... کجاست؟
... जाने वाली बस कब आएगी?
... jaane waali bus kab aayegi?
... جانے والی بس کَب آئے گی؟
→ اتوبوس به ... کی می‌آد؟
यह बस ... जाती है क्या?
Yeh bus ... jaati hai kya?
یِه بس ... جاتی ہَی کیا؟
→ آیا این اتوبوس به ... می‌ره؟
مرحله ۲: بلیط گرفتن (در کانتر یا داخل اتوبوس)
एक टिकट ... के लिए।
Ek ticket ... ke liye.
اِک تِکِٹ ... کِے لیِه.
→ یک بلیط برای ... (نام مقصد رو بگو: Delhi, Agra, Jaipur)
कितने का टिकट है?
Kitne ka ticket hai?
کِتْنِے کا تِکِٹ ہَی؟
→ بلیط چقدره؟
AC बस है या नॉन-AC?
AC bus hai ya non-AC?
اے سی بس ہَی یا نان-اے سی؟
→ اتوبوس AC داره یا معمولی؟
विंडो सीट चाहिए।
Window seat chahiye.
وِندو سیت چَہیِه.
→ صندلی کنار پنجره می‌خوام.
مرحله ۳: سوار شدن و داخل اتوبوس
कंडक्टर जी, मुझे ... उतरना है।
Conductor ji, mujhe ... utarna hai.
کاندکتور جی، موجْه ... اُتَرنا ہَی.
→ آقای کاندکتور، من باید تو ... پیاده شم.
यहाँ से कितने स्टॉप हैं?
Yahaan se kitne stop hain?
یَہان سِه کِتْنِے سْتاپ هَین؟
→ از اینجا چند ایستگاه مونده؟
मुझे यहाँ उतरना है।
Mujhe yahaan utarna hai.
موجْه یَہان اُتَرنا ہَی.
→ من اینجا باید پیاده شم.
रुकिए, उतर रहा/रही हूँ!
Rukiye, utar raha/rahi hoon!
رُکیِه، اُتَر رَہا/رَہی ہون!
→ نگه دار، دارم پیاده می‌شم! (رَہا مذکر، رَہی مؤنث)
مرحله ۴: جملات اضافی مفید
बैग यहाँ रख सकता/सकती हूँ?
Bag yahaan rakh sakta/sakti hoon?
بَگ یَہان رَکھ سَکتَا/سَکتی ہون؟
→ می‌تونم چمدون رو اینجا بذارم؟
अगला स्टॉप क्या है?
Agla stop kya hai?
اَگلا سْتاپ کیا ہَی؟
→ ایستگاه بعدی چیه؟
बहुत भीड़ है।
Bahut bheed hai.
بَهوت بھِیڑ ہَی.
→ خیلی شلوغه.
یک دیالوگ کامل کوتاه (تمرین کن)
تو (در ایستگاه):
नमस्ते! दिल्ली जाने वाली बस कब आएगी?
کاندکتور: १० मिनट में। टिकट?
تو: एक टिकट दिल्ली के लिए। कितने का?
کاندکتور: ५०० रुपये। AC है।
تو: ठीक है। विंडो सीट दो।
(سوار شدن)
تو: कंडक्टर जी, मुझे दिल्ली में इंडिया गेट पर उतरना है।
کاندکتور: ठीक है।
(نزدیک رسیدن)
تو: यहाँ रुकिए, उतर रहा/रही हूँ!
نکته‌های مهم سفر با اتوبوس در هند
در اتوبوس‌های محلی، بلیط رو داخل اتوبوس از کاندکتور بگیر (نه قبلش).
برای اتوبوس‌های بین‌شهری، بهتره از اپ RedBus یا سایت رسمی رزرو کنی، اما اگر حضوری می‌گیری، زود برو چون صندلی‌ها سریع پر می‌شن.
