Mandana
Active Member
تاحالا شده وقتی دقیقن نیاز دارین چیزی به ذهنتون بیاد، هیچی به ذهنتون نرسه؟
شده حکایت من
سه روزه عین پیشی های گیج دور خودم می چرخم
هیچی هم به ذهنم نمی رسه
بدبختیش اینه که آدم بدونه سلیقه اش با سلیقه ی استاد یکی نیست
استاد سبک بازاری می پسنده
حق هم داره
باید توی بازار کار موفق باشم
اما خوب هر کار می کنم نمی تونم با این قضیه کنار بیام.اصلن چرا من میخوام گرافیست بشم
اینهمه شغل شریف تو دنیا.گیر دادم به گرافیک
حالا
ازینا گذشته
اینا طرحهاییه که برا پروژه زدم
خودم که متنفرم ازشون
اما بالاخره یه جوری باید سر و ته قضیه رو به هم برسونم
فقط یه چیزی
اگه کسی
ایده ی بهتر، یا حتی موضوع بهتر داره
حتمن بگه
دیشب با یکی از دوست جانها صحبت می کردم
گفت شرکت های آی میوه و اینا، یه چیزی تو مایه های شهد ایران و اینا بد نیست
فقط نمی دونم.بشینم از اول طراحی کنم؟
یا همینا قابل تحمل اند
میخواستم پروژه ام یه چیز آدم وار بشه.یه چیزه تاپاما با انقدر وقت، اگه تموم هم بشه شاهکاره
خوب درد و دل بسه.یه کم سبک شدم
حالا اینا.چطورن؟
کارت ویزیت
پوستر
پاکت نامه ( طرح گسترده)
بقیه اش هنوز کار داره
منتظر نظرات دوستان هستم.فکر هم نکنین که اگه بگین مذخرفه یا چر چی، ناراحت میشم
چون شدیدن عصبی شدم سر این قضایا
کوچکترین ایرادها رو هم حتمن بگید
موفق باشید
) ، بهرحال گمونم اگر كارهاي تبليغاتي شركت هاي مختلف رو (بخصوص شركتهاي خارجي) رو در نمايشگاههاي بين المللي كه هر از گاهي بپا ميشن رو ببيني مي توني الگو برداري خوبي ازشون بكني.
!
)
