Salar
Active Member

سمت چپي
-----
خب من ميخوام در اين قست يك سري توضيحاتي در مورد خودم بدم و خودم رو معرفي كنم:
من مجيد علوي زاده هستم اما اسمي كه توي شناسنامم ثبت شده ابوالقاسم هستش ولي خب چون تلفظش سخته اسم مجيد رو برام انتخاب كردن كه من خودم از اين اسم بيشتر خوشم مياد. من در ساعت 4 بعدازظهر روز پنج شنبه 22 شهريور ماه 1363 در شهرستان سبزوار متولد شدم. تا سن تقريبا 10 ساگي در آنجا زندگي كردم و از آن به بعد (تا كنون) در مشهد زندگي ميكنم.
من دوران دبيرستان خودم رو به دليل اينكه علاقه شديدي به كارهاي فني و عملي داشتم در هنرستان گذروندم. شاخه تحصيلي من فني حرفه اي و رشته درسيم ساخت توليد (كه قديمها ميگفتن ماشين ابزار يا همون تراشكاري خودمون از زير شاخه هاي رشته مكانيك) بود. الان هم دانشجوي ترم اول كارداني دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد در رشته مكانيك (گرايش ساخت و توليد) هستم.
من از سن تقريبا 11 سالگي (اوايل اسفند ماه 1373) كار خودم رو با كامپيوتر شروع كردم. كامپيوتر اون زمان كه مال داداشم بودش يك كامپيوتر 386 با 4mb رم و 240mb هارد بودش و هيچ چيز ديگه اي هم مثل مودم و سي دي رام و اينجور چيزا نداشت (تا اونجا كه يادمه اون موقع هنوز سي دي يا اختراع نشده بود يا اينكه هنوز جا نيفتاده بود). من اوايل فقط با كامپيوتر بازي ميكردم و اونو بهم ميريختم. اما از اونجايي كه داداشم از من 5 سال بزرگتره و دو سه سالي بود كه رفته بود توي كارهاي كامپيوتري مخصوصا برنامه نويسي (يادمه اون زمانا با پاسكال برنامه مي نوشت) به من هم مبنا و اصول كامپيوتر رو ياد داد. از اونجايي كه منم خيلي علاقه داشتم و تا حدي هم از اين بچه تخص ها بودم ديگه كم كم زندگيم شد كامپيوتر و شبانه روز با كامپيوتر كار ميكردم. اون اوايل برنامه نويسي با بيسيك ميكردم . ديگه به يه جاهايي از بيسيك رسيدم كه ميخواستم بازي بنويسم ! اين جريان تقريبا تا زمان راه اندازي BBSها ادامه داشت. در سال 75 كه ما براي كامپيوترمون يك مودم خريديم (اون زمان 14400 ديگه خداي مودمها بودش) من ديگه كم كم اومدم طرفاي BBS البته ميشه گفت داداشم .
چون اون كار ميكرد منم مينشستم كنارش و نگاه ميكرم و وقتي كه خونه نبود خودم تمام كارايي رو كه ياد گرفته بودم رو انجام ميدادم. اون زمانا يادمه شبكه ماورا ، ندا ، ايرنت و اينجور چيزا دسترسي رايگان مي دادند كه دادشم تو همشون عضو بود كم كم كه شبكه عابدي هم راه افتاد ما رفتيم توي اون شبكه هم عضو شديم. اما خب اين كارها زياد ادامه نداشت چون ما از مشهد به تهران كانكت مي شديم و هر وقت كه قبض تلفن مي آمد بابام تا دوهفته كامپيوترو ميبرد در حالت Sade Mode (; (منظورم اينه كه ديگه نميتونستيم بريم توي BBS)
كم كم توي مشهد هم بي بي اسهايي راه افتاد مثل راه ابريشم يا ايرسا يا ديبا (كه خودم اون آخرا وب مستر شبكه ديبا شده بودم) . كه ديگه يعني بزرگترين آرزوي ما رو براورده كردند و ما ديگه اومديم با اين شبكه ها كار كرديم . به دليل فعاليتهاي زيادي كه داشتيم (من و داداشم) ما دو تا رو كردن مدير انجمن. داداشم شد مدير انجمن برنامه نويسان (ديبا) و سخت افزار (ايرسا) و من هم شدم مدير انجمن وب و اينترنت...
