منم ميخواستم موضوع قرار گرفتن لايه تصوير زير تصوير اون خانوم رو بگم منتها اينطوري هم بد نيست. در مورد امضا هم بسته به نوع كار از Created By يا Designed By استفاده ميشه. اصلا منظورتون از Engineer رو متوجه نشدم.به نظر شما اگه لایه تصویر خانومه رو ی لایه بیابون نبود بهتر نمی شد ؟ راستی برای امضای طراح نوشته پائین درسته ؟ یعنی منظورم اینه که من معمولا دیدم Designer می نویسن . یا Designed By .. شاید مشکل از سواد منه . یکی بگه چه جمله ای در عرف طراحی برای امضا معقول تر و بهتره ؟
من متاسفانه متوجه منظورت نشدم اگر ميشه يكمي واضحتر توضيح بده.دو تایی بودن تصویر فرد که در تصویر دوم به شکل سایه و بزرگتر اما دقیقا همان تصویر است نشان دهنده حرکت و تلاش بی نتیجه است که قطعا به اندازه کافی گویا نبوده اما ایرادی که در مورد خروج از حالت تنهایی بود رو رد میکنم چون دو تصویر کاملا یکی است .(و در اصل تصویر هم وجود نداشته"پاسخ به پست سارا")
خوب اين نظر شماست. ولي اين موضوع رو بدونيد كه شما زماني يه طراح خوب هستيد كه با زبان گرافيك با مخاطب ارتباط برقرار كني. فكر ميكني نقاشيهاي بزرگ دنيا چرا معروف شدن؟! چون با زبون نقاشي با بيننده ارتباط برقرار كردن. اصلا هر كدوم از بخشاي هنر همينن. تو سينما. زمان چارلي چاپلين محدوديت صدابرداري وجود داشت و كسي صداي فيلم رو نميشنيد ولي چاپلين با حركاتش بهتر از هر كس ديگه اي ميتونست بفهمونه كه داره چي ميگه. كلا وقتي هدف از هنر معلوم باشه راحتتر اين موضوع هضم ميشه. هنر يه زبانه. براي برقراري ارتباط با مخاطب. حالا اين زبان يه موقع با نقاشي مطرح ميشه يه موقع با خط و ...اصلا با این نظر موافق نیستم که قسمتی از شعر نوشته بشه و بقیه در ذهن خواننده تداعی بشه بلکه متن باید نیاز طرح رو براورده کنه
كسي ايرادي به نوشتن امضا در زير طرح نگرفت. بزرگ بودن امضا يه مقدار باعث ميشه چشم بيننده از طرح اصلي دور بشه و به اون سمت كشيده بشه.در مورد نوشتن اسم طراح در پایین طرح ,باید بگم این بستگی به سبک کار داره و به فراخور از design by: ,drawing by: , created by: ویا به تنهایی از اسم استفاده میشه که اگه خواستین توضیحات کاملش رو میدم
در اين مورد باهات موافقم. هر چند قرار گرفتن لايه مربوط به چهره روي لايه تصوير بيابون هم خوب بود.قرار گرفتن لایه تصیر زن در زیر کاری بوده که بصورت ارادی انجام شده و کشیده شدن خطوط بیابان به داخل صورت هدفمند بود.
با سلامدر مورد نگاه به بالا من هم موافقم و ممنون از اشاره بجای حامد
دو تایی بودن تصویر فرد که در تصویر دوم به شکل سایه و بزرگتر اما دقیقا همان تصویر است نشان دهنده حرکت و تلاش بی نتیجه است که قطعا به اندازه کافی گویا نبوده اما ایرادی که در مورد خروج از حالت
تنهایی بود رو رد میکنم چون دو تصویر کاملا یکی است .....
بکار بردن متن در طرح باید تا حدی باشد که نیاز معنایی را برای طرح براورده کند بدیهی است بکار گیری متنهای بلند در طرح غنای معنایی بیشتری از طرح طلب میکند.....
اما ایراده تابلو طرح
غلط بودن قسمتی از شعر
اگه گفتین؟
البته دوست داشتم بدونم رشته تحصيلي شما چي هست و چقدر درباره گرافيك اطلاعات داريد؟ چون اين تصور شما از نقاشي خط با عرض معذرت اشتباهه!! نقاشي خط در واقع همون تايپوگرافي هست. بطور ساده اگر بخوام بگم تايپوگرافي يا نقاشي خط كار بر روي حروف هست. يعني گرافيست با استفاده از حروف و كلمات و تغيير شكل و ديفيس اونا منظورش رو ميرسونه. تعبير شما اينه كه بكار بردن متن در شعر ميشه نقاشي خط؟!اگه بخوام چیزی که خودم از چیزایی که آموختم رو بگم به ساده ترین بیان نقاشی خط یعنی آداپت کردن نوشته و تصویر
همونطوري هم كه تو پست قبليم گفته بودم به احتمال زياد استاد اين جمله رو درباره يه طرح تايپوگرافي گفته بودن. يعني همون نقاشي خطي كه شما ازش اسم بردي.جمله استاد فکر میکنم بیشتر در زمینه نقاشی خط بوده من این جمله را از مقاله ای تحت عنوان نقاشی خط جدا کردم که در اون از این جمله از استاد استفاده شده بود
كاراي شما 100% نقاشي هستن و صرفا به خاطر بكار بردن متن در طرح نميشه اسم نقاشي خط رو روي كل طرح گذاشت. در حد آخر ميشه كارتون رو تركيبي از نقاشي (با درصد بيشتر) + نقاشي خط (با درصد كمتر) دونست.کارهای نقاشی خط که طراحیهای من عموما به سبک اونها و با رعایت اصول اونها انجام میشه خیلی با نقاشی متفاوت هستند
هنوزم نظرم اينه كه نوشتن قسمتي از شعر كافيه. ببينيد هر شعري يه بخش اصلي و به قول معروف هسته اصلي داره كه كل مضمون شعر در همون بخش اصلي هست و بقيه شعر جزئيات محسوب ميشن. شما بايد اون قسمت اصلي رو داخل متنت استفاده كني. حالا اگر كسي شعر رو قبلا خونده بوده و ميدونه چيه خوب مشكلي نيست ولي حتي اگر به فرض كسي هم شعر رو نشنيده باشه چون شما اون قسمت اصلي رو استفاده كردين بيننده متوجه منظور شما خواهد شد.وقتی من تصویری رو برای نوشته ای خلق میکنم باید نوشته رامتناسب با تصویر خلق شده در کارم بگنجونم شما اعتقاد داری که بخشی از نوشته را بنویسم و باقی را به عهده حافظه بیننده قرار بدم اما شاید اصلا اون متن در حافظه بیننده نباشه یا اینکه باشه اما حافظه یاری نکنه(مث من که حافظم ضعیفهwink)
به نظر شما نداشتن صدا تو اون فيلما محدوديت بوده؟! به نظر من نقطه قوت اون فيلم بدون صدا بودن اوناست! دليل شهرت پيدا كردن چاپلين و فيلماش همين صامت بودن فيلماش بوده و اينكه تونسته با زبون تصوير و بدون صدا منظورش رو برسونه. مطمئنا اگر فيلماش صدادار بودن به اين اندازه معروف نميشد.در مورد سینما هم عرض کنم سینما ترکیب صدا و تصویره
صدا از اهمیت ویژه برخورداره
چاپلین با محدودیت صدا فیلم میساخت اما اونقدر قوی که اون محدودیت کمتر به چشم بیاد
اما قطعا میتونست با رفع این محدودیت کارهای قویتری انجام بده