www.iranwebshop.com
Active Member
شرق - به جرات مى توان ادعا كرد كه در دنياى امروز كمتر كسى را مى توان يافت كه نام و آوازه «بيل گيتس» رئيس و بنيانگذار مايكروسافت و ثروتمندترين مرد جهان را نشنيده باشد. اما دانستن اين موضوع جالب است كه پيش از مايكروسافت نام بيل گيتس با «بيسيك» (Basic) عجين بوده است و اين ماجرا به زمان دانشجويى گيتس و دوستش «پل آلن» در ۱۹۶۴ بازمى گردد و در واقع همكارى مشترك آنها در توسعه بيسيك بود كه چند سال بعد منجر به تاسيس مايكروسافت شد. اين دو با تولد اولين بيسيك در سال ۱۹۶۴ در كالج دارتموث به تلاش در توسعه آن همت گماشتند و در اين راه با زيركى و دورانديشى مثال زدنى با طراحى انواع مفسرها و مترجم هاى بيسيك توانستند آن را به عنوان يكى از فراگيرترين و كاربردى ترين زبان هاى كامپيوترى تا امروز مطرح سازند.
بيسيك اكنون ۴۰ ساله است و هنوز هم گيتس در مايكروسافت آن را تر و خشك مى كند و مانند فرزندى دردانه به رشد و ترقى آن اهميت مى دهد.ظهور ميكروكامپيوترها در سال ۱۹۷۵ از يك سو و ارائه بيسيك پيشرفته توسط مايكروسافت از سوى ديگر خيلى سريع سبب شهرت بيسيك به مثابه يك زبان كاربردى كه به صورت رايگان بر روى همه كامپيوترها قابل نصب بود، گرديد. در واقع بيسيك به علت ساختار مطلوبش پيش نياز يادگيرى همه زبان هاى كامپيوترى شد. مقاله اى كه پيش رو داريد، بيل گيتس در جشن تولد ۲۵ سالگى فرزندش بيسيك (يعنى ۱۵ سال پيش) در مجله بايت منتشر كرد و طى آن براى اولين بار به شرح ماجراى شكل گيرى و رشد زبان بيسيك به همراه پل آلن پرداخته است، كه مقايسه داده هاى آن با امروز كه بيسيك به سن چهل سالگى رسيده و كامپيوترهاى شخصى به اوج پيشرفت و همگانى شدن نايل آمده اند، براى خواننده علاقه مند خالى از لطف نيست.از زمان اجراى اولين برنامه بر روى يك كامپيوتر انگليسى زبان در سال ۱۹۴۸ تاكنون محاسبات وارد مرحله جديدى شده است. فقط در طول ۱۵ سال شاهد رشد و ترقى كامپيوترهاى ۸ بيتى با ۴ كيلوبايت رم به كامپيوترهاى ۳۲ بيتى با ۴ مگابايت رم چه در زمينه صنعت و چه در زمينه علوم بوده ايم.با توجه به رشد بسيار گسترده در زمينه سخت افزار، زبان بيسيك نيز بيست و پنجمين سال تولد خود را پشت سر مى گذارد و مفسر آن ۱۵ سال است كه ميكروكامپيوترهاى ميليون ها نفر را قابل دسترسى كرده است.
متاسفانه در ابتدا بيسيك خوب شناخته نشد، در همين حال بيشتر از هر زبان ديگرى قابل دسترسى بوده و هست چرا كه مجاناً بر روى هر كامپيوترى نصب مى شود. قدرت و توانايى، سادگى استفاده از يك مفسر، مديريت قوى، گستردگى و همه منظوره بودن، نوع انگليسى لغات كليدى و تركيبات و آزادى بيسيك، همگى باعث تجربه بيشتر برنامه نويسان مى شود و مى تواند به عنوان يك زبان ايده آل به مبتديان در شناخت بهتر كامپيوترشان كمك كند. با توجه به سرگذشت بيسيك طى سال هاى طولانى و با وجود تكنولوژى قوى سيستم عاملى مانند OS/۲ و ويژگى برنامه نويسى موضوعى مى توانيد به خوبى شاهد چگونگى حضور و رشد بيسيك تا به امروز باشيد.
