سلامبـــــوم !
(یه حس معلق برای نظر دادن داشتم رضا یه جورایی منو به زور دعوت کرد ما هم زحمت دادیم!)

من این چهار تا کار شما رو دیدم...
از موضوع محوری و استایل واحدشون خیلی خوشم اومد
البته میخواستم رو کار قبلیتون نظر بدم اما از شلوارک خوشم نیومد افتاد به این یکی
بعضی وقتها چیزی به ذهن نمیاد و بعضی اوقات هم خب هم سلیقه نیستیم
این که خودتو به تصویر میکشی یه حس خاصی داره و یه معنی خاص.
یه جور خودنمایی یا بهتر بگم شاید خودشناسی باشه
اولش بگم من منتظر کاریکاتورهات هم هستم ...
توی فتومونتاژ کارهای جالبی میشه انجام داد.
اگه یکمی به خودت بیشتر سخت بگیری و قصد کنی نکات بیشتری اجرا کنی خیلی از این جا که رسیدی سریع تر رشد میکنی
وقتی الگوی تو موجود هست کمی تخیل بیشتر و کمی دقت بالاتر خود به خود کارت رو طبیعی تر و یا سوررئال تر میکنه!
یکمی جسورانه تر یا شاید بی رحم تر به خودت.
وقتی دماغتو سوزوندی یا سرت رو از دست دادی من این جرات رو دیدم شوخی با خودت میتونه بیشتر از اینا عمق پیدا کنه.
از مونتاژ چیزای دیگه هم غفلت نکن. هر چیزی رو به اضافه یه تصویر میشه تست زد ...
اگه تو تاریکی عکس رو میذاری مکمل های تاریکی مثل افکار یا دود یا اوهام یا اشباح یا وجدان یا سایه روشنهای ذهن ...
اینا میتونه مکمل کارت باشه.
اگه کنار یه گرافیتی یادگاری میگیری میتونه نوشته ها از روی تو هم رد بشه و فرم تو رو هم به خودش بگیره
اگه با ذره بین داری شوخی میکنی که جسارت بیشتری توش دیدم میتونه به چیزهای غیرعادی یک پله نزدیک تر بشی مثلا تو اون ذره بین یه رادیو باشه که تو گوشت گذاشته شده و یا یه آینه که داره تو رو نشون میده ... البته ممکنه بگی کلاس این ایده با اون ایده هات یکی نیست اما چون تعداد زیادی رو کنار هم گذاشتی گفتم که میتونه قاطی چند تا گل یه کاکتوس جالب باشه
توی این کار آخریه من یه ته مایه خوب نقاشی رو دیدم. چون از روی عکس بوده من دوست داشتم یه جاهاییش رو بیشتر پرداخت کنی و حس قلم مو های ریز و ظریفکاری رو هم بهش بدی. یه کارهایی مثل هاشورهای بی نظم یا فرم دهنده، سایه های رنگی و لکه های درشت هم خوب میبود.
ادامه خوشنقشی داشته باشی
اگر قدم هات رو به عمق برداری انسان بلندتری خواهی شد
یا علی