اتوبوس‌های شلوغ معمولاً مردها و زن‌ها جدا می‌شن (بعضی اتوبوس‌ها بخش زنان دارن).
تمرین امروز
دیالوگ کامل رو ۴-۵ بار تمرین کن (خودت نقش مسافر و کاندکتور رو بازی کن).
۵ جمله مختلف بساز:
Mujhe ... jaana hai. Ek ticket ... ke liye.
(مقصدهای مختلف: Mumbai, Varanasi, Goa, Shimla, Amritsar)
اگر این درس رو تمرین کردی، بگو «درس بعدی» یا بگو موضوع بعدی چی باشه (مثلاً: قطار سوار شدن، خرید لباس و سایز، آب و هوا و فصل‌ها، یا موقعیت اضطراری مثل بیمارستان/پلیس).
داری فوق‌العاده پیش می‌ری!
 

saalek110

Well-Known Member
باشه! حالا که گفتی «تاکسی بگیر»، درس بعدی رو روی گرفتن تاکسی / ریکشا / اوتو (Auto-rickshaw) در خیابان می‌ذاریم.
این درس کمی متفاوت از درس قبلی (اپلیکیشن و تاکسی فرودگاهی) هست، چون اینجا مستقیم تو خیابون با راننده حرف می‌زنی و چونه می‌زنی!
درس ۱۶ – تاکسی / ریکشا / اوتو گرفتن در خیابان (Street pe Taxi / Auto Lena)
مرحله ۱: صدا زدن و شروع
ऑटो! / टैक्सी! / रिक्शा!
Auto! / Taxi! / Ricksha!
آتو! / تَکسی! / رِکشا!
→ اوتو! / تاکسی! / ریکشا! (با دست اشاره کن یا بلند بگو)
भाई साहब! / भाई जी!
Bhai sahab! / Bhai ji!
بهائی صاحب! / بهائی جی!
→ برادر! (رایج‌ترین صدا زدن راننده‌ها، خیلی دوستانه)
مرحله ۲: گفتن مقصد و قیمت
मुझे ... जाना है।
Mujhe ... jaana hai.
موجْه ... جانا ہَی.
→ من باید برم ... (نام مکان: Connaught Place, Qutub Minar, hotel name, metro station)
कितना लगेगा?
Kitna lagega?
کِتنا لَگِگا؟
→ چقدر می‌شه؟
मीटर से चलाओ।
Meter se chalaao.
میٹر سِه چَلاو.
→ با میتر برو. (برای تاکسی/اوتو که میتر دارن)
फिक्स कितना?
Fix kitna?
فِکس کِتنا؟
→ قیمت ثابت چنده؟
१०० में चलाओगे?
Sau mein chalaoge?
سو مِین چَلاوگے؟
→ صد روپیه می‌ری؟ (چونه زدن از پایین شروع کن)
مرحله ۳: چونه زدن رایج (Haggling – خیلی مهمه!)
बहुत ज्यादा है!
Bahut zyada hai!
بَهوت زیادہ ہَی!
→ خیلی زیاده!
थोड़ा कम करो ना।
Thoda kam karo na.
تْھودا کَم کَرو نا.
→ کمی کم کن دیگه.
आखिरी रेट बताओ।
Aakhiri rate bataao.
آخِری ریت بَتاو.
→ آخرین قیمت رو بگو.
ठीक है, चलो।
Theek hai, chalo.
تیک ہَی، چَلو.
→ باشه، بریم.
مرحله ۴: داخل وسیله و رسیدن
दरवाजा खोलिए।
Darwaaza kholiye.
دَروازہ کھولیِے.
→ در رو باز کنید.
यहाँ रुकिए।
Yahaan rukiye.
یَہان رُکیِه.
→ اینجا نگه دار.
कितना हुआ?
Kitna hua?
کِتنا ہوا؟
→ چقدر شد؟
लो, धन्यवाद!
Lo, dhanyavaad!
لو، دَنیاواد!
