مصاحبه با دن ویرسما - Dan Wiersema یکی از هنرمندان طراحی های نما یا محیط ظاهری نرم اف

Alireza Saeedi · Sep 25, 2010

در این مصاحبه Dan Wiersema در مورد تجربیات خود در طراحی گروهی و چگونگی گردآوری یک پروژه تاثیر گذار صحبت خواهد کرد. ما در این گفتگو اطلاعاتی در مورد کمپانی Guifx بدست خواهیم آورد که Dan Wiersema در آنجا به عنوان کارگردان خلاق مشغول به کار است.
دن سرشار از انرژی خلاق است و دارای چشمان قدرتمند برای دیدن و ایده گرفتن است. او پیش زمینه هایی در رشته های مختلف هنری و طراحی دارد و به جزییات توجه زیادی می کند، که همه این موارد از خصوصیات یک طراح موفق می باشد. اگر از علاقمندان طراحی های interface (نما یا محیط ظاهری یک نرم افزار) هستید پس به شما توصیه می کنم حتما این مصاحبه را بخوانید.

1. لطف کنید در مورد پس زمینه خود برای ما صحبت کنید. چگونه وارد عرصه طراحی شدید؟ چه تمریناتی داشتید؟ چه چیزی شما را به سوی طراحی آیکون، ساخت interface (نما یا محیط ظاهری یک نرم افزار) و در نهایت ساخت touchscreen (مانیتوهارهای لمسی) سوق داد؟

من Dan Wiersema هستم، 28 سال دارم و در زمینه طراحی دیجیتالی فعالیت می کنم و در حال حاضر به عنوان Creative Director یا مدیر واحد خلاقیت Guifx مشغول به کار هستم.
من اولین بار هنگامی که دانش آموز دبیرستان بودم به هنر گرافیتی رو آوردم. یادگیری درس های مفیدی از جمله کاربرد رنگ ها و تایپوگرافی گرافیتی مرا متوجه کالج Art Institute در Fort Lauderdale کرد یعنی جایی که من مدرک طراحی گرافیکی و Interactive Media Design را از آنجا گرفتم. من در اصل از استفاده از کامپیوتر برای طراحی را چیزی نمی دانستم تا زمانی که وارد کالج شدم، یعنی وقتی 20 ساله بودم.
من کارم را به عنوان یک طراح با طراحی لوگو، پوستر، بروشور و ... آغاز کردم. با آشنا شدن با اینترنت به طراحی سایت مشغول شدم و سپس شروع به طراحی interface کرده و در نهایت وارد Guifx شدم. شاید باور نکنید که من به تازگی وارد عرصه طراحی آیکون و touchscreen (صفحه لمسی) شده ام.

2. می توانید در مورد طرح فعلی سایت Guifx توضیح دهید؟ معیار شما برای طراحی دوباره آن چه بود؟ این فرایند چگونه آشکار شد؟ آیا فکر می کنید با طراحی سایت به اهداف خود رسیده اید؟ آیا فکر می کنید طراحی سایت شخصی سخت تر از طراحی سایت برای یک مشتری است؟

هدف ما حول محور تازه کردن و تقویت بود تا باز طراحی. در پروژه هایی زیادی که از مشتریان مان در دست داشتیم، ما فقط از یک قالب قدیمی استفاده می کردیم. ما می دانستیم که حالا زمان خانه تکانی است، بنابراین تصمیم گرفتیم وب سایت را کاملا به روز کنیم. تغییرات زیادی در ظاهر و محتوای فروشگاه ما ایجاد شد. ما همچنین همه گرافیک های سایت را تازه و نو کردیم در حالی که حس کلی ورژن قبلی هنوز پا برجا بود.
طراحی های شخصی می تواند سخت تر از پروژه های مربوط به مشتریان باشد. این یکی از دلایلی بود که ما تصمیم به، به روز رسانی وب سایت مان گرفتیم. کار تازه کردن و به روز رسانی سایت تقریبا نصف زمانی را که برای طراحی کامل یک سایت لازم است صرف کرد و من الان عاشق کاری که انجام دادیم هستم.

