با اینکه دوستان خیلی چیزا رو گفتن ، ولی منم چیزایی که به ذهنم می رسه رو می گم:
یکیش همین به اصطلاح گرافیست هاییه که با یه CD آموزش فتوشاپ گرافیست شدن.
این دسته از افراد یا افراد کم سواد ( در حد دیپلم) هستند ، یا افراد با سواد تری هستند که نتونستن متناسب با رشتشون کار پیدا کنن. به خاطر همین برای اینکه بیکار نباشن ، رفتن از کامپیوتری سره کوچه یا کتاب فروشیه محل یه CD و کتاب آموزش فتوشاپ خریدن. حالا هم تویه یه دفتر فنی ، کارای تبلیغاتی کسبه های همسایه ی خودشو انجام میدن. این دسته از افراد علاقه و نیازی به پیشرفت ندارن. چون اکبر آقا ترجیح میده به جای اینکه 300 تومن بابت طراحی بنر بالای مغازش ، بده به اون شرکت تبلیغاتیه ، بیاد 10 تومن بده به این دفتر فنیه.
اینجوری هم اون بنده خدا بیکار نمی مونه ، هم اکبر آقا 290 تومن صرفه جویی کرده ، تازه اون شرکت تبلیغاتیه هی تو کاره اکبر آقا دخالت می کنه، ولی اون بنده خدا هر کاری که اکبر آقا بخواد براش می کنه. ( این وسط کی می بره ؟ کی می بازه؟ کی مقصره؟ راه حل چیه؟ )
دومیش هم تقریبا مثله اولیشه. کسایی که تازه فارق التحصیل شدن ، و به دنبال کار می گردن، تقریبا همون کاری رو می کنن که گرافیست های آبگوشتی می کنن . قیمت پایین ، هر چی که مشتری بخواد. البته این جا یه مشکل دیگه هم پیش میاد. اونم اینه که سطح آموزش تو ایران خیلی پایینه . من خودم تو هنرستان دولتی گرافیک خوندم. الانم تازه 5 ماهه که فارق التحصیل شدم. اصولا بچه های فنی حرفه ای باید برای ورود به بازار کار آموزش ببینن و بلافاصله بعد از فارق التحصیل شدن بتونن وارد بازار کار بشن. اما واقعیت اینجاست که از کلاس 30 نفره ی ما تنها دو نفر توانایی این رو داشتن که بتونن تو یه شرکت تبلیغاتی کار کنن. ( من و BlueSoosk) که البته من خودمم با هزار جون کندن تونستم کار پیدا کنم. تو هنرستان ما کار با کامپیوتر معنی نداشت و فقط کار دستی قبول می کردن. چرا سیستم آموزشی نباید کامپیوتر رو قبول کنه؟ آیا این درسته؟ البته قبول دارم که کار دست ، ذهن رو پرورش می ده ، اما دلیل نمی شه که کامپیوتر جایی تو رشته ی گرافیک نداشته باشه. ( این وسط کی می بره ؟ کی می بازه؟ کی مقصره؟ راه حل چیه؟ )
سوم : بی سوادی! مشتریه گرافیست ها کیان؟ تولید کننده ها، فروشنده ها ، شرکت های خدماتی و تقریبا تمام مشاغل! متاسفانه اغلب تولید کننده ها و فروشنده ها و ... از سواد کمی برخوردارند. خوب این فرد بی سواد وقتی میاد پیشه منه گرافیست ، انتظار داره هرچی میگه من براش اجرا کنم. این فرد طرح شرکت رقیب خودشو می بینه ، بعد بر اساس اون می خواد یه طرح براش بزنم. خوب این آقا اشتباه می کنه. ایشون فقط باید توضیح بده که هدفش از این تبلیغ چیه، تا من بتونم بر اساس آموخته ها و تجاربم ، براش طرح بزنم. هدف من نباید جلب رضایت مشتریم باشه ، باید جلب رضایت مشتریه مشتریم باشه. همونطور که من تو کار مشتیرم ( که مثلا تولید کننده ی قطعات صنعتیه ) دخالت نمی کنم ، اون هم نباید تو کاره من دخالت کنه. ( ارزومه اینو به یه مشتریه پر رو بگم!)
( نمونه ی بی سوادی : یه تولید کننده ی لوازم آشپزخونه برای طراحی کاتالوگش اومده بود پیشه ما ! می دونین به جای اینکه بگه دفتر تبلیغاتی ، چی می گفت؟ کاتالوگ سازی!!!!!

)
( این وسط کی می بره ؟ کی می بازه؟ کی مقصره؟ راه حل چیه؟ )
چهارم : نداشتن هدف ، نبودن رقابت
این هم بر می گرده به اینکه مشتری های ما برنامه ی تبلیغاتیه خاصی ندارن ، چرا ؟ چون تو صنف خودشون ، رقابت ندارن. مثلا ما تو کشورمون چند تا تولید کننده ی دستمال کاغذی داریم؟ 10 تا ؟ 20 تا؟ هر چند تا هم که داشته باشیم ، بازم همشون فروش می کنن، برند های معروف بیشتر ، برند های نا آشنا با قیمت کمتر و البته شاید با همون کیفیت. خوب ، وقتی همه دارن خوب میفروشن ، چرا تولیدی کوچیکه ، باید کلی خرج برای طراحیه کاراش بده؟ در صورتی که با قیمت کمتر کارش راه میفته؟( این وسط کی می بره ؟ کی می بازه؟ کی مقصره؟ راه حل چیه؟ )
تا اینجا هر چی گفتم ، ربطی به خوده ما گرافیستا نداشت. آما !
پنجم : رقابت؟
بین شرکت های تبلیغاتی رقابت وجود داره؟ شما چند تا بیلبورد دیدین که تبلیغ تبلیغات باشه؟ من که یادم نمی یاد به غیر از بیلبورد خالی هایی که برای اجاره بودن ، تبلیغ دیگه ای دیده باشم! الان شما چند تا شرکت شاخ تبلیغاتی میشناین؟
آیا شرکت های تبلیغاتیه ما ، می تونن به مشتریه خودشون تضمین بدن که شما بیا 100 ملیون تومن برا تبلیغاتت سرمایه گزاری کن ، در عرض 1 سال ، علاوه بر اینکه 100 تومنت برگرده ، اسمت با محصولت گره بخوره؟ و بعد از اون به سود دهی برسی؟ و آیا مشتری های ما یک همچین ریسکی رو قبول می کنن؟( این وسط کی می بره ؟ کی می بازه؟ کی مقصره؟ راه حل چیه؟ )
دوستان ، ببخشید زیاد شد، اما هنوز کامل نیست! من هم خسته شدم. ایشلا بقیش تو قسمت دوم! (قسمت دوم + جواب ها!)
راستی ، اگه جایی اشتباه کردم ، حتما بگین! آخه من هنوز خیلی خامم! فقط 3 هفته تجربه کاری دارم!
در ضمن این قضیه ، ارتباط مستقیمی با اقتصاد کشور داره.
ببخشید اگه حرفام بیشتر تو جنبه ی تبلیغاتی بود نه هنری.
( 1 ساعت رویه این مطلب وقت گزاشتم! یکی یه لیوان آب بم بده!)
به امید روزی که همگیمون پیشرفت کنیم و به قول یاس : می ریم بالا !