1-نسخه جديد فيلم «ماجراهاي تن تن» كه هم اينك در سينماهاي جهان در حال اكران است، توانسته است به يكي از پرفروش‌ترين آثار ماجراجويانه سينمايي در كشورهاي اروپايي از جمله فرانسه و انگليس تبديل شود.
2- «ماجراهاي تن تن: راز اسب شاخدار»، محصول همکاري دو كارگردان تكنيكي و تواناي سينما و دو استاد سينماي فانتزي و ماجراجويانه يعني پيتر جکسن و استيون اسپلبرگ و روايت سه بعدي آنها از ماجراهاي قهرمان کارتوني معروف و محبوب کتاب‌هاي مصور (کاميک بوکز) هرژه، نويسنده بلژيکي است.
3-فيلم «ماجراهاي تن تن؛ راز تك‌شاخ» ساخته‌ي استيون اسپيلبرگ با فروش هفتگي هفت ميليون دلار در سينماهاي انگليس، همچنان رتبه اول فروش را در اين كشور در اختيار دارد.
4-به گزارش بي‌بي‌سي، اين فيلم كه اكنون در ٥١٠ سالن سينماي انگليس درحال اكران است، به مجموع فروش ٢٢ ميليون دلار در اين كشور رسيده است.
5-«ماجراهاي تن تن» به تهيه‌كنندگي «پيتر جكسون» و محصول كمپاني سوني از اوايل سال گذشته به شكل اقتباسي وارد مرحله توليد شد و بازيگراني چون «جمي بل»، «دانيل كريك» و «اندي سرميكس» در آن نقش‌آفريني داشته‌اند. فيلم اسپيلبرگ هم اكنون در ٥١٢ سالن سينمايي انگليس در حال اكران است.
6- «رابرت رودات» كه براي فيلم‌نامه «نجات سرباز رايان» نامزد دريافت جايزه شد، نگارش فيلم‌نامه «ماجراهاي تن تن» را بر عهده داشته است. داستان نسخه سينمايي «تن تن» به مبارزه گروهي از سربازان متحد به رهبري «كارل فرانكلين» مي‌پردازد كه به مقابله با تهاجم نيروهاي بيگانه مي‌پردازند.
7- پيتر جکسون، کارگردان و تهيه‌کننده فيلم هاي افسانه‌يي چون «ارباب حلقه ها» و «کينگ کنگ»، تهيه‌کننده اين فيلم و استيون اسپيلبرگ که فيلم هاي فانتزي و پرماجرايي چون ئي تي، مجموعه فيلم هاي ايندياناجونز، پارک ژوراسيک و کاپيتان هوک (پيتر پن) را در کارنامه خود دارد، کارگردان آن است.
8- همکاري اين دو کارگردان، در تن تن، براي اغلب دوستداران کتاب هاي مصور تن تن، تا حد زيادي نااميد کننده بوده است.
9-تن تن به انتظارات نسلي که با کتاب هاي تن تن و انيميشن هاي او بزرگ شده اند، جواب نمي دهد، اما براي تماشاگراني که بدون هيچ پيش آگاهي و يا نوستالژي و خاطره اي از اين چهره آيکونيک دنياي انيمشين و کتاب هاي مصور به ديدن اين فيلم مي روند، نه تنها راضي کننده بلکه وجدآور است.
10-اين فيلم بر مبناي سه قصه از ماجراهاي تن تن يعني «خرچنگ پنجه طلايي»، « اسب شاخدار» و « گنج راکام» که هرژه آنها را در فاصله سال هاي ١٩٤١ تا ١٩٤٤ نوشته و منتشرکرده، ساخته شده و اسپيلبرگ در ساختن آن از تکنيک جديد «موشن کپچر» که براي ايجاد جلوه‌هاي ويژه در فيلم آواتار جيمز کامرون و ارباب حلقه ها و کينگ کنگ پيترجکسن به کار رفته بود، استفاده کرده است.
