- مثالی ساده:
- مثالی ساده ای که میتوان برای توضیح گرافیک گفت مثال معروف کلمه ی سیب و تصویر سیب است. زمانی که ما مینویسیم " سیب" تنها کسانی که سواد خواندن متن فارسی را دارند متوجه منظور ما می شوند و به یاد سیب می افتند. حال اگر تصویر سیب را به هر کسی که قبلا سیب را بشناسد نشان دهیم، بدون توجه به زبان و یا سواد آن شخص مستقیما سیب در ذهن بیننده شکل می گیرد.
حال فرض کنید در بازاری ایستاده اید که پر است از میوه های مختلف. و شما فقط سیب میخواهید. اگر قرار بود بجای تصویر همه ی میوه ها، اسمشان را با توضیح خرابی یا سالمی و رنگ جلوی شما میگذاشتند، چقدر زمان میخواستید تا بین لیست بزرگی از میوه ها کلمه ی سیب قرمز رسیده را پیدا کنید. در صورتی که با وجود تصویر، تنها با چرخاندن چشم به سرعت میوه ی مورد نظر را پیدا می کنیم.
- مثال مدیر عامل:
- حال فرض کنید که مدیر عامل شرکتی هستید و روی میز کارتان چندیدن برگه از شرکت های مختلف وجود دارد. اگر همه ی کاغذ ها شبیه به هم بود پیدا کردن شرکت مورد نظر میتوانست روزانه چقدر از وقت شما را بگیرد. در صورتی که با استفاده از حافظه ی بصری و یادآوری گرافیک آن شرکت به سرعت سربرگ مورد نظر را پیدا خواهید کرد.
- مثال راننده و تغییرات جاده:
- فرض کنید، راننده ی ماشین پر سرعتی هستید و در جاده ای با سرعت 120 کیلومتر در ساعت در حال حرکت هستید. کمی جلوتر از شما جاده باریک و لغزنده شده و از کنار دره ای به سمت راست میپیچد. فرض کنید با تابلویی بخواهند به شما هشدار دهند که "این تابلوی هشدار است و به شما میگوید کمی جلوتر جاده ای که در آن هستید باریک و لغزنده خواهد شد و با پیچ تندی به سمت راست تغییر مسیر خواهد داد، محتاط رانندگی کنید". شما در بهترین شرایط 5 ثانیه زمان نیاز دارید که تابلو را بخوانید. بگذریم از این که تابلو چقدر باید بزرگ و واضح باشد که شما با آن سرعت بتوانید به آسانی آن را بخوانید. و حتی اگر موفق به این کار شوید در طول آن مدت احتمال اینکه حواس شما از جاده پرت شده و با ماشین دیگری تصادف کنید بسیار زیاد است و اگر فرصت نکنید متن را کامل بخوانید به احتمال خیلی زیاد از ته دره سر در خواهید آورد. اما با استفاده از زبان تصویر" گرافیک" شما تنها با یک نگاه میتوانید منظور تابلو را متوجه شده و سرعت خود را کم کرده و متوجه لغزندگی و پیچ به سمت راست شوید و به سلامت از آن نقطه گذر کنید.
چرا گرافیست؟
- تصور کنید که هشدار لغزندگی جاده و پیچ خطرناک ، توسط فرد ناوارد به زبان تصویری ایجاد شود... و آن شخص به درستی کارش را انجام ندهد... نتیجه چه خواهد شد؟
- مجدد تصور کنید که شما محصولی برای عرضه دارید که مشخصات خاصی دارد و میخواهید در میان بازار بسیار بزرگ امروز و در کنار سیل بسیار وسیع محصولات رقیب، مشخصات محصول خود را به خریدارانی که حتی از وجود محصول شما با خبر نیستند معرفی کنید. مصرف کنندگان هیچ دلیلی ندارند که جلوی هر محصول ایستاده و مشخصات را بخوانند... این کار وقت بسیار زیادی از آنها خواهد گرفت. و در دنیای پر سرعت امروز نمیتوان انتظار داشت مصرف کننده چنین وقتی را بگذارد تا محصول شما را بشناسد.... شما این کار را با سپردن محصول به گرافیست، ساده میکنید.گرافیست با استفاده از جلوه های تصویری محصول شما را در کوتاه ترین مدت به مشتری معرفی می کند یا حد اقل مشتری را جذب می کند که به سمت محصول شما آمده و مشخصات را بخواند... حال اگر شما این کار را به شخص ناواردی بسپارید مشتری های شما به سمت چپ خواهند پیچید... جایی که مورد نظر شما نیست. در اصل این شمایید که به دره سقوط خواهید کرد.
- مثالی دیگر:
- شما میخواهید نشانه ای از شرکت خود به دیگران معرفی کنید. تا با استفاده از قدرت زبان تصویر، شرکت خود را در ذهن جمع گسترده ای از جامعه ثبت کنید. کار شما صنعتی است و تولید کننده ی لوازم پر قدرت صنعتی هستید... نشانه ی شما قرار است که این قدرت و استحکام را در اولین نگاه به مشتری نشان دهد... با این کار شما به 2 هدف دست خواهید یافت :
- کاربرانی که شما را می شناسند... از بین صد ها شرکت حتی با از یاد بردن نام شما، با دیدن نشانه ی شرکت به سرعت شما را پیدا خواهند کرد.( به عنوان مثال در دفترچه کارت ویزیت ها، دیگر نیاز نیست تک تک کارت هارا بخوانند تا شما را پیدا کنند. با ورق زدن سریع و با یک اشاره ی چشم به نشانه ی شما، به مقصود خود می رسند.
- شما با طراحی نشانه ای که این قدرت و استحکام را نشان دهد میتوانید در بین شرکت های رقیب، تصویر خوبی از خود بجا بگذارید که همان هم موجب جلب مشتری شود...
- باز هم تصور کنید که طراحی نشانه ی خود را به شخص ناواردی بسپارید... شما نه تنها خیلی ساده 2 امکان بسیار خوب را از دست داده اید... بلکه ممکن است نشانه ی شما به اشتباه ذهن بیننده را یاد محصولاتی نرم و یا با لطافت بالا بیاندازد ولی شما محصولات قوی و پرقدرت صنعتی تولید میکنید... میتوانید تصور کنید که چه بازار وسیعی را با این اشتباه از دست خواهید داد.