→ بگیر، ممنون!
یک دیالوگ واقعی کوتاه (خیلی رایج تو خیابون هند)
تو (صدا زدن): ऑटो!
راننده: हाँ जी, कहाँ जाना है?
تو: मुझे लोटस टेम्पल जाना है। कितना लगेगा?
راننده: ۳۰۰ रुपये।
تو: अरे बहुत ज्यादा! ۲۰۰ में चलाओ।
راننده: २۵۰ फाइनल।
تو: ठीक है, चलो।
(رسیدن)
تو: यहाँ रुकिए। कितना हुआ?
راننده: ۲۵۰।
تو: लो, शुभ रात्रि!
نکته‌های طلایی
همیشه قیمت رو قبل از سوار شدن توافق کن (به خصوص برای اوتو و ریکشا).
اگر راننده گفت «meter nahi chalega» (میتر نمی‌ره)، حتماً فِکس کن.
در شهرهای بزرگ مثل دهلی، اوتوها معمولاً ۵۰-۲۰۰ روپیه برای مسافت کوتاه می‌گیرن، اما چونه بزن!
اگر تنها هستی (مخصوصاً خانم‌ها)، شب‌ها از اپلیکیشن استفاده کن.
تمرین امروز
دیالوگ کامل رو ۵ بار تمرین کن (خودت نقش مسافر و راننده رو عوض کن).
۵ جمله چونه زدن بساز:
مثال: Bahut zyada hai! ۱۵۰ mein chalaao.
(قیمت‌های مختلف امتحان کن: ۱۰۰، ۲۰۰، ۳۰۰)
اگر این درس رو تمرین کردی، بگو «درس بعدی» یا بگو موضوع بعدی چی باشه (مثلاً: قطار رزرو کردن، خرید لباس و سایز، صحبت با پلیس، یا بیمارستان رفتن).
داری مثل یک هندی واقعی چونه می‌زنی!
 

saalek110

Well-Known Member
باشه! حالا که گفتی «موزه»، درس بعدی رو روی رفتن به موزه، بلیط گرفتن، پرسیدن در موزه و توضیحات (Museum mein Jaana) می‌ذاریم.
در هند موزه‌های فوق‌العاده‌ای مثل National Museum دهلی، Indian Museum کلکته، یا موزه‌های محلی در آگرا و جودپور هست، و این جملات تو همه‌شون کار می‌کنه.
درس ۱۷ – رفتن به موزه (Museum Visit – Museum mein Ghoomna)
مرحله ۱: رسیدن به موزه و بلیط
म्यूज़ियम कहाँ है?
Museum kahaan hai?
میوزیئم کَہان ہَی؟
→ موزه کجاست؟
टिकट काउंटर कहाँ है?
Ticket counter kahaan hai?
تِکِٹ کاونٹر کَہان ہَی؟
→ باجه بلیط کجاست؟
एक टिकट प्लीज़।
Ek ticket please.
اِک تِکِٹ پلیز.
→ یک بلیط لطفاً.
छात्र / वरिष्ठ नागरिक डिस्काउंट है क्या?
Student / Vridh naagrik discount hai kya?
اِستودِنت / وِرِدھ ناگریک ڈسکاونٹ ہَی کیا؟
→ آیا تخفیف دانشجویی / سالمندان دارید؟
कितने का टिकट है?
Kitne ka ticket hai?
کِتْنِے کا تِکِٹ ہَی؟
→ بلیط چقدره؟
कैमरा ले जा सकते हैं?
Camera le ja sakte hain?
کیمرا لِے جا سَکتے هَین؟
→ آیا می‌تونم دوربین ببرم داخل؟
مرحله ۲: داخل موزه – پرسیدن و توضیحات
गाइड उपलब्ध है क्या?
Guide upalabdh hai kya?
گائیڈ اُپَلَبْدھ ہَی کیا؟
→ آیا راهنما (تور گاید) موجوده؟
ऑडियो गाइड है?