بيسيك بدون هيچ نيازى، مستقلاً به عنوان وسيله اى براى تبادل اطلاعات بين مردم و كامپيوتر ايجاد شد و در سال ۱۹۶۲ يكى از رياضيدانان كالج دارتموث به نام پروفسور «توماس كورتس» طرحى را تسليم «جان كمنى» رئيس كالج كرد. در اين طرح تمامى دانشجويان اين كالج موظف به آموختن كامپيوتر در دوره ۴ ساله تحصيلشان بودند.كامپيوترهاى دسته گراى آن زمان چنين انتظارى را غيرممكن مى كردند چرا كه اگر برنامه ساده اى به طور صحيح ترجمه مى شد كامپيوتر براى درك آن گاهى اوقات به روزها وقت نياز داشت در نتيجه چنين برنامه اى تنها مى توانست نتيجه يك محاسبه را به عنوان جواب برگرداند و شخص برنامه نويس هرگز نمى توانست اجراى برنامه را ببيند. كمنى و كورتس براى گسترش تحقيقات خود به آزمايشگاه هاى «هيت» و «بل» رفته و در آنجا سيستم عامل چند كاربره اى را براى كامپيوتر جديدى كه قرار بود به زودى تحويل كالج شود ساختند. در همين زمان آنها به دانشجويان پيشنهاد كردند كه زمان استفاده از كامپيوتر را بين خودشان تقسيم كنند اما به دليل عدم وجود يك زبان ساده براى صحبت با ماشين دانشجويان به ندرت از كامپيوتر كالج استفاده مى كردند.
متاسفانه «فورترن» و «آلگول» نمى توانستند امكانات مناسب و آسانى را براى دانشجويان فراهم كنند لذا كد و دستورالعمل نمادى همه منظوره مخصوص افراد مبتدى (بيسيك) به عنوان يك تركيب ساده و بهتر از فورترن و آلگول توسط دانشجويان كالج دارتموث ساخته شد.در اول ماه مى سال ۱۹۶۴ دانشجويان كالج دارتموث با اعلان معروف READY> در ترمينال هاى راه دورشان آشنا شدند. بدين ترتيب آنها مى توانستند برنامه هاى ساده اى نوشته و آنها را براى ترجمه و اجرا انتقال دهند. كمنى و كورتس به تولد بيسيك در كتابشان به نام «برگشت به بيسيك» اشاره كرده اند. (انتشارات «اديسون وزلى»، ۱۹۸۵)
• ظهور ميكروكامپيوترها
اولين ميكروكامپيوتر با حافظه اى بسيار كوچك كه بيشتر جنبه نمايشى داشت در سال ۱۹۷۵ به صحنه آمد. اين كامپيوتر فقط زبان ماشين را مى فهميد. در اين هنگام من به اتفاق يكى از دوستانم به نام «پل آلن» فرصت را غنيمت شمرده و برگردانى از بيسيك را به منظور اجرا در آن فضاى بسيار كوچك حافظه نوشتيم. دانشجويان با استفاده از اولين بيسيك، كه براى دستگاه هاى MITS ساخته شده بود مى توانستند برنامه هايشان را بر روى اين گونه كامپيوترها با حافظه ۴ كيلوبايت اجرا كنند. در آن زمان براى ما حافظه بسيار ارزشمند بود به طورى كه مجبور شديم براى اشغال فضاى كمترى از حافظه، اعلان READY> - كه چهار كاركتر فضا مى گرفت - را به OK> - كه دو كاركتر فضا مى گيرد _ تبديل كنيم؟
فشار محدوديت حافظه تا اندازه اى بود كه ما را بر آن داشت كه بيسيك را به عنوان يك مفسر پياده سازى كنيم. (مفسر بيسيك، برنامه اى است كه فايل هاى بيسيك را به زبان ماشين ترجمه مى كند.) البته عامل ديگرى كه ما را به سمت مفسرها هدايت مى كرد، متعادل بودن و آ سانى استفاده از مفسرها بود كه به برنامه نويسى با بيسيك هنر و زيبايى خاصى مى بخشيد. يك برنامه نويس با استفاده از مفسر مى تواند به كامپيوتر وظيفه اى را محول كند، كامپيوتر نيز متقابلاً و بلافاصله به او جواب خواهد داد كه اين جواب مى تواند شامل گزارشى از خطاهاى احتمالى نيز باشد. اين تعامل مفسر به اين خاطر است كه وجود آن به عنوان بخشى از زبان در نظر گرفته شده است نه به عنوان برنامه اى كاملاً مجزا مانند يك مترجم.
