سلام به همگی...
متاسفم !! واقعا متاسفم
واقعا دنبالش بودم این فیلم رو ببینم ... با خبرهایی که ازش می شنیدم و با چیزایی که ازش دیدم انتظار یه فیلم با جلوه های ویژه عالی داشتم ...
والا متین به نظر من که یکم باید واقع بینانه به ماجرا نگاه کرد...این اولین کار جلوه های ویژه ایرانه نباید زیاد منتظر یه نتیجه عالی بود...
حرفای امین زندگانی راجع به قسمت جلو های ویژه فیلم هم شنیدنیه....
..........
فکر نمیکنید جلوههای ویژه ای که یکی از ویژگیهای مهم ملک سلیمان است روی دیده شدن بازیهای بازیگران تاثیر بگذارد؟
راستش نگرانی کل گروه همین بود که ما تحت تاثیر جلوههای ویژه قرار بگیریم اما خوشبختانه وقتی کار را دیدیم، متوجه شدیم اگر بخشی بخواهد مخاطب را جذب کند همین بازیهاست به علاوه صدا برداری فوق العاده آقای معاونیان و فیلم برداری عالی آقای خضوعی ابیانه. حتی شنیدیم مسوولان کارهای فنی در هنگ کنگ گفته اند صدابرداری و فیلم برداری در حد بینالمللی است و حرفه ای بودن کار، به باز بودن دست آنها هم کمک کرده.
جز این گریم سنگین به نظر میرسد یکی از سختیهای کارتان این بود که باید صحنه ای را بازی میکردید که قرار بود بعدا کلی چیز با جلوههای ویژه به آن اضافه شود؟
بله، حتی اگر این ویژگی را در نظر نگیریم در ایران کار تاریخی کردن، بسیار سخت است چون وابسته به شرایط محیطی است برعکس تمام دنیا که کار تاریخی وابسته به استودیو، پرده آبی و تکنولوژیهای پیشرفته است. امکاناتی که فراهم کردنش در ایران نیاز به بودجه سنگین، مدیریت و برنامه ریزی طولانی مدت دارد. در کارهای تاریخی ما همه چیز طبیعی است؛ مثلا شمشیری که دست شماست شمشیر واقعی از فولاد آبدیده نیست اما ورقه آهن است. گرچه تنه درخت را قطع نمیکند اما تنه درخت را میپراند و مسلما با بدن شما هم همین کار را میکند. آتش، آتش واقعی است و ما امکانات خاصی نداریم بنابراین بازی در کار تاریخی بسیار سخت است. در مورد جلوههای ویژه هم مشکل این جا بود که نمیدانستیم این توفانی که دارد به طرفمان میآید و شش ماه بعد قرار است در هنگ کنگ ساخته شود چه ابعادی دارد و آیا نگاه ما با آن ابعاد هماهنگ هست یا نه؟ یا آن اجنه و شیطانهایی که ما باید حضورشان را حس کنیم و نگاهشان کنیم و قرار است در هنگ کنگ ساخته شوند، در چه فاصله ای از ما حرکت میکنند؟ چطور حرکت میکنند؟ و... من یک سری طراحی از این صحنهها دیده بودم اما هیچ نوع تصور و مقیاسی از حرکت این موجودات در ذهنم نداشتم و نمیدانستم ری اکشنم چقدر درست است.
چند درصد صحنههای فیلم این شکلی بود؟
حدود 30 درصد کار با جلوههای ویژه ای همراه بود که وقتی ببینید نمیتوانید حدس بزنید که از پرده سبز یا آبی استفاده شده؛ مثلا ما پرده سبز را به فضای طبیعی و وحشی ارتفاعات سردابه اردبیل بردیم و در کوه نصب کردیم. در بعضی از صحنهها هم از پرده آبی در فضای طبیعی استفاده کردیم. بخشهای ظریف تر را هم دراستودیوی فارابی کار کردیم. جز اینها به خاطر شرایط خاص آب و هوایی و مجهز نبودن استودیو فاصله زمانی بین بعضی از پلانها خیلی زیاد میشد؛ مثلا من یک پلان بازی کردم که یک دیالوگ به آقای پاک نیت میگفتم و بعد به سمت مقابل بر میگشتم و دیالوگ بعدی را میگفتم، بین این دو سکانس یک سال فاصله وجود داشت و باز بودن این فولدر در ذهن من بازیگر، خیلی سخت بود و انرژی می گرفت.
حالا این جلوههای ویژه و به خصوص بخشی که در هنگ کنگ ساخته شده، خوب از آب درآمده؟
خب، اول کار، انتظار همه ما از جلوههای ویژه چیزی در حد ارباب حلقهها و هری پاتر بود که البته اصلا مقایسه اشتباهی بود چون پروژه ای در حد ارباب حلقهها یا هری پاتر نزدیک 40 میلیون دلار هزینه جلوههای ویژه داشت اما کل هزینه فیلم ما 5 میلیارد تومان یعنی 5 میلیون دلار بود، پس این قیاس اشتباه است. اما این جلوههای ویژه در مقایسه با جلوههای ویژه سینمای ایران کار خوبی است. در مورد جلوههای ویژه بحث توانایی نیست بحث بودجه است چون متخصصان ایرانی هم توانایی دارند چون وقتی آقای لئولو کارها را میدید شگفت زده میشد و میگفت من فکر نمیکردم در ایران این همه متخصص وجود داشته باشد.................
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
منبع: هفته نامه همشهری جوان/ شماره 248
بازنشر اختصاصی سیمرغ