Audio guide hai?
آودیو گائیڈ ہَی؟
→ آیا راهنمای صوتی دارید؟
यह किस समय का है?
Yeh kis samay ka hai?
یِه کِس سَمَی کا ہَی؟
→ این مربوط به چه دوره‌ای است؟ (برای مجسمه یا اثر هنری)
इस मूर्ति / चित्र का नाम क्या है?
Is moorti / chitra ka naam kya hai?
اِس مورتی / چِترا کا نام کیا ہَی؟
→ اسم این مجسمه / نقاشی چیه؟
फोटो खींच सकते हैं?
Photo kheench sakte hain?
فوٹو کھینچ سَکتے هَین؟
→ آیا می‌تونم عکس بگیرم؟
यहाँ से बाहर कैसे जाएँ?
Yahaan se baahar kaise jaayein?
یَہان سِه باہَر کَیسه جائیں؟
→ چطور از اینجا برم بیرون؟
مرحله ۳: پایان بازدید
बहुत अच्छा था, धन्यवाद!
Bahut acchha tha, dhanyavaad!
بَهوت آچها تْھا، دَنیاواد!
→ خیلی خوب بود، ممنون!
गिफ्ट शॉप कहाँ है?
Gift shop kahaan hai?
گِفْٹ شاپ کَہان ہَی؟
→ فروشگاه سوغاتی کجاست؟
یک دیالوگ کامل کوتاه (تصور کن تو National Museum دهلی هستی)
تو (در ورودی):
नमस्ते! एक टिकट प्लीज़। छात्र डिस्काउंट है क्या?
کارمند: हाँ जी, आईडी दिखाइए। ۵۰ रुपये।
تو: धन्यवाद। कैमरा ले जा सकते हैं?
کارمند: हाँ, लेकिन फ्लैश मत यूज़ करना।
تو (داخل):
यह मूर्ति किस समय की है? गाइड उपलब्ध है?
گاید: यह गुप्त काल की है। ऑडियो गाइड ले लीजिए।
تو (پایان):
बहुत अच्छा लगा! गिफ्ट शॉप कहाँ है? धन्यवाद!
نکته‌های مهم برای موزه در هند
بیشتر موزه‌ها شنبه تا پنجشنبه بازن (بعضی جمعه‌ها تعطیل).
دوربین موبایل معمولاً اجازه داره، اما فلش ممنوعه و بعضی جاها عکاسی کامل ممنوع (تابلوها رو چک کن).
اگر انگلیسی بلد نیستی، خیلی راحت هندی بگو – کارمندها عادت دارن.
تمرین امروز
دیالوگ کامل رو ۴-۵ بار تمرین کن (نقش خودت و کارمند/گاید رو عوض کن).
۵ جمله مختلف بساز:
Yeh ... kis samay ka hai?
(برای اشیاء مختلف: moorti, painting, ancient coin, fossil, weapon)
اگر این درس رو تمرین کردی، بگو «درس بعدی» یا بگو موضوع بعدی چی باشه (مثلاً: قطار رزرو کردن، خرید سوغاتی، صحبت درباره آب و هوا، یا موقعیت‌های اضطراری).
داری مثل یک توریست حرفه‌ای هندی پیش می‌ری! ️
 

saalek110

Well-Known Member
باشه! حالا که گفتی «این جنس چنده»، درس بعدی رو روی خرید کردن در مغازه / بازار (Shopping in Dukaan / Bazaar) می‌ذاریم.
این درس خیلی پرکاربرده چون تو بازارهای هند (مثل Chandni Chowk دهلی، یا بازارهای محلی) همیشه باید قیمت بپرسی و چونه بزنی!
درس ۱۸ – خرید کردن در مغازه (Dukaan mein Kharidna – Price Poochna)
مرحله ۱: ورود به مغازه و سلام
नमस्ते!
