واقعیت در رویا ( بررسی فیلم Inception )

3Dapple

Member
1004259.jpg


آیا همیشه به جلوه‌هاي بصری کامپیوتری نیاز داریم؟

کج شدن اتاق‌ها، انفجارهای غیر‌طبیعی بدون دود و آتش، مبارزه در راهروی چرخان و شناور شدن شخصیت‌ها بین زمین و آسمان از جمله صحنه‌هایی است که در فیلم Inception با آن‌ها مواجه‌هستیم؛ صحنه‌هایی که بر‌خلاف تصور بسیاری از افراد در ساخت آن‌ها کمترین استفاده از جلوه‌هاي بصری کامپیوتری به عمل آمده است. فیلم جدید کریستوفر نولان از چند جهت حائز اهمیت است؛ این کارگردان بر‌خلاف بيشتر همکاران خود که در ساخت چنین فیلم‌هایي به جلوه‌هاي بصری کامپیوتری تکیه مي‌کنند، به‌طور گسترده‌ای از جلوه‌هاي ویژه فیزیکی و میدانی استفاده کرده است. او حتی برای صحنه‌هایی که به جلوه‌هاي بصری نیاز دارد، در یک اقدام به نسبت غیرمعمول تنها از یک شرکت جلوه‌هاي بصری استفاده‌كرده؛ حال آن‌که اغلب فیلم‌های امروزی آن‌هم با فضاسازی‌هایی نظیر Inception از چندین گروه جلوه‌هاي بصری استفاده مي‌کنند. هر چند Inception فیلمی است که درباره جلوه‌هاي به‌کار رفته در آن مي‌توان به‌طور مفصل صحبت کرد، اما در این جا و به بهانه اكران این فیلم، فرصتی پیش آمده تا بر‌خلاف مطالب گذشته، کاربرد جلوه‌هاي بصری کامپیوتری در یک فیلم را از زاویه‌ای دیگر مورد توجه قرار دهیم؛ این‌که آیا همیشه به جلوه‌هاي بصری کامپیوتری نیاز‌داریم‌؟ فیلمی نظیر Inception با این حجم از تصاویر حیرت‌انگیز و غير‌ممكن یکی از بهترین نمونه‌ها برای پرداختن به این مورد است. در این مطلب بیشتر نظريه‌هاي کارگردان و عوامل فیلم در این حوزه را بررسي كرده و کار بررسی جلوه‌هاي خیره‌کننده و فضاسازی‌های حیرت‌انگیز فیلم را به زمان دیگری موکول خواهیم کرد.
فضاهایی که در Inception با آن‌ها مواجه هستیم تا حد زیادی وهم‌آلود است. اما این توهم و حالت رؤیا‌گونه (‌یا کابوس‌وار !‌) سبب نشده که تعداد شات‌های جلوه‌هاي بصری کامپیوتری از جلوه‌هاي ویژه واقعی پیشی بگیرند. در این فیلم ترکیب بسیار جالبی از جلوه‌هاي ویژه فیزیکی و جلوه‌هاي بصری کامپیوتری دیده‌مي‌شود. کریستوفر نولان که پیش از این فیلم‌هایی نظیر بی‌خوابی و دو فیلم بتمنی (Batman Begins و The Dark Knight ) را از او دیده‌ایم، در Inception بار دیگر نشان مي‌دهد ساخت چنین فیلم‌هایی چقدر پیچیده است و وفاداری به واقعیت حتی در یک فیلم تخیلی چقدر جواب مي‌دهد. اغلب آنچه در Inception، فیلم جدید کریستوفر نولان مي‌بینیم، در ذهن و رؤیا رخ مي‌دهد. داستانی که در آن « رؤیایی در رؤیا اتفاق مي‌افتد‌». اکنون که بیشتر صحنه‌هاي فیلم‌های بزرگ و کوچک حتی آن‌هایی که داستانی واقعی را روایت مي‌کنند مملو از جلوه‌هاي بصری کامپیوتری شده است، طبیعی است انتظار داشته باشیم در فیلمی نظیر Inception که بخش اعظم آن در دنیای خواب و رؤیا اتفاق مي‌افتند نیز از چنین روش‌هايي استفاده‌شده‌باشد. اما وقتی کریستوفر نولان، کارگردان فیلم را بشناسیم موضوع جالب مي‌شود چون این شخص تا حد امکان سعی‌مي‌کند از جلوه‌هاي کامپیوتری فاصله بگیرد و آنچه را در ذهن دارد به‌طور فیزیکی و واقعی ايجاد كند. در Inception هم او چنین مسیری را دنبال کرده است و صحنه‌هاي تأثیرگذاری نظیر مبارزه در راهروي چرخان را با تجهیزات فیزیکی و سر‌صحنه برداشت كرده است(شكل زير). از جمله پیچیده‌ترین و در عین حال به‌یاد ماندنی‌ترین صحنه‌هاي فیلم جایی است که در آن به‌نظر مي‌رسد بازیگران با جاذبه زمین مبارزه مي‌کنند صحنه‌هایی که به «‌جاذبه صفر» معروف هستند و یادآور صحنه‌هاي مبارزه در فیلم ماتریکس هستند؛ اما با این تفاوت که در این صحنه‌ها از جلوه‌هاي کامپیوتری اندکی استفاده شده است.

jelve1_s.jpg


راهروی چرخان یکی از جلوه‌هایی که به‌طور فیزیکی ساخته شد.

گروه Inception و جلوه‌هاي بصری
نولان مي‌گوید: «این موضوع همیشه برای من اهمیت دارد که تا حد امکان جلوه‌ها در جلوی دوربین انجام شود. هر چند استفاده از گرافیک کامپیوتری در صورت نیاز بسیار مفید است و در ساخت یا بهبود آنچه به‌طور فیزیکی به‌دست آورده‌اید، کمک مي‌کند. با توجه به این‌که داستان در این فیلم با سطوح رؤیای متفاوتی سروکار دارد، بسیار تعیین کننده است که در هر سطح، احساسی واقعی ایجاد شود؛ زیرا وقتی ما در یک رؤیا هستیم، آن‌را به‌عنوان واقعیت قبول کرده‌ایم. بنابراین، چه در حال ساخت فیلم زیر آب باشیم یا به شبیه‌سازی جاذبه صفر بپردازیم همیشه مي‌خواهيم تا حد امکان موارد به‌طور واقعی فیلم‌برداری شود.» این موضوع مهمی است، زیرا بسیاری از کارگردانان و فیلم‌سازان استفاده از جلوه‌هاي بصری کامپیوتری را یک امر تجملی مي‌دانند و بر‌این اساس یا از آن استفاده نمي‌کنند یا اگر استفاده کنند در حد بسیار نازلی آن‌را اجرا مي‌كنند، زيرا کاربری آن‌را به‌خوبی درک نکرده‌اند. اما افرادی نظیر نولان و گروهش ثابت مي‌کنند یک فیلم خوب صرفاً فیلمی نیست که بر‌پایه جلوه‌هاي بصری کامپیوتری بنیان گذاشته شده باشد.

كريس كوربولد سرپرست جلوه‌هاي ویژه این فیلم که سابقه همکاری با نولان را در فیلم‌های بتمن دارد، درباره روش‌هاي کامپیوتری چنین مي‌گوید: «همیشه راهی برای انجام کارها با استفاده از تصویرسازی کامپیوتری وجود دارد؛ اما فکر نمي‌کنم تأثیر آن مشابه (‌تأثیر جلوه‌هاي ویژه‌) باشد.» او به تأثیری که با استفاده از جلوه‌هاي ویژه ایجاد مي‌شود اشاره مي‌کند. به عنوان مثال، تأثيري كه در سكانس‌هاي هتل با آن مواجه هستیم.

كوربولد مقایسه‌ای بین جلوه‌هاي واقعی و کامپیوتری ارائه مي‌دهد: «جلوه‌هاي ویژه واقعی، چیزی را ارائه مي‌دهد که گرافيك كامپيوتري قادر به ارائه آن نیست. وقتی انفجاری در پشت سر یک بازیگر اتفاق مي‌افتد، نسبت به زمانی که او جلوی یک پرده سبز ایستاده است و کسی فریاد مي‌زند «‌انفجار» واکنش بسیار متفاوتی از بازیگر دریافت مي‌کنید.»

آنچه کارگردان از گروه‌هاي مختلف در این فیلم انتظار دارد بسیار پیچیده است و در ساخت فیلمی به این پیچیدگی لازم است هماهنگی خوبی بین گروه‌ها به خصوص گروه‌های جلوه‌هاي بصری کامپیوتری و جلوه‌هاي ویژه فیزیکی برقرار شود. نولان در زمینه نحوه همکاری گروهش اضافه مي‌کند: «دیدن واکنش گروه، وقتی با شنیدن آنچه در سر دارم کمی وحشت زده مي‌شوند، برایم جالب است، اما دیدن این‌که چطور گروه‌های مختلف این خواسته‌ها را به اجزایی تقسیم مي‌کنند و با روش‌هایی نوآورانه آن‌را به پیش مي‌برند، در حقيقت حیرت انگیز است.»

بخش زیادی از فيلم‌برداری‌های اصلی فیلم در محل انجام شد. كريس بريگهام بیان مي‌کند: «این حیاتی است که حتی زمانی که شخصیت‌ها در یک منظره در رؤیا حضور دارند‌، این احساس ایجاد نشود که در یک دنیای ساخته شده با کامپیوتر قرار گرفته‌اند. فکر مي‌کنم وقتی کار در محل و به‌طور واقعی صورت مي‌گیرد باورپذیری بیشتری را ایجاد مي‌کند و به داستان‌گویی کمک مي‌شود.»

جلوه‌هاي ویژه به‌جای جلوه‌هاي بصری
نولان همواره سعی داشته تا جای ممکن از جلوه‌هاي ویژه جلوی دوربین استفاده کند و صحنه پیچیده‌ای نظیر مبارزه در راهرو تأثیر این پافشاری را ثابت مي‌کند. این جا بد نیست، بر‌خلاف گذشته که روی جلوه‌هاي بصری کامپیوتری متمرکز مي‌شدیم، به‌طور بسیار خلاصه به جلوه‌هاي ویژه فیزیکی به کار رفته در این صحنه اشاره کنیم تا بتوانیم مقایسه‌ای بین این دو روش داشته باشیم.

ساخت صحنه راهرو در فیلم Inception یک چالش بزرگ بود. در حقیقت دو نمونه راهرو وجود داشت؛ یکی که مي‌چرخید و دیگری که ثابت بود. راهروی چرخان از چوب و فولاد ساخته شده بود. بازیگران در چنین فضایی بازی مي‌کردند، یک لحظه آن‌ها روی کف بودند، لحظه بعدی آن‌ها روی دیوار بودند و دوربین‌هایی قرار داشت که آن‌ها باید از آن دوری مي‌کردند.

مبارزه دریک راهروی چرخان (120 فوت طول و 30 فوت عرض) بسیار دشوار است. برای چرخاندن این مجموعه از دو موتور الکتریکی پرقدرت استفاده شده بود که توسط یک کامپیوتر همگام مي‌شدند. با فشار دکمه‌ای مجموعه حرکت مي‌کرد و راهرو در هر دقیقه چندین دور مي‌زد و هم در جهت ساعت‌گرد و هم پاد ساعت‌گرد مي‌چرخید. دوربین‌ها طوری تنظیم شده بودند تا به‌طور دقیق با این حرکت همگام شوند. مبارزه در یک اتاق چرخان مشکلات خاص خود را دارد؛ حفظ آهنگ حرکت و تعادل مورد مهمی است که در این بخش باید رعایت شود. بازیگران دو هفته تمرین کردند تا آمادگی لازم را برای این سکانس کسب کنند.

برای صحنه‌هاي جاذبه صفر از چندین مجموعه استفاده شد، افقی‌، عمودی و معکوس. بازیگران از طریق کابل یا روش‌های دیگر در محیط قرار مي‌گرفتند و صحنه فیلم‌برداری مي‌شد. وقتی صحنه‌ها به‌طور طبیعی دیده مي‌شد، به‌نظر مي‌رسید که شخصیت‌ها در حال پروازند.كوربولد مي‌گوید: «‌همه این ترکیبات استفاده شد، بنابراین درست موقعی که تماشاگر احساس مي‌کند در حال فهمیدن روش کار است، به‌سرعت روش عوض مي‌شود.» وی مي‌گوید، تکمیل صحنه‌هاي مربوط به هتل به تنهایی یک ماه زمان برد.

رؤیای حقیقی
البته این گفته‌ها به این معنی نیست که جلوه‌هاي بصری در این فیلم نقشی بازی نکرده است؛ به‌عنوان مثال، صحنه‌هایی نظیر پیچاندن یک خیابان در‌خودش، بدون کمک گروه جلوه‌هاي بصری (‌با سرپرستی پل فرانكلين) به هیج وجه امکان‌پذیر نبود، اما آنچه بیش از همه اهمیت دارد نگاه افرادی مثل نولان به مقوله جلوه‌هاي بصری کامپیوتری است. نگاهی که آثارشان را در حد بالایی از استاندارد قرار مي‌دهد. چنین افرادی به جلوه‌هاي بصری در حکم یک ابزار مي‌نگرند، نه یک مورد تجملی برای جذب مخاطب.

فیلم Inception میدانی برای در هم آمیختن هرچه بیشتر حوزه‌هاي مختلف تولید فیلم به‌منظور تصویرسازی فضاهای غیرعادی است؛ همکاری خوبي که بین گروه جلوه‌هاي بصری کامپیوتری، جلوه‌هاي ویژه و حتی طراحی لباس صورت گرفته است تا صحنه‌هایی نظیر شناور شدن در هوا تا حد امکان حقیقی به‌نظر برسند. حتی برای چرخاندن راهرو و اجرای این جلوه ویژه، از کامپیوتر به‌منظور هماهنگی در حرکت کمک گرفته شده است. در اینجا است که باید دوباره یادآوری کنیم که تمام این روش‌ها مکمل هم هستند و نمي‌توان گفت یکی بر دیگری برتری دارد؛ حتی اگر جلوه‌هاي ویژه هم کار خود را درست انجام دهند، یک اشتباه در حرکت لباس بازیگر سر صحنه سبب مي‌شود تماشاگر پی ببرد که او با طناب آویزان شده است؛ اگر صحنه‌هایی که در این فیلم با استفاده از جلوه‌هاي ویژه کار شده‌اند، با روش‌هایی نظیر جلوه‌هاي بصری کامپیوتری ساخته مي‌شدند قطعاً تأثیرگذاری کمتری داشتند و بر عکس، اگر صحنه‌هایی که با جلوه‌هاي کامپیوتری کار شده‌اند با جلوه‌هاي ویژه ساخته مي‌شدند چنین تأثیری را بر‌جای نمي‌گذاشتند.

کریستوفر نولان ثابت کرده که مي‌داند چه مي‌خواهد و آگاه است که در تصویرسازی ذهنیاتش از چه ابزاری و در کجا استفاده کند. در انتها بد نیست به یک نکته اشاره کنیم: یکی از چالش‌های ویژه صحنه‌ای بود که در آن بازیگر پنج فرد به‌خواب رفته را مي‌گیرد، ریسمانی به‌دور آن‌ها مي‌بندد و آن‌ها را شناور مي‌کند تا به‌سمت آسانسور برود(‌‌‌شكل زير ). چنین صحنه‌ای چطور ساخته شده است‌؟ كوربولد مي‌گوید: «‌کریس درباره این یکی قصد دارد رازدار باشد ! »‌

jelve2_s.jpg


صحنه‌ای که چگونگی ساخت آن هنوز فاش نشده، این صحنه هم به‌طور فیزیکی ساخته شده است.

منابع:
- مجله وايرد
- وال استريت ژرنال
- سایت کمپانی برادران وارنر
- مجله شبکه
 
آخرین ویرایش:

جدیدترین ارسال ها

بالا