گفتمان هنر و رایانه ( آموزش گروهی )

[MrHossein]

به نام یگانه هنرمند هستی
​

ضمن عرض سلام و وقت بخیر حضور عزیزان هنرمند و هنر دوست مجید آنلاین. به تاپیک گفتمان هنر و رایانه خوش آمدید . در این تاپیک قصد داریم در یک اقدام گروهی مسائل هنری ایران را در دنیای دیجیتال و رایانه مورد بحث و بررسی قرار دهیم. به همین منظور از کلیه هنرمندان ، دوستان و اساتید گرامی فعال در انجمن دعوت می نمایم دیدگاهها و نظرات خود را در این تاپیک مطرح نموده و ما را از دانستنیها و نظرات ارزشمندشان بهره مند سازند.

مباحث پیشنهادی مرتبط با موضوع :

1 - نگاهی گذرا بر هنر ایران
2 - بررسی هنر کنونی ایران
3- بررسی جایگاه کنونی هنر و هنرمند در ایران
4 - بررسی جایگاه کنونی هنر و هنرمند در جهان
5 - تعریف هنر دیجیتال
6 - معرفی سبک های رایج هنر دیجیتال
7 - بررسی وضعیت و جایگاه جهانی هنر دیجیتال
8 - بررسی و اظهار نظر در مورد ارتباط هنر ایرانی با دنیای دیجیتال
9 - بررسی واردات و صادرات هنر دیجیتال
10 - نگاهی به آینده هنر ایران در دنیای دیجیتال
​

 

[MrHossein]

مقدمه

مقدمه ای بر هنر و نگاره هنری

همانگونه که می دانید ریشه یابی واژه هنر در زبان های پهلوی ، فارسی میانه و قبل از آن در زبان سانسکریت مفهوم و معنای عامی را با مفهوم کمال انسانی ، ضیلت، هوشیاری، فضل، تقوی، دانش و کیاست و . . . را نشان می دهد. تا زمانی که به کاربرد خاص آن در جهان امروز می رسیم . تعریف فعلی هنر نوعی مخلوق آفرینی با تکیه بر دانش علمی و خلاقیت درونی است . در واقع هنر را آفرینش انسان می دانند. با این تعریف اثر و کاری که از تصور و آفرینش انسان خلق شده را اثر هنری می‌گویند. اما با این تعاریف محدود نمی توان حقیقت هنر را به تصویر کشید و معنای حقیقی آن را بیان کرد. هنر ، یعنی مفهوم خاصی که از آن در ذهن داریم همچنان با معنای ریشه ای و عام خود دارای ارتباط تنگاتنگ است. چرا که هنر بر اساس اصول و قوانین علمی قابلیت تعریف می یابد اما با این حال اثر هنری خلق نمی شود. بنابراین برای خلق یک اثر هنری مقدماتی درونی و بلکه روحانی لازم است و هرگز یک اثر هنر در جهان مادی تصویر نمی شود. این روح است که بایستی راه خود را به عالم های خیال و وحم و مثال و مجاز و حقیقت و . . . بگشاید و یک برداشت هنری را به یاری حافظه برای چاپ به ابزاری چون چشم و دست و دهان منتقل کند که هر سه مادی هستند. پس هنرمند هم برای خلق یک اثر هنری راه کمال می پیماید و زیبایی های خداوند را در تخیل و تمثیل جستار می کند. کالبد های هستی در عالم روح و جسم به دست هنرمند موشکافی می شود به هم پیوند داده می شود و یک اثر هنری ماندگار از دل این جراحی ظریف خلق می شود. هنر را در هیچ گروهی نم یتوان جای داد. هنر نه علم است ، نه اصول است ، نه فلسفه و منطق است و نه . . .
هنر ، هنر است . در حالی هیچ چیز جز خودش نیست که همه چیز را در خود جای داده و به تعریفی از هر چیز راه یافته. منظور از زیبایی هنر این نیست که باید یک اثر هنری چشم نواز باشد بلکه می باید دلنواز باشد تا بتوان آن را زیبا دانست. هنر بیان و زبان متفاوتی برای سخن گفتن دارد و از راه لامسه ، شنیدن و دیدن و حتی بدون این سه هم قابل دریافت و درک است. این ممکن به دلیل انعطاف زیاد هنر است. نرم است . به موقع می نشیند ، می چسبد ، سکوت می کند و آنجا که لازم است می برد ، به خشم می آورد و فریاد می زند. تشویق و تحسین می کند ، انکار می کند ، پاسخ می دهد ، قید می کند ، محاکمه می کند و مجازات می کند. اینها همه مشخصه های آثار هنری و ویژگی های آن هستند.
هنر برای مخاطب نیازی به ابزار ندارد. لازم نیست بای اینکه بفهمید یک اثر هنری چه می گوید زبان خاصی را بدانید ، خواندن و نوشتن بلد باشید یا حتما چشم و گوش داشته باشید. اما باید به خوبی تامل کنید و به درستی تحلیل کنید. پیچیدگی و رمزنگاری از تکنیک ها و مهارت های مهم هنرمند در خلق یک اثر هنری است . اما بافتن گره است که به فردی به نام هنرمند محتاج است وگرنه مخاطب از آنچه هنرمند برای خلق اثر احتیاج داشته ، برای درک آن بی نیاز است. هنر ، هنر است و اگر به خوبی به کارگرفته شود فرهنگ ساز است ، صلاح است ، شعار است ، دفاع است ، فریاد است ، آموزش است ، تاریخ است و مرکب هدایت و وسیله تصاحب کمال خلقت خواهد بود.