Namaste!
نَمَسته!
→ سلام!
क्या दिखा सकते हैं?
Kya dikha sakte hain?
کیا دِکھا سَکتے هَین؟
→ چی نشون می‌دید؟ / چیزی نشون بدید؟
مرحله ۲: پرسیدن قیمت (مهم‌ترین بخش!)
यह कितना है?
Yeh kitna hai?
یِه کِتنا ہَی؟
→ این چقدره؟ (برای یک جنس خاص)
यह वाला कितने का है?
Yeh waala kitne ka hai?
یِه والا کِتْنِے کا ہَی؟
→ این یکی چقدره؟ (وقتی چیزی رو نشون می‌دی)
इसकी कीमत क्या है?
Iski keemat kya hai?
اِسکی قیمت کیا ہَی؟
→ قیمت این چنده؟
कितने में देंगे?
Kitne mein denge?
کِتْنِے مِین دِنگے؟
→ چند می‌دی؟ (برای چونه زدن)
مرحله ۳: چونه زدن (Haggling – هنر اصلی خرید در هند!)
बहुत महंगा है!
Bahut mehanga hai!
بَهوت مِهَنگا ہَی!
→ خیلی گرونه!
थोड़ा कम करो ना।
Thoda kam karo na.
تْھودا کَم کَرو نا.
→ کمی کم کن دیگه.
आखिरी रेट बताओ।
Aakhiri rate bataao.
آخِری ریت بَتاو.
→ آخرین قیمت رو بگو.
५०० में दोगे?
Paanch sau mein doge?
پانچ سو مِین دوگے؟
→ پانصد می‌دی؟ (قیمت پیشنهادی خودت رو بگو)
ठीक है, ले लेता/लेती हूँ।
Theek hai, le leta/leti hoon.
تیک ہَی، لِه لِتا/لِتی ہون.
→ باشه، می‌گیرمش. (لِتا مذکر، لِتی مؤنث)
مرحله ۴: پرداخت و پایان خرید
कैश या कार्ड?
Cash ya card?
کَش یا کارد؟
→ نقدی یا کارت؟
पैकिंग कर दीजिए।
Packing kar dijiye.
پَکینگ کَر دیجیِه.
→ بسته‌بندی کنید لطفاً.
बहुत अच्छा था, धन्यवाद!
Bahut acchha tha, dhanyavaad!
بَهوت آچها تْھا، دَنیاواد!
→ خیلی خوب بود، ممنون!
یک دیالوگ کامل کوتاه (تصور کن تو بازار شلوغی)
تو: नमस्ते! यह शर्ट कितना है?
فروشنده: ۸۰۰ रुपये।
تو: अरे बहुत महंगा! ५۰۰ में दोगे?
فروشنده: नहीं साहब/मैडम, ۷۰۰ फाइनल।
تو: थोड़ा और कम करो ना... ६۰۰?
فروشنده: ठीक है, ६۵۰ आखिरी।
تو: ठीक है, ले लेता/लेती हूँ। पैकिंग कर दीजिए।
تو (پایان): धन्यवाद!
نکته‌های مهم خرید در بازار هند
همیشه قیمت رو بپرس و چونه بزن (معمولاً ۲۰-۵۰٪ پایین‌تر از قیمت اول می‌دن).
اگر چیزی رو خیلی دوست داری، اول قیمت بپرس و نشون نده که خیلی مشتاقی!
در مغازه‌های بزرگ (مثل mall) قیمت ثابت‌تره، اما در بازارهای محلی چونه زدن عادیه.
همیشه با لبخند و مودبانه چونه بزن – فروشنده‌ها خوششون می‌آد!
تمرین امروز
دیالوگ کامل رو ۵ بار تمرین کن (نقش خریدار و فروشنده رو عوض کن).
۵ جمله قیمت بپرس و چونه بزن:
مثال: Yeh kitna hai? Bahut mehanga! ۳۰۰ mein doge?