11-تن تن، خبرنگار جوان زبل و ماجراجويي است که نويسنده اي بلژيکي به نام ژرژ رمي با نام مستعار هرژه آن را خلق کرد و نخستين بار در سال ١٩٢٩منتشر کرد و از آن زمان تا امروز، نه تنها در ميان کودکان بلکه در ميان بزرگسالان نيز، محبوبيت فراواني داشته است. اين داستان ها که به ٨٠ زبان زنده دنيا ترجمه شده و تاکنون ٣٥٠ ميليون نسخه از آن به فروش رفته، ماجراهاي تن تن، سگ او، اسنويي (يا ميلو در نسخه ارژينال بلژيکي/فرانسوي) و کاپيتان هادوک را در سرزمين هاي مختلف، در دوران هاي مختلف دنبال مي کند. تن تن در اين داستان ها، غالبا درگير ماجراهايي پيچيده و خطرناک مي شود و در نهايت به کمک کاپيتان هادوک و سگ باهوشش موفق مي شود خود را از مهلکه برهاند. ماجراهاي تن تن، ژانرهاي مختلف از جنايي و گانگستري گرفته تا فانتزي، علمي تخيلي و وسترن را دربر مي گيرد.
12-تاکنون دو مجموعه تلويزيوني انيميشن بر اساس ماجراهاي تن تن ساخته شده است. نخستين مجموعه، ١٠٤اپيزود کوتاه بود که در فاصله سال هاي ١٩٥٨ تا ١٩٦٢توليد شد اما موفق نبود. مجموعه بعدي که در ٢١ قسمت و در فاصله بين سال هاي ١٩٩١تا ١٩٩٢ساخته شد، با تکنيک کلاسيک انيميشن و بسيار نزديک به طرح هاي کتاب هاي مصور تن تن ساخته شده بود و موفقيت بسياري کسب کرد و از تلويزيون هاي پنجاه کشور جهان پخش شد و هنوز بهترين اقتباس سينمايي از اين داستان ها محسوب مي شود.
13-علاوه بر تلويزيون، چند اقتباس سينمايي نيز تا کنون بر اساس داستان هاي تن تن صورت گرفته است که نخستين آنها "خرچنگ پنجه طلايي" بود که در سال ١٩٤٧در بلژيک تهيه شد. در سال ١٩٦١ ژان ژاک ورنه کارگردان فرانسوي اقتباسي زنده (غير انيميشن) از داستان هاي هرژه ساخت که موفقيت نسبتا زيادي به دست آورد و منجر به ساختن قسمت دوم آن در سال ١٩٦٤شد.
14-هرژه خود بيش از هر نويسنده ديگري تحت تاثير سينما بود و به اعتراف خود در داستان هاي «تن تن در سرزمين شوروي» و «تن تن در آمريکا»، از فيلم هاي ضد جاسوسي، وسترن و گانگستري آمريکايي، الهام گرفته است.
15-در اين داستان، تن تن همانند رابرت دونات «سي و نه پله»، براي فرار از شر جاسوس ها، بايد دره ها و کوه هاي اسکاتلند را زير پا بگذارد. هرژه در داستان «تن تن در آمريکا»، براي نخستين بار، يک شخصيت واقعي يعني ال کاپون، گانگستر معروف را وارد داستان تن تن کرد.
16-تن تن با اينکه شخصيتي مدرن و متعلق به دنياي مدرن است اما هزار و يک شبي ترين شخصيت دنياي غرب است. او همانند سندباد ماجراجوست و درياها و سرزمين هاي گوناگون را زير پا مي گذارد. او براي ارضاي حس کنجکاوي و ماجراجويانه اش، به آفريقا، آمريکا، روسيه، آمريکاي لاتين، زير اقيانوس و حتي به ماه سفر مي کند تا کنجکاوي اش را ارضا کند. اما برخلاف داستان هاي هزارويک شب، شخصيت هاي تن تن و دنياي آنان غير رمانتيک است. او تنها و با سگ ملوس و باهوشش زندگي مي کند و در فيلم اسپيلبرگ نيز اين دنياي غير رمانتيک عينا بازسازي شده است.