خب در اين باره ديگه خيلي صحبت كردم حالا بريم بقيه ماجرا... بعد از اون كم كم اينترنت توي ايران جا افتاد و كم كم مردم به طرف اينترنت ميرفتند ... البته هنوز همگاني نشده بود و چون از نظر قيمت نسبتا خيلي گران بود فقط موسسات شركتها استفاده مي كردند. اون موقع ها هم توي مشهد جايي نبود كه خدمات اينترنت بده... خلاصه من اون زمانها كه ميشه گفت اولين روزهايي بود كه با اينترنت كار ميكردم مجبور بودم برم كافي نت و اونجا كار كنم.
خلاصه همينطور گذشت تا سال 77 كه من براي اولين بار به يك صفحه وب دقت كردم و با خودم در مورد نحوه ساخته شدنش فكر كردم. همين باعث شد كه من يك سري تحقيقات جزيي بكنم و وقتي متوجه شدم، واقعا خوشم اومد و خيلي دوست داشتم ياد بگيرم. داداشم در همون مواقع يك برنامه نوشته بود كه ميخواست از طريق يك شركت اونو بفروشه اما ميخواست يك راهنما براي برنامه درست كنه ... اين كار رو به من گفت كه انجام بدم و من هم اونو با FrontPage 97 كه با خود ويندوز 98 نصب ميشد طراحي كردم و ساختم. اون اولين كار من بود. اصلا اولين صفحه اي بود كه توي عمرم ساختم . هيچي نداشت فقط نشستم 4 كلمه تايپ كردم و دو تا عكس هم به عنوان كليد ساختم ... همين.. هنوز اون زمان تكنولوژي فلش وجود نداشت و در كل من هم هنوز هيچي ياد نداشتم.. كم كم كه BBSها رو به تعطيلي مي رفت ما خيلي دوست پيدا كردم توي شبكه ها كه از طريق نفوذي كه بعضي از اونا توي شركت ها داشتند براي ما كار جور ميكردند. همين كارها باعث شد كه من كار طراحي صفحات وب رو بصورت جدي ادامه بدم. ولي خب همونطور كه ميدونيد براي طراحي يك صفحه وب خوب اول بايد يك طراح گرافيست خوبي باشيد تا بتونيد طرح زيبا بزنيد. همين امر باعث شد كه من كم كم به سمت كارهاي طراحي و گرافيك هم كشيده بشم چون براي طراحي صفحات وب (البته اين رو هم بگم كه صفحات وب اون زمان اصلا با الان قابل مقايسه نيستند كسايي كه از قديم با اينترنت كار ميكنند ميدونند منظور من چيه) نياز به يك سري طرح گرافيكي هم داشتم. من كار خودم رو با فتوشاپ 4 شروع كردم . اما بقدري به اين برنامه علاقه پيدا كردم كه باعث شد من تمام وقتم رو روي اون بذارم و كم كم از طراحي صفحات وب دست برداشتم و به سمت گرافيك رفتم و هر روز شروع كردم به يادگيري برنامه جديد و خب متاسفانه از اونجايي كه ما ايراني ها يك خصلت بدي كه داريم اينه كه دوست داريم بيشتر سوال كنيم و ديگرون جواب ما رو بدهند و خودمون اصلا حاضر نيستيم به هيچ قيمتي اطلاعات خودمون رو بفروشيم! ، من در يادگيري برنامه ها خيلي به مشكل بر خوردم چون از هر كي كه سوال ميكردم يك بهانه اي مياورد و جواب نميداد. و خلاصه... همينطور كار كرديم و كار كرديم تا سال 79 يا 80 كه ديگه ميتونستم بگم با اكثر نرم افزارهاي گرافيكي كار كردم و به چند تاشون كاملا مسلط هستم. از اونجايي كه من كار طراحي رو بيشتر از انيميشن دوست دارم هميشه دنبال همين موضوع بودم. البته اين رو هم بگم كه هر روز كه نسخه جديد هر برنامه اي كه ميامد من سريع اونو ميگرفتم حالا چه برنامه هاي طراحي باشه چه انيميشن و غيره (كه خيلي هاشون هم بدردم نميخورد) . اولين كار رسمي و تجاري خودم رو سال 78 انجام دادم. كه طراحي يك Home Page بسيار ساده بود. از اون زمان كم كم شروع به كار حرفه