اگر این درس رو تمرین کردی، بگو «درس بعدی» یا بگو موضوع بعدی چی باشه (مثلاً: قطار سوار شدن، خرید سوغاتی خاص، صحبت درباره آب و هوا، یا موقعیت‌های اضطراری مثل دکتر/پلیس).
داری مثل یک خریدار حرفه‌ای هندی چونه می‌زنی!
 

saalek110

Well-Known Member
باشه! حالا که گفتی «بیمارستان»، درس بعدی رو کاملاً روی رفتن به بیمارستان، دکتر دیدن و توضیح حال (Hospital / Doctor ke Paas Jaana) می‌ذاریم.
این درس خیلی مهمه برای سفر، چون ممکنه نیاز به کمک پزشکی پیش بیاد، و محلی‌ها معمولاً خیلی کمک‌کننده‌ان.
درس ۱۹ – بیمارستان و دکتر (Hospital mein Doctor se Milna)
مرحله ۱: رسیدن به بیمارستان یا کلینیک
अस्पताल कहाँ है?
Aspataal kahaan hai?
اَسپَتال کَہان ہَی؟
→ بیمارستان کجاست؟
डॉक्टर कहाँ हैं?
Doctor kahaan hain?
ڈاکٹر کَہان ہَین؟
→ دکتر کجاست؟
इमरजेंसी रूम कहाँ है?
Emergency room kahaan hai?
اِمَرجِنسی روم کَہان ہَی؟
→ اتاق اورژانس کجاست؟
مرحله ۲: توضیح حال و درد (مهم‌ترین بخش!)
मुझे डॉक्टर से मिलना है।
Mujhe doctor se milna hai.
موجْه ڈاکٹر سِه مِلنا ہَی.
→ باید دکتر ببینم.
मुझे बहुत तेज दर्द है।
Mujhe bahut tez dard hai.
موجْه بَهوت تیز دَرد ہَی.
→ درد خیلی شدیدی دارم.
मुझे ... में दर्द हो रहा है।
Mujhe ... mein dard ho raha hai.
موجْه ... مِین دَرد ہو رَہا ہَی.
→ تو ... درد دارم. (جای ... عضو بدن رو بگو: pet, sir, gale, peeth)
मुझे बुखार है।
Mujhe bukhaar hai.
موجْه بُخار ہَی.
→ تب دارم.
उल्टी हो रही है और दस्त भी।
Ulti ho rahi hai aur dast bhi.
اُلٹی ہو رَہی ہَی اور دَست بھی.
→ استفراغ و اسهال دارم.
मुझे एलर्जी है।
Mujhe allergy hai.
موجْه اَلَرژی ہَی.
→ آلرژی دارم.
مرحله ۳: درخواست دارو و کمک
दवा दीजिए प्लीज़।
Dawa dijiye please.
دَوا دیجیِه پلیز.
→ لطفاً دارو بدید.
इंजेक्शन लगाना पड़ेगा क्या?
Injection lagana padega kya?
اِنْجِکْشَن لَگانا پَڑِگا کیا؟
→ آیا باید آمپول بزنم؟
कितने दिन दवा लेनी है?
Kitne din dawa leni hai?
کِتْنِے دِن دَوا لِنی ہَی؟
→ چند روز دارو بخورم؟
बिल कितना है?
Bill kitna hai?
بیل کِتنا ہَی؟
→ صورت‌حساب چقدره؟
مرحله ۴: پایان ویزیت
बहुत धन्यवाद, डॉक्टर साहब।
Bahut dhanyavaad, doctor sahab.
بَهوت دَنیاواد، ڈاکٹر صاحب.
→ خیلی ممنون، آقای دکتر.
मैं ठीक हो जाऊँगा/जाऊँगी।
Main theek ho jaunga/jaungi.
مَین تیک ہو جاؤنگا/جاؤنگی.
