سلامرفق!
از مجید جان و فرشید جان و امین جان هم ممنان
*
فرشید جون میشه بگی از کجا فهمیدی؟ + تعجب
*
مجید جان از تعریفای دوستانت بسیار ممنونم. اما فکر کنم به هر حال اگه واقعا خوب بود بقیه دوستان هم میپسندیدن و البته این برای یه آماتور انگیزه بخشه.
ممکنه که یه جوری دمبل رو هم به زور به مسابقه مربوط کنم! در مورد برنامه اسکالچریس هم ممکنه جای ابرنرم افزارها رو نگیره اما دوست خوبیه برای تمرین.
*
و این دلی بسوزه که دلم رو سوزوند + اسمایل شوخی + اسمایل جدی!
از بمبارون کردن رقبا خوشم میاد. آفرین بر امین جان که مارو خوب نشونه گرفت. از نظرت راجع به اون بهشت که همه جمعن خوشم اومد اما کمی کار سخته چون من مجسمه های منطعفی نساختم! اون آب و ماهی هم یه تزیین تصویری بود ولی شاید ایده خوبی باشه و میخوام امتحانش کنم. رنگ بندی شلوغ رو هم با چاشنی سایه روشن و تمایل به رنگ های خاص و اضافه کردن بافت های پاستلی یا آبرنگی مثلا میشه تعدیل کرد و بعدش با هاشور یه جاهایی رو شاخص کرد. البته تو نهایی کردن میشه تست زد و دید که چه راهی برای تکمیل و فینیشینگش بهتره. یه تست بود برای رنگ های متنوع. من هم با شلوغی زیاد موافق نیستم. ممنون که اشاره کردی.
*
خب از جمله آخرت هم ذهنم قلقلک شد. حقیقتش حسابم خیلی خوب نیست. بچه هایی که عمرشون رو دادن به من یعنی من رو پیر کردن یا خودشون رو مرحوم کردن یا اینکه به من قرض دادن یا اینکه چی؟...
البته خب بچه های کوچکی هستند که به خاطر فکر کوچک بقیه بزرگ نمیشن
و بچه های کوچکی هستن که بزرگاشون نارحت هستن و اونا هم ناراحت میشن.
بهشت واقعی جایی هست که بچه ها با هر پرچمی خوشحال باشن. یه دعای کوچیک یادتون نره!
*
باید همت کنم چون عقبم. برا فردا صبح طبق وعده میخوام یه چند تا تست محل ملاقات (محل شاخصی که پسر و کوکو روبرو هستند) و درخت بادمجون (بادمجانی بزرگ با شاخه های پخش شده که شاید آبشار شد و شاید به ابرها وصل بشه) و امواج گیاهی ( سبزه هایی به شکل موج) رو بزنم. اگر شد همه رو سه بعدی و اگه نشد چیزی دو بعدی که قابل ساخت باشه. تکسچرینگ احتمالا بر حسب مپ های انعکاسی باشه و در مرحله نهایی بعد از اطمینان چیدمان برم تو نخش.
*
نظرای خوبتون رو تو جیبتون نگذارید. بهم بگید چون من به همه چیز فکر میکنم! اونهایی که نمیشه هم حتی راه شدنی ها رو روشن تر میکنه.
یا علی
از مجید جان و فرشید جان و امین جان هم ممنان
*
فرشید جون میشه بگی از کجا فهمیدی؟ + تعجب
*
مجید جان از تعریفای دوستانت بسیار ممنونم. اما فکر کنم به هر حال اگه واقعا خوب بود بقیه دوستان هم میپسندیدن و البته این برای یه آماتور انگیزه بخشه.
ممکنه که یه جوری دمبل رو هم به زور به مسابقه مربوط کنم! در مورد برنامه اسکالچریس هم ممکنه جای ابرنرم افزارها رو نگیره اما دوست خوبیه برای تمرین.
*
و این دلی بسوزه که دلم رو سوزوند + اسمایل شوخی + اسمایل جدی!
از بمبارون کردن رقبا خوشم میاد. آفرین بر امین جان که مارو خوب نشونه گرفت. از نظرت راجع به اون بهشت که همه جمعن خوشم اومد اما کمی کار سخته چون من مجسمه های منطعفی نساختم! اون آب و ماهی هم یه تزیین تصویری بود ولی شاید ایده خوبی باشه و میخوام امتحانش کنم. رنگ بندی شلوغ رو هم با چاشنی سایه روشن و تمایل به رنگ های خاص و اضافه کردن بافت های پاستلی یا آبرنگی مثلا میشه تعدیل کرد و بعدش با هاشور یه جاهایی رو شاخص کرد. البته تو نهایی کردن میشه تست زد و دید که چه راهی برای تکمیل و فینیشینگش بهتره. یه تست بود برای رنگ های متنوع. من هم با شلوغی زیاد موافق نیستم. ممنون که اشاره کردی.
*
خب از جمله آخرت هم ذهنم قلقلک شد. حقیقتش حسابم خیلی خوب نیست. بچه هایی که عمرشون رو دادن به من یعنی من رو پیر کردن یا خودشون رو مرحوم کردن یا اینکه به من قرض دادن یا اینکه چی؟...
البته خب بچه های کوچکی هستند که به خاطر فکر کوچک بقیه بزرگ نمیشن
و بچه های کوچکی هستن که بزرگاشون نارحت هستن و اونا هم ناراحت میشن.
بهشت واقعی جایی هست که بچه ها با هر پرچمی خوشحال باشن. یه دعای کوچیک یادتون نره!
*
باید همت کنم چون عقبم. برا فردا صبح طبق وعده میخوام یه چند تا تست محل ملاقات (محل شاخصی که پسر و کوکو روبرو هستند) و درخت بادمجون (بادمجانی بزرگ با شاخه های پخش شده که شاید آبشار شد و شاید به ابرها وصل بشه) و امواج گیاهی ( سبزه هایی به شکل موج) رو بزنم. اگر شد همه رو سه بعدی و اگه نشد چیزی دو بعدی که قابل ساخت باشه. تکسچرینگ احتمالا بر حسب مپ های انعکاسی باشه و در مرحله نهایی بعد از اطمینان چیدمان برم تو نخش.
*
نظرای خوبتون رو تو جیبتون نگذارید. بهم بگید چون من به همه چیز فکر میکنم! اونهایی که نمیشه هم حتی راه شدنی ها رو روشن تر میکنه.
یا علی