کاربرد حرف تعریف the در زبان انگلیسی
حرف تعریف the در زبان انگلیسی کاربردهای مختلفی دارد. در ادامه به برخی از مهمترین کاربردهای آن اشاره میکنیم:
1. برای اشاره به یک شیء یا شخص خاص
در این حالت، the نشاندهنده این است که گوینده به یک شیء یا شخص خاص اشاره دارد که قبلاً در مورد آن صحبت شده است یا شناخته شده است.
در این حالت، the نشاندهنده این است که گوینده به یک گروه یا مجموعه خاص اشاره دارد که قبلاً در مورد آن صحبت شده است یا شناخته شده است.
در این حالت، the نشاندهنده این است که گوینده به یک شیء یا شخص منحصربهفرد اشاره دارد که در جهان تنها یک نمونه از آن وجود دارد.
در این حالت، the نشاندهنده این است که گوینده به یک شیء یا شخص عمومی اشاره دارد که متعلق به همه است یا برای همه شناخته شده است.
در این حالت، the نشاندهنده این است که گوینده به یک شیء یا شخص نامشخص اشاره دارد که هنوز مشخص نشده است.
در این حالت، the نشاندهنده این است که گوینده به یک شیء یا شخص کلی اشاره دارد که یک نوع خاص از آن وجود دارد.
در این حالت، the نشاندهنده این است که گوینده به یک شیء یا شخص مشخص در یک گروه یا مجموعه اشاره دارد که قبلاً در مورد آن صحبت شده است یا شناخته شده است.
حرف تعریف the در زبان انگلیسی کاربردهای مختلفی دارد. در ادامه به برخی از مهمترین کاربردهای آن اشاره میکنیم:
1. برای اشاره به یک شیء یا شخص خاص
در این حالت، the نشاندهنده این است که گوینده به یک شیء یا شخص خاص اشاره دارد که قبلاً در مورد آن صحبت شده است یا شناخته شده است.
- مثال: The book is on the table. (کتاب روی میز است.)
- مثال: The man I met yesterday was very nice. (مردی که دیروز ملاقات کردم خیلی خوب بود.)
در این حالت، the نشاندهنده این است که گوینده به یک گروه یا مجموعه خاص اشاره دارد که قبلاً در مورد آن صحبت شده است یا شناخته شده است.
- مثال: The students are in the library. (دانشآموزان در کتابخانه هستند.)
- مثال: The police are looking for the suspect. (پلیس به دنبال مظنون است.)
در این حالت، the نشاندهنده این است که گوینده به یک شیء یا شخص منحصربهفرد اشاره دارد که در جهان تنها یک نمونه از آن وجود دارد.
- مثال: The sun is shining. (خورشید میدرخشد.)
- مثال: The Eiffel Tower is in Paris. (برج ایفل در پاریس است.)
در این حالت، the نشاندهنده این است که گوینده به یک شیء یا شخص عمومی اشاره دارد که متعلق به همه است یا برای همه شناخته شده است.
- مثال: The air is clean. (هوا پاک است.)
- مثال: The government is making changes. (دولت در حال تغییر است.)
در این حالت، the نشاندهنده این است که گوینده به یک شیء یا شخص نامشخص اشاره دارد که هنوز مشخص نشده است.
- مثال: I saw a man in the park. (مردی را در پارک دیدم.)
- مثال: I heard a noise in the kitchen. (صدایی را در آشپزخانه شنیدم.)
در این حالت، the نشاندهنده این است که گوینده به یک شیء یا شخص کلی اشاره دارد که یک نوع خاص از آن وجود دارد.
- مثال: The dog is a loyal animal. (سگ حیوانی وفادار است.)
- مثال: The car is a convenient way to travel. (ماشین راه راحتی برای سفر است.)
در این حالت، the نشاندهنده این است که گوینده به یک شیء یا شخص مشخص در یک گروه یا مجموعه اشاره دارد که قبلاً در مورد آن صحبت شده است یا شناخته شده است.
- مثال: The red car is mine. (ماشین قرمز مال من است.)
- مثال: The first person in line is the winner. (اولین نفری که در صف ایستاده است برنده است.)