→ خوب می‌شم. (جاونگا مذکر، جاونگی مؤنث)
یک دیالوگ کامل کوتاه (تصور کن حالت بد شده)
تو (در پذیرش):
नमस्ते! मुझे डॉक्टर से मिलना है। मुझे बहुत तेज पेट दर्द है।
پذیرش:
ठीक है, इमरजेंसी में बैठिए।
تو (با دکتر):
डॉक्टर साहब, मुझे पेट में तेज दर्द हो रहा है। उल्टी भी हुई है।
دکتر:
कब से है? क्या खाया था?
تو:
दो दिन से। बाहर का खाना खाया था।
دکتر:
दवा लिख रहा/रही हूँ। तीन दिन लेना।
تو:
धन्यवाद! बिल कितना है?
نکته‌های مهم
در هند، بیمارستان‌های دولتی (Government Hospital) ارزون‌ترن اما شلوغ‌تر، بیمارستان‌های خصوصی (Private) راحت‌تر و گران‌تر.
همیشه پاسپورت یا ID همراه داشته باش (برای ثبت).
اگر اورژانسی باشه، اول بگو: Emergency hai! (اِمَرجِنسی ہَی!)
داروها رو دقیق طبق دستور بخور و اگر بهتر نشدی، دوباره برو.
تمرین امروز
دیالوگ کامل رو ۴-۵ بار تمرین کن (نقش بیمار و دکتر/پذیرش رو عوض کن).
۵ جمله درد بساز:
Mujhe ... mein dard ho raha hai. Mujhe bukhaar bhi hai.
(عضوهای مختلف: sir, gale, pair, kandha, aankh)
اگر این درس رو تمرین کردی، بگو «درس بعدی» یا بگو موضوع بعدی چی باشه (مثلاً: قطار رزرو کردن، خرید سوغاتی، صحبت درباره آب و هوا، یا بازگشت به ایران/فرودگاه).
داری عالی پیش می‌ری – امیدوارم هیچ‌وقت نیاز به این درس واقعی نشه!
 

saalek110

Well-Known Member
باشه! حالا که گفتی «پلیس»، درس بعدی رو کاملاً روی صحبت با پلیس، کمک خواستن از پلیس و موقعیت‌های اضطراری (Police se Baat Karna / Madad Maangna) می‌ذاریم.
در هند شماره اضطراری پلیس ۱۰۰ یا ۱۱۲ هست (۱۱۲ همه‌جا کار می‌کنه و به پلیس وصل می‌شه). مردم معمولاً خیلی کمک‌کننده‌ان، اما همیشه مودب باش و با آرامش حرف بزن.
درس ۲۰ – کمک خواستن از پلیس (Police se Madad Maangna)
مرحله ۱: تماس اضطراری یا رسیدن به پلیس
पुलिस! / मदद!
Police! / Madad!
پلیس! / مَدَد!
→ پلیس! / کمک!
पुलिस को बुलाओ!
Police ko bulao!
پلیس کو بُلاو!
→ پلیس رو صدا بزن!
मुझे पुलिस की मदद चाहिए।
Mujhe police ki madad chahiye.
موجْه پلیس کی مَدَد چَہیِے.
→ به کمک پلیس نیاز دارم.
थाने कहाँ है?
Thana kahaan hai?
تْھانہ کَہان ہَی؟
→ پاسگاه پلیس کجاست؟
مرحله ۲: توضیح مشکل (خیلی مهم برای گزارش)
मेरा पासपोर्ट खो गया है।
Mera passport kho gaya hai.
مِرا پاسپورٹ خو گَیا ہَی.
→ پاسپورتم گم شده.
मेरी चोरी हो गई है।
Meri chori ho gayi hai.
مِری چوری ہو گَیی ہَی.
→ از من دزدی شده.
मुझे लूट लिया गया है।
Mujhe loot liya gaya hai.