اي كردم تا الان كه در خدمت شما هستم. من با اينكه سن كمي دارم (البته به نظر خيلي ها) اما خب ميشه گفت كه تا به حال با انواع و اقسام افراد سرو كار داشتم و متاسفانه به دليل اينكه همه منو به عنوان يك بچه مي ديدند خيلي سرم رو كلاه گذاشتن... خب البته من الان كه فكر ميكنم ميبينم اون بلاهايي كه سرم اومده خيلي هم به نفعم بوده چون من حداقل الان يكم تجربه به دست آوردم و حداقل كلاهي كه به نفعم باشه و كلاهي كه به ضررم باشه رو تشخصي ميدم. تا الان كه اينجا در خدمت شما هستم من در شركتهاي تبليغاتي ، طراحي حرفه اي سايتهاي اينترنتي ، ارائه دهنده خدمات اينترنتي ، چند نشريه و چندين شركت ديگه كه بصورت پروژه اي كارهاشونو كه از قبيل مشاور تبليغاتي ، طراحي سايت ، طراحي گرافيك ، پشتيابي سيستم بوده، انجام داده ام. من در زمينه هاي مختلف كامپيوتري كار كردم (البته اينها همش به خاطر نيازهايي بود كه بهش پيدا مي كردم) مثلا سخت افزار ، من هر وقت كه كامپيوترم بهم مي ريخت و ميريزه خودم درستش ميكنم و كامپيوتر خودم رو هم خودم بستم تمام قطعاتشو خودم اسمبل كردم اين فقط به خاطر اين بود كه از بچگي سيخ ميكردم تو جون كيس بد بخت و هميشه قاب كيسم باز بود. كارهاي برنامه نويسي هم انجام دادم ، دليل اصلي اين كار فقط به خاطر اين بود كه داداشم چون برنامه نويسه و من هم هميشه موقع نوشتن برنامه ميشستم كنار دستش باعث شد كم كم ياد بگيرم و خودم برنامه بنويسم. در زمينه گرافيك و وب هم كه براتون تاريخچشو مفصل عرض كردم. برنامه هاي كامپيوتري هم كه ديگه بماند كه خوراكم فقط جديدترين برنامه هاست و عشقم هم برنامه هايي هستش كه ظاهرشون گرافيكي هستش و روي اونها از نظر رنگ بندي و طراحي كار شده باشه. الان من ميتونم راحت بگم كه بدون كامپيوتر واقعا نميتونم ادامه بدم. الان از وقتي كه يادم مياد (حدود 3 يا 4 سال پيش) بطور متوسط روزي نشده كه پاي كامپيوتر نشينم. خيلي وقتها بود كه اصلا با كامپيوتر كاري نداشتم ولي خب من كامپيوتر رو صبح روشن ميكرم و ميشستم فقط نگاهش ميكردم! مثل اين عقده اي ها...
الان هم كامپيوتر خودم مدلش اينه :
Cpu : AMD - Athlon 1800 Xp +
M.B : Epox 8k3a +
HDD: 60 GB + & 15 GB Backup
VGA : 64MB Geforce 2 MX 400
RAM : 256 DDR
LAN Card , CD-Rom (Teac, Samsung) , CD-Writer (RICOH)
اين رو خدمت تمامي عزيران عرض كنم كه از كامپيوترم بسيار راضيم و برام خيلي عالي كار ميكنه....خب ديگه فكر نكنم بشه بيشتر از اين درباره خودم بگم... اميدوارم خسته نشده باشيد فقط بايد يك چيزي رو اينجا بگم، من كل اين چيزهايي رو كه ياد دارم و يادگرفته ام رو مديون داداشم هستم كه اولين جرقه رو اون در من ايجاد كرد و هميشه من رو كمك كرد تا به اينجا برسم الان هم يك سايت براي خودش زده اما زياد بهش نميرسه چون كار ميكنه و شركت زده و فرصت نميكنه آپديتش كنه اما فكر كنم مقالتشو برنامه نويسان عزيز در سايتهاي برنامه نويسي ايراني مثل سايت برنامه نويس با نام DelphiMan ديده باشند.
در ضمن من هميشه حاضرم جواب سوالاتونو تا اونجايي كه بتونم و بلد باشم رو بدم پس سوال كنيد كه ان شاالله به جوابتون برسيد و ما رو هم يك دعايي بكنيد.
موفق باشيد
مجيد علوي زاده
-------------------
لطفآ این تاپیک را قفل کنید!
ممنون
سالار