پس اگر نوبت شعر وشاعري است اين رباعيات را از مولانا سامان داشته باشيد
من ترك نماز كرده ام داني كه چه تصوير مي كنم
بي اعتنا به خدايم حواله اش به تقدير مي كنم
برو اي جوان بت خانه كعبه شكن كعبه را ميخانه كن
چون پير شوم بر در ميخانه توبه تدبير مي كنم
راستش يه دفتر شعر دارم تو 19-20 سالگي سروده ام اما هرگز بدليل ترس از جان از انتشار آن سرباز زده ام
چند نكته براي زندگي بهترتر ! ( از كتاب : كتاب كوچك ٬ نكته هاي زندگي )
* هرگز در هنگام خشم ٬ دست به عمل نزن .
* يادت نرود ٬ مهمترين نياز عاطفي هر كس ٬ مورد تحسين واقع شدن است .
* عاشق پيشه باش !
* وقت شناس باش و روي وقت شناسي ديگران نيز پافشاري كن !
* شرافتمند باش .
* براي خودت رفيق ورزشي پيدا كن .
* هنگام بازي با بچه ها بگذار آنها برنده شوند .
* ساعتت را 5 دقيقه جلوتر تنظيم كن .
* به افكار بزرگ فكر كن ٬ اما از شادي كوچك لذت ببر .
- براي خودت روز ملي انتخاب كن ! ( اينو خودم گفتم !!!)
دوستان ممنكنه كه فكر كنيد جملات بالا يه مشت حرفاي تكراري باشن اما سعي كنيد رو تك تك اونها خوب خوب فكر كنيد . مطمئن باشيد ضرر نمي كنيد !
يا علي
عالي بود مرتضي جان خيل خوب بود كلماتي را گفتيد كه
هر كس بتونه اين كلمات رو سر منشاء اعمال خود قرار
بده مي تونه فرد موفقي در جامعه خودش باشد
آفرين به تو جوان كه با نوشتن اين كلمات دوستان خودت را راهنمايي مي كني .
موفق و سر بلند باشي ان شاء ا...
--------------------------------------------------------
هميشه اولين راه بهترين راه نيست
----------------------------------------------------------
با تشكر
خواهشمندم اگر دوستان ديگري هستند كه اين جور
شعارها رو مي دونند يا مثل آقا سامان خودشان شعر
گفتن خجالت نكشن اينجا بنويسن تا همگي از كلمات
گوهر بار بهره من شويم.
به اميد روزهاي خوش.
پیرو حرفهای دوستمون اقای گل پسر دونان چو گلیم خویش بیرون بردند
....................................گویند چه غم گر همه عالم مردند(سعدی)
توکز محنت دیگران بی غمی
...............................نشاید که نامت نهند ادمی(سعدی)
شب درخواب است و من از هر خوابي بيزارم امشب
اسير خاطرات دي و باز بيدارم امشب
به يغما رفته دلم , زدلبري نميدانم
شب همه شب , مانده به شب , در هجر يارم امشب
فكر ميكردم وقتي روز رفتنت برسد تمام اشكهايم را بريزم و انقدر قصه بخورم تا بميرم ولي حالا كه رفتي ميبينم كه اشكي ندارم بريزم چون وقتي بودي همه را ريختم و غصه خوردم