موجْه لوٹ لیا گَیا ہَی.
→ من رو غارت کردن / دزدیدن.
मेरी बैग चोरी हो गई।
Meri bag chori ho gayi.
مِری بَگ چوری ہو گَیی.
→ کیفم دزدیده شده.
यहाँ कोई परेशान कर रहा है।
Yahaan koi pareshan kar raha hai.
یَہان کوئی پَریشان کَر رَہا ہَی.
→ اینجا کسی داره اذیت می‌کنه.
मुझे FIR दर्ज करानी है।
Mujhe FIR darj karani hai.
موجْه ایف‌آی‌آر دَرج کَرانی ہَی.
→ باید FIR ثبت کنم. (FIR = First Information Report – گزارش اولیه پلیس)
مرحله ۳: درخواست کمک خاص
मेरी मदद कीजिए।
Meri madad kijiye.
مِری مَدَد کیجیِه.
→ لطفاً کمکم کنید.
क्या आप मुझे स्टेशन तक छोड़ सकते हैं?
Kya aap mujhe station tak chhod sakte hain?
کیا آپ موجْه اِستیشن تَک چھوڑ سَکتے هَین؟
→ آیا می‌تونید منو تا ایستگاه برسونید؟
मुझे घर जाना है, क्या आप टैक्सी बुला सकते हैं?
Mujhe ghar jaana hai, kya aap taxi bula sakte hain?
موجْه گھَر جانا ہَی، کیا آپ تَکسی بُلا سَکتے هَین؟
→ باید برم خونه، آیا می‌تونید تاکسی صدا بزنید؟
مرحله ۴: پایان صحبت و تشکر
बहुत धन्यवाद, आपकी मदद के लिए।
Bahut dhanyavaad, aapki madad ke liye.
بَهوت دَنیاواد، آپکی مَدَد کِے لیِه.
→ خیلی ممنون بابت کمکتون.
आप बहुत अच्छे हैं।
Aap bahut acche hain.
آپ بَهوت آچھے هَین.
→ شما خیلی خوبید.
یک دیالوگ کامل کوتاه (تصور کن پاسپورتت گم شده)
تو (در پاسگاه):
नमस्ते! मुझे पुलिस की मदद चाहिए। मेरा पासपोर्ट खो गया है।
پلیس:
कब और कहाँ खोया?
تو:
कल बाजार में। मुझे FIR दर्ज करानी है।
پلیس:
ठीक है, बैठिए। डिटेल बताइए।
تو:
बहुत धन्यवाद! आपने बहुत मदद की।
نکته‌های مهم
شماره اضطراری: ۱۰۰ (پلیس) یا ۱۱۲ (همه اضطراری‌ها – پلیس، آتش‌نشانی، آمبولانس).
اگر گم شدی یا مشکلی داری، اول بگو Madad kijiye! (کمک کنید!) و بعد مشکل رو توضیح بده.
برای گم شدن پاسپورت، حتماً FIR بگیر (برای سفارت لازم می‌شه).
همیشه آرام باش، پلیس معمولاً به گردشگرها کمک می‌کنه، مخصوصاً اگر انگلیسی هم حرف بزنی.
تمرین امروز
دیالوگ کامل رو ۴-۵ بار تمرین کن (نقش خودت و پلیس رو عوض کن).
۵ جمله مشکل بساز:
مثال: Meri ... chori ho gayi hai. Mujhe madad chahiye.
(چیزهای مختلف: phone, wallet, bag, passport, money)
اگر این درس رو تمرین کردی، بگو «درس بعدی» یا بگو موضوع بعدی چی باشه (مثلاً: فرودگاه و پرواز، بازگشت به خانه، خرید سوغاتی، یا هر چیز دیگه‌ای که دوست داری).
داری عالی پیش می‌ری – امیدوارم هیچ‌وقت نیاز واقعی به این درس نباشه!
 

جدیدترین ارسال ها

بالا