نقاشی خیابانی (ديوار نگاره به مثابه رسانه)

tasnim0

Member
در اساطير يونان «هرمس» (Hermes) پيام آور خداياني است كه پيام‌هاي رمز آمیز را براي انسانها رمزگشايي مي‌كرد و بر همين اساس هرمنوتيك منتج از نام هرمس است. در هرمنوتيك كلاسيك بررسي نيت مولف هدف بود اما در هرمنوتيك مدرن با مرگ مولف روبرو مي‌شويم و خواننده متن و خود متن و تعامل آنها سهم بيشتري را دارد. همانطور كه نيچه اشاره مي‌كند :« واقعيت درست همان چيزي است كه وجود ندارد. فقط تأويل‌ها وجود دارد» (1) و به همين دليل بايد پذيرفت كه «چرخه‌ي بي پايان تأويل‌ها كه به هيچ واقعيتي فراسوي خود اشاره ندارد از مهم‌ترين و بحث انگيزترين مدعيان اصحاب هرمنوتيك مدرن است.» (2) بر اين اساس دريافت ما از پيرامون تأويلي است كه مي‌تواند رمزگشاي آنها باشد. در اصل، «ما در ابتدا،‌ موجودات عيني هستيم، اما قوه‌ي گيرندگي يا دريافت محيط، شامل راه‌ها و وسايلي است كه توسط آنها و از طريق حواسمان، اطلاعات را دريافت مي‌كنيم... تجربه ثابت مي‌كند كه ادراك امري ساده و خودكار است. در حالي كه چنين نيست. ما با عملكرد مسأله دريافت آشنا هستيم و مي‌دانيم زماني عملكرد اين فرايند پيچيده بر ما روشن مي‌شود كه استعدادهاي ادراكي خود را آگاهانه متوجه خودشان كنيم تا مشاهده كنيم كه هنگامي كه مسائل موجود در جهان را مي‌بينيم، مي‌شنويم،‌ استشمام مي‌كنيم،‌ مزه يا لمس مي‌كنيم چه اتفاقي مي‌افتد. درك دنياي هر روزه امري پيچيده است.»(3)
«ديوار نوشته‌ها و ديوارنگاره‌ها (نقاشي ديواري) در كنار نماي ساختمان‌ها،‌ رنگ خودروها،‌ مبلمان شهري، (پوشش شهروندان)،‌ فضاي سبز و موارد ديگر، از جمله مظاهر رنگ در فضاهاي شهري به شمار مي‌رود.» (4) ديوار نوشته‌ و نقاشي‌هاي ديواري كاركردهاي متفاوتي دارند كه شامل كاركرد فرهنگي، اجتماعي، سياسي، تبليغاتي،‌اقتصادي،‌ ايمني و زيبايي شناختي مي‌شود و همگي در جايگاه رسانه قرار مي‌گيرند. نقاشان مكزيكي اولين افرادي بودند كه در يك تصميم گيري گروهي به اين نتيجه رسيدند كه نقاشي‌ها را از حصار موزه‌هاي شهر رها كنند و به درون محيط شهر مي‌آورند. از اين رو شروع به نقاشي بر روي ديوارهاي شهري كردند و اين هنر به مرور زمان جايگاه خود را در محيط شهري يافت.» (5)
ديوار نوشته‌ها در كشورها به دو صورت به وقوع مي‌پيوندد. در جوامع توسعه يافته كه حوزه رسمي و جامعه مدني تفكيك شده و مديريت شهري نيز بيشتر متأثر از جامعه مدني است، ديوار نوشته‌ها كاركردي كاملاً تحت نظارت مديريت شهري دارند و به همين دليل برخي ديوارها به تابلوهايي نقاشي و يا طراحي تبديل مي‌شوند كه به زيبايي مبلمان شهري كمك مي‌كند و همچنين به رسانه‌اي در تبليغ توريستي و رونق اقتصادي آن شهر تبديل مي‌شود. در كشورهايي كه دولتها بزرگند و متأثر از آن، شهرداري‌ها نيز كاركردي دولتي دارند و به جاي شهروند محوري،‌ دولت محورند، ديوار نوشته‌ها كاركردهاي متفاوتي دارند: هرزه نويسي، تابلوي راهنما و مسيريابي، ابراز علائق و نفرتها، شعارهاي انقلابي،‌تبليغات پوپوليستي دولت، پيام‌هاي عاشقانه و عاطفي از جمله كاركردهاي ديوارنويسي در اين گونه جوامع هستند. بنا بر همين استدلال ديوار نوشته‌ها آكنده از معاني نهفته هستند و مي‌شود با مهار و جمع بندي اين معاني ضمني تشخيص گفتمان آنها به معنايي يگانه‌تر رسيد. معنايي كه چه بسا كاركرد جهان بيني غالب را بتوان از آن استخراج نمود. در ادامه اين يادداشت به تقسيم بندي ديوار نوشته‌ها در جامعه ايراني از چند منظر پرداخته مي‌شود
 

tasnim0

Member
انقلابي نويسي :
1ـ انقلابي نويسي:
قدرتهاي سلطه گرا و بسته تلاش مي‌كنند با تسلط بر كليه رسانه‌ها و جلوگيري از اطلاع رساني مستقل و آزاد تمام معناهاي لازم بر پيام‌هاي جاري در سطح جامعه را تحت كنترل خود در آورند. بر همين اساس به زعم جان فيسك،«رمزهاي ايدئولوژي عناصر فوق را در مقوله‌هاي «انسجام» و مقبوليت اجتماعي قرار مي‌دهند.»(6)
برخورد بسته و يكسويه با اطلاع رساني به انحراف و خشونت در اطلاع رساني مي‌انجامد. بر همين اساس توالت نوشته‌ها به صورت حداقلي و ديوار نوشته‌ها در لحظات بحراني به صورت حداكثري به شعارهاي راديكال و مخالف نهادهاي رسمي در مي‌آيند. يكي از رسانه‌هاي مهم و تأثيرگذار در انقلاب 57 ايران،‌ ديوار نوشته‌ها بود. «ديوار نوشته‌ها» همراه با «پلي كپي متن سخنراني‌ها» و «نوار كاست»، سه رسانه‌اي بودند كه در همراهي با رسانه‌ي بزرگ وقت، يعني راديو bbc در تهييج افكار عمومي عليه نظام سلطنتي محمدرضا شاه پهلوي سهم بسيار بسزايي داشتند. ديوار نوشته‌ها به واسطه رساندن پيام‌هاي خلاصه شده سلبي «مرگ بر شاه» و ايجابي «درود بر خميني» كه در سه ماهه‌ي آخر تا رسيدن به بهمن 57 به گفتار برتر شعارهاي انقلابي تبديل شده بود. هم حامل كنشي انقلابي بود و هم در جايگاه رسانه‌اي همگاني قرار داشت. در ادامه‏‌‏‌،‌پارادايم نظام بسته‌ي ديوارسان پهلوي در برخورد با گفتمان «ديوار نوشته‌ها» فرو ريخت و نظامي انقلابي و جديد جاي نظام پشين را گرفت. ديوار نويسي‌هاي انقلابي پس از پيروزي انقلاب به نوعي زيبايي شناختي تغيير شكل داد و در ادامه به تبليغات پروپاگاندا تبديل شد.
 

tasnim0

Member
هرزه نويسي :
2ـ هرزه نويسي:
در جوامع بسته كه دايره قرمز و محدوديت‌هاي اجتماعي بيش از حد بسته است و قدرت در روابط فردي افراد نيز دخالت مي‌كند. پسماند برخي توالت نوشته‌ها و هرزه نوشته‌ها بر ديوارهاي شهري نمود پيدا مي‌كند. اين هرزه نگاري‌ها كه به صورت اكثري در توالت نوشته‌ها خود را نشان مي‌دهد در برخي موارد به حوزه‌هاي عمومي‌تر همچون ديوارهاي شهري سرايت مي‌كند و در ديوار نوشته‌ها خود را نمايان مي‌سازد.
هربرت ماركوزه مي‌گويد: « آزادي فرهنگي در پرتوي ناآزادي پديدار مي شود و پيشرفت فرهنگي در پرتوي اجبار. ناآزادي و اجبار بهايي است كه بايد پرداخت.» ديوار نوشته‌ها در برخي مواقع حامل پيام‌ برخورد تابوها با گفتمان اجتماعي هستند و از تصادم ناشي از اين برخورد در برخي مواقع هرزه نويسي‌هاي توالت نوشته‌ها بر ديوار نوشته‌ها نيز هويدا مي شود. فشار بيش از اندازه حوزه رسمي بر جامعه و تشديد فشار سوپراگوي رسمي در همراهي با سوپراگوي اجتماعي و فردي به بروز و يا افزايش هرزه نگاري در ديوار نوشته‌ها خود را نمايان مي‌سازد. جوامع بسته خاورميانه از جمله اين كشورها هستند. زيرا، «رسانه‌ها در همه كشورهاي خاورميانه، تا اندازه‌اي تحت نظارت دولت قرار دارند.» (7) گرچه بري ريچاردز در كتاب روانكاوي فرهنگ عامه اشاره كرده است كه:‌ « جوامع بشري لزوماً بر پايه‌ي انواع و اقسام نهي‌ها تشكيل مي‌شود.» (8) اما در صورت افزايش بيش از آستانه‌ي تحمل نهي‌ها بر افراد جامعه با تغييرات اساسي و شكستن پارادايم پيشين و شكل گيري جامعه‌اي نو با گفتماني تازه روبرو مي‌شويم. هرزه نگاري ديوار نوشته‌ها در اصل بروز نوعي خشونت است. اين خشونت كه نگاه را مي‌آزارد متأثر از خشونتي است كه در جامعه تسري پيدا كرده و در اصل منتج از شكاف حوزه رسمي و جامعه است. هرگاه گفتمان رسمي به ترويج خشونت قبيله‌اي، فرقه‌اي و ايدئولوژيك بپردازد و خشونت رسمي را در ملاعام اجرا نمايد بدين سان خشونت مشروعيت مي‌يابد و به موضوعي عادي تبديل مي‌شود. هرزه نگاري ديوار نوشته‌ها نيز همين كاركرد را دارد و گرچه گاهي با اسپري ديگري خط مي‌خورد اما...
 

tasnim0

Member
راهنماي شهري :
3ـ راهنماي شهري: ضعف شهرداري‌ها در پلاك گذاري و كد گذاري خيابانها، كوچه‌ها و اماكن شهري از جمله عواملي است كه شهروندان را جهت مسيريابي و جهت يابي به ديوار نوشته‌ها مجبور مي‌كند. عدم نظارت شهرداري بر زيبايي شهري از يكسو و بزرگ شدن شهرها از ديگر سو بر اين موضوع بيش از پيش دامن مي‌زند.
ديوار نوشته‌ها و نقاشي‌هاي ديواري در اصل بايد جايگاه مشخص و معلومي داشته باشند و براي طراحي آن توسط نهادهاي مسئول در شهرداري‌ها، نظارت زيبايي شناختي گردد. «نقاشي ديواري را مي‌توان در بدنه خيابان‌ها، بزرگراهها،‌ ميدان‌ها، معابر و پاركهاي شهري و ديواري مراكز آموزشي از جمله مهدهاي كودك و كودكستانها مشاهده كرد كه به منظور جلب مخاطبان مختلف از معابران پياده گرفته تا رانندگان خودروهاي سواره، مسافران وسايل نقيله، نوجوانان و كودكان، بر روي بدنه‌هاي شهري كشيده شده است.
همچنين نقاشي ديواري مي‌بايست با در نظر گرفتن فرم، فضا، معماري ديوار و نحوه ارتباط مخاطبان با ديوار كشيده شود... در اصل نقاشي ديواري زماني مخاطبان را به سوي خود جلب مي‌كند و به قوه‌ي تخيل آنها رنگ مي‌بخشد كه در محيطي مناسب، هماهنگ و سالم بكار گرفته شود. در غير اينصورت نقاشي ديواري نه تنها به مخاطب كمك نمي‌كند بلكه موجب آلودگي بصري و اغتشاش فكري وي نيز خواهد شد.» (9)
فضاهاي شهري در ايران مشكل بسيار دارد و نظام‌هاي استبدادي غير پاسخگو نيز تلاش خود بر توسعه شهري را نه مبتني بر نياز شهروندان كه بر اساس ارتقا بيلان كار و رفع بحران انجام مي‌دهند و در نتيجه فضاها روز به روز غير شهروندي و سخت زيست‌تر مي‌شود.
 

tasnim0

Member
موارد دیگر :
4ـ علائق و نفرت:
بخش زيادي از ديوار نوشته‌‌ها به ابراز علاقه و عشق و يا نفرت و انزجار افراد از موضوعات مختلف اختصاص دارد. طرفداري از يك تيم فوتبال و نفرت از تيم رقيب ، علاقمندي به خواننده‌گان پاپ،‌ بازيگران سينما و تلويزيون و بازيكنان فوتبال، علاقه به محله و زادگاه خود، از جمله متداول‌ترين اين ديوار نوشته‌هاست كه به تقويت هويتهاي قومي،‌محله‌اي،‌ ديني و ملي ياري مي رساند.


5ـ عاشقانه‌ها: بخش زيادي از ديوار نوشته‌ها به پيام‌هاي عاشقانه و يا نوشتن ترانه‌ي خوانندگان و يا شاعران اختصاص دارد كه در آن عاشق، كه اكثراً پسران هستند بر سر مسير معشوق خود به صورت رمزي و يا مستقيم بيان عاشقانه خود را بر ديوار نوشته و آن را نمايان مي‌سازد.


6ـ تبليغات اقتصادي: ‌استنباط، از اشياء و تصاوير تا حدي از فرافكنهاي ما به آنها ناشي مي‌شود. يعني از تأثير شكل دهنده‌اي كه دنياي دروني ما را در ادراك مان از دنياي بيرون باقي مي‌گذارد.»(10) اوج گيري و قدرت ضعف تبليغات ناشي از درك همين خصيصه در انسان است. در اصل «وقتي به يك آگهي تجاري نگاه مي‌كنيد... مسلما‌ً‌ اجزايي از دروني خودتان را به آنچه مي‌بينيد فرا مي‌افكنيد. ليكن محرك اين تجربه احتمالا خود طيفي از متحرك‌هاي ممكن انتخاب شده است.» (11)مديران اقتصادي و صنايع با درك اين آگاهي از روانشناسي مخاطب معناهاي مورد نظر را در تبليغات خود دخيل مي‌كنند تا ميزان مصرف و در نتيجه ميزان فروش ارتقا يابد. به زعم بري ريچاردز در اصل «معناهايي كه در آگهي‌هاي تجاري و كالاها مي‌يابيم دست كم تا حدي ساخته و پرداخته خود ماست، ‌هر چند كه معاني احتمالاً‌ در محدوده‌ي عواطفي قرار دارد كه شركت كنندگان در تحقيقات مشخص كرده‌اند.»(12) بر همين اساس توجه مديران اقتصادي به رسانه‌ها و تبليغ در آنها روز به روز افزايش پيدا مي‌كند. ديوار نوشته‌ها فراگيرترين رسانه و ارزانترين و حتي در برخي جوامع رسانه‌اي رايگان است. يكي از كاركردهاي ديوار نوشته‌ها كه بيش از ديگر ديوار نوشته‌ها به چشم مي‌خورد تبليغ كالا و يا خدمات رساني است . عدم نظارت به اين تبليغات به زشت شدن چهره و نماي شهري مي‌انجامد و در صورت كنترل و نظارت اين موضوع ضمن زيبا كردن جلوه‌ي شهري به منبعي درآمدزا براي شهرداري‌ها تبديل مي‌گردد.
7ـ فرهنگ شفاهي: ديوار نوشته‌ها در ايران هيچ نمود زيبايي شناسي ندارند و تنها شفاهي نوشته‌هايي هستند كه عاري از خلاقيت بصري در و ديوار شهرها را اشغال كرده‌اند. ضعف رسانه‌هاي مكتوب از سويي و برخورد گفتمان رساني با مطبوعات مستقل و آزاد منجر به استمرار فرهنگ شفاهي در ايران شده است و بنا به همين دليل ديوار نوشته‌ها،‌تصويري نيستند و تنها گفته‌هايي نوشته شده بر ديوار هستند.


منابع:
1ـ نيچه وديگران، هرمنوتيك مدرن،‌بابك احمدي،‌مهران مهاجر و محمد نبوي، تهران، مركز، چاپ اول، ص9
2ـ راس،‌كلي ال، مباني فلسفي و روانشناختي ادراك فضا، آرامش ارباب جلفايي، خاك،‌چاپ اول 79 ، ص4
3ـ گيفورد،‌رابرت، ادارك و شناخت محيطي، نسرين دهباشي، فصلنامه معماري و فرهنگ پائيز و زمستان78، ص6
4ـ افشار، آزاده، ماهنامه شهرداري‌‌ها، شماره 72، ارديبهشت 84، ص62
5ـ همان،‌ص 65
6ـ فيسك، جان، فرهنگ تلويزيون، مژگان برومند، ارغنون 19، ص128
7ـ كاستلوه وينسنت فرانسيس، شهرنشيني در خاورميانه، پرويز پيران و عبدالعلي رضايي، تهران، نشر ني، چاپ سوم 83، ص134
8ـ ريچاردز،‌ بري،‌روانكاوي فرهنگ عامه، حسين پايند، تهران، طرح نو، چاپ اول 1382، ص69
9ـ افشار،‌آزاده، همان، ص64
10ـ ريچاردز بري، همان،‌ص 161
11ـ همان، ص 161
12ـ همان، ص 162
 

جدیدترین ارسال ها

بالا