17-ماجراجويي تن تن شباهت بسياري به ماجراجويي ايندياناجونز اسپيلبرگ دارد. برخي از منتقدان نيز زمان اکران فيلم ايندياناجونز در دهه هشتاد، به اين موضوع اشاره کردند و همان زمان بود که اسپليبرگ حقوق اقتباس از داستان هاي تن تن را بعد از مرگ هرژه از بيوه او خريد اما به دلايلي ساخت آن به تاخير افتاد تا امروز که بعد از سه دهه، آن را به صورت سه بعدي عرضه کرد.
18-در فيلم اسپيلبرگ، تن تن، به همراه سگش در بازار قديمي شهر بروکسل، ماکت کوچک يک کشتي قديمي قرن هفدهمي به نام يونيکورن (اسب شاخدار) را مي خرد که متعلق به سرفرانسيس است که به دنبال حمله دزدان دريايي به رياست مرد خبيثي به نام « راکام سرخپوش» (با بازي دانيل کريگ) در دريا غرق شده و گنج گران قيمتي را با خود به قعر اقيانوس برده است. تن تن پي مي برد که سرفرانسيس، سه ماکت مشابه ساخته و نقشه گنج غرق شده را در آنها جا سازي کرده و حالا مرد شيطان صفتي به نام سکرين که از نوادگان «راکام سرخپوش» است به دنبال آن نقشه هاست. بقيه ماجرا، رقابت تن تن و راکام سرخپوش براي دست يابي به ماترک سرفرانسيس است.
19-تن تن خيلي خوب شروع مي شود. بروکسل قديم و بازار آن بسيار خوب ساخته شده. اسپيلبرگ بدون تلف کردن وقت، ما را وارد ماجراي اسب شاخدار (يونيکورن) مي کند و شخصيت محوري فيلم يعني تن تن و سگ او را به ما معرفي مي کند.
20-تن تن خيلي زود پي مي برد که با خريد ماکت کشتي، وارد ماجراي هيجان انگيز، اسرارآميز و پرخطري شده است. تلاش ساکرين و دارودسته اش براي سرقت ماکت کشتي و دست يافتن به نقشه گنج، پتانسيل کافي براي خلق يک اثر ماجرايي هيجان انگيز را دارد.
21-تن تن اهل خطر است و بي مهابا براي کشف حقيقت، برملا کردن رازها و يا نقش برآب کردن توطئه تبهکاران (فرقي نمي کند که جويندگان گنج يا آدم ربايان يا ماموران کا گ ب روسي باشند)، خود را به خطر مي افکند.
22-او خبرنگار جوان، کنجکاو و سمجي است که اغلب پا از حوزه فعاليت حرفه اي اش فراتر گذاشته و در نقش يک کارآگاه يا مامور اينتليجنت سرويس (مثل جيمزباند) يا سيا و يا يک ماجراجوي بي باک (مثل ايندياناجونز) فرو مي رود.
23-يکي از ويژگي هاي ماجراهاي تن تن اين است که در فاصله پنجاه سال، يعني از زمان نخستين انتشار داستان تن تن در سال ١٩٢٩ تا انتشار آخرين مجموعه آن در سال ١٩٦٨، شخصيت هاي تن تن از نظر سن و قيافه تغيير نکرده اند. تن تن هميشه نوجواني تيز و فرز، پر انرژي و فعال بوده و هست. با اينکه زور فوق العاده يا قدرت جسمي و يا جادويي خاصي ندارد، اما هميشه مي تواند از پس دشمنانش برآيد و آنها را شکست دهد.
24-اين فيلم بر مبناي سه قصه از ماجراهاي تن تن يعني «خرچنگ پنجه طلايي»، «راز اسب شاخدار» و «گنج هاي راکام» که هرژه آنها را در فاصله سال هاي ١٩٤١تا ١٩٤٤ نوشته و منتشرکرده، ساخته شده است.
25-در اين فيلم و اصولا در اغلب داستان هاي تن تن، او خبرنگاري نيست که به انگيزه تهيه يک گزارش يا خبر وارد يک ماجراي پيچيده و اسرارآميز شده باشد. ما او را در محل کارش مثلا دفتر يک روزنامه يا در حال نوشتن گزارش يا يادداشت نمي بينيم بلکه او خود، سوژه يک خبر و ماجرايي است که تصادفا درگير آن مي شود.
26-در اين فيلم او ناخواسته وارد ماجراي اسرارآميز و پرهيجان کشتي يونيکورن (اسب شاخدار) و گنج گمشده سر فرانسيس شده و جانش به خطر مي افتد. اما او بعد از رهايي از شر دارودسته سکرين، باز هم دست بردار نيست و بارها جان خود و سگش را براي يافتن گنج گمشده به خطر مي اندازد.
27-اسپيلبرگ، داستان هايي از تن تن را انتخاب کرده که نقش کاپيتان هدک در آنها پر رنگ تر از بقيه و حتي تن تن است.
28-کارآگاهان سبيلو (تامسن ها) که معمولا در داستان هاي تن تن آدمهايي دست و پاچلفتي و احمق اند که هيچ گاه به موقع سر نمي رسند و يا هيچ کار مثبتي از دستشان برنمي آيد و اغلب باعث ايجاد دردسر و اختلال در نقشه ها و برنامه هاي تن تن مي شوند، در اين فيلم، شخصيت فعال تر و مثبت تري دارند.
29-فيلم تا جايي که تن تن به همراه کاپيتان با قايق از دست سکرين مي گريزند و با هواپيماي کوچک او خود را به صحراي خشک و بي آب و علف مراکش مي رسانند، خوب پرداخت شده و به اندازه کافي سرگرم کننده و هيجان انگيز است اما از آن به بعد انرژي و تحرک خود را از دست مي دهد و خسته کننده مي شود. به ويژه صحنه هاي سراب ديدن کاپيتان در صحرا و يادآوري داستان مبارزه جد او با راکام سرخپوش، واقعا کسالت آور است و کشش لازم را براي جذب تماشاگر ندارد.
30-در مجموع تن تن اسپلبرگ فيلمي پرتحرک و هيجان انگيز و جذاب است که بخشي از جذابيت آن قطعا مديون موسيقي پر انرژي و گيراي جان ويليامز است.
31-تن تن اسپيلبرگ همان قدر که کارتوني و فانتزي است، همان اندازه نيز واقعي و باورپذير است. اسپيلبرگ تن تن از قالب دو بعدي و کارتوني آن درآورده و به او جسميت بخشيده است. ممکن است جيمي نل (بازيگر نقش تن تن)، عينا همان تن تن قصه هاي کودکي ما نباشد و کاريزماي او را نداشته باشد اما او همانند تن تن ريزنقش است و هويت بچه گانه، چالاک و سرزنده او را در خود دارد.
32-ويژگي خارق العاده تن تن اين است که او همانند ايندياناجونز قادر است همه نوع وسايل نقليه دريايي، هوايي و زميني را براند. اسپلبرگ از اين ويژگي تن تن در فيلمش خوب استفاده مي کند.
33-تکنيک موشن کپچر نه تنها به شخصيت هاي کارتوني تن تن جسميت بخشيده بلکه ساختن صحنه هاي غيرممکن داستان تن تن مثل ظاهر شدن کشتي غول آسا از دل صحرا و تبديل شن هاي صحرا به موج هاي دريا را به سادگي ممکن ساخته است.
34-تن تن و سگش از جذاب ترين و دوست داشتني ترين شخصيت هاي تخيلي و کارتوني اند که ابتدا در قالب داستان هاي مصور و بعد در قالب کارتون و نيز فيلم داستاني زنده و حالا به صورت انيميشن ديجيتال و سه بعدي بر پرده سينما آمده است.
35-جادويي در تن تن و ماجراهاي او هست که باعث مي شود ما آنها را باور کنيم. حالا فرقي نمي کند که دو بعدي باشد يا سه بعدي. با تکنيک هاي ديجيتال موشن کپچر ساخته شده باشد يا با مداد هاي رنگي هرژه خلق شده باشد. تن تن در همه اشکال آن فوق العاده و سحر انگيز است.
منبع: ایرانیان انیمیشن
2- «ماجراهاي تن تن: راز اسب شاخدار»، محصول همکاري دو كارگردان تكنيكي و تواناي سينما و دو استاد سينماي فانتزي و ماجراجويانه يعني پيتر جکسن و استيون اسپلبرگ و روايت سه بعدي آنها از ماجراهاي قهرمان کارتوني معروف و محبوب کتاب‌هاي مصور (کاميک بوکز) هرژه، نويسنده بلژيکي است.
3-فيلم «ماجراهاي تن تن؛ راز تك‌شاخ» ساخته‌ي استيون اسپيلبرگ با فروش هفتگي هفت ميليون دلار در سينماهاي انگليس، همچنان رتبه اول فروش را در اين كشور در اختيار دارد.
4-به گزارش بي‌بي‌سي، اين فيلم كه اكنون در ٥١٠ سالن سينماي انگليس درحال اكران است، به مجموع فروش ٢٢ ميليون دلار در اين كشور رسيده است.
5-«ماجراهاي تن تن» به تهيه‌كنندگي «پيتر جكسون» و محصول كمپاني سوني از اوايل سال گذشته به شكل اقتباسي وارد مرحله توليد شد و بازيگراني چون «جمي بل»، «دانيل كريك» و «اندي سرميكس» در آن نقش‌آفريني داشته‌اند. فيلم اسپيلبرگ هم اكنون در ٥١٢ سالن سينمايي انگليس در حال اكران است.
6- «رابرت رودات» كه براي فيلم‌نامه «نجات سرباز رايان» نامزد دريافت جايزه شد، نگارش فيلم‌نامه «ماجراهاي تن تن» را بر عهده داشته است. داستان نسخه سينمايي «تن تن» به مبارزه گروهي از سربازان متحد به رهبري «كارل فرانكلين» مي‌پردازد كه به مقابله با تهاجم نيروهاي بيگانه مي‌پردازند.
7- پيتر جکسون، کارگردان و تهيه‌کننده فيلم هاي افسانه‌يي چون «ارباب حلقه ها» و «کينگ کنگ»، تهيه‌کننده اين فيلم و استيون اسپيلبرگ که فيلم هاي فانتزي و پرماجرايي چون ئي تي، مجموعه فيلم هاي ايندياناجونز، پارک ژوراسيک و کاپيتان هوک (پيتر پن) را در کارنامه خود دارد، کارگردان آن است.
8- همکاري اين دو کارگردان، در تن تن، براي اغلب دوستداران کتاب هاي مصور تن تن، تا حد زيادي نااميد کننده بوده است.
9-تن تن به انتظارات نسلي که با کتاب هاي تن تن و انيميشن هاي او بزرگ شده اند، جواب نمي دهد، اما براي تماشاگراني که بدون هيچ پيش آگاهي و يا نوستالژي و خاطره اي از اين چهره آيکونيک دنياي انيمشين و کتاب هاي مصور به ديدن اين فيلم مي روند، نه تنها راضي کننده بلکه وجدآور است.
10-اين فيلم بر مبناي سه قصه از ماجراهاي تن تن يعني «خرچنگ پنجه طلايي»، « اسب شاخدار» و « گنج راکام» که هرژه آنها را در فاصله سال هاي ١٩٤١ تا ١٩٤٤ نوشته و منتشرکرده، ساخته شده و اسپيلبرگ در ساختن آن از تکنيک جديد «موشن کپچر» که براي ايجاد جلوه‌هاي ويژه در فيلم آواتار جيمز کامرون و ارباب حلقه ها و کينگ کنگ پيترجکسن به کار رفته بود، استفاده کرده است.
11-تن تن، خبرنگار جوان زبل و ماجراجويي است که نويسنده اي بلژيکي به نام ژرژ رمي با نام مستعار هرژه آن را خلق کرد و نخستين بار در سال ١٩٢٩منتشر کرد و از آن زمان تا امروز، نه تنها در ميان کودکان بلکه در ميان بزرگسالان نيز، محبوبيت فراواني داشته است. اين داستان ها که به ٨٠ زبان زنده دنيا ترجمه شده و تاکنون ٣٥٠ ميليون نسخه از آن به فروش رفته، ماجراهاي تن تن، سگ او، اسنويي (يا ميلو در نسخه ارژينال بلژيکي/فرانسوي) و کاپيتان هادوک را در سرزمين هاي مختلف، در دوران هاي مختلف دنبال مي کند. تن تن در اين داستان ها، غالبا درگير ماجراهايي پيچيده و خطرناک مي شود و در نهايت به کمک کاپيتان هادوک و سگ باهوشش موفق مي شود خود را از مهلکه برهاند. ماجراهاي تن تن، ژانرهاي مختلف از جنايي و گانگستري گرفته تا فانتزي، علمي تخيلي و وسترن را دربر مي گيرد.
12-تاکنون دو مجموعه تلويزيوني انيميشن بر اساس ماجراهاي تن تن ساخته شده است. نخستين مجموعه، ١٠٤اپيزود کوتاه بود که در فاصله سال هاي ١٩٥٨ تا ١٩٦٢توليد شد اما موفق نبود. مجموعه بعدي که در ٢١ قسمت و در فاصله بين سال هاي ١٩٩١تا ١٩٩٢ساخته شد، با تکنيک کلاسيک انيميشن و بسيار نزديک به طرح هاي کتاب هاي مصور تن تن ساخته شده بود و موفقيت بسياري کسب کرد و از تلويزيون هاي پنجاه کشور جهان پخش شد و هنوز بهترين اقتباس سينمايي از اين داستان ها محسوب مي شود.
13-علاوه بر تلويزيون، چند اقتباس سينمايي نيز تا کنون بر اساس داستان هاي تن تن صورت گرفته است که نخستين آنها "خرچنگ پنجه طلايي" بود که در سال ١٩٤٧در بلژيک تهيه شد. در سال ١٩٦١ ژان ژاک ورنه کارگردان فرانسوي اقتباسي زنده (غير انيميشن) از داستان هاي هرژه ساخت که موفقيت نسبتا زيادي به دست آورد و منجر به ساختن قسمت دوم آن در سال ١٩٦٤شد.
14-هرژه خود بيش از هر نويسنده ديگري تحت تاثير سينما بود و به اعتراف خود در داستان هاي «تن تن در سرزمين شوروي» و «تن تن در آمريکا»، از فيلم هاي ضد جاسوسي، وسترن و گانگستري آمريکايي، الهام گرفته است.
15-در اين داستان، تن تن همانند رابرت دونات «سي و نه پله»، براي فرار از شر جاسوس ها، بايد دره ها و کوه هاي اسکاتلند را زير پا بگذارد. هرژه در داستان «تن تن در آمريکا»، براي نخستين بار، يک شخصيت واقعي يعني ال کاپون، گانگستر معروف را وارد داستان تن تن کرد.
16-تن تن با اينکه شخصيتي مدرن و متعلق به دنياي مدرن است اما هزار و يک شبي ترين شخصيت دنياي غرب است. او همانند سندباد ماجراجوست و درياها و سرزمين هاي گوناگون را زير پا مي گذارد. او براي ارضاي حس کنجکاوي و ماجراجويانه اش، به آفريقا، آمريکا، روسيه، آمريکاي لاتين، زير اقيانوس و حتي به ماه سفر مي کند تا کنجکاوي اش را ارضا کند. اما برخلاف داستان هاي هزارويک شب، شخصيت هاي تن تن و دنياي آنان غير رمانتيک است. او تنها و با سگ ملوس و باهوشش زندگي مي کند و در فيلم اسپيلبرگ نيز اين دنياي غير رمانتيک عينا بازسازي شده است.
17-ماجراجويي تن تن شباهت بسياري به ماجراجويي ايندياناجونز اسپيلبرگ دارد. برخي از منتقدان نيز زمان اکران فيلم ايندياناجونز در دهه هشتاد، به اين موضوع اشاره کردند و همان زمان بود که اسپليبرگ حقوق اقتباس از داستان هاي تن تن را بعد از مرگ هرژه از بيوه او خريد اما به دلايلي ساخت آن به تاخير افتاد تا امروز که بعد از سه دهه، آن را به صورت سه بعدي عرضه کرد.
18-در فيلم اسپيلبرگ، تن تن، به همراه سگش در بازار قديمي شهر بروکسل، ماکت کوچک يک کشتي قديمي قرن هفدهمي به نام يونيکورن (اسب شاخدار) را مي خرد که متعلق به سرفرانسيس است که به دنبال حمله دزدان دريايي به رياست مرد خبيثي به نام « راکام سرخپوش» (با بازي دانيل کريگ) در دريا غرق شده و گنج گران قيمتي را با خود به قعر اقيانوس برده است. تن تن پي مي برد که سرفرانسيس، سه ماکت مشابه ساخته و نقشه گنج غرق شده را در آنها جا سازي کرده و حالا مرد شيطان صفتي به نام سکرين که از نوادگان «راکام سرخپوش» است به دنبال آن نقشه هاست. بقيه ماجرا، رقابت تن تن و راکام سرخپوش براي دست يابي به ماترک سرفرانسيس است.
19-تن تن خيلي خوب شروع مي شود. بروکسل قديم و بازار آن بسيار خوب ساخته شده. اسپيلبرگ بدون تلف کردن وقت، ما را وارد ماجراي اسب شاخدار (يونيکورن) مي کند و شخصيت محوري فيلم يعني تن تن و سگ او را به ما معرفي مي کند.
20-تن تن خيلي زود پي مي برد که با خريد ماکت کشتي، وارد ماجراي هيجان انگيز، اسرارآميز و پرخطري شده است. تلاش ساکرين و دارودسته اش براي سرقت ماکت کشتي و دست يافتن به نقشه گنج، پتانسيل کافي براي خلق يک اثر ماجرايي هيجان انگيز را دارد.
21-تن تن اهل خطر است و بي مهابا براي کشف حقيقت، برملا کردن رازها و يا نقش برآب کردن توطئه تبهکاران (فرقي نمي کند که جويندگان گنج يا آدم ربايان يا ماموران کا گ ب روسي باشند)، خود را به خطر مي افکند.
22-او خبرنگار جوان، کنجکاو و سمجي است که اغلب پا از حوزه فعاليت حرفه اي اش فراتر گذاشته و در نقش يک کارآگاه يا مامور اينتليجنت سرويس (مثل جيمزباند) يا سيا و يا يک ماجراجوي بي باک (مثل ايندياناجونز) فرو مي رود.
23-يکي از ويژگي هاي ماجراهاي تن تن اين است که در فاصله پنجاه سال، يعني از زمان نخستين انتشار داستان تن تن در سال ١٩٢٩ تا انتشار آخرين مجموعه آن در سال ١٩٦٨، شخصيت هاي تن تن از نظر سن و قيافه تغيير نکرده اند. تن تن هميشه نوجواني تيز و فرز، پر انرژي و فعال بوده و هست. با اينکه زور فوق العاده يا قدرت جسمي و يا جادويي خاصي ندارد، اما هميشه مي تواند از پس دشمنانش برآيد و آنها را شکست دهد.
24-اين فيلم بر مبناي سه قصه از ماجراهاي تن تن يعني «خرچنگ پنجه طلايي»، «راز اسب شاخدار» و «گنج هاي راکام» که هرژه آنها را در فاصله سال هاي ١٩٤١تا ١٩٤٤ نوشته و منتشرکرده، ساخته شده است.
25-در اين فيلم و اصولا در اغلب داستان هاي تن تن، او خبرنگاري نيست که به انگيزه تهيه يک گزارش يا خبر وارد يک ماجراي پيچيده و اسرارآميز شده باشد. ما او را در محل کارش مثلا دفتر يک روزنامه يا در حال نوشتن گزارش يا يادداشت نمي بينيم بلکه او خود، سوژه يک خبر و ماجرايي است که تصادفا درگير آن مي شود.
26-در اين فيلم او ناخواسته وارد ماجراي اسرارآميز و پرهيجان کشتي يونيکورن (اسب شاخدار) و گنج گمشده سر فرانسيس شده و جانش به خطر مي افتد. اما او بعد از رهايي از شر دارودسته سکرين، باز هم دست بردار نيست و بارها جان خود و سگش را براي يافتن گنج گمشده به خطر مي اندازد.
27-اسپيلبرگ، داستان هايي از تن تن را انتخاب کرده که نقش کاپيتان هدک در آنها پر رنگ تر از بقيه و حتي تن تن است.
28-کارآگاهان سبيلو (تامسن ها) که معمولا در داستان هاي تن تن آدمهايي دست و پاچلفتي و احمق اند که هيچ گاه به موقع سر نمي رسند و يا هيچ کار مثبتي از دستشان برنمي آيد و اغلب باعث ايجاد دردسر و اختلال در نقشه ها و برنامه هاي تن تن مي شوند، در اين فيلم، شخصيت فعال تر و مثبت تري دارند.
29-فيلم تا جايي که تن تن به همراه کاپيتان با قايق از دست سکرين مي گريزند و با هواپيماي کوچک او خود را به صحراي خشک و بي آب و علف مراکش مي رسانند، خوب پرداخت شده و به اندازه کافي سرگرم کننده و هيجان انگيز است اما از آن به بعد انرژي و تحرک خود را از دست مي دهد و خسته کننده مي شود. به ويژه صحنه هاي سراب ديدن کاپيتان در صحرا و يادآوري داستان مبارزه جد او با راکام سرخپوش، واقعا کسالت آور است و کشش لازم را براي جذب تماشاگر ندارد.
30-در مجموع تن تن اسپلبرگ فيلمي پرتحرک و هيجان انگيز و جذاب است که بخشي از جذابيت آن قطعا مديون موسيقي پر انرژي و گيراي جان ويليامز است.
31-تن تن اسپيلبرگ همان قدر که کارتوني و فانتزي است، همان اندازه نيز واقعي و باورپذير است. اسپيلبرگ تن تن از قالب دو بعدي و کارتوني آن درآورده و به او جسميت بخشيده است. ممکن است جيمي نل (بازيگر نقش تن تن)، عينا همان تن تن قصه هاي کودکي ما نباشد و کاريزماي او را نداشته باشد اما او همانند تن تن ريزنقش است و هويت بچه گانه، چالاک و سرزنده او را در خود دارد.
32-ويژگي خارق العاده تن تن اين است که او همانند ايندياناجونز قادر است همه نوع وسايل نقليه دريايي، هوايي و زميني را براند. اسپلبرگ از اين ويژگي تن تن در فيلمش خوب استفاده مي کند.
33-تکنيک موشن کپچر نه تنها به شخصيت هاي کارتوني تن تن جسميت بخشيده بلکه ساختن صحنه هاي غيرممکن داستان تن تن مثل ظاهر شدن کشتي غول آسا از دل صحرا و تبديل شن هاي صحرا به موج هاي دريا را به سادگي ممکن ساخته است.
34-تن تن و سگش از جذاب ترين و دوست داشتني ترين شخصيت هاي تخيلي و کارتوني اند که ابتدا در قالب داستان هاي مصور و بعد در قالب کارتون و نيز فيلم داستاني زنده و حالا به صورت انيميشن ديجيتال و سه بعدي بر پرده سينما آمده است.
35-جادويي در تن تن و ماجراهاي او هست که باعث مي شود ما آنها را باور کنيم. حالا فرقي نمي کند که دو بعدي باشد يا سه بعدي. با تکنيک هاي ديجيتال موشن کپچر ساخته شده باشد يا با مداد هاي رنگي هرژه خلق شده باشد. تن تن در همه اشکال آن فوق العاده و سحر انگيز است.
منبع: ایرانیان انیمیشن
آخرین ویرایش:
