نظرتون درباره تنظيم اصولى براى طراحى نرم افزار هاى مالتى مديا فارسي

[pcj]

لوسيفر عزيز درسته كه كد نويسى بيلدر خيلى محدوده ولى براى ما ايرانى ها كه فرقى نمى كنه
در حوضه تجارى از بيلدر بيشتر به عنوان اتوران ميكر استفاده مى شه و اين نرم افزار هايى كه ما تو انجمن مى گذاريم جنبه تجارى نداره
يك اتوران چقدر مى تونه پيشرفته باشه كه كد نويسى در ساخت اون حائض اهميت باشه اصل گرافيك و قابليت هاى گرافيكى كه كاربر رو به سمت بيلدر جذب مى كنه وگر نه چه فرقى بين بيلدر و اتوپلى هست تازه اتوپلى از كدنويسى بسيار قوى ترى برخوردار هست
و اين به دليل عدم وجود كپى رايت هست كه با عث مى شه كسى از فتوايم پكت استفاده نكه و همه سراغ فتوشاپ برن چون قيمتش فرقى نمى كنه ايران كه مثل مثلا فرانسه نيست كه براى خريد فتوشاپ بايد 700دلار پرداخت پس كسى به دنبال نرم افزار هاى ديگه نمى گرده كه مثلا جايگزين km پلير كنه
پس نتيجه مى گيريم گرافيك توى بيلدر 90درصد كار هست نه 20 درصد
بعد كسى درباره قالب هاى آماده حرف نزد اگر فيلم جناب سيلور رو تماشا كنيد متوجع منظور من مي شيد
ببخشيد كه خيلى حرف زدم
بازم اگه حرفى باقى مونده ه ه ه......

راستى‌ يادم رفت ما مى خواهيم اصولى‌ مخصوص مالتى مديا داشته باشيم درسته بيلدر يكم ضعيفه ولى به موقه اش ما اين اصول رو به آپادانا نسب مى ديم چون برنامه نويسى قوى ترى داره ولى فعلا بحث سر بيلدر هستش

 

[loo30fer]

لوسيفر عزيز درسته كه كد نويسى بيلدر خيلى محدوده ولى براى ما ايرانى ها كه فرقى نمى كنه
در حوضه تجارى از بيلدر بيشتر به عنوان اتوران ميكر استفاده مى شه و اين نرم افزار هايى كه ما تو انجمن مى گذاريم جنبه تجارى نداره
يك اتوران چقدر مى تونه پيشرفته باشه كه كد نويسى در ساخت اون حائض اهميت باشه اصل گرافيك و قابليت هاى گرافيكى كه كاربر رو به سمت بيلدر جذب مى كنه وگر نه چه فرقى بين بيلدر و اتوپلى هست تازه اتوپلى از كدنويسى بسيار قوى ترى برخوردار هست
و اين به دليل عدم وجود كپى رايت هست كه با عث مى شه كسى از فتوايم پكت استفاده نكه و همه سراغ فتوشاپ برن چون قيمتش فرقى نمى كنه ايران كه مثل مثلا فرانسه نيست كه براى خريد فتوشاپ بايد 700دلار پرداخت پس كسى به دنبال نرم افزار هاى ديگه نمى گرده كه مثلا جايگزين km پلير كنه
پس نتيجه مى گيريم گرافيك توى بيلدر 90درصد كار هست نه 20 درصد
بعد كسى درباره قالب هاى آماده حرف نزد اگر فيلم جناب سيلور رو تماشا كنيد متوجع منظور من مي شيد
ببخشيد كه خيلى حرف زدم
بازم اگه حرفى باقى مونده ه ه ه......

راستى‌ يادم رفت ما مى خواهيم اصولى‌ مخصوص مالتى مديا داشته باشيم درسته بيلدر يكم ضعيفه ولى به موقه اش ما اين اصول رو به آپادانا نسب مى ديم چون برنامه نويسى قوى ترى داره ولى فعلا بحث سر بيلدر هستش

بنده با نیمی از گفته های شما موافقم ولی نیمی دیگر خیر - باز بنده سر اینکه گرافیک 20% کاره هستم حالا چرا ؟ چون من اگه برای برنامه یا یک مجموعه نرم افزاری که میخوام به بازار عرضه کنم بهترین و جذابترین گرافیک رو هم پیاده کنم ولی امکانات کم و حجم اتوران زیاد و سرعت عملکرد برنامه پایین باشه به چه دردی میخوره من یا دیگری که برنامه رو به خاطر گرافیکش نمیخرن همه به خاطر کاراییش استفاده میکنن برای مثال همین بیلدر با اینکه گرافیک و محیطی جذاب نداره تعداد کاربرانش زیاده
بنده هم نگفتم قالب آماده

 

[loo30fer]

جناب Silvercover اینجا جا داره ازتون عذرخواهی کنم بابت اینکه تا الان نتونستم فیلمها رو روی سرور انجمن آپ کنم اینم بابت اینه که از جایی که سروریس اینترنت میگیرم تو عید محدودیت حجمی رو برداشتن و همینطور سرعت اینترنت هم با نصف Dial Up برابری میکنه و سرعتها یک وقت خوبه میشه یکوقت بد , تا امروز سعیم رو میکنم طبق قولی که دادم اون رو برای دوستان آپ کنم , ضمنا دوتا از ویدیو هاتون رو دیدم بسیار جالب و همراه با توضیحات کامل و مفید بود . تشکر از از تمامی زحماتی که تا به امروز برای ما کشیدین

 

[pcj]

خب بيلدر هم در همين حد كه شما گفتيد مى تونه كارايى داشته باشه بعدش هم من كه نگفتم كه يك كنسرسيوم درست كنيم گفتم فقط راه حل هايى براى‌ راحتى و برترى كيفيت كار با بيلدر تهيه كنيم
چرا اين قدر مخالفت مى كنيد

 

[loo30fer]

خب بيلدر هم در همين حد كه شما گفتيد مى تونه كارايى داشته باشه بعدش هم من كه نگفتم كه يك كنسرسيوم درست كنيم گفتم فقط راه حل هايى براى‌ راحتى و برترى كيفيت كار با بيلدر تهيه كنيم

بله درسته - منظور شما رو گرفتم - این میتونه خیلی مفید و کارا باشه به شرطی که هرچیزی که گفته میشه و راهکارهایی که ارائه میشه همراه با نظر دوستان باشه چون ممکنه یکی از راهکارها نیاز به تغییر باشه و همه دوستان و اساتید در اینباره از کمک و همیاری خودشون دریغ نکنن تا واقعا مبحث مفیدی واقع بشه

چرا اين قدر مخالفت مى كنيد

بنده کجا همش مخالف کردم دوست عزیز من سر یک چیز اونهم گرافیک نظرم رو گفتم

 

[pcj]

پس اگر موافق هستيد شروع كنيد
مثلا با اين كه embedded يك روش غير استاندار هست
ويندوز تيلت نبايد Welcome! باشه
سايز هاى استاندارد صفحه :
200*200
200*320
200*380
320*400
400*600
480*640
600*800
768*1024
1024*1280
غير استاندارد:
دادن دستورات طولانى در استارت پيج
و ذخيره كردن تمام صفحات بيش از سه صفحه در يك فايل اجرايى

 

[₧]

من میتونم استاندارد هایی که خودم رعایت میکنم رو براتون بگم

1- فونتها به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی تغییر نکنند (مخصوصاً فارسی)
2- نیاز به نصب فونت نباشه (اگر شما میخواهید فونت نصب کنید این کار باید اتوماتیک انجام بشه)
3- برنامه های مورد نیاز مثل فلش پلیر باید اتوماتیک تشخیص و نصب شوند
4- اندازه استاندارد 800*600 برای اداره ها و 1024*768 برای کاربر خانگی (به دلیل قدیمی بودن مانیتورهای ادارات) البته موارد خاص اندازه های خاص خودشو داره
5- برنامه نباید تاثیری روی سیستم عامل و فایل های کاربر بزاره (مگر برای همین کار ساخته شده باشه)
6- برنامه باید نویگیشن بدون نقصی داشته باشه و کاربر بتونه راحت به کاربردهای مخطف دسترسی داشته باشه و رابط کاربری باید در حین زیبایی خوشدست باشه و کاربر مجبور نباشه با برنامه کلنجار بره تا مثلاً برنامه رو ببنده
7- کاربر مجبور به کاری نباشه (خیلی از نرم افزار های ایرانی ساز کاربر رو مجبور میکنن که کدی رو بزنه - برنامه ای رو نصب کنه و یا چیزی رو تماشا کنه "مثل اینترو" که اصلاً صحیح نیست و برنامه رو از کاربردی به تبلیغاتی تبدیل میکنه البته برای تبلیغاتی هم نباید زوری کار کرد)
8- تم ثابت و قوانین عمومی (نباید صفحات یک برنامه زمین تا آسمون با هم فرق کنن و توی یک صفحه کلید بستن بالا باشه و صفحه دیگه پائین)

البته خیلی موارد دیگه هم وجود داره ولی اینا اصل کاریاست

 

[mbsa]

سلام
من از پیشنهاد آقای pcj خوشم اومد و به نظرم واقعاً می تونه برای کاربران mmb و در بعضی موارد آپادانا مفید باشه . پس منم ادامه می دم:
1-اگه به سایز های آماده mmb دقت کرده باشید (مثل 800*600 یا 1024*768)می بینید که اگر این هر جفت عدد را برهم تقسیم کنید ، به یک عدد ثابت می رسید : مثلاً 1.333=800/600
این یک نسبت جادوئی است که در اکثر مستطیل ها رعایت میشه . پس نتیجه ای که می گیریم اینه : نسبت طول و عرض برنامه اگر عدد 1.333باشد ، برنامه چشم نواز تر و شکل برنامه موزون تر خواهد شد . البته نسبت های دیگه ای هم هست . مثل رادیکال 3
2-قسمت دوم مربوط به طراحی و دیزاین برناه میشه :
اتوران هیچ وقت نباید به کاربر رنگ های متعدد و نامتوازن ارائه بده . در حقیقت این باعث میشه که اتوران به چشم بیننده خوشرنگ و متوازن بیاد . بعضی از طراحان با اضافه کردن رنگ های زیاد چشم بیننده را خسته می کنند (و یا به قول بچه ها چشم را می زنه)

امیدوارم مفید باشه
فعلاً...

 

[pcj]

روانشناسى رنگ (محل مناسب براى بكار گيرى رنگ ها)

به نقل از نوشتهbehzad1993 نهم فروردين نود - انجمن طراحى صفحات وب (مجيدآنلاين)
---------------------
آیا تا بحال به این نکته توجه کرده‌اید که رنگ‌بندی در هر چیزی چه تاثیری می تواند بر روی بیننده داشته باشد؟ یا اینکه هر رنگ چه احساسی را به بیننده القا کرده و یا چه پیامی را به مخاطب می‌رساند؟ آیا تاکنون به این مسئله پی برده‌اید که رنگ‌ها کاملا با احساسات در ارتباطند و با دیدن هر شیء، پیامی که رنگ آن به ضمیر ناخودآگاه ما می‌رساند، باعث بروز احساسات مختلفی از قبیل شادی، غم، آرامش، هیجان، ترس، امنیت، اطمینان و ... در ما می‌شود؟ توجه به این نکته که در وب‌سایت باید از چه ترکیب رنگی برای جذب مخاطب و ایجاد فضای موردنظر، استفاده کنیم، بسیار حائز اهمیت است. برای درک بیشتر این مسئله بد نیست به چند مورد از تحقیقات روانشناسان در زمینه تاثیر رنگ‌ها توجه کنید:

- رنگ‌ها تاثیر زیادی روی احساسات بیننده در ۹۰ ثانیه اول دیدن می‌گذارند.
- اثر رنگ می‌تواند بیننده را ترغیب به خرید یک جنس از شما کند.
- رنگ‌ها رفتار ما را در برابر یک موضوع فقط تشدید نمی‌کنند، بلکه اثر خود را کاملا در رفتار ما نشان می‌دهند.
- یک رنگ در فرهنگ‌ها و مناطق مختلف تاثیر متفاوتی دارد.
- هر رنگ به تنهایی یک پیام مخصوص به چشم بیننده می‌فرستد.

به قول مک‌لوهان، رسانه همان پیام است. همانطور که در مدیریت نوین، متدی به عنوان بهترین شیوه مدیریت در کار وجود ندارد، ترکیب و هماهنگی و استقرار یک نظام در رنگ‌بندی صفحات وب نیز، چنین رویکردی دارد. تجربه، دانش و هنر طراح وب است که سایتی را برای ما جذاب و قابل اطمینان و سایتی دیگر را سرد و غیر قابل اطمینان می‌کند. یکی از اصول بسیار مهم و کلیدی در طراحی صفحات وب، توجه به اصل رنگ‌بندی صفحات و استفاده از رنگ‌های مکمل و ترکیبی مطلوبی است که کاربران بتوانند بر اساس اصل سهولت و جذابیت صفحه، به مشاهده مطالب آن بپردازند. این که چه رنگی متناسب سایت‌های وب است، پرسشی است که کارشناسان وب، پاسخ جامع و کاملی برای آن ارایه نکرده‌اند، متخصصات طراحی وب نیز بیشتر روی زیباسازی وب‌سایت تمرکز نموده و کمتر به مسئله روانشناسی رنگ‌ها در طراحی سایت، توجه کرده‌اند.

بنابراین یک مدیر بر اساس سیاست‌هایی که برای جذب مخاطب و ایجاد فضای اطمینان در وب‌سایت دنبال می‌کند، باید با کمی آگاهی در مورد روانشناسی رنگ‌ها و تاثیر هر رنگ در مخاطب، خط‌مشی طراح وب را در رنگ‌بندی صفحات مختلف وب‌سایت مشخص کند. در رنگ‌بندی یک صفحه، باید به این موضوع توجه شود که این رنگ قرار است در چه صفحه‌ای و با چه موضوعی به کار رود. یعنی اصل توجه به عملکرد و محوریت سایت، در رنگ‌بندی مطالب مهم است. به عنوان مثال سایت‌های دولتی و به طور کل، سایت‌هایی با بازدیدکننده بسیار بالا، معمولا از رنگ سفید برای زمینه صفحات و رنگ آبی برای لینک‌های صفحه و رنگ بنفش برای لینک‌های مشاهده شده استفاده می‌کنند.

سایت‌هایی که بیشتر جنبه شخصی دارند، از رنگ‌های مکمل استفاده می‌کنند. مثلا رنگ سبز پررنگ در کنار سرمه‌ای، جذابیت خاصی به سایت‌هایی با موضوع بازرگانی می‌دهد و یا در طراحی سایت‌های کودکان، از رنگ‌های خیلی شاد استفاده می‌شود. سایتی مانند یاهو که روزانه میلیون‌ها مخاطب دارد و از صدها بخش متنوع تشکیل شده است، برای هر بخش خود از یک چیدمان و رنگ‌بندی خاصی در طراحی صفحات اکتیو، استفاده کرده است. مثلا بخش کودکان یاهو با بخش بازرگانی آن بسیار متفاوت است. به هر حال توجه به کارکرد رنگ‌ها در طراحی صفحات وب از اهمیت مهمی برخوردار است. در ادامه نوع تاثیر روانی هر رنگ در مخاطبان را از دید روانشناسان بررسی می‌کنیم. سفید
نمایانگر صداقت، پاکیزگی، صمیمیت، ملایمت و معاصر بودن است. سفید بهترین رنگ برای بک‌گراندهای وب است. در تجارت سفید رنگ خستگی‌گیر و انرژی‌بخش است.

سیاه
اشاره دارد به ظرافت، قدرت، دلیری، شهامت، فریبندگی، شیطان، مهارت. مشکی برای رنگ متن روی یک پس زمینه روشن ایده‌آل است. این نکته را نیز موردنظر داشته باشید که رنگ سیاه به عنوان رنگ پس‌زمینه چشم را خسته می‌کند.

قرمز
نمایانگر توانایی، هیجان، احساسات شدید، سرعت، خطر و تهاجم است. این رنگ از بیننده توجه به خود را طلب می‌کند. در تجارت به معنی وام و بدهی است. این رنگ شدیدترین رنگ احساس است و ضربان قلب و تنفس را تسریع می‌کند.

آبی
القاکننده امنیت، اعتماد، مسئولیت‌پذیری، سرما، ایمان، وفاداری، وابستگی و جاه و جلال است. آبی دومین رنگ عوام‌پسند و در تجارت به معنای ضمانت مالی است.

سبز
نشانگر تندرستی، فراوانی، حاصل‌خیزی، آزادی، شفا و بهبودی، طبیعت، پیشرفت، حسادت و خونسردی است. این رنگ در چشم‌ها راحت‌تر از همه رنگ‌ها دیده می‌شود و در تجارت بیانگر مقام و ثروت است.

قهوه‌ای
دارای خاصیت تاثیرگذاری، متانت، توانگری مالی و یاری‌کنندگی است. قهوه‌ای رنگ کره خاکی ماست و در طبیعت بسیار فراوان است.

خاکستری
نشانگر صمیمیت زیاد، اعتبار، نفوذ و عملی بودن است و در تجارت به معنای سنت‌گرایی است. صورتی نمایانگر ملایمت، شیرینی، ظرافت و زنانگی، خوب بودن، بی‌ناهی و پرورش کودک است.

بنفش
نشانگر وقار، معنویت، شاهانه بودن، عیش و نعمت، دارایی، اعتبار و نفوذ، سوگواری و مهارت است. بنفش طرفداری از سبک‌های هنرمندانه و در تجارت به معنای بزرگ نشان دادن است.

نارنجی
نمایانگر سرزندگی و شوخ طبعی، لذت و خوشگذرانی، تعادل گرمایی، تشویق کردن، چالاکی و نیرو، تحمل و بلندهمتی است.

زرد
القا‌کننده نور خورشید، گرمی، خوشی، نامردی، ترسویی و حسادت است. زرد باعث افزایش تمرکز شده، سوختو‌ساز را زیاد می‌کند و سخت‌ترین رنگ برای چشم‌هاست، در تجارت درخواست از نوع روشنفکرانه است و برای تاکید نیز خوب است.

طلایی
نشانگر گران بودن و پرستیژ است.

نقره‌ای
نشانگر سرما، علمی بودن و اعتبار و پرستیژ است. با این توصیفات، هنگامی که می‌خواهید نوع رنگ‌بندی صفحات مختلف وب‌سایت‌تان را مشخص کنید، ابتدا به فضایی که می‌خواهید در وب‌سایت خود ایجاد کنید و نوع مخاطبانی که قرار است از وب‌سایت شما بازدید کنند، فکر کنید و با درنظر گرفتن تاثیر روانی هر رنگ و احساسی که در ضمیر ناخودآگاه بیننده ایجاد می‌کند، خط‌مشی طراح را برای ایجاد فضای موردنظر، توام با آرامش و اطمینان بازدیدکننده وب‌سایت، مشخص کنید.

 

[pcj]

بلآخره اين اصول بايد نام خواصى داشته باشند
به نظر من نام M.D.P يعنى Multimedia Design Principles به معناى اصول طراحى مالتى مديا نام خوبى باشه
براى لوگو هم فكري كردم (پيوست كردم)
اگر موفق باشيد يك سايت هم مى خواهم براى اين منظور طراحى كنم تا مثلا آخرين تايپيك ها در مجيدآنلاين رو توى اون بگذاريم و كلا براى امور همين اصول
اگر شما نظر ديگه اى داريد يا موافق هستيد اعلام كنيد
راستى چرا ديگه كسى تايپيك ارسال نمى كنه يعنى همينايى كه ما گفتيم كافى بود!