نویسنده : سید حسین مدارایی

 

[GFX Master]

بنظرم بحث جالبی هست.

البته اعتقاد شخصی من اینه که هنر هم علم هست و منطق و اصول!

ولی از همه مهمتر اینه که هنر یه زبان است. زبانی برای بیان دیدگاه هنرمند. حالا این زبان میتونه در قالب موسیقی باشه یا در قالب نقاشی یا خطاطی یا ...

ولی توی تمام این قالبها وجه مشترکی هست به نام دیدگاه هنرمند. یعنی تمام این قالبها فقط وسیله ای هستن تا اون هنرمند
دیدگاهها و حرفهای درونیش رو با اون هنر خاص به بیننده یا شنونده بیان کنه.

همین موضوع هم هست که آثار هنری معروفی مثل نقاشی های پیکاسو و ونگوک یا موسیقیهای بتهون و موزارت یا فیلمهای چارلی چاپلین
این همه موندگار شدن و هنوز که هنوزه طرفدارای خاص خودشون رو دارن. چون حرفها و دیدگاههایی که داشتن اونقدر باارزش و مهم
بوده که با خلق یه اثر هنری اون حرفها کاملا به دل مردم نشسته.

 

[MrHossein]

نقش هنر در فرهنگ و زندگی اجتماعی

در ادامه بحث و پس از نگاهی گذرا به تعریف هنر و هنرمند مایلم اشاره ای کوتاه به نقش هنر در فرهنگ و زندگی داشته باشم. در مبحث فبل گفتیم که هنر همه چیز هست و هیچ چیز جز خودش نیست. و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که هنر را می توان نوعی زبان و وسیله ارتباطی دانست. هرچند ماهیت هنر بسیار گسترده تر از این است که بتوان چنین تعریفی از آن داشت چراکه گفتیم هنرمند برای خلق یک اثر هنری ماندگار به فرا روی از جهان مادی محتاج است و این میسر نیست مگر با رسیدن هنرمند به درجاتی از کمال معنوی و مهارت مادی. هنر ارتباط بسیار نزدیک و گسترده ای با زندگی ما دارد. نوع لباس پوشیدن ما , چیدمان سفره غذا , نوع خط و امضا , دکوراسیون منزل , چیدمان قفسه کتابهایمان , انتخاب لوازم و وسایل منزل و محل کارمان و حتی نوع و طریق نشستن و برخواستنمان همه و همه به مهارت و خلاقیت هنری ما مربوط می شود. هنر تاثیر عمیقی بر فرهنگ یک جامعه دارد و فرهنگ هم متقابلا بر هنر تاثیر گذار خواهد بود. رشد و پرورش هنر در یک جامعه نشان از تمدن و فرهنگ تکامل یافته آن جامعه دارد و به همینصورت رشد فرهنگی هم بر گویش هنری اثرگذار است. بنابراین نمی توان فرهنگ و هنر را در دو مقوله جدا از هم جای داد. به عنوان مثال معماری اسلامی ما متاثر از هنر ماست و طراحی اسلامی ما متاثر از فرهنگ اسلامی ماست.این مساله در معماری مساجد کاملا محسوس است. طراحی گنبد و گلدسته مساجد شاهکار هنر ایرانی و تلفیقی از معماری عربی است و آراستگی آن به رنگ های لاجوردی و نقوش اسلیمی و آیات خوشنویسی شده آیات قرآن کریم همه به دلیل نوع نگرش موجود در فرهنگ اسلامی دست در دست هم داده اند و فضای معنوی و روحانی مسجد را چنین خارق العاده خلق نموده اند. حال هرچه دامنه رشد و فرهنگ و هنر گسترده تر و قدمت آن بیشتر باشد جامعه به استاندارهای تمدن نزدیکتر می شود. کما آنکه جهان پیرامون