با سلام مثل همیشه دیر رسیدم
واقعا از دیدن این کار لذت بردم نمیخوام راجع به مسائل تکنیکی کار صحبت کنم بلکه از نظر زیبایی شناختی میخوام چند خط راجع به این اثر بنویسم
اولین چیزی که انسان را در این کار درگیر خودش میکنه پراکندگی اجسام و اشیایی هست که در کار دیده میشه و در نگاه اول منظور اصلی کار رو میرسونه
دومین چیزی که من رو جذب کرد عکس اون دلقک که نماد شادی هست بود که به نوعی با نگاه غم بارش به سمت اونطرف میله ها تمام حرفی رو که یک زندانی (البته در نگاه سطحی) میتونه بزنه رو بیان میکنه
بعد اون تختها که یکی خالی است و دیگری پر
نمیدونم اتفاقی بوده یا نه اما من اون رو اینطور برداشت میکنم که تنهایی انسان بدترین چیزی هست که میتونه اون رو از پا دربیاره در واقع من اینطور تعبیر میکنم که اون تخت نماد یک رفیق یا یک همراه است
و دست آخر اون انسان که سعی کرده خودش رو به منتهی آزادی اون سلول که همون میله هااست برسونه و از تمام اون چیزها دور بشه و در نهایت ....
میبخشید که اثرتون رو اینطور به میل خودم نقد کردم
به نظرم من میشه در مورد این اثر مسائل فنی رو نادیده گرفت و اون رو در تاپ گالری قرار داد چون با مفهومترین اثری است که تو این سایت دیدم
موفق باشید