با استفاده از تجربياتى كه از نوشتن يك مفسر بيسيك براى كامپيوتر PdP-8 در دوران دبيرستان به دست آورده بودم به اتفاق پل آلن بيسيك كامپيوتر اصلى خودمان را يك مفسر تك _ نمايش ساختيم. به اين ترتيب براى ذخيره بيشتر كد مبدا به فرم يك متن مجبور شديم آن را به طور فشرده ترى ترجمه كنيم چرا كه با فشار و محدوديت حافظه روبه رو بوديم.
به اين ترتيب ما به مقصود خود رسيديم و ترتيبى داديم كه برنامه نويس بتواند بلافاصله برنامه اش را ديده و هنگام اجراى برنامه با سرعتى قابل قبول مراحل مختلف آن را تشخيص دهد. در مفسرى كه ما ساختيم از تصاويرى پايين تر از يك بايت تا تصاويرى بيشتر از آنچه كه كدهاى اسكى (ASCII) نياز دارد براى نشانگذارى كلمات كليدى بيسيك استفاده شده بود. همچنين براى اولين بار فرمان هاى كوتاه TRON _TROFF را به منظور فعال و غيرفعال كردن ابزار اشكال زدايى توكار بيسيك مانند توانايى رديابى را درون آن مفسر قرار داديم.
قرار دادن كلمات رزرو شده بيسيك، پيغام هاى خطا و كتابخانه اعداد با مميز شناور به منظور اجراى برنامه در يك ماشين ۴ كيلوبايتى از كارهاى بسيار سختى بود كه به كمى تيزهوشى و زيركى نياز داشت. كدهاى استفاده شده در آن زمان كه از ظرافت و انعطاف خاصى برخوردار بود هنوز براى من به ياد ماندنى و جالب است.
بيسيك اكنون ۴۰ ساله است و هنوز هم گيتس در مايكروسافت آن را تر و خشك مى كند و مانند فرزندى دردانه به رشد و ترقى آن اهميت مى دهد.ظهور ميكروكامپيوترها در سال ۱۹۷۵ از يك سو و ارائه بيسيك پيشرفته توسط مايكروسافت از سوى ديگر خيلى سريع سبب شهرت بيسيك به مثابه يك زبان كاربردى كه به صورت رايگان بر روى همه كامپيوترها قابل نصب بود، گرديد. در واقع بيسيك به علت ساختار مطلوبش پيش نياز يادگيرى همه زبان هاى كامپيوترى شد. مقاله اى كه پيش رو داريد، بيل گيتس در جشن تولد ۲۵ سالگى فرزندش بيسيك (يعنى ۱۵ سال پيش) در مجله بايت منتشر كرد و طى آن براى اولين بار به شرح ماجراى شكل گيرى و رشد زبان بيسيك به همراه پل آلن پرداخته است، كه مقايسه داده هاى آن با امروز كه بيسيك به سن چهل سالگى رسيده و كامپيوترهاى شخصى به اوج پيشرفت و همگانى شدن نايل آمده اند، براى خواننده علاقه مند خالى از لطف نيست.از زمان اجراى اولين برنامه بر روى يك كامپيوتر انگليسى زبان در سال ۱۹۴۸ تاكنون محاسبات وارد مرحله جديدى شده است. فقط در طول ۱۵ سال شاهد رشد و ترقى كامپيوترهاى ۸ بيتى با ۴ كيلوبايت رم به كامپيوترهاى ۳۲ بيتى با ۴ مگابايت رم چه در زمينه صنعت و چه در زمينه علوم بوده ايم.با توجه به رشد بسيار گسترده در زمينه سخت افزار، زبان بيسيك نيز بيست و پنجمين سال تولد خود را پشت سر مى گذارد و مفسر آن ۱۵ سال است كه ميكروكامپيوترهاى ميليون ها نفر را قابل دسترسى كرده است.
متاسفانه در ابتدا بيسيك خوب شناخته نشد، در همين حال بيشتر از هر زبان ديگرى قابل دسترسى بوده و هست چرا كه مجاناً بر روى هر كامپيوترى نصب مى شود. قدرت و توانايى، سادگى استفاده از يك مفسر، مديريت قوى، گستردگى و همه منظوره بودن، نوع انگليسى لغات كليدى و تركيبات و آزادى بيسيك، همگى باعث تجربه بيشتر برنامه نويسان مى شود و مى تواند به عنوان يك زبان ايده آل به مبتديان در شناخت بهتر كامپيوترشان كمك كند. با توجه به سرگذشت بيسيك طى سال هاى طولانى و با وجود تكنولوژى قوى سيستم عاملى مانند OS/۲ و ويژگى برنامه نويسى موضوعى مى توانيد به خوبى شاهد چگونگى حضور و رشد بيسيك تا به امروز باشيد.
بيسيك بدون هيچ نيازى، مستقلاً به عنوان وسيله اى براى تبادل اطلاعات بين مردم و كامپيوتر ايجاد شد و در سال ۱۹۶۲ يكى از رياضيدانان كالج دارتموث به نام پروفسور «توماس كورتس» طرحى را تسليم «جان كمنى» رئيس كالج كرد. در اين طرح تمامى دانشجويان اين كالج موظف به آموختن كامپيوتر در دوره ۴ ساله تحصيلشان بودند.كامپيوترهاى دسته گراى آن زمان چنين انتظارى را غيرممكن مى كردند چرا كه اگر برنامه ساده اى به طور صحيح ترجمه مى شد كامپيوتر براى درك آن گاهى اوقات به روزها وقت نياز داشت در نتيجه چنين برنامه اى تنها مى توانست نتيجه يك محاسبه را به عنوان جواب برگرداند و شخص برنامه نويس هرگز نمى توانست اجراى برنامه را ببيند. كمنى و كورتس براى گسترش تحقيقات خود به آزمايشگاه هاى «هيت» و «بل» رفته و در آنجا سيستم عامل چند كاربره اى را براى كامپيوتر جديدى كه قرار بود به زودى تحويل كالج شود ساختند. در همين زمان آنها به دانشجويان پيشنهاد كردند كه زمان استفاده از كامپيوتر را بين خودشان تقسيم كنند اما به دليل عدم وجود يك زبان ساده براى صحبت با ماشين دانشجويان به ندرت از كامپيوتر كالج استفاده مى كردند.
متاسفانه «فورترن» و «آلگول» نمى توانستند امكانات مناسب و آسانى را براى دانشجويان فراهم كنند لذا كد و دستورالعمل نمادى همه منظوره مخصوص افراد مبتدى (بيسيك) به عنوان يك تركيب ساده و بهتر از فورترن و آلگول توسط دانشجويان كالج دارتموث ساخته شد.در اول ماه مى سال ۱۹۶۴ دانشجويان كالج دارتموث با اعلان معروف READY> در ترمينال هاى راه دورشان آشنا شدند. بدين ترتيب آنها مى توانستند برنامه هاى ساده اى نوشته و آنها را براى ترجمه و اجرا انتقال دهند. كمنى و كورتس به تولد بيسيك در كتابشان به نام «برگشت به بيسيك» اشاره كرده اند. (انتشارات «اديسون وزلى»، ۱۹۸۵)
• ظهور ميكروكامپيوترها
اولين ميكروكامپيوتر با حافظه اى بسيار كوچك كه بيشتر جنبه نمايشى داشت در سال ۱۹۷۵ به صحنه آمد. اين كامپيوتر فقط زبان ماشين را مى فهميد. در اين هنگام من به اتفاق يكى از دوستانم به نام «پل آلن» فرصت را غنيمت شمرده و برگردانى از بيسيك را به منظور اجرا در آن فضاى بسيار كوچك حافظه نوشتيم. دانشجويان با استفاده از اولين بيسيك، كه براى دستگاه هاى MITS ساخته شده بود مى توانستند برنامه هايشان را بر روى اين گونه كامپيوترها با حافظه ۴ كيلوبايت اجرا كنند. در آن زمان براى ما حافظه بسيار ارزشمند بود به طورى كه مجبور شديم براى اشغال فضاى كمترى از حافظه، اعلان READY> - كه چهار كاركتر فضا مى گرفت - را به OK> - كه دو كاركتر فضا مى گيرد _ تبديل كنيم؟
فشار محدوديت حافظه تا اندازه اى بود كه ما را بر آن داشت كه بيسيك را به عنوان يك مفسر پياده سازى كنيم. (مفسر بيسيك، برنامه اى است كه فايل هاى بيسيك را به زبان ماشين ترجمه مى كند.) البته عامل ديگرى كه ما را به سمت مفسرها هدايت مى كرد، متعادل بودن و آ سانى استفاده از مفسرها بود كه به برنامه نويسى با بيسيك هنر و زيبايى خاصى مى بخشيد. يك برنامه نويس با استفاده از مفسر مى تواند به كامپيوتر وظيفه اى را محول كند، كامپيوتر نيز متقابلاً و بلافاصله به او جواب خواهد داد كه اين جواب مى تواند شامل گزارشى از خطاهاى احتمالى نيز باشد. اين تعامل مفسر به اين خاطر است كه وجود آن به عنوان بخشى از زبان در نظر گرفته شده است نه به عنوان برنامه اى كاملاً مجزا مانند يك مترجم.
با استفاده از تجربياتى كه از نوشتن يك مفسر بيسيك براى كامپيوتر PdP-8 در دوران دبيرستان به دست آورده بودم به اتفاق پل آلن بيسيك كامپيوتر اصلى خودمان را يك مفسر تك _ نمايش ساختيم. به اين ترتيب براى ذخيره بيشتر كد مبدا به فرم يك متن مجبور شديم آن را به طور فشرده ترى ترجمه كنيم چرا كه با فشار و محدوديت حافظه روبه رو بوديم.
به اين ترتيب ما به مقصود خود رسيديم و ترتيبى داديم كه برنامه نويس بتواند بلافاصله برنامه اش را ديده و هنگام اجراى برنامه با سرعتى قابل قبول مراحل مختلف آن را تشخيص دهد. در مفسرى كه ما ساختيم از تصاويرى پايين تر از يك بايت تا تصاويرى بيشتر از آنچه كه كدهاى اسكى (ASCII) نياز دارد براى نشانگذارى كلمات كليدى بيسيك استفاده شده بود. همچنين براى اولين بار فرمان هاى كوتاه TRON _TROFF را به منظور فعال و غيرفعال كردن ابزار اشكال زدايى توكار بيسيك مانند توانايى رديابى را درون آن مفسر قرار داديم.
قرار دادن كلمات رزرو شده بيسيك، پيغام هاى خطا و كتابخانه اعداد با مميز شناور به منظور اجراى برنامه در يك ماشين ۴ كيلوبايتى از كارهاى بسيار سختى بود كه به كمى تيزهوشى و زيركى نياز داشت. كدهاى استفاده شده در آن زمان كه از ظرافت و انعطاف خاصى برخوردار بود هنوز براى من به ياد ماندنى و جالب است.