3. Guifx از کی راه انداری شد؟ نقش شما در تیم چه بود و این تیم چگونه انتخاب و دور هم جمع شدند؟ تعدادی از دستاوردهای مهم کمپانی، مشتریان و پروژه ها را نام برده و بگویید روند رشد کمپانی را چگونه می بینید؟

Guifx در سال 2000 تاسیس شد با خلق آثار touchscreen interface پا به عرصه تجارت و بازاریابی گذاشت. من هم اکنون به عنوان Creative Director مجموعه مشغول کار هستم اما به جز این کار هر کاری دیگری که بتوانم انجام می دهم چون کاری که ما انجام می دهیم هویت و اصالت Guifx می باشد. گروه ما اغلب از دوستان و هنرمندانی تشکیل شده که طی سال ها در کالج و یا گردهمایی های مختلف طراحی از طریق اینترنت با آن ها آشنا شده بودم.
مشتریان Guifx از 39 کشور جهان هستند که از کمپانی های کوچک، متوسط و بسیار بزرگی مثل !Yahoo و Wells Fargo و HBO و Walt Disney تشکیل شده اند. ما به سرعت در حال رشد و پیشرفت هستیم و به توانایی هایی خودمان اطمینان کامل داریم.

4. کارت ویزیت شما دارای یک حالت interface (نما یا محیط ظاهری یک نرم افزار) است. لطفا در مورد طراحی آن توضیح دهید؟ آیا از نتیجه نهایی راضی هستید؟ این کارت چگونه توانسته محتوای و اساس آنچه شما در Guifx انجام می دهید را به طور موثر به بیننده منتقل کند؟

قصد ما این بود که برای کارت Guifx طرحی را پیدا کنیم که بتواند در عین سادگی و مختصر بودن، هدف و محتوای درونی Guifx را نشان دهد. من احساس می کنم به تصویر کشیدن و طراحی کردن تصورات و افکاری که در interface شرکت دارند بسیار مهم است. توجه ما به جزییات چیزی است که من فکر می کنم ما را از اجتماع جدا می کند. من فکر می کنم کارت ما به خوبی توانسته با افراد ارتباط برقرار کند.

Alireza Saeedi · Sep 25, 2010

5. آیا می توانید دریچه ای از Guifx برای ما باز کنید؟ تشریک مساعی شما با اعضای گروهتان چگونه است. آیا تیم شما پراکنده هستند و یا همگی در فلوریدا جمع شده اید؟ آیا هر یک از اعضا در یک پروزه خاص دارای نقش خاص و تعریف شده است؟ آیا می توانید ما را با مراحل پروژه Automobile Interface آشنا کنید؟

گروه ما یک گروه فوق العاده و بی نظیر است که از افراد برجسته و مستعدی تشکیل شده است. بعضی از آن ها از دوستان خیلی نزدیک و صمیمی من هستند، که کار کردن با آن ها نه تنها خیلی آسان است بلکه در کنار آن ها از کار لذت می برم. ما مجموعا 7 نفر هستیم. همه ما، به جز Nando که در برزیل Chris در Norway و Lance در انگلستان اقامت دارند، در فلوریدا هستیم. سال گذشته همگی در فلوریدا یکدیگر را ملاقات کردیم. لحظاتی که ما در کنار هم هستیم به قدری دوست داشتنی و خاطره انگیز است که قرار شد این ملاقات هر سال یک بار اتفاق بیفتد.
طرح اولیه automobile interface متعلق به Nando است که من روی آن کار کردم هر پروژه دارای یک طراح لیدر است، که من لیدر این پروژه هستم. من طرح بندی، عاملیت، نمای کلی و گمارش همه گرافیک ها را انجام دادم. برای مثال، با جستجو در گوگل یک قاب سیمی از اتومبیل پیدا کرده و ماشین را طراحی کردم. بعد از آن، نوبت طرح بندی و آرایش بود که Nando وارد شد و تعداد زیادی از عناصر تشکیل دهنده اتومبیل را از اول طراحی کرد و نمای کلی و شکل نهایی interface را پایه ریزی نمود.

6. لطفا کمی در مورد پروژه Weloveicons.com توضیح دهید. چه چیزی شما را برای طراحی این سایت برانگیخت؟ کمی هم در مورد طراحی برای ما صحبت کنید. چه چیزی شما را تشویق و تحریک به وارد شدن به مسیر رسم و طرح بندی کرد؟ چه عاملی باعث انتخاب سبک کار با چوب و عناصر دیگر توسط شما شد؟ سرعت رشد و پیشرفت این سایت چگونه بود؟ آیا روزانه تعداد زیادی آیکون ارائه می شد؟

We Love Icons یک پروژه شخصی بود که من به همراه دوستانم و یکی از همکارانم به نام Nando Albuquerque انجام دادم. من به تغییر و تحول دسک تاپم بوسیله آیکون های جدید علاقه زیادی دارم. دلیلی که باعث شد ما تصمیم به طراحی این سایت بگیریم این بود که حقیقتا جایی وجود نداشت که افراد به آن مراجعه کنند و بهترین آیکون ها را از آنجا پیدا کنند.
طرح بندی و نحوه آرایش، به واسطه محتوایی که قصد داشتیم ارائه کنیم تعیین می شد. من می خواستم که سایت کلا در مورد آیکون باشد. بسیاری از وب سایت ها محتوای خود را با GUI (رابطه گرافیکی کاربران) کوتاه جلوه می دهند. این در برخی موارد کارایی دارد، اما در اینجا من می خواستم آیکون مرکز تمرکز و توجه باشد. من سعی کردم مدتی بافت چوبی چیزی را امتحان کنم. الهام بخش من در این طراحی یک bentō box ژاپنی بود.
(bentō box به غذای بسته بندی شده ژاپنی در یک جعبه لاکی گفته می شود که به چند بخش تقسیم شده است).
سایت سریع تر از آنچه ما فکر م کردیم محبوبیت پیدا می کرد. هفته اول حدود 1500 بازدید در روز بود و امروز با گذشت 5 ماه از زمان راه اندازی سایت، تعداد بازدیدها به روزی 3000 بازدید افزایش پیدا کرده است. ماه هر هفته حدود 10 نظریه دریافت می کنیم. در حال حاضر من به همراه Nando بیشتر آیکون هایی را که در سایت مشاهده می کنید را پیدا می کنیم. ما در فکر پیدا کردن تعدادی داوطلب هستیم که در آینده نزدیک به ما کمک کنند.

7. آیا نرم افزار فتوشاپ با روند کاری شما مطابقت داشته است؟ برنامه های دیگری که از آن ها استفاده می کنید کدام یک از نرم افزارها هستند؟ آیا کشدن طرح کلی و اولیه جزو رند و فرایند کار شما هست؟ آیا از قلم دیجیتالی و تبلت استفاده می کنید؟

صرف نظر از تمام برنامه هایی که در کار طراحی استفاده می کنم، فتوشاپ نقش بیشتری و تاثیر گذار تری ایفا می کند. من از برنامه Illustrator نیز زیاد استفاده می کنم. در کار ما کشیدن طرح اولیه بزرگترین قسمت فرایند طراحی است. من در حال حاضر از تبلت استفاده نمی کنم، اگر چه به یکی از آن ها نیاز دارم.

8. موضوع الهام بخش پروژه Quarian Media Player چیست؟ آیا این یک پروژه شخصی است؟ پروژه های طراحی شخصی تا چه حد برای شما اهمیت دارند؟ چه مقدار زمان صرف تجربه کردن تکنیک های جدید می کنید؟

بله، پروژه Quarian در حقیقت یک پروژه شخصی بود. من همیشه سبک برتر و فوق العاده طرح را تحسین می کنم و قصد داشتم از دستم هم برای طراحی استفاده کنم .متاسفانه نمی توانم ضمن کار روی پروژه های مشتریان دست زیاد به تجربه و آزمایش بزنم. به همین دلیل پروژه های شخصی برای من از اهمیت زیادی برخوردارند. امیدوارم زمان بیشتری برای کار روی این نوع پروژه ها داشته باشم.

Alireza Saeedi · Sep 25, 2010

9. چه منابع معتبری را به کسانی که قصد یادگیری طراحی آیکون و interface را دارند توصیه می کنید؟ شما برای الهام گرفتن به کجا مراجعه می کنید؟

شما در ابتدا باید در کار کردن با ابزارهای طراحی استاد باشید، که در اینجا منظور Adobe Illustrator و Photoshop است. بهترین راه برای انجام این کار، بدون در نظر گرفتن آموزش های آکادمیک، دنبال کردن آموزش های متعدد و مطالعه زیاد است.
کار بعدی که من به شخصه انجام دادم، البته این برای افراد مختلف فرق می کند، پیدا کردن هنرمندان و آثار هنری بود. من به مطالعه آن ها پرداختم و چیزهایی را که به آن ها علاقمند بودم و نیز چیزهایی را که علاقه ای به آن ها نداشتم را پیدا کردم. من این کار را واقعا با هر چیزی انجام دادم: برای طراحی صنعتی، طراحی پکیج، interface، طراحی اشیاء سه بعدی و ... . سپس آن ها را درون یک پوشه در کامپوترم ذخیره کرده و از یک یک آن ها الهام گرفتم.
وقتی زمان طراحی چیزی فرا می رسد، من طرحی را که در پایان کار ممکن است به آن دست پیدا کنم را به تصویر می کشم. هنگامی که چیزی هایی را که به ذهنم خطور کرده است را دیدم، قطعات مختلف الهام گرفته از تصاویر و ایده هایی را که پیدا کرده ام را کنار هم قرار می دهم، سپس شروع به ساخت ایده منحصر به فرد و نو می کنم.
از جمله لینک هایی که من دائما استفاده می کنم می توان از deviantART و No Ideas But In Things و GUI.Station نام برد.

10. من در فروشگاه Guifx متوجه شدم که کمپانی شما نرم افزار صنعتی خاصی ساخته است. نقش شما در این پروژه چه بوده؟ آیا می توانید برای مثال در مورد Koloroo برای ما صحبت کنید؟ من لوگوی Koloroo را در پورتفولیوی شما دیدم. لطفا در مورد این پروژه طراحی برند نیز برای ما توضیحاتی بدهید و بگویید این پروژه تا چه حد موفقیت آمیز بود.

Guifx تقریبا 10 سال است که برای همه کارخانجات ساخت اتومبیل های خانگی touchscreen طراحی می کند. و تقریبا برای هر touchscreen platform راه حل های گرافیکی ایجاد می کند. تمرکز اتومبیل خانگی روی ساده کردن روز به روز کارهایی است که جنبه های مختلف خانه از جمله دمای اتاق، نور و روشنایی، صدا، تصویر و امنیت را کنترل می کند. طی سال ها نقش من از طراحی interface به نقشه کشی و نظارت بر روند پیشرفت محصولات جدید و interface ها تغییر یافت.
Koloroo یک نرم افزار پروژه ای است که توسط مدیر اجرای ما یعنی Morgan Strauss رهبری می شد. او وسواس و ظرافت خاصی در علم ریاضی و نیز در رنگ دارد. Koloroo نرم افزاری است که این دو چیز را با هم ترکیب کرده و به شما اجازه می دهد تا رنگ بندی هایی را که به زیبایی با بکارگیری علم ریاضیات ساخته شده اند را به شیوه موثری تری مرور کنید.
طراحی برند Koloroo داستان خوش آیند و دلپذیری دارد. من و Morgan با بارش مغزی از نام ها و ایده های مختلف برای آن مواجه شده بودیم. در پایان او به یک نام و من به چند kangaroo چند رنگی رسیدیم و بعدا یک فونت مناسب اضافه کردیم که واقعا به آن زندگی و روح بخشید. نشان گذاری برای Koloroo بسیار موفقیت آمیز بود. این لوگو برنده تعدادی جایزه شد و در تعداد زیادی نمایشگاه و گالری لوگو به نمایش گذاشته شد.

11. مهارت های اصلی و اساسی که شما برای تبدیل شدن به یک طراح interface برجسته و حرفه ای به دنبال آن هستید را نام ببرید. آیا آموزش های سنتی و قدیمی برای این کار موثرند؟ یا هر کس می تواند با صبر و تمرین فراوان، دنبال کردن آموزش های مختلف و کار سخت وارد این حرفه شود؟

من فکر می کنم مهم ترین چیزی که به دنبال آن هستم توجه به جزییات است؛ یک طراح خوب توجه و تمرکز خود را روی کارش قرار می دهند. این برای آن ها مهم است که واقعا خودشان طرح را خلق کنند و در حین طراحی جزییات را کامل و دقیق رعایت نمایند.
بله شما می توانید بدون گذراندن تحصیلات آکادمیک هم طراحی کنید. اگر شما چشمانی باز و تیز بین داشته باشید، به اندازه کافی کار و تمرین کنید، واقعا و از صمیم قلب ، کاری را که انجام می دهید دوست داشته باشید، آن وقت فقط آسمان تنها محدودیت شما خواهد شود. بسیاری از طراحان دارای تحصیلات آکادمیک نیستند و به صورت خودآموز به هنرمندانی زبردست و منحصر به فرد تبدیل شده اند.

12. از اینکه در گفتگوی ما شرکت کردید از شما سپاسگزاریم. اگر نکته دیگری باقی مانده به عنوان بخش پایانی گفتگو آن ها را می شنویم.

من هم از مصاحبت با شما خوشحالم. تنها نکته باقی مانده این است که به یاد داشته باشید برای یک طراح خوب شدن چشمان باز و کار سخت لازم است. موفق باشید.