سالک جان من هرچی زور زدم ادبیات بکار ببرم نتونستم که نتونستم !
نظرت رو به این سخنان قصار از همین نوید خودمون جلب می کنم ( انصافا خیلی قشنگ توصیف کرده )
الان می خوام مشاورت بکنم !
الان چون تازه کار سی شارپ رو شروع کردی ، باید یه همچین حالی داشته باشی !:
ا
لآن دیگه با این جناب C# بیشتر ور رفتم و دارم کم کم به ساختار بدریختش عادت می کنم .
بعضی وقتا می بینم واقعا امکاناتی داره که تقریبا در نوع خودش خیلی خوبه مثلا مدیریتش در بین برنامه نویسی Client Side و Server Sideدر برنامه های تحت Web ش خیلی خوبه و کار رو سادو جمع و جور کرده.
حالا کم کم دارم نتیجه میگیرم که C# اصلا قاعده و قانونش با بقیه زبون ها یه جورایی خیلی متفاوته ، البته اگه سرسری بهش نگاه کنی ، تفاوت چندانی نمی بینی اما خیلی فرق داره .
یعنی یه حالتی داره که شما هر چه قدر هم تو کار برنامه نویست ماهر باشی ، باید درست و حسابی با این زبون کار کنی و اصطلاحات و قانون های جدید در این رابطه یاد بگیری تا بتونی باهاش بسازی .
آرزو دارم يك روز كامل به سي مسلط بشم.
ولي هر وقت مي خوام سي كار كنم ، حالم بد ميشه. نمي دونم چرا.
ولي زبانهاي ديگه اين طور نيست. فكر كنم چون سي زياد
error
ميده. باز هم در پستهاي بعد مي نويسم.
شبيه اين وبلاگ ها شد اين تاپيك كه كارهاي روزانه اشان را مي نويسند.
دونم چرا.