ما و هرآنچه از رنگ و نقش و نور در هم آمیخته اند شاهکاری از آثار یگانه هنرمند چیره دست هستی و کردگار یکتاست. هنر از فرهنگ و زندگی یک جامعه تفکیک ناپذیر است چراکه با آن زاده شده و با آن تکامل یافته و می یابد. بی توجهی به هنر و دست کم گرفتن بها و ارزش آن از تجمل فرهنگی یک تمدن می کاهد و آن را در مقابل دیگر فرهنگ ها آسیب پذیر و نفوذ پذیر می سازد. هنر را می توان بهترین قالب ثبت و نگاهداری فرهنگ دانست . خلاقیت , ذکاوت و شناخت دقیق هنرمند از سوژه اش در امتداد خطوط و در لابه لای حرکت رنگ ها و چینش واژه ها, نقوش و طرح ها و جملاتی را پدیدار می سازد که عمیقا فرهنگ و تمدن یک جامعه را در خود جای می دهند و با جان و دل حفظ می کنند. هرچه از ارزش آثار و اساتید هنر بکاهیم , از رشد و شکوفایی آن غفلت ورزیم هنر دور از دسترس تر شده و در عمق ذهن هنرمندان خفا می یابد و از نفس وا می ایستد. این جاست که ضعف های فرهنگی گسترش می یابند و راه برای واردات فرهنگ گشوده می شود. این سکته هنری تا جایی پیش می رود که به خود اجازه می دهیم هنر را در مقاصد تجاری محصور کنیم و بر آثار هنری قیمت و ارزش مادی بگذاریم . استاد هنر و هنرمند را تولید کننده محصول و کالایی به نام اثر هنری بدانیم و هنر را خردید و فروش کنیم. البته از سوی دیگر بی توجهی به اهمیت و ارزش هنر و هنرمند موجب غفلت او از دردهای فرهنگی جامعه اش می گردد و او را برای به بند کشیدن تخصصش در گرو تامین معاش سمت و سو می بخشد. در این میان ارتباط تنگاتنگ فرهنگ و هنر اجازه نمی دهد فرهنگ را به خاطر هنر و یا هنر را به خاطر فرهنگ مقصر بدانیم.

 

[MrHossein]

هنر ایران

قبل از وارد شدن به بحث هنر ایران ذکر این مورد ضرورری است که مبحث آغاز شده در باب آسیب شناسی هنر ایران و عاقبت اندیشی آن در برخورد با دنیای دیجیتال نیاز به تحقیقات پیچیده و آمار و اطلاعات دقیق و قطعی دارد. این مساله تحقیق و مقایسه فراوان می طلبد و نمی توان فلبداهه در مورد آن به بحث و نظریه پردازی پرداخت. شاید بار سنگین بحث و نیاز به همین کنج و کاو های علمی و دقیق دلیل اصلی عدم مشارکت کاربران دعوت شده به تاپیک باشد. اما نیاز به توجه ، شناخت و برنامه ریزی در باب این موضوع یک ضرورت است . به همین خاطر صلاح دانستم حتی با وجود اشاره های نکته ای به موضوعات مورد بحث کمکی به فراهم ساختن این فضا کرده باشم. لازم است بدانید ایجاد این تاپیک به دلیل نداشتن منابع معتبر و اطلاعات علمی دقیق تا کنون شدیدا مورد انتقاد اساتید خود من قرار گرفته و نیاز به مطالعه و تحقیق گسترده در این زمینه احساس می شود. با این حال امیدوار بودم به یاری دوستانی که به تاپیک دعوت شده اند بتوان نتایج خوبی از این گفت و گو گرفت. در آخر امیدوارم عذرخواهی مرا به خاطر ایجاد این تاپیک با چنین شرایطی بپذیرید. تنها توجیه من در این مورد مصرع معروف زیر است:

چو ایران نباشد تن من مباد

با اشاره ای که صادقانه در بالا ذکر شد می توان نتیجه گرفت که پرداختن به مساله هنر ایران نیز در این مجال کوتاه نمی گنجد . قدمت هنر ایران را بین 7 تا 11 هزار سال و با عنوان هنر بین النهرین البته در محدوده جغرافیایی ایران کنونی برآورد کرده اند. در مباحث قبل گفتیم که پیشینه و سابقه ی هنری یک جامعه نشان از رشد فرهنگی و تمدن آن دارد. حال شما به عنوان یک ایرانی و در خاک ایران با 11 هزار سال پیشنه هنری و تاریخی، در قلب خاور میانه ، به عنوان یک آْ سیایی و در میانه پهنه زمین چگونه خواهید درخشید. بهتر است چند سوال در این مورد مطرح کنیم و برای آنها به دنبال پاسخ باشیم.

1- از آغاز هنر در این سرزمین تا کنون چند شاخه هنری به وجود آمده است که متعلق به همین سرزمین اصیل هستند؟
2- در فراز و نشیب تاریخ هنر ایران دستخوش چه تغییرات مثبت یا منفی گردیده؟
3- مهم ترین عامل رشد هنر در ایران چه چیز بوده
4- شاخص ترین ویژگی یک اثر ایرانی چیست؟
5 - تا کنون هنر ایران چه آسیب هایی را متوجه خود ساخته ؟
6 - تا کنون چند رشته هنری منقرض شده ؟
7 - حمایت های مردمی و دولتی در ایران از هنر چگونه است؟
8- در دوره معصر چند رشته جدید هنری خلق شده؟
9 - هنر ایران هنوز هم ماهیت ایرانی دارد یا نه؟
10 - باید نسبت به وضعیت هنر در ایران خوش بین بود یا بد بین؟

در ادامه سعی خواهیم کرد تا حدودی به این سوالات پاسخ دهیم.
​

 

[MrHossein]

سلام مجدد خدمت دوستان خوبم
ادامه ی بحث ما مربوط می شود به آشنایی با هنر ایران
من اطلاعات لازم را بدون ویرایش به صورت پی دی اف در لینک زیر قرار دادم. متاسفانه فراموش کردم منابع را قید کنم که به زودی این کار را علاوه بر ویرایش فایل مذکور انجام خواهم داد.

آشنایی با تاریخ هنر ایران

.​

 

[MrHossein]

رشته های اصیل هنری ایران

رشته های سنتی هنر ایران در 5 گروه زیر قرار می گیرند:

1 - شعر و ادبیات
2 - موسیقی
3- معماری و هنر های وابسته
4- نمایش های سنتی و آیینی
5- صنایع مستظرفه

در این میان صنایع مستظرفه (دارای ظرافت یا ظزیفه ) دامنه ی بسیار گسترده ای دارد و رشته های زیر را در بر می گیرد.

1 - طراحی سنتی : طراحی برای زمینه های گوناگون
2 - خط و خوشنویسی
3- کتاب سازی و کتاب آرایی : ( کاغذ سازی ، جلدسازی ، صحافی و . . . )
4 - نقاشی ایرانی : ( با شیوه های مختلف )
5 - نساجی و دوخت
6 - خاتم ، معرق ، منبت، مشبک ، کنده کاری و نازک کاری
7 - سازسازی سنتی
8 - فلزکاری و زرگری
9 - سفال و کاشی
10 -زیراندازهای سنتی
11 - آثار لاکی روغنی
12 - حکاکی ، حجاری و سنگتراشی
13 - شیشه گری و آیینه کاری
14 - رنگ سازی و رنگ رزی سنتی

منبع : آشنایی با میراث هنری پیش دانشگاهی ، رشته هنر
این کتاب را از لینک روبرو در یافت کنید : http://chap.sch.ir/

 

[Mandana]

به نظرم اگر کسی پست نمی زنه بخاطر خشک بودن موضوع استش نه مفید نبودنه مطلب...
فکر کنم به نقاشی ایرانی، کتاب سازی و کتاب آرایی و رنگ سازی و رنگرزی سنتی بپردازین بیشتر طرفدار داشته باشه چون مابقی زیاد در حیطه فعالیت های سایت نیست و بعلاوه مخاطبان خاص خودش رو داره که باعث میشه زیاد نشه روشون مانور داد
البته این نظره می ئه، خود دانی
اما بسی استفاده کردم....ممنونم ازتون
موفق بباشین