4 ویژگی ذهنیت اختلال چندشخصیتی

فرض کن نشستی توی یه کافه و کنار دستی‌ت شروع می‌کنه با یه لحن آروم و صمیمی باهات گپ زدن. چند دقیقه بعد همون آدم ناگهان تغییر می‌کنه، صدای تند و نگاه سردی پیدا می‌کنه، طوری که انگار یه نفر دیگه‌ست. تو گیج می‌شی و فکر می‌کنی: «یعنی چی؟ مگه میشه یه آدم این‌قدر تو لحظه عوض بشه؟». همین جاست که پای اختلال چندشخصیتی وسط میاد؛ موضوعی که خیلی‌ها بی‌خبر ازش توی زندگی روزمره باهاش برخورد می‌کنن. برای اینکه کامل‌تر از این اختلال سر دربیاری، حتما مقاله رو تا آخر دنبال کن.

ذهنیت اختلال چند شخصیتی چطور بوجود میاید؟
خیلی وقتا ریشه‌ی چندشخصیتی برمی‌گرده به همون سالای بچگی. وقتی یه بچه توی شرایط خیلی سخت بزرگ میشه، مثل خشونت، بی‌محبتی یا حتی آسیب‌های خیلی سنگین، ذهنش برای اینکه بتونه دووم بیاره، شروع می‌کنه همه‌ی اون تجربه‌های تلخو تیکه‌تیکه جدا کردن. انگار هر خاطره و احساس دردناک رو می‌ذاره توی یه کشوی بسته که جلوی چشمش نباشه. حالا اگه این وضعیت طول بکشه، این کشوها کم‌کم شکل آدمای مختلف به خودشون می‌گیرن و هرکدوم یه جور نقش توی ذهن اون فرد پیدا می‌کنن.
از اینجا به بعد مغز یاد می‌گیره بسته به شرایط، بین این حالت‌ها جابه‌جا بشه؛ مثلا یه حالتش برای وقتی که می‌ترسه جلو میاد، یه حالتش برای وقتی که باید قوی باشه. این جابه‌جایی‌ها خیلی وقتا ناخودآگاهن، یعنی خود فردم نمی‌فهمه کی سوئیچ کرده. همین باعث میشه یه دفعه وسط حرف یا کار، انگار یه آدم دیگه بشه و بعدش حتی چیزی یادش نیاد. معمولا ترکیب همون سختی‌های کودکی، محیط پرتنش و یه حساسیت ذاتی توی شخصیت باعث میشه این ذهنیت چندشخصیتی شکل بگیره.

چطور ذهنیت اختلال چند شخصیتی را شناسایی کنیم؟
وقتی می‌خوای بفهمی یه نفر ممکنه ذهنیت اختلال چندشخصیتی داشته باشه، باید به یه سری نشونه‌ها دقت کنی. مثلا پیش میاد بعضی بخشای زندگیشو اصلا یادش نمیاد، انگار یه تیکه فیلم از ذهنش پاک شده باشه. یا اینکه یه روز با یه لحن و حال‌وهوای خاص باهات حرف می‌زنه، فرداش انگار کلا یه آدم دیگه‌ست با رفتار و سلیقه‌ی متفاوت. اگه همچین چیزایی زیاد تکرار بشه و خود اون فردم هی گیج بشه که «چی شد؟ من کی بودم؟»، میشه شک کرد پای این اختلال وسطه و خب برای مطمئن شدنش باید یه متخصص بررسی کنه.

4 ویژگی ذهنیت اختلال چندشخصیتی

۱. پرش‌های ناگهانی توی رفتار و شخصیت

یکی از مشخص‌ترین ویژگی‌ها اینه که فرد یه لحظه خیلی مهربون و آرومه، بعد یهو عوض میشه و تند و پرخاشگر میشه. این تغییر حالت‌ها فقط یه تغییر حال معمولی نیست، بیشتر شبیه اینه که یه آدم دیگه جاشو گرفته باشه. اطرافیان معمولا از این تغییرات یهویی جا می‌خورن و خود فرد هم بعدش ممکنه یادش نیاد چی شده. همین «پرش»ها باعث میشه بقیه حس کنن دارن با چند نفر مختلف طرف میشن.

۲. حفره‌های عجیب توی حافظه

آدمای دچار این اختلال خیلی وقتا بخشای مهم زندگیشونو یادشون نمیاد. مثلا میگن: «چطور رسیدم اینجا؟ کی این کارو کردم؟». این فراموشی‌ها خیلی عمیق‌تر از حواس‌پرتی معمولیه و گاهی حتی ساعت‌ها یا روزها توی ذهنشون گم میشه. همین خلاهای حافظه باعث میشه خودشونم از دست خودشون گیج بشن و حس کنن تیکه‌هایی از زندگیشون گم شده.

۳. حس غریبه بودن با خود

یه ویژگی دیگه اینه که فرد بعضی وقتا احساس می‌کنه انگار داره از بیرون به خودش نگاه می‌کنه یا صداهای مختلفی توی ذهنش باهاش حرف می‌زنن. این حس بیگانگی با خود باعث میشه نتونه با ثبات روی یه هویت خاص وایسه. نتیجه‌اش این میشه که نمی‌دونه واقعا کیه و همین موضوع خیلی از نظر روحی براش خسته‌کننده‌ست.

۴. واکنش شدید به محرک‌ها

خیلی وقتا یه صدا، یه بو یا حتی یه تصویر می‌تونه مثل دکمه عمل کنه و باعث بشه فرد ناخواسته به یه حالت شخصیتی دیگه سوئیچ کنه. مثلا یه آهنگ یا بوی خاص ممکنه خاطرات تلخ گذشته رو زنده کنه و همونجا شخصیت عوض بشه. این واکنش‌ها خارج از کنترل فردن و باعث میشن زندگیش پر از غافلگیری و استرس بشه، چون هیچ‌وقت نمی‌دونه کِی قراره تغییر کنه.

ذهنیت اختلال چند شخصیتی چند بعد دارد؟
ذهنیت اختلال چندشخصیتی رو میشه چندبعدی دونست، چون فقط یه جنبه نداره. از یه طرف بُعد هویتیه؛ یعنی فرد چند حالت یا «شخصیت» مختلف داره که هر کدوم طرز فکر، احساس و حتی سبک رفتار خاص خودشونو دارن. از طرف دیگه بُعد حافظه هست؛ جاهایی از زندگی یادش نمیاد یا تجربه‌هایی رو مثل فیلم سانسورشده می‌بینه. این ترکیب باعث میشه ذهنش به جای یه خط صاف، پر از پیچ‌وخم و قطعی باشه.
یه بعد دیگه هم احساسی و ادراکیه؛ فرد ممکنه دنیا رو توی هر حالت شخصیتی یه جور ببینه و برداشتای متفاوتی داشته باشه. حتی بدنش هم می‌تونه تحت تاثیر قرار بگیره، مثلا یه شخصیت سردرد داره ولی بقیه نه. در نهایت بُعد روابط اجتماعی هم پررنگه، چون این جابه‌جایی‌ها روی ارتباطش با بقیه تاثیر میذاره و باعث سردرگمی اطرافیان میشه. پس در کل، ذهنیت این اختلال رو میشه مجموعه‌ای از چند بعد هویتی، حافظه‌ای، احساسی و اجتماعی دونست.

نتیجه نهایی
در نهایت باید بدونی اختلال چندشخصیتی چیزی فراتر از یه تغییر حال ساده‌ست؛ یه جور سازوکار پیچیده‌ی ذهن برای کنار اومدن با سختی‌های گذشته. این اختلال چند بعد مختلف داره و می‌تونه روی حافظه، احساسات، هویت و حتی روابط فرد تاثیر بذاره. شناختنش کمک می‌کنه نه‌تنها قضاوت نکنیم، بلکه بتونیم بهتر درک کنیم کسی که داره این شرایطو تجربه می‌کنه چه دنیای سختی رو پشت سر می‌ذاره. برای شناسایی کامل‌تر این اختلال می‌تونی از سایت روان مایند استفاده کنی.

سوالات متداول
۱. اختلال چندشخصیتی همون دوقطبیه؟
نه، این دوتا کاملاً فرق دارن. دوقطبی مربوط به نوسان خلقه (شاد و افسرده)، ولی چندشخصیتی یعنی وجود چند هویت جدا توی یه ذهن.
۲. این اختلال قابل درمانه؟
آره، درمانش سخت و طولانیه ولی با روان‌درمانی تخصصی (مثل درمان تروما و یکپارچه‌سازی شخصیت‌ها) میشه خیلی بهتر مدیریت کرد.
۳. همه آدمای چندشخصیتی پرخاشگر میشن؟
اصلاً این‌طور نیست. بعضی شخصیت‌ها ممکنه خشن باشن، ولی خیلی‌ها هم مهربون، خجالتی یا حتی کودک‌گونه‌ان.
۴. چرا خیلیا دیر متوجه این اختلال میشن؟
چون نشونه‌هاش شبیه مشکلات دیگه‌ست؛ مثل افسردگی یا اضطراب. تازه خیلی از افرادم خودشون خبر ندارن شخصیت‌های مختلفی دارن.
۵. آدمای مبتلا می‌تونن زندگی عادی داشته باشن؟
بله، با درمان درست، حمایت اطرافیان و یادگیری کنترل محرک‌ها، می‌تونن شغل، رابطه و حتی زندگی روزمره نسبتاً نرمالی داشته باشن.
 

جدیدترین